• English / العربیة / French  
  •  

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    گزيده اي از يک وقف نامه ي جديد

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در وقف و امور خیریه


    نويسنده: محمد علي خسروي

    اشاره

    جايگاه کتاب در فهرست ابزار و لوازم فرهنگي هر جامعه جايگاه ويژه‏اي است و يکي از مراکزي که تأثير بي بديل در شکوفائي استعدادها دارد و موجب گسترش آفاق فکر و انديشه مي‏گردد کتابخانه است. دسترسي آسان به انواع کتابها راه را به روي جويندگان حقيقت و اهل دانش و معرفت مي‏گشايد تا از طريق مطالعه‏ي کتاب، هم داشته‏هاي دروني خود را بهتر بشناسند و هم با جهان بيروني با همه‏ي ابعاد وسيعش بيشتر آشنا شوند.
    اينجانب پس از وفات مرحوم پدرم آيت الله حاج شيخ عزيزالله خسروي در نظر داشتم در حد بضاعت اندک و توان ناچيز خود اثر خيري به نام ايشان که عمري را به تعليم و تعلم سپري کرده بود تأسيس نمايم. پس از بررسي نيازهاي اجتماعي شهر، کتاب و کتابخانه را در اولويت ديدم. از اين رو اقدام به احداق کتابخانه‏اي در شهر تکاب نمودم و وقفنامه‏اي براي آن تنظيم کردم.
    هم اکنون اين کتابخانه در کنار مدرسه‏ي علوم ديني که هم آن مرحوم مؤسس آن بود به مجموعه‏ي ارزشمند علمي و فرهنگي در اين شهر تبديل شده است،
    در اينجا گزيده‏اي از متن وقف‏نامه‏ي کتابخانه و مدرسه‏ي مذکور را به عنوان نمونه‏اي از وقف‏هاي جديد درج نموده و به خوانندگان گرامي مجله تقديم مي‏کنم.
    گفتني است در انشاء مقدمه عربي و فارسي وقفنامه و ابيات عربي آن که سروده‏ي اين حقير است، بهره‏اي از لطايف ادبي و صنايع بديعي نهفته است که بر اهل فن پوشيده نيست و به برخي از آنها در پايان اشاره کرده‏ام.
    مدير مسؤول و سر دبير
    محمد علي خسروي

    متن وقفنامه

    هوالواقف تعالي شأنه العزيز
    بسم الله الرحمن الرحيم
    الحمدلله الذي علم (1) بالقلم و انزل کتابه (2) هدي للتي هي اقوم و جعل العلم قواما لطاعته و ميزانا لخشيته، (3)و رفع من عباده العلماء (4)و فضل مدادهم علي دماء الشهداء، فبالعلم وقفهم علي مشاهد معرفته و وقفهم للسلوک في مناهج عبادته(5).والصلوة و السلام علي مبلغ رسالاته والواقف نفسه علي مرضاته قائد الخير و مفتاح البرکة سيد الکونين و امام الثقلين ابي القاسم محمد و علي آله الغر الميامين الواقفين علي اسراره و المقتفين لاثاره خزان علمه و حفظة سره صلوة زاکية نامية تتعاقب بتعاقب الايام و الساعات و تدوم بدوام الارضين و السموات.
    يا محسنا قد اتاک العبد ملتمسا
    مما لديک من الاحسان و الکرم‏
    حبسا بنينا بدار العلم مکتبة(6).
    باسم العزيز لتنجينا من الظلم(7).
    هذي بضاعتنا المزجاة اوف لنا
    الکيل من برکات العلم و الحکم (8)
    اخلصه يا واقفا کل الوقوف علي
    ما في الضماير و النيات و الهمم‏
    و انظر بعين الرضا في ما نقدمه
    اليک و اقبل ليوم الخسرو الندم‏
    سپاس و ستايش خداوندي را که بخشنده‏ي عقل و جان و داننده‏ي آشکار و نهان است. حکيمي که چکيده‏ي کتاب هستي را بر لوح دل انسان بنگاشت و با برتري او بر فرشتگان، به نعمت دانش، کاخ عظمت آفرينش را برافراشت، و درود نا محدود بر حامل گرامي نامه‏ي معبود محمد مصطفي (ص) که دين استوارش پس از گذشت چهارده قرن همچنان تنها خورشيد حيات بخش جامعه‏ي بشري و سرچشمه‏ي زلال معرفت است و جاذبه‏ي رسالتش علي الدوام گمگشتگان را به منزل مقصود رهنمون و جان تشنه‏ي مشتاقان را از کوثر هدايت سيراب مي‏نمايد. و صلوات بي پايان بر خاندان پاک و ياران با صفا و عترت اطهارش که متوليان اجراي دستور خداوند و ناظران اعمال امت‏اند، بويژه بر خاتم اوصيا، بقيةالله الاعظم، حجة بن الحسن عجل الله تعالي فرجه الشريف پيوسته نثار باد.
    اما بعد بر اهل بينش پوشيده نيست که مدت اقامت در اين دنيا بسي کوتاه و رسيدن به همه‏ي آمال و آروزها نا ممکن است. زندگي حقيقي و حيات جاوداني جز در سراي ديگر و عالم باقي مقدور و
    مقدر نيست که: ان الدار الاخرة لهي الحيوان لو کانوا يعلمون. و به بيان امام اميرالمؤمنين علي (ع) بايد از گذرگاه دنيا براي قرارگاه آخرت سرمايه‏اي فراهم آورد که: انما الدنيا دار مجاز و الاخرة دار قرار فخذوا من ممرکم لمقرکم، و به ديگر سخن فانظروا في تصاريف الايام و انقضاء الشهور و الاعوام ليتبين لکم و ما الحياة الدنيا الامتاع الغرور. پس با اغتنام فرصت از اين زندگي کوتاه بايد توشه‏اي را متناسب با زندگي اخروي تهيه و براي روزي ذخيره نمود که در آن روز هيچ چيز جز دل سالم و نيت خالص در پيشگاه خدا به کار نيايد يوم لا ينفع مال و لا بنون الا من اتي الله بقلب سليم.
    از جمله‏ي اين ذخيره‏ها خدمات علمي، فرهنگي و تربيتي است که مطابق حديث شريف نبوي «اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلاث، صدقه جارية و علم ينتفع به الناس و ولد صالح يدعوله» علم نافع يکي از سه عامل است که پرونده اعمال عدمي را براي هميشه مفتوح نگه مي‏دارد و موجب مي‏شود تا فرصت دست‏يابي به حسنات و ثوابها پس از مرگ نيز از او سلب نگردد.
    سپس به موضوع احداث مدرسه‏ي علوم ديني
    حضرت رسول اکرم (ص) تکاب پرداخته‏ام.
    در بخشي از آن چنين آمده است:
    اين مدرسه که سند مالکيت آن به شماره‏ي پلاک 3381 فرعي از 1054 فرعي از يک اصلي ذيل شماره‏ي 11105در صفحه‏ي 78 در دفتر املاک اداره‏ي ثبت اسناد و املاک تکاب ثبت و به نام حوزه‏ي علميه حضرت رسول اکرم (ص) به توليت اينجانب محمد علي خسروي صادر گرديده با تمام توابع و لواحق شرعي و عرفي آن بر کافه‏ي طلاب و مدرسين علوم ديني، با شرايط ذيل، وقف صحيح شرعي و حبس صريح ملي است:

    شرايط

    1 - مدير مدرسه بايد از صلاحيت علمي و اخلاقي و آشنايي به امور حوزوي برخوردار باشد و در انجام وظايف اساسي خود در اداره‏ي امور مدرسه، گزينش و پذيرش طلاب، رسيدگي به وضعيت تحصيلي و اخلاقي آنان، اجراي نظم و انضباط و رفع نيازهاي اوليه مدرسه از هيچ کوششي دريغ نورزد.
    2 - مدير مدرسه با انتخاب و معرفي امام جمعه شهر و تأييد متولي مدرسه براي يک دوره‏ي سه ساله تعيين و منصوب مي‏شود و انتخاب مجدد او بلا مانع است.
    3 - برنامه‏هاي درسي مدرسه اعم از انتخاب متون درسي، چگونگي مقاطع تحصيلي، شرايط تحصيل و غيره تابع دستور العملهاي حوزه‏ي علميه مقدسه‏ي قم صانها الله عن الحدثان که تحت نظر رهبر معظم انقلاب اسلامي و مراجع عاليقدر تقليد برنامه‏ريزي و اداره مي‏شود خواهد بود.
    4 - ساکنان مدرسه اعم از طلاب و اساتيد بايد هفته‏اي يک جزو قرآن کريم تلاوت کنند و در ثواب قرائت خود، بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (قدس سره) و شهداي انقلاب اسلامي ايران را شريک نمايند و اگر به جهت عذري ترک شود در هفته‏هاي بعد قضا کنند.

    ساير رقبات موقوفه

    يازده باب واحد تجاري واقع در ضلع جنوبي درب ورودي مدرسه علميه که در همان زمين وقفي مورد
    اجاره و در بر خيابان احداث شده به موجب اين وقف‏نامه وقف مدرسه گرديد تا عوايد حاصله در جهت تکميل ساختمان مدرسه و پس از آن در جهت رفع نيازهاي تعميراتي و هزينه‏هاي جاري و کمک به طلاب همان مدرسه مصروف گردد.
    بخش ديگر وقف‏نامه مربوط به تأسيس کتابخانه‏ي عمومي و شرايط آن است.
    قسمتي از آن چنين است:
    اين کتابخانه با هزينه‏ي شخصي اينجانب و برادرم حاج شيخ محسن خسروي از محل فروش منزل مسکوني بجاي مانده از مرحوم پدرم و مساعدت برخي از وراث ايشان و بعضي از مؤمنين در فضايي به وسعت 400 متر مربع قائم بر زمين موقوفه مزبور احداث گرديده و سند مالکيت آن به شماره پلاک 3380 فرعي از 1054 فرعي از يک اصلي واقع در تکاب بخش شانزده مراغه ذيل شماره‏ي 11106 در صفحه 81 دفتر 33 اداره‏ي ثبت اسناد و املاک ثبت و صادر شده است.
    اينجانب به منظور کمک به نشر علم و معرفت، تمامي ششدانگ اعياني کتابخانه را که شامل سالنهاي مطالعه خواهران و برادران و مخزن کتاب و اطاقهاي اداري مي‏باشد به همراه جميع متعلقات آن اعم از ميز، صندلي، قفسه، رايانه، و ساير لوازم موجود قربةالي الله و طلبا لمرضاته بعنوان باقيان صالحات و ياد خدمات ارزشمند علمي و ديني پدر بزرگوارم اصالة از جانب خود و وکالة از طرف برادرم و ساير اشخاص نيکوکار که نام هر يک از آنان با مقاصد و نياتشان عندالله جل و علا ثبت و ضبط است با شرايط ذيل وقف نمودم:

    شرايط

    1 - استفاده از کتابخانه براي عموم علما، طلاب علوم ديني، دانشجويان، اساتيد، دانش‏آموزان، فرهنگيان و همه کتاب دوستان مجاز است.
    2 - کتابها و ساير اسناد مکتوب و مضبوط در کتابخانه از قبيل سي دي، فيلم، ميکرو فيلم، نوار و غيره قابل فروش نبوده و نبايد به امانت داده شود و براي خارج کردن آنها از کتابخانه اجازه متولي و نماينده‏ي مأذون ايشان شرط است.
    3 - مدير کتابخانه که از سوي متولي تعيين مي‏شود بايد درستکار، آشنا به اصول کتابداري و خوش برخورد باشد و دور از هر گونه تنگ نظري و با سعه‏ي صدر، همت خود را به ايجاد محيط آرام و فضاي مناسب براي اهل تحقيق و مطالعه مصروف نمايد.

    ساير رقبات کتابخانه

    شش باب واحد تجاري واقع در طبقه‏ي اول ساختمان کتابخانه که در بر خيابان احداث گرديده و يک باب واحد تجاري به مساحت 123 متر مربع واقع در جنب گلزار شهداء تکاب وقف کتابخانه گرديد تا درآمد اين رقبات توسط متولي در جهت تعمير و تجهيز کتابخانه و پرداخت دستمزد کارکنان آن و مرمت و تجليد کتابها به مصرف برسد.

    توليت کتابخانه

    توليت کتابخانه و کليه رقبات آن مادام الحياة با اينجانب و پس از فوت برادرم حاج شيخ محسن
    خسروي (معروف به صحاف) و پس از ايشان با يک نفر از احفاد پسري و يا دختري مرحوم والد که داراي صلاحيت علمي و اخلاقي در حد متعارف باشد و در صورت تعدد با اتقي و اعلم آنان خواهد بود.
    متوليان وقف در مقابل اعمال توليت از محل درآمد رقبات وقف وجهي بابت حق التوليه دريافت نمي‏نمايند و ان شاء الله اجر عمل خير خود را از قادر متعال دريافت خواهند کرد.
    صيغه‏ي وقف براي هر دو موقوفه (مدرسه‏ي علميه و کتابخانه) جاري و رقبات فوق‏الاشعار از مالکيت اينجانب خارج و به تصرف وقف داده شد. و اينجانب بعنوان توليت، متصرف، و قبض و اقباض شرعي به عمل آمد. فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علي‏الذين يبدلونه و کان ذلک في سنة 1381 الشمسية و 1424 القمرية من الهجرة النبوية علي هاجرها افضل صلوات المصلين و آخر دعوانا ان الحمد الله رب العالمين.
    تقبل الله منا و من جميع اخواننا بمنه و کرمه و نسئل من فضله ان يجعلها صدقة جارية و باقية صالحة و ذخيرة ليوم جزائه يوم يجزي الله المتصدقين و لا يضيع اجر المحسنين.
    اين وقف‏نامه همزمان در سه نسخه تهيه و تنظيم و به امضاء واقف رسيد و يک نسخه از آن در آرشيو اسناد سازمان مرکزي اوقاف و امور خيريه نگهداري مي‏شود. محل امضاء
    محمد علي خسروي

    سجلات‏

    اين وقفنامه مورد تأييد حضرات آيات عظام فاضل لنکراني و سيد رضي شيرازي دامت برکاتهما و نيز نماينده‏ي ولي فقيه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خيريه حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمدعلي نظام‏زاده قرار گرفته است.

    مشخصات وقفنامه

    - قطع سند: 5 / 27 در 120 سانتي متر (طومار)
    - نوع خط: شکسته نستعليق، نسخ
    - خوش نويس: جمشيد ياري شير مرد
    - تاريخ تحرير: 1381 هجري شمسي
    - مورد وقف: مدرسه علوم ديني و کتابخانه عمومي
    - محل وقوع رقبه: شهرستان تکاب
    - واقف: محمد علي خسروي و محسن خسروي

    پاورقي

    1- اين کلمه براعت استهلال مدرسه‏ي علميه است و اشاره به کريمه‏ي «اقراء و ربک الاکرم الذي علم بالقلم» (العلق/3).
    2- براعت استهلال کتابخانه و اشاره به کريمه‏ي «ان هذا القرآن يهدي للتي هي اقوم» (الاسراء/9).
    3- از آيه‏ي کريمه‏ي «انما يخشي الله من عباده العلماء» (الفاطر/28) برداشت کرده‏ام.
    4- اشاره به کريمه‏ي «يرفع الله الذين آمنوا منکم و الذين اوتوا العلم درجات» (المجادله/11).
    5- دو واژه‏ي «وفقهم» و «وقفهم» داراي صنعت جناس‏اند، علاوه بر اينکه واژه‏ي اول مشتمل بر کلمه‏ي «وقف» است.
    6- اين مصراع ماده تاريخ بناي کتابخانه است. چه اينکه مجموع حروف آن طبق حساب جمل مساوي با 1424 است و اين عدد مطابق با سال 1424 هجري قمري (1381 شمسي) سال احداث و بهره برداري از کتابخانه است. يعني: «کتابخانه‏اي را در محل مدرسه‏ي علميه بعنوان حبس و وقف بنا کرديم»
    اعداد کلمات اين مصراع طبق حروف ابجد چنين است:
    حبسا [ح 8، ب 2، س 60، الف 1]................(71)
    بنينا [ب 2، ن 50، ي 10، ن 50، الف 1]........(113)
    بدار [ب 2، د 4، الف 1، ر 200]..................(207)
    العلم [الف 1، ل 30، ع 70، ل 30، م 40]........(171)
    مکتبة [م 40، ک 20، ت 400، ب 2، ت 400]....(862)
    جمع 1424.
    7- استخدام دو کلمه‏ي «حبسا» و «تنجينا» در يک بيت، صنعت طباق يا مراعات‏النظير را تداعي مي‏کند.
    8- اين بيت را به همراه واژه‏ي «العزيز» در بيت قبل، از آيه‏ي شريفه‏ي 88 سوره‏ي يوسف استفاد کرده‏ام «ايها العزيز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجية فاءوف لنا الکيل و تصدق علينا ان الله يجزي المتصدقين» ضمنا کلمه‏ي «العزيز» ايهام دارد به نام مرحوم والدم، شيخ عزيزالله، که کتابخانه به نام ايشان ناميده شده است.
    گفتني است در قطعه شعر ديگري به فارسي ماده تاريخ تأسيس کتابخانه را مطابق سال هجري شمسي سروده‏ام که در اينجا برخي ابيات آن را با توضيح مختصر ذکر مي‏کنم:
    شادي روح آن عزيز خدا
    رايت اين کتابخانه به پاست‏
    خسروي گفت بهر تاريخش
    ملک هستي ز علم پا برجاست (1381)
    سر اين نکته با تو گويم باز
    تا بداني که سخت نغز و بجاست‏
    عين هستي است علم لم يزلي
    زانک اصل وجود نور خداست‏
    نام نيکان هماره باد بلند
    تا مه و مهر بر فلک پيداست‏

    توضيح‏

    حروف مصراع «ملک هستي ز علم پا برجاست» به حساب ابجد مساوي 1381 است که مطابق با سال تأسسيس کتابخانه مي‏باشد.
    ضمنا جمله‏ي «ملک هستي ز علم پابرجاست» علاوه بر معني ظاهري آن، اشاره به يک معني دقيق فلسفي دارد که تفسير آن در بيت «عين هستي است علم لم يزلي - ز آنکه اصل وجود نور خداست» آمده است و خلاصه‏ي آن اين است که:
    اولا ذات اقدس خداوند وجود محض و هستي صرف است و ثانيا صفات ذاتي خداوند مانند علم و قدرت و حيات، عين ذات هستند. و لذا علم خداوند هم مانند ذات او وجود محض و عين هستي است (عين هستي است علم لم يزلي) ، بنابراين «هستي» و «وجود» همان علم مطلق است. پس «ملک هستي ز علم پابرجاست» .
    در مصراع دوم «ز آنکه اصل وجود نور خداست» همان معني با تعبيري ديگر و برداشتي اشراقي تبيين شده است. زيرا «وجود» نور است و نور وجود علم باري است و آن هم حقيقت هستي است، الله نور السموات و الارض.

    منبع: ميراث جاويدان




    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در پنج شنبه 30 اردیبهشت 1389  ساعت2:55 PM   |