مرتبط با:همت و کار مضاعف در وقف و امور خیریه
چکيده
سنت حسنه ي وقف که از افتخارات مکتب الهام بخش اسلام به شمار مي آيد، تاثيرات مثبت و داراي کارکردهاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در جامعه بوده و از ديدگاههاي مختلف قابل بررسي و مطالعه است. يکي از فوائد و کارکرد هاي وقف در بعد فرهنگي، تامين بخشي از نياز جامعه به کتاب و کتابخانه است که با فراهم شدن اين مهم، اسباب ترويج فرهنگ مطالعه در بين افراد فراهم مي شود.
در اين مقاله به کمک اسناد وقفي موجود سعي شده، موقوفاتي را که به وقف کتاب و کتابخانه در دو شهرستان بيرجند و قاينات اختصاص يافته مشخص، و ضمن بررسي شرايط و ويژگي هاي اين اسناد تاثيرات مثبت آن در توسعه فرهنگي منطقه تبيين گردد. روش کار بر مبناي استنساخ اسناد وقفي بوده که مجموعه مورد استناد ما در اين مقاله از بين تقريباً 1300 سند بازخواني شده توسط نگارنده انتخاب گرديده است.
نتايج پژوهش ما نشان مي دهد که هر چند در مقايسه با ساير مصارف سهم اندکي از مصرف وقف به اين موضوع اختصاص يافته، با اين حال وقف کتاب و کتابخانه جايگاه ويژه اي در اين منطقه داشته و در توسعه و ارتقاي فرهنگي ساکنين اين منطقه نيز نقش داشته است.
کلمات کليدي:
وقف، کتاب و کتابخانه، توسعه فرهنگي، شهرستان هاي بيرجند و قايناتمقدمه
نقش وقف در گسترش فرهنگ و توسعه آن کاملاً روشن و مبرهن مي باشد. در کشور ما نيز در اين حوزه انواع وقف، از قبيل وقف کتابخانهها به طور کامل، وقف کتب بر مدارس، مساجد، بيمارستانها، رصدخانهها، کاروانسراها، طلاب علوم ديني و وقف کتب بر اولاد واقف رايج بوده و هست. وقف کتابهاي يک عالم بر علماء يا ورثهاش پس از درگذشتش نيز نوعي ديگر از انواع وقف مي باشد.
بررسي وقف نامه هاي موجود در شهرستان هاي بيرجند و قاينات از دوره صفوي تا کنون بيانگر اين موضوع است که در اين منطقه اهتمام ويژه اي به اين موضوع وجود داشته و همين امر باعث تقويت بنيان هاي فرهنگي و از عوامل تاثير گذار در رونق فرهنگي منطقه بوده است اما تا کنون در خصوص تاثيرات فرهنگي کتب وقفي و نيز کتابخانه هاي وقفي مبتني بر اسناد وقف، کار پژوهشي قابل ذکري صورت نگرفته و براي اولين بار در خراسان جنوبي با بازخواني اسناد وقفي توسط نگارنده اين مقاله تهيه گرديده است.
در اين مقاله سعي خواهد شد تا به کمک اسناد وقفي موجود، موقوفاتي که به اين امر اختصاص يافته مورد بررسي و کنکاش قرار گيرد و نقش آن در ترويج فرهنگ، ارتقاي سطح آموزش و آگاهي عمومي مردم مورد توجه قرار گيرد.
معرفي اين قبيل موقوفات مي تواند بيانگر کارکرد هاي مختلف وقف بخصوص کارکرد هاي مورد نياز جامعه اسلامي بخصوص تقويت فرهنگ کتاب و کتابخواني در دوره اخير بوده و مشوقي براي خير انديشان در اين راستا باشد.
تاريخچه وقف کتاب و کتابخانه در جهان اسلام و ايران
در تاريخچه وقف بايد گفت که نام وقف در صدر اسلام "صدقه جاريه" بوده و در روايات عديدهاي به همين نام خوانده شده است. و گفته ميشود حضرت زهرا سلام الله عليها و امام علي عليهالسلام نخستين کساني بودند که موقوفاتي را جهت رفع نياز مستمندان برجاي نهادند. اعمال و عقودي شبيه وقف در تمام اجتماعات بشري وجود داشته است. وجود انواع معابد در اجتماعات مختلف و تخصيص اموال و املاک به هر معبدي حکايت از نوعي وقف ميکند، از هنگامي که نخستين عبادتگاهها در جامعه بشري پا به عرصه وجود نهادند موقوفاتي براي تامين مخارج آنها و کاهنان و روحانيون آنها اختصاص يافته است. وقف، مختص پس از اسلام يا مسلمانان يا ايرانيان نبوده است در ميان روميان، آلمانها، فرانسويها و انگليسيها قوانيني در خصوص بخشش مال به فرزند در زمان حيات واقف يا درمورد تاسيس موسسه خيريه وجود دارد
که شباهت زيادي با قوانين وقف در اسلام دارد. گرچه وقف در همه جا بوده است، امّا در فقه اسلامي حاوي ويژگيهايي است که آن را متمايز ميکند. از طرف ديگر وسعت عمل به آن در جهان اسلام و بويژه ايران آن را به يکي از شؤون فرهنگي و تمدني و مفاخر ملي ـ ديني ما تبديل کرده و ابعادي از روحيه گذشتگان ما را به نمايش ميگذارد
وقف به منزله يکي از وجوه فقهي در کشور ما داراي سابقه و پيشينه کهن مي باشد. حتي در دوره هاي قبل از اسلام در عهد هخامنشيان، سلوکيان و اشکانيان اين شيوه محترم و وقف بر معابد و آتشکده ها وجود داشته است. با ورود آئين اسلام زمين هايي که به تصرف سپاهيان اسلام در مي آمد به عنوان مفتوح العنوه جزو اراضي وقفي محسوب مي شد. در قرون اوليه هجري و تا دوره سلجوقي و تيموري نيز وقف و تشکيلات آن رو به گسترش بود بويژه در دوره صفويه و قاجار املاک و رقبات متعددي وقف گرديد.
تاورنيه که در سال هاي 1632تا 1668 ميلادي از ايران بازديد مي نمايد موقوفات ايران را به دو دسته سلطنتي و متفرقه تقسيم مي نمايد و بيان مي دارد که رئيس موقوفات سلطنتي ملقب به صدر الخاص است و رئيس موقوفات متفرقه ملقب به صدر الموقوفات مي باشد.
(1)
کمپفر آلماني نيز که تقريباً در همين دوره زماني به ايران مسافرت مي نمايد از تشکيلات مهم وقفي همچون صدر، مستوفي موقوفات، متصدي موقوفات و وزير موقوفات نام مي برد که نشان دهنده رونق و اهميت وقف در اين دوره است. (2)
در دوره قاجاريه نيز موقوفات رو به فزوني نهاد، چنان که اروپائياني که در اين دوره از ايران ديدن کردهاند از املاک فراوان موقوفه سخن گفتهاند از جمله هانري رنه دالماني که در اواخر دوره سلطنت ناصرالدين شاه از ايران ديدن کرده است مينويسد: املاک بسيار وقف مساجد و مدارس و بقاع متبرکه شده است «عايدات املاک وقفي زياد است مخصوصاً عايدات موقوفات حضرت رضا (ع)... بسيار مهم ميباشد» وي درآمد موقوفات امام رضا (ع) را در سراسر کشور 000/ 60 تومان نقد و 10000 خروار غله ذکر ميکند با وجود اين که املاک موقوفه از دادن ماليات معاف بودند، شاه به عنوان حق التوليه سالي هزار تومان از مشهد دريافت ميکرد». (3)
پولاک پزشک و سياح آلماني نيز در سفرنامه اش تحت عنوان ايران و ايرانيان از بناهاي عام المنفعه که به کمک موقوفات اداره مي شود ياد مي نمايد «حمام هاي عمومي به اثر موقوفات ديني ايجاد مي شود و مخارج نگاهداري آن نيز از همان محل است». در جايي ديگر از سفرنامه اش آورده است:« در بسياري از ميدان هاي عمومي شهر تکيه وجود دارد که بر اثر موقوفات مذهبي ايجاد و نگهداري مي شود». (4)
مادام ديولافوا محقق فرانسوي که در فاصله سال هاي 84-1881 ميلادي در ايران به سر مي برده در سفرنامه خود در خصوص اوقاف ايران چنين مي نويسد:
«مسلمانان خير انديش قبل از مرگ غالباً يک ثلث از املاک و دارايي خود را وقف مسجد و مدرسه و يا اعمال خير ديگر از قبيل روضه خواني و اطعام مساکين و غيره مي کنند. به موجب قوانين اسلامي اداره املاک موقوفه بايد کاملا منظم باشد و متوليان هم بايد مطابق وصيت نامه واقف عمل کنند و عايدات وقف را بر ساير عايدات مخلوط ننمايند. بطوري که من استنباط کردم دو ثلث عايدات موقوفه صرف معاش طلاب علوم مذهبي مي شود و بايد در اختيار علما باشد و هرگاه عايدات زيادتر از مخارج معين باشد، متولي مجاز است که از اين مازاد ملک ديگري خريده و به موجب وصيت واقف، وقف کند و ممکن است اين املاک فرعي با اجازه مجتهدين قابل انتقال باشد». (5)
در دوره پهلوي به دليل سياست هاي خاص بخشي از موقوفات به املاک خالصه تبديل و با پيروزي انقلاب مجدداً دوره شکوفائي و رونق وقف آغاز گرديد.
بينش خاص اسلامي، باعث شد تا ارکان عمده يک فرهنگ مترقي در قلمرو اسلام پديد آيد. از اين جمله تاسيس کتابخانه بود. مسلمانان، اين کار را در آغاز با نگهداري نسخه هايي از قرآن مجيد آغاز کردند و سپس به جمع آوري رويدادها و وقايع صدر اسلام پرداختند.
ريشه تشکيل کتابخانه را در ميان مسلمانان ار درون روايات ديني در مي يابيم از جمله: قيدو العلم بالکتاب- دانش را با نگارش و يادداشت کردن به بند کشيد. روايت ديگر در همين زمينه احتفظوا بکتبکم فانکم سوف تحتاجون اليها- کتاب هاي خود را نيک نگهداري کنيد، زيرا که شما به زودي به آن کتابها نيازمند خواهيد گشت.
فراگيري علم به عنوان يک فريضه براي همه مسلمانان خود انگيزه اي است براي کتابت و جمع آوري کتاب. از اين روست که از آغاز در کنار مساجد و مدارس و نزد دانشمندان به مجموعه اي از کتاب(کتابخانه) برمي خوريم و بدين گونه بينش اسلامي خود علت وجودي يک پديده يا مظهر جغرافيايي به نام کتابخانه نيز برمي گردد. (6)
به لحاظ تاريخي نمي توان دقيقاً بيان داشت که در چه تاريخي اولين کتب وقف شده است. به استناد برخي منابع نخستين کتب وقفي را مي توان در کتابخانه عبدالحکيم جمحي جستجو کرد، که وي آن را در قرن اول هجري در مکه تاسيس نمود:«حرمي به من خبر داد که گفت: زبير به نقل از عبدالرحمن و عبدالله بن عمر وجمحي، او خبر داده است که گفت: عبدالحکم بن عمرو بن عبدالله بن صفوان جمحي خانه اي را در اختيار گرفته بود و در آن شترنگ ها و نردها و قرفه ها و کتاب هايي در علوم مختلف گذارده بود و ميخ ها به ديوار کوبيده بود و کسي که به آنجا مي آمد، لباسش را بر يکي از آنها مي آويخت و آنگاه کتابي را برمي داشت و مي خواند.
در قرن دوم هجري يک نوع موسسه علمي به نام «بيت الحکمه» ظهور کرد و از ميان بخشهاي مختلف آن، کتابخانه بيش از ديگر بخشهاي آن مورد توجه گروهي از خلفاي عباسي قرار گرفت، هر چند مامون بيش از ديگران به نظارت، پشتيباني و توسعه همه بخشهاي بيت الحکمه، اهميت ميداد. او علاوه بر اهميت دادن به کتابهاي عربي تاليف شده توسط بزرگان، از علماي مناطق مختلف قلمرو خلافت عباسي، براي دستيابي به کتابهاي فلسفي و غير فلسفي، نمايندگاني را به کشور روم فرستاد و هر چند هدف از تاسيس بيت الحکمه کمک به علما و پژوهشگران و فراهم آوردن منابع اطلاعاتي بيشتر و ايجاد تسهيلاتي براي علاقهمندان به کار تحقيق و مطالعه و تاليف و ترجمه بوده ولي به هر حال نميتوان چنين کتابخانهاي را جزو کتابخانههاي وقفي به شمار آورد. زيرا ما به مدرک علمي روشني در اين مورد دست نيافتهايم. دسترسي مردم به کتابهاي علمي کمياب و کتابهايي که از زبانهاي مختلف به زبان عربي ترجمه شده بود، دشوار بود، لذا خلفاء راههاي تحقيق و مطالعه در بيت الحکمه را که به منظور نشر علوم و معارف منتقل شده از ملتهاي ديگر تاسيس شده بود، براي مردم هموار کردند. در بيت الحکمه بغداد يک کتابخانه و يک رصدخانه و انجمن علمي نيز ضميمه داشت و کار ترجمه را که تا آن زمان نظم و نسقي نداشت سامان بخشيد. (7)
در قرطبه خليفه اموي اندلس حکم دوم(متوفي 366ه.ق) کتابخانه عظيمي تاسيس کرد که در حدود چهارصد هزار جلد کتاب داشت و تنها فهرست آن بالغ بر چهل و چهار دفتر مي شد. (8)
در ايران کتابخانههاي وقفي از قرن چهارم و پنجم هجري شکل مييابد، که ميتوان از کتابخانههاي وقفي مسجد جامع نيشابور، مسجد جامع ساوه، مسجد جامعه، مسجد جامعه ميافارقين، مسجد جامع اصفهان، مسجد عقيل نيشابور، مسجد جامع گواشير (کرمان)، مسجد جامع مرو (عزيزيه - کماليه)، مسجد جامع تبريز، مسجد ظهيريه تبريز، مسجد سپهسالار قديم، مسجد اقصي (تهران)، مسجد دروازه دولت (تهران)، مسجد اعظم قم، مسجد مروي، مسجد جامع يزد (کتابخانه وزيري)، مسجد صادقيه رشت ياد کرد. در اين ميان کتابخانه وقفي مسجد جامع نيشابور از همه قديميتر است. ياقوت حموي در معجم الادباء (ج3، ص224-225) گزارشي دارد که با کتابخانه وقفي مسجد جامع نيشابور ارتباط وجود دارد و آن اين است که: «در مدرسه بيهقيه نيشابور که تاريخ تاسيس آن تقريباً به قرن چهارم هجري بازميگردد، و ويژه علم حديث بود، يک کتابخانه وقفي وجود داشت و احمد بن عبدالملک ابوصالح موذن نيشابوري (388-470 ه.ق) در آن کار ميکرد. او مسئول حفظ و نگهداري از کتابهاي حديثي گرد آمده در گنجينه کتبي بود که ميراث استادان بزرگ بود و بر علماي حديث وقف شده بود. او موقوفات محدثان را از قبيل مرکب و کاغذ و غيره در اختيار داشت و آنها را ميان آنان توزيع و به آنان ميرساند. علاوه بر اين سالياني قربه الي الله بر مناره مدرسه بيهقيه اذان ميگفت».
در اسلام همه کساني که موقوفاتي را بر مدارس و خانقاهها و حلقه هاي درس در مساجد وقف مي کردند به اهميت کتاب در امر تعليم پي برده و دريافته بودند که نبايد صرفاً به ايجاد ساختمان و فراهم کردن وسايل تدريس اکتفا کنند. از اين رو به وقف کتاب بر آنها اهتمام ورزيدند تا با دسترسي و مراجعه به آن، تحصيل علم ميسر و آسان شود و استاد و شاگرد بتوانند همزمان با عنوان مأخذ علمي به آن استناد کنند. لذا وجود کتابخانه در هر مدرسه و مسجدي که زوايايي براي تدريس در آن بود يا کاروانسراهايي که وقف بر طالبان علم و ديگران شده بود، معمول و رايج گرديد. (9)
از اوايل سده چهارم هجري نهادهاي علمي ديگري با عنوان دارالعلم به وجود آمد. از جمله قديمي ترين دارالعلم ها، دارالعلم ابوالقاسم جعفر بن محمد موصلي (... ه.ق) از اديبان و فقيهان بنام شافعي در موصل است. اين فقيه موقوفات متعددي بر اين دارالعلم وقف کرد که هر دانشجويي مي توانست با استفاده از نوشت افزار و کمک هزينه نقدي در آنجا مقيم شود و از امکانات آن استفاده کند.از اين تاريخ به بعد کتابخانه هاي وقفي در کشورهاي اسلامي رواج فراوان يافت به گونه اي که کمتر شهري يافت مي شد که خالي از کتابخانه هاي وقفي باشد. ياقوت حموي درباره گنجينه هاي کتب وقفي يکي از شهرهايي که از آن بازديد کرده (مرو شاهجان) چنين مي نويسد:
دسترسي به کتب آنها آسان بود و اقامتگاه من هيچگاه از حدود دويست جلد از اين کتب که بيشتر آنها را بدون سپردن وثيقه دريافت کرده بودم، خالي نبود. از قرن چهارم به بعد کمتر شهري يافت مي شد که کتابخانه هاي وقفي نداشته باشد تعداد اين کتابخانه ها در اندلس به حدي رسيده بود که ابوحيان نحوي برخريدار کتاب عيب مي گرفت و مي گفت:«خداوند به تو عقل معاش بدهد [چرا کتاب مي خري؟!] من هر کتابي را مي خواهم از کتابخانه وقفي به امانت مي گيرم. (10)علاوه بر نظاميه ها، دارالعلم و کتابخانه هاي بزرگ و متعددي در کشورهاي اسلامي از محل اوقاف به وجود آمده بود که تماماً وظيفه نشر و گسترش علوم را به عهده داشتند. همين فرهنگ حسنه موجب پيدايش مدرسه هاي عظيم و کتابخانه هاي غني و مساجد و حسينيه ها در ممالک اسلامي گرديد. (11)
ابن سينا که از کتابخانه بزرگ سامانيان، در بخارا، به هنگام فرمانروايي نوج بن منصور متوفي 387 ه. بهره گرفته است، چنين گزارش مي دهد:«به سرايي درآمدم که اتاقهاي بسيار داشت، در هر اتاقي جعبه هايي از کتاب... در يک کتاب اتاق کتاب هاي تازه و شعر وجود داشتند و در ديگر اتاق کتاب هاي فقهي و بدين سان در هر اتاقي کتاب هايي در يکي از رشته هاي علمي قرار داشت. (12)
مشهورترين مدارس وقفي مربوط به قرن پنجم هجري مدارس «نظاميه» خواجه نظام الملک است نظاميه هاي نيشابور، بغداد، اصفهان، آمل، طبرستان، بلخ، بصره، هرات داراي موقوفات متعددي بودند که درآمد آنها صرف مخارج نظاميه ها مي شد علاوه برآن دارالعلم ها و کتابخانه هاي بزرگ از محل اوقاف بوجود آمدند که وظيفه نشر علوم را برعهده داشتند. (14)
نقش وقف در توسعه فرهنگي
مهمترين جنبه و اساسي ترين بعد در بحث وقف و نقش وقف در توسعه فرهنگ و تمدن اسلامي، نقش وقف در تکامل و توسعه ارزش هاي الهي و معنوي است. فرهنگ و تمدن بر مبناي ارزش هاي مادي و معنوي استوار است. فرهنگ به مجموعه اي از دستاوردهاي مادي و معنوي يک جامعه اطلاق مي شود.ملاحظه مي شود که رشد ارزش هاي مادي و معنوي در يک جامعه به مثابه رشد، توسعه فرهنگ آن جامعه تلقي مي شود و زوال ارزش هاي مادي و معنوي در يک جامعه به مثابه زوال فرهنگ و تمدن آن جامعه، ارزيابي مي گردد. مهمترين نقشي که وقف در توسعه فرهنگ و تمدن ايفاء مي کند. توسعه اي معنوي جامعه است. توسعه ي معنوي جامعه بدين مفهوم است که جامعه در بعد الهي، ديني و ارزش هاي معنوي خويش بيشتر از ابعاد مادي رشد مي کند؛ زيرا اگر وقف را از ديدگاه انساني و معنوي آن نگاه کنيم، وقف، عبارت است از به خدمت گرفتن ارزش ها و امکانات مادي به نفع ارزش هاي معنوي، به عبارت ديگر جامعه زماني از لحاظ معنوي بيشتر رشد مي کند که ارزش هاي مادي و امکانات مادي اش در خدمت امکانات و ارزش هاي معنوي اش باشد. (14)
در راستاي تقويت بنيان هاي معنوي جامعه کتاب و کتابخانه به عنوان مهم ترين ابزارهاي مورد نياز از طرف واقفين مورد توجه قرار مي گيرد. در منطقه مورد مطالعه ما نيز که شامل شهر ستان هاي بيرجند و قاينات واقع در استان خراسان جنوبي مي شود، اين مهم مورد توجه و عنايت قرار گرفته و در طول دوره تاريخي مورد بررسي يعني از اوايل دوره صفوي تا عصر حاضر تعدادي کتب وقفي و کتابخانه با تکيه بر عنصر وقف شکل گرفته است.
نقش
وقف در توسعه فرهنگي منطقه
از مجموع تعداد کل موقوفات تعداد 1520 موقوفه داراي مدرک و سند اعم از وقف نامه، صلح نامه، حبس نامه، وصيت نامه، اقرار نامه و... مي باشد و بقيه بر اساس سيره جاريه و نظريات تحقيق عمل مي شود. از مجموع 1520 سند بدون احتساب اسناد سرايان حدود 1391 سند مورد بازخواني و بازنويسي رايانه اي قرار گرفته است و مجموعه حاضر نيز از بين همين اسناد انتخاب شده است.جدول زير مشخصات کلي موقوفات در استان خراسان جنوبي را به تفکيک براي واحدهاي تابعه اداره کل اوقاف و امور خيريه نشان مي دهد. (15)
از دوره قاجار تاکنون حوزه هاي علميه مهم در اين شهرستان ها شامل مدرسه علميه معصوميه بيرجند، مدرسه جعفريه قاين، مدرسه علميه درخش و مدرسه علميه زهان به کمک کتب وقفي موجود توانسته اند نقش مهمي در ارتقاي سطح علم و آگاهي عموم مردم داشته باشند و از همين مدارس نيز علماي برجسته و صاحب نامي به ساير مدارس معتبر راه يافته اند. به عنوان مثال در بيرجند حوزه علميه معصوميه در سال 1161 هجري قمري توسط امير معصوم خزيمه يکي از دو فرزند اميراسماعيل خان خزيمه از محل موقوفات اميرعلم خان اول ايجاد شد اين مدرسه محل تربيت طلاب علوم ديني بود که در حجره هاي آن سکونت اختيار کرده و از محل موقوفات اوليه و کمک هاي مردمي زندگي مي کردند. (16)
ميرزا خانلرخان اعتصام الملک که در دوره ناصر الدين شاه از منطقه بازديد داشته در سفرنامه اش در باره مدارس علمي آن دوره اين گونه بيان مي دارد:«در منطقه قاينات سه مدرسه علميه وجود دارد، يکي در شهر قاين، يکي در بيرجند و ديگري در بلوک درخش. مدرسه قاين و بيرجند را از نزديک ديده ام و اوضاع مدرسه درخش را نيز از آقا محمد علي مجتهد درخشي که به ديدن من آمده پرسيده ام. به هر يک از اين مدارس سالي هفتصد تومان از محصول املاک خودش وظيفه طلاب مي دهند». (17)
در قاين نيز حوزه علميه جعفريه داراي سابقه نسبتاً کهني است هر چند تاريخ دقيق آن مشخص نيست، لکن به استناد متون وقف نامه از قرن دوازدهم يک مرکز علمي فعال بوده و سهامي از قنوات شاهيک، کهناب، جعفرآباد، اسفشاد، پهنائي، جوباريک، بزن آباد و غيره بر اين مدرسه در سنه 1122 ه.ق وقف شده است. اين مدرسه داراي کتب متعدد وقفي نيز مي باشد که بر ديباچه تعدادي از آنها، نام واقف ذکر گرديده است. (18)
در دوره آموزش هاي نوين نيز با تاسيس مدارس شوکتي در منطقه که بخش عمده اي از هزينه هاي آن از محل عوايد موقوفات پرداخت مي شد، نقش موقوفات بسيار پررنگ بوده است. در ادامه اين بخش ضمن معرفي اسناد وقفي مربوط به کتاب و کتابخانه به تاثيرات مثبت فرهنگي آن و نيز شرايط خاص هر کدام پرداخته مي شود.
اسناد مورد بررسي
از لحاظ اسناد رسمي و عادي،تنها يک سند رسمي در بين اسناد وجود دارد و 12 سند ديگر از نوع عادي مي باشد و در دفتر اسناد رسمي به ثبت نرسيده است.
وقف نامه امير حسين خان خزيمه
مورد وقف:
همگي و تمامي شش دانگ قنات و مزرعه جديد الاحداث پرويز آباد واقع در بلوک زيرکوه در جنب معصوم آباد که مدار سهامش بر دوازده و هر سهمي يک صد و بيست فنجان است و به عبارت اخري جميع سهام مزبوره را با جميع ملحقات و متعلقات از اراضي و منازل و غيره.
مصرف: بر يک باب کتابخانه ملي موسسه شخصي معظم له واقع در محوطه حساميه که مرحوم حسام الدوله از براي دفن خود و اعقاب و منتسبين خود در کنار باغ زرشکي و ارگ قديم ساخته است کتابخانه مذکور در هر زمان در محوطه تمرکز خواهد داشت.
شرايط: المقرر آن که متولي بعد از وضع عوارض ملکي و ملکي عشر حق التوليه و نيم عشر حق النظاره در هر طبقه و زمان کليه منافع ودرآمد عين موقوفه را حسب المصالح به مصرف تعمير و ابتياع کتب مفيده و استنساخ کتبي که کمتر به طبع رسيده ومصارف آب و روشنايي و فرش و اجرت يک نفر خادم که مستحفظ کتابخانه بوده والبته شب ها را نيز در همان جا بسر برد و يک نفر مدير کتابخانه که از اهل علم و سواد و کتاب شناسي انتخاب خواهد شد برساند و در صورت احتياج تعمير اصل بنا بر ساير مصارف مقدم خواهد بود واز آنجا که منظور از تاسيس اين کتابخانه انتفاع و استفاده عموم است در روزهاي جمعه وايام مخصوص نيز مفتوح خواهد بود.
توليت: وتوليت موقوفه مزبور را بعد از حيات خود به فرزند ارجمند خود امير پرويز خان خزيمه علم ايده الله تعالي و بعد از ايشان با ارشد و اصلح اولاد ايشان نسلاً بعد نسل و طبقه بعد طبقه مفوض فرمودند. با فقد اولاد ذکور با ذکور از اناث خواهد بود و با فقد مطلق اولاد توليت با ارشد و اصلح اولاد واقف است.
از جمله موارد درخور تامل در اين وقف نامه توجه و اهميت واقف به مسئله کتاب و کتابخواني مي باشد لذا واقف با نکته بيني و ظرافت خاص در شرايط متن نحوه اداره و مديريت و استنساخ کتبي که کمتر چاپ مي شود و داير بودن دائمي کتابخانه حتي در روز هاي جمعه را مورد تاکيد قرار داده است. مسلم است که وجود چنين مکاني با منبع درآمد بالا مي تواند در توسعه و گسترش فرهنگ عمومي منطقه و کشور نقش داشته باشد. (19)
وقف نامه محمد علي
ابن حاجي ملا محمد ابراهيم فنودي
مورد وقف:
توليت: توليت کتب مذکوره را نيز قرار دادم تا مادام الحيات با خود و بعد با اعلم و اصلح اولاد ذکور خود نسلاً بعد نسل الي يوم القيامه و در صورت عدم صلاحيت يا انقطاع نسل نعوذ بالله توليت کتب مذکوره با اعلم و اصلح و اتقي قريه سربيشه خواهد بود.
پشت سند: اسامي کتبه مندرجه در متن به قرار ذيل است:
تفسير مجمع البيان در 2 مجلد. تفسير صافي جلد.کلام اله مترجم بزرگ جلد.جواهر الکلام در شش مجلد.رياض الفقه در دو مجلد.شرايع چاپ عبدالرحيم جلد.قوانين چاپ عبدالرحيم در دو مجلد.شرح لمعه چاپ عبدالرحيم در دو مجلد.فضايل ابن شاذان قمي جلد.اشارات ابوعلي جلد.شمسيه منطق جلد.فصول جلد.مکاتب شيخ مرتضي جلد.طهارت شيخ مرتضي جلد.رسائل شيخ مرتضي جلد.مکارم الاخلاق جلد.توضيح المسائل عمليه جلد.شرح زيارت عاشورا جلد.صلواه پنج جلد.تقريرات پنج جلد.روض الجنان شهيد ثاني جلد.روضات الجنات آقا سيد محمد باقر 4 جلد در 2 مجلد.ذريعه الرضويه جلد.رسائل شيخ ابوالقاسم صلاني جلد.تاريخ اختراع الصنايع جلد.انوار المعاني جلد.مجموعه ورام جلد.حافظ عکسي جلد.شرح منظومه ملا هادي جلد.رساله خطي دو جلد.قاموس اللغه جلد.بياض دي 3 مجلد.مجمع البحرين جلد. کنز اللغه جلد.جنات الخلود جلد.لهوف سيد جلد.ناسخ احوالات حقير امير جلد.شرح نهج البلاغه جلد.مستدرک الوسائل حاجي مودي در سه مجلد.تاريخ الافکار جلد.ديوان منظومه به خط امير جلد. صحيفه سجاديه جلد.رساله شيخ رجب برسي جلد.اصول کافي جلد.حليه المتقين جلد.علل الشرايع صدوق جلد. شرح تجريد جلد.ايضاً شرح نهج البلاغه ابن قسيم جلد.مرآت اليقين مجلسي در 4 مجلد.نص اقر احسن في احوالات سلمان جلد.نهج البلاغه جلد.فروع کافي جلد.حاشيه ميرزاي آشتياني جلد.مطول جلد.نجات العباد چاپ نجابي جلد.مصالح چاب عبدالرحيم جلد.حاشيه مجد الرحيم جلد.جامع المقود جلد.نجم الثاقب نوري جلد. لؤلؤ مرجان حاجي نوري جلد.تحفه الزائر خطي جلد.منظومه حاجي ملا احمد جلد.رسائل عمليه سه جلد.زادالمعاد چاپي برک جلد.قانون طب جلد.مجمع الرسائل جلد.حاشيه ميرزا محمد تقي بر مکاسب جلد.بياض دعاي خطي جلد.نيران القادير جلد. اربعين شيخ بهائي جلد طالع عباسي چاپ بمبئي جلد.ايضاً کلام اله دو مجلد.مناقب المرتضويه جلد.متعلقات سه جلد.وفائي جلد.قطعات مدارک جلد.کفايه الاصول مرحوم آخوند دوم جلد حديقه الشيعه دوجلد.شرح نظامي جلد.هدايه المومنين جلد.بدايع الانوار جلد.اشرار الشهاده دربندي جلد.مخزن البکاءجلد.کفايه الموحدين آقا سيد اسمعيل نوري در سه مجلد.خواص الاياء جلد.رساله مرحوم آقا سيد ابوطالب جلد.مخزن الفقراء جلد.رياض المصائب جلد.ارشاد شيخ مفيد جلد.تفسير منهج الصادقين در سه مجلد.شرح باب حادي عشر و المفادات حلاوق جلد.بحر القائي جلد.کليات سعدي جلد.مناسک حج جلد.تفسير علي بن ابراهيم جلد.مشخصه حکيم مومن جلد.اثنا عشر في المواعظ العاديه جلد.مصباح الرضويه دي جلد.معاملات بهبهاني جلد. کتاب جودي جلد.ديوان وصال جلد.احوالات حقير حسن از ناسخ جلد.تفسير نيشابوري در سه مجلد.جامع الشواهد جلد.کشف الغطاء شيخ جعفر کر جلد.ليلي مجنون جلد.حديث قدسي و کلمه طيبه جلد.رساله در اصول دي جلد.تفاسير شيخ امين اله تفسيري جلد.تحف العقول جلد.دره النجفيه صاحب حدائق جلد.حاشيه مير بر شمسيه جلد.دعا لورف (يک لمه ناخوانا)جلد.سي پاره جديد جلد. رساله چاپ جلد.ظهر الربيع جزائري جلد. من لا يحضر الفقيه خطي جلد.عده الداعي جلد.دريغه النجوه جلد.بياض دعاي چاپي در کسا 2 مجلد.مجموعه کتاب چاپي مجلد. کلام اله خطي اعلاء جلد.حاشيه مرحوم آخوند بر رسائل جلد.حاشيه مير بر مطول جلد.حاشيه ميرزا ابوطالب بر سيوطي جلد.شرح مصاب چاپي جلد.بياض دعاي کوچک سه مجلد.کلام وزيري جلد. ناسخ احوال خلفاء جلد.فضائل الطالبين جلد.عمره ابن بطريق جلد.خصايص الحسنيه شيخ جعفر جلد.قواعد شيخ اول جلد. تاريخ احوالات سيد الشهداء جلد.ايضاً کلام اله چاپي دو جلد.24 مجلدي بحارالانوار مجلد.فضائل السادات جلد.جامع المقدمات چاپ عبدالرحيم جلد.خلاصه الحساب جلد.هدايه ميبدي در حکمه جلد.کلام اله عکس وزيري جلد.حاشيه چلپي بر مطول جلد.رسائل شيخ حر عاملي 3 مجلد.تفصيل عوالم جلد. اکمال العين صدوق جلد.امالي صدوق جلد.کشف الغمه علي بن علي جلد.عشق ثم طريحي جلد.اثه ديلمي جلد.سفينه المريد شهيد ثاني جلد.مفتاح الفلاح جلد.سيوطي چاپ محمد کاظم جلد.معراج المعاد جلد.تحفه الرضويه جلد.رساله حاجي ملا هاشم جلد.قواعد عمليه جلد.رساله شرح زعارت رصيه.
وقف کتاب بر اولاد از جمله وقف هاي رايج بوده است که از بعد توسعه فرهنگي مي تواند اثرات ذيل را داشته باشد:
1) تشويق اولاد واقف به تحصيل با عنايت به دسترسي آسان به کتب مورد نياز
2)کمک به طالبان علمي که در شرايط اقتصادي نامناسبي قرار داشته و از طرفي داراي استعداد مناسبي نيز جهت تحصيل علم مي باشند.اين مسئله در دوره هاي تاريخي قبل بر اين با توجه به فقر مادي و دوري از مراکز علمي کاملاً مشهود بوده است. (20)
وقف نامه ملا حاجي علي
اشياء مورد وقف عبارتند از:يک عدد پيه سوز و يک عدد[يک کلمه ناخوانا] و يک عدد جام وطاس آب خوري خياره دار با يک عدد آب گردان و عود نسوزي و پنج عدد فنجان چيني و سه عدد شيشه و هشت طاقه سفره پيش انداز چيت و کرباس و يک دست آفتابه لگن خياره و يک جلد کتاب روضه الشهداء مع يک طاقه صيمه کرباس و تيرک و اسباب خشبيه و حديديه با يک دانه مشعل 15 عدد قاشق شمشاد و غيره
شرايط:و اشياء و اسباب مرقومه فوق را در پاي علم در مجالس تعزيه در مزرعه دوستکام کار مي فرموده باشند و ماذون نيستند که به محل ديگري ببرند و توليت املاک و اشياء مفصله مادام الحيات در عهده خود واقف است که به طريق دقت که وقف واقع شده معمول دارند و بعد از حيات متولي توليت تعلق به عالي حضرت ملا محمد و ملا ابوالحسن اخوان واقف خواهد داشت و بعد از حيات متوليان توليت تعلق به اصلح ايشان بطناً بعد بطن خواهد داشت و چنانچه قطع النسل بشوند و از ذکور و اناث هيچ کدام اولاد باقي نماند اعلم و افهم قريه گل تمشيت تعزيه داري را خواهد داد. (21)
وقف
نامه و وصيت نامه کربلائي محمد علي
مورد وقف:
کتاب من لا يحضر الفقيه جلد. کتاب شرح… و آداب المتعلمين و هدايه نحو هر دو در يک جلد. مختصر نافع جلد. بدايه شيخ عليه الرحمه جلد. الفقيه ابن مالک جلد. باب حادي عشر جلد. رساله حرمت غيبت با يک رساله ديگر در يک جلد. شرح تصريف جلد. جامع الاخبار جلد.
موقوف عليهم:
کتب ديگر که از مال کربلائي محمد علي هست که بجهت احدي وصيت نشده بدين موجب رساله تصنيف آخوند ملا عبد الخالق قايني. جلد ترجمه الصلوه جلد. کتاب حسيني جلد. رساله تنسيه الغافلين جلد. دعوات مشتمل بر ادعيه دو جلد.رساله آقا محمد باقر يک جلد کتاب.بياض دعا دو جلد،بياض واقعه دو جلد. عاشورا يک جلد.صحيفه کامله جلد.شرايع الاسلام جلد. (22)
وقف نامه
صالحه بيگم صبيه ملا خواجه حسن
نکته جالب توجه آنکه در سجلات سند تصيريح شده است که در صورت انقراض يا نبود طلبه در مدرسه بيرجند کتاب وقف بر عموم شيعه اثني عشري قاينات خواهد بود که بيانگر نکته سنجي و دقت علماي آن زمان در مسئله وقف بوده و به عبارتي مي خواستند بيان نمايند که در تحت هيچ شرايطي کتاب از وقفيت خارج نخواهد شد.
«و ايضاً در باب يک مجلد کتاب زاد المعاد مقرر آنکه بعد از انقراض طلبه مدرسه بيرجند وقف بر عموم شيعه اثنا عشري قاينات باشد و کان بتاريخ ضمن». (23)
وقف نامه پرويز
رحيمي خراشاد
واقف: آقاي پرويز رحيمي خراشاد فرزند علي اکبر دارنده شناسنامه شماره 854 صادره خراشاد حوزه سه بيرجند متولد 1313 ساکن بيرجند.
مورد وقف: ششدانگ يک قطعه زمين که بصورت يک درب مغازه درآمده به مساحت نود و دو متر و هفتاد و پنج سانتي متر
مصرف:درآمد ساليانه ملک بالا پس از وضع ماليات و هزينه هاي دولتي و هزينه تعميرات جزئي يا اساسي و بنياني بقيه جهت خريد لوازم التحرير جهت دانش آموزان بي بضاعت مدارس قريه خراشاد که توسط مديران و مسئولان مدارس مذکور معرفي خواهند شد به مصرف برسانند. (24)
سواد وقف نامه حاج شيخ
محمد هادي حسب الصلح حاج عبدالعلي خان
در بخش ابتداي مقدمه اين گونه آمده است«در حال صحت نفس وکمال عقل و جواز تصرفات شرعيه مصالحه صحيحه شرعيه فرمودند با سرکار شريعتمدار وخلايق افتخار، عمده العلماء و زبده الفقهاء الاخيار، هادي الفروع والاصول جامع المعقول و منقول معين الاسلام و المسلمين مروج شريعت سيد المرسلين فخر الحاج والمعتمرين الحاج شيخ محمد هادي دام ضله العالي خلف مرحمت مآب المستغرق في بحار رحمت ملک الوهاب الحاج ملا حسين بيرجندي اعلي اله مقامه همگي و تمامي املاک مفصله مرقومه در ذيل را که تفصيل داده مي شود.
رقبات وقفي اين موقوفه متعدد و مصارف متنوع و گوناگوني نيز دارد که تقريباً 23 مورد از مصارف آن مي باشد.
يکي از مصارف اين موقوفه خريد کتاب مي باشد که در متن وقف نامه قيد گرديده است«جهت خريد کتاب که همه ساله خريده شود و وقف شود و به کتب موجود افزوده شود و در دفتر ناظر و متولي ثبت شودسي تومان رايج. (26)
وقف نامه ملا محمد علي حسب الوصية کربلائي علي نقي
«ويک زوج قالي و زوج باهو را وقف مسجد جامع بلده نمايند و يک کلام الله ويک جلد صحيفه کامله ويک جلد السنه وبياض دعا و باقي کتاب ها تعلق به عالي جناب فضائل و معارف اکتساب خلاصه السادات العظام مير سيد محمد ه.ق خواهد داشت». (27)
وقف نامه آقا محمد علي مجتهد درخشي
وي در درخش از آبادي هاي مهم بيرجند سکونت داشته و در مدرسه علميه آنجا مشغول تدريس و ارشاد خلق بوده است.اين عالم بزرگوار جميع املاک خودش را اعم از منزل و اسباب و اثاثيه در دو سند جداگانه در سال 1288 هجري قمري بر مصارف مشخص و معين وقف نموده است. در يک سند واقف يک باب منزل مشهور به منزل جلودار به همراه يک سهم از مزرعه فضل آباد، يک سهم از مزرعه اسنان،بيست فنجان از مزرعه آسيابان و بيست فنجان مزرعه شاهرنجان را به آخوند ملا محمد ابن ملا علي اصغر درخشي مصالحه و سپس ايشان رقبات فوق را با شرايطي که در وقف نامه ذکر شده بر عزاداري حضرت اباعبدالله الحسين(ع) وقف مي نمايد.در همين سند علاوه بر املاک فوق اشياء و اسباب و کتبي نيز وقف مي گردد.در بين کتاب هاي وقفي کتابي تحت عنوان مناسک حج نيز به چشم مي خورد که از تاليفات خود مرحوم آقا محمد علي مي باشد.
در مقدمه اين سند که به خط زيباي مرحوم آقا مسيح مجتهد مي باشد آمده«بعد الحمد و التصليه داعي بر تحرير آنکه صلح فرمودند اعلي جناب مستطاب فضايل مآب، قدوه الفقهاء الابرار و زبده الفضلاء الاخيار، رکن الاسلام و المسلمين و الحجه القاطعه علي من في عصره اجمعين، آقاي شريعت مدار آقا محمد علي نجل زکي اعلي جناب مرحمت مآب، سعادت اياب، سلطان المجتهدين مولانا آقا زين العابدين درخشي اعلي الله في الخلد مقامه ونور الله مرقده و مضجعه با جناب تقوي آداب، سلمان العصري آخوند ملا محمد ابن ملا علي اصغر درخشي همگي و تمامي يک درب واقعه در قريه درخش را که مشهور است به جلودار و متصل است به دار نشيمن ورثه جنت مکان آقا حسين ابن خلد آشيان ميرزا احمد خان مع جميع ملحقات از ممر و مدخل و فضا و صحن و جداران و در و زنجير و غيرها در عوض مقدار يک من قند جوهر بوزن محل و صيغه جاري و قبض بالنسبه ما بعوضين بين المصطلحين بعمل آمد ثم جناب مصالح له تمام دار مزبوره مصالح عنها را وقف موبد و حبس مخلد نمودند بر اعلي جناب مصالح له معظم ثم بر ذکور از اولاد ايشان ثم بر ذکور از ذکور اولاد ايشان ثم بر ذکور از اولاد اناث ايشان ثم بر اناث از اولاد ايشان خواه بواسطه باشند وخواه بلا واسطه ثم بر اقارب ابي ايشان ثم بر اقارب امي ايشان ثم بر فرقه ناجيه اثنا عشريه که در درخش ساکن باشند».
کتاب جوهري المسماه به طوفان البکاء جلد.کتاب جلاء العيون جلد.کتاب مهيج الاحزان جلد.کتاب مخزن جلد.مجالس المتقين جلد.کتاب تحفه المنازل جلد.مناسک حج از مولفات خود معظم له است جلد.تحفه المجالس وقفي حاجي محمد جعفر است جلد.لسان الواعظين جلد.تحفه السکينه و تحفه الرضويه دو جلد.
نکته در خور توجه در اين سند آن است که عالمي تمام مايملک خود را در راستاي ترويج فرهنگ معنوي که به آن معتقد مي باشد وقف مي نمايد.مسلماً وقف کتاب از ناحيه علماء و بزرگان دو جنبه اصلي داشته است.جنبه نخست آن اين بوده که از گنجينه مکتوب آنها در طول زمان ديگران نيز بي نصيب نمانند و جنبه ديگر آن تشويق ديگران به اين امر خداپسندانه بوده است که اگر در زمان ما اين مهم مورد توجه و عنايت قرار گيرد قطعاً بخشي از مشکلات آموزشي و پژوهشي ما در زمينه تهيه منابع براي دانش پژوهان مرتفع خواهد شد.
وقف نامه دکتر سيد حسن مرتضوي
مورد وقف:عبارت از ثلث جميع ماترک غير منقول والدين از قنوات و مجاري المياه:
1)شاهيک2)جعفر آباد 3) کهناب 4) خير آباد 5) ابوالخيري 6) دستجرد 7) فيروز آباد 8) و شير مرغ واقعات در قاين و حومه و با جميع اراضي تابعه آن ها از مزروعي و بائر و باغات و اشجار آن ها و منزل مي باشد (صورت ريز آن ها در ذيل داده مي شود).
مصرف: بر جهات خيريه و بريه که عبارت است از اقامه روضه و تعزيه حضرات ائمه هدي صلوات الله و سلامه عليهم و کمک به طلاب مدرسه جعفريه قاين، و تهيه ونگه دار ي کتب ديني و نظم و انضباط کتابخانه مدرسه مذکور که چگونگي مصرف و وضع تقسيم منافع موقوفه مسطوره بدين قرار مقرر است:
1)آن چه در سال از منافع موقوفه عايد شود يک عشر حق التوليه و حق النظاره اخراج گردد که بالمناصفه بين متولي و ناظر تقسيم گردد و براي واقف در زمان توليتش حقي در عائدي موقوفه نمي باشد و در زمان خود واقف و توليت او ناظري هم معين نشده و امر با خود او مي باشد
2) چون عين موقوفه بايستي هميشه دائر و آباد باشد تعميرات لازمه و مخارجي که براي لايروبي قنوات و نگهداري و بهتر بهره برداري از آن ها لازم باشد و پيش آمد نمايد بر باقي مصارف مقدم است.
3)پس از وضع عشر و بعد از مصارف تعميرات لازمه متولي بايستي براي ازدياد منافع موقوفه آن قسمت از اراضي موقوفه را که به واسطه توسعه شهر قابليت کشت و زرع را از دست داده بايد هر عائدي از موقوفات مسطوره و احياناً به کمک اداره اوقاف و موسسات ارشاد تبديل به مستغلات مناسب هر قطعه نمايد بر وجهي که رضاي حضرت باري جل شانه و تعالي علوه در آن باشد و در حد امکان موجب رفاه طلاب علوم دينيه گردد.
4)بعد از مصارف لازمه و ضروري مذکور آن چه از عايدي و درآمد موقوفات باقي مي ماند و به دست آيد بايد سه سهم مساوي شود:
-يک سهم صرف مطلق تعزيه به هر قسم که متولي و ناظر صلاح دانند در هر زمان و هر مکان و هر قسم که به نظر خوش آيد و اقرب به ثواب و رضاي خداوند متعال دانند و مصلحت اقتضاء کند و بودجه کفاف دهد بشود يعني اين يک سهم به هر مقدار از مخارج تعزيه و ايام آن کافي و وافي باشد تمام و کمال به مصرف تعزيه برسد و اولا اقامه تعزيه بايد به قدر ممکن در دهه عاشورا باشد و پس از آن شبهاي قدر در ماه رمضان سپس ساير ايام عزاداري به قدر کفاف و استطاعت.
يک سهم ديگر بايستي به صورت جايزه و به منظور تشويق طلاب علوم دينيه به طلاب کوشا و ساعي در تحصيل فقه و اصول که در مدرسه جعفريه بيتوته دارند و در تمام سال بيش از دو ماه از مدرسه غيبت نداشته باشند و هم چنين اساتيد آن ها که مرتبا فقه و اصول براي آن ها تدريس مي نموده باشند با تحقيق و تشخيص متولي و ناظر اهداء و بين آن هاتقسيم گردد.
سهم سوم بايد براي خريدن کتب علميه و تهيه ونگه داري کتب دينيه و کتابخانه مدرسه مذکور و حق کتاب دار مصرف شود و تشخيص نحوه مصرف و تقدم و تاخر هر يک حسب مقتضيات بسته به نظر متولي و ناظر وقف مي باشد.
توليت موقوفه در زمان حيات با خود واقف و پس از آن با بانو فاطمه مظلوم زاده عيال واقف مي باشد و در زمان توليت واقف و زوجه اش ناظري مقرر نشده و حق التوليه نيز مقرر نمي باشد و بعد از ايشان توليت وقف مزبور با اعلم و اورع اولاد حاج مير عبد الله مير اسحق خواهد بود و چنان چه در بين اولاد حاج مير عبدالله عالمي نباشد توليت با اعلم و اتقي و اورع از اولاد سلسله جليله مير اسحق خواهد بود و نظارت آن با مجتهد جامع الشرايط مقيم قاين با مراعات اعلم و اورع مفوض است و در صورت تساوي شرائط آن که اوقات شريف را بيشتر به تدريس طلاب مدرسه مذکور مي گذرانده مقدم است.
وقف نامة
حاج آقا سيد جواد
«و ايضاً يک قبضه شمشير و يک قبضه تفنگ و جميع کتب عربي و فارسي و کلام الله و کتب ادعيه و جمع اسباب و يراق اسب و استر بر جناب نتيجه العلماء آقا سيد محمد حسين ابن مرحوم خلد آشيان آقا سيد حسن جوانمرگ و بر اولاد ذکوري که انشاء الله از صلب خود سرکار واقف معظم له به ظهور بيايد و بر ذکور از اولاد ذکور نسلاً بعد نسل و طبقه بعد طبقه به اين معني که هر طبقه مقدم خواهد بود بر طبقه بعد از خود و چنان چه خداي نکرده ذکور از اولاد ذکور منقرض شد بر اولاد اناث ذکوراً و اناثاً و بودن اولاد ذکور از ذکور از صلب سرکار واقف اولاد اناث ذکورا و اناثا حق نخواهند داشت ولو انقرضوا». (28)
وقف نامه آقا سيد عبدالکريم حسب الصلح کربلائي بلقيس بيگم
در سنه 1326 هجري قمري مرحومه کربلائي بلقيس بيگم از زنان مومنه شهر قاين املاکي را به آقا سيد عبدالکريم مصالحه و سپس ايشان اين املاک را در راستاي نظر و نيت واقف،وقف مي نمايند.بخشي از موارد وقف کتبي بوده است که واقفه با شرايط خاصي وقف نموده،از جمله در وقف نامه بيان شده «و کتب هم مع کلام اله وقف است بر اولاد صبيه ناقله و اگر اين ها قابل نباشند وقف است بر اولاد آقاي واقف معظم و اگر اين ها قابل نباشند وقف بر طلاب مدرسه جعفريه».
دور انديشي واقفه در جهت حفظ و نگهداري کتب وقفي نيز در خور تامل و توجه است و براي آن چاره جويي نموده است«و کتب اگر محتاج به تعمير شود بايد از منافع سه بل آب شاهيک تعمير شود».
واقفه شرطي را هم براي شخص استفاده کننده از کتب قرار داده است و آن اين که «بايد هر کس که اين کتب را مطالعه نمايد قبل از شروع ومطالعه يک سوره فاتحه الکتاب به جهت ارواح مرحوم حاجي سيد مرتضي بخواند و بعد شروع در مطالعه نمايد».
در ادامه سند و در سجلات آن بيان شده که بخشي از کتب مفقود شده است،چون چندين مرتبه به دست ناهل افتاده است، لکن آن چه موجود است به موجب تفصيل ذيل است:قوانين جلدي.قرآن جلدي. شرح لمعه جلدي. سيوطي خطي جلدي. حاشيه آقا جمال بر شرح لمعه جلدي. مجمع در لغت جلدي.مغني جلدي.مظاهر جلدي. مشتوي جلدي. تهذيب جلدي. مسالک جلدي. صحيفه کامله جلدي. جنات الخلود جلدي. مجالس المتقين جلدي. مطول جلدي. چاپي حاشيه بر مطول جلدي. ماتمکده جلدي. کنز المصائب جلدي. حاشيه ميرزا ابوطالب شرح نظام.تحفه الزائرين جلدي. جامع الشواهد جلدي. (28)
وقف
نامه حاج ملا حامد
در بخشي ديگر از وصيت نامه آمده است«و کتب حقير سواي چند جلدي که وقف اولاد مرحوم ملا حامد است نسخ کتب مرحوم آقا وقف اولاد شد که از صلب مرحوم آقا مي باشد خلاصه کلام آنچه از حقير مي باشد در حيات مصالحه به اولاد مرحوم شد».بتاريخ چهارم شهر شوال المکرم 1270. (29)
نتيجه گيري و راهبرد
يکي از راهکار هايي که مي تواند بخشي از هزينه هاي مربوط به کتابخانه و تهيه کتاب را تامين نمايد،وقف کتاب و کتابخانه است.تشويق خير انديشان و بيان ضرورت آن در جامعه و بستر سازي مناسب در اين بخش مي تواند تا حدي پاسخگوي نياز روز افزون طالبان علم به منابع را مرتفع نمايد.در قالب فرهنگ وقف مي توان به شيوه هاي نوين و نو و متناسب با نياز روز جامعه برنامه ريزي هايي را در راستاي اهتمام مناطق به توسعه فرهنگي،انجام داد.
بررسي ما در متون وقف نامه هاي منطقه مورد مطالعه نشان مي دهد که در فاصله سال هاي 1197 هجري قمري تا 1410 هجري قمري يعني در فاصله 213 سال تنها بخش اندکي از موقوفات به اين مهم اختصاص يافته و عمده مصارف به تعزيه داري و ساير مصارف منحصر گرديده است.هر چند مصارف وقف بر تعزيه نيز از مصاديق احسن حسنات است و بر مبناي شرايط زماني و نياز روز شکل گرفته است،لکن ضرورت عصر حاضر و نياز فعلي جامعه بيش از هر چيز،نياز به آگاهي،خرد و دانش پويا است.
گذشته تاريخي ما نيز درس عبرتي است و نشان مي دهد که در هر دوره اي که اهتمام ويژه به کتاب و کتابخواني در جامعه وجود داشته انديشمندان مهمي نيز در عرصه هاي مختلف ظهور و بروز پيدا کرده و منشاء تحولات علمي گرديده اند.
نتايج پژوهش ما نيز در اين مقاله همين امر را تائيد مي نمايد به طوري که در مراکزي که اين قبيل فرهنگ ها قوي تر ظاهر شده پرورش دهنده عالمان بزرگتر نيز بوده و امروزه نيز از کانون هاي توسعه يافته استان به لحاظ فرهنگي محسوب مي شوند.
يکي از مسايل مهم و اساسي که در برنامهريزي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي يک جامعه از سوي برنامهريزان و دستاندرکاران مورد توجه و بررسي قرار ميگيرد، ميزان منابع موجود و ميزان مصرف آن منابع است که معمولاً به شکل محدوديت در منابع و مصارف بيش از حد اين منابع خود را نمايان ميسازد. هر چه ميزان منابع بيشتر و متنوعتر باشد برنامهريزي نيز آسانتر خواهد بود.
يکي از منابع مهم در برنامهريزيهاي توسعه، درآمدهاي بالقوه موقوفات است که متاسفانه کمتر به آن توجه شده و در برنامهريزيها لحاظ گرديده است و دليل آن نيز به عدم وجود يک اطلاعات جامع و درست در ارتباط با موقوفات در کشور برميگردد که بايستي به اين امر مهم توجه نمود و نسبت به ايجاد مديريت اوقاف با هدف اطلاعرساني و دخيل نمودن آن در برنامههاي توسعه اقدام جدي به عمل آورد. (30)
امروزه دانشگاههاي معتبر دنيا نيز به کمک موقوفات مهم خود اداره و در توليد علم جهاني نقش موثري ايفاء مي نمايند از طرفي وقف نهادي است که باعث افزايش مشارکت مردم در امور اجتماعي مي گردد که در يکي از مظاهر آن يعني وقف بر آموزش تجلي مي يابد و از طريق فراهم ساختن امکانات مالي بر عالمان و محققان موجبات توسعه علمي و نهايتاً توسعه اقتصادي و اجتماعي را فراهم مي سازد. ترويج فرهنگ وقف و تطبيق مسايل مربوط به موقوفات با شرايط فعلي و ارائه راهکارهاي عملي مؤثر و سازگار با نيت واقفين با حفظ اصالت وقف از جمله اقداماتي است که مي توان در حفظ فرهنگ وقف و مشارکتهاي اجتماعي در فريند توسعه مؤثر واقع شود.لذا شايسته است با برنامه ريزي متوليان وقف و همه کساني که به نوعي باآن در ار
تباطند زمينه اي فراهم شود تا اهميت موضوع بر همگان روشن و تمايل به وقف بر کتابخانه و مراکز فرهنگي در جامعه بيشتر گردد.
پي نوشت :
1- تاورنيه، ژان
باتيست، سفرنامه تاورنيه، 1336.
2- کمپفر،انگلبرت. سفرنامه کمپفر..
برگردان کيکاووس جهانداري. خوارزمي، تهران:1363.
3- دالماني، هانري
سفرنامه از خراسان تا بختياري، ترجمه غلام رضا سميعي، طاووس، تهران، 1378.
4-
پولاک، ياکوب ادوارد. سفرنامه پولاک ايران و ايرانيان.چاپ دوم. برگردان
کيکاووس جهانداري. تهران: خوارزمي. 1368.
5- ديولافوا، مادام.. سفرنامه
ديولافوا، برگردان فره وشي، خيام، تهران 1361.
6- سعيدي رضواني، عباس،
بينش اسلامي و پديده هاي جغرافيايي(مقدمه اي بر جغرافياي سرزمين هاي
اسلامي) انتشارات آستان قدس رضوي، مشهد، چاپ دوم، 1372.
7- کسايي،
نورالله، مدارس نظاميه و تاثيرات علمي اجتماعي آن، امير کبير،1363، 77.
8-
زرين کوب، عبدالحسين، کارنامه اسلام، اميرکبير،1362.
9- ساعاتي، يحيي
محمود، وقف و ساختار کتابخانه هاي اسلامي (ترجمه احمد اميري شاد مهري)،
مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1374.
10- ساعاتي، يحيي
محمود، وقف و ساختار کتابخانه هاي اسلامي (ترجمه احمد اميري شاد مهري)،
مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1374.
11- شهابي، علي
اکبر، تاريخچه وقف در اسلام، اداره کل اوقاف، تهران،1343.
12- شلبي،
احمد، تاريخ آموزش در اسلام، دفتر نشر اسلامي، تهران، 1364.
13- مؤمني،
مصطفي، جايگاه وقف و وقف نامه، مجموعه مقالات سمينار بين المللي جغرافيا،
آستان قدس،1364.
14- جوادي، محمد اسلم، نقش وقف در توسعه فرهنگ، مجموعه
مقالات همايش نقش فرهنگ وقف در توسعه تمدنها، تهران،1380.
15- شاطري،
مفيد، گزيده اسناد وقف در خراسان جنوبي، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، در
دست چاپ.
16- گنجي، محمد حسن «بيرجند در 1300 شمسي» در کتاب جستاري در
تاريخ فرهنگ و آموزش نوين بيرجند، به کوشش دکتر محمد رضا راشد محصل،
انتشارات رزقي، بيرجند،1382.
17- اعتصام الملک، ميرزا خانلرخان، سفرنامه
ميرزا خانلرخان، 1352.
18- اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي،
وقف نامه عادي مدرسه جعفريه قاين مربوط به سنه 1122 ه.ق به کلاسه پرونده،
م-92.
19- اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي،وقف نامه عادي امير
حسين خان خزيمه به کلاسه پرونده الف-55.
20- اداره کل اوقاف و امور
خيريه خراسان جنوبي وقف نامه عادي محمد علي به کلاسه پرونده م-180.
21-
اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي،وقف نامه عادي ملا حاجي علي به
کلاسه پرونده ب-142.
22- اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي وقف
نامه عادي کربلائي محمد علي به کلاسه پرونده م-161.
23- اداره کل اوقاف و
امور خيريه خراسان جنوبي،وقف نامه عادي صالحه بيگم به کلاسه پرونده ص-34.
24-
اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي وقف نامه رسمي پرويز رحيمي
خراشاد به کلاسه پرونده پ-1.
25- آيتي،شيخ محمد حسين،،بهارستان در تاريخ
و تراجم رجال قاينات،دانشگاه فردوسي، مشهد،1371.
26- اداره کل اوقاف و
امور خيريه خراسان جنوبي،وقف نامه عادي آيت الله شيخ محمد هادي هادوي حسب
الصلح حاج عبدالعلي خان به کلاسه پرونده ع-82).
27- اداره کل اوقاف و
امور خيريه خراسان جنوبي،وقف نامه عادي ملا محمد علي به کلاسه پرونده ع-9.
28-
اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان جنوبي،وقف نامه عادي آقا سيد
عبدالکريم به کلاسه پرونده س-3.
29- اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان
جنوبي،وقف نامه عادي حاج ملا حامد به کلاسه پرونده ح-64.
30-
سولقاني،علي، نقش وقف در توسعه جوامع روستايي، همايش نقش فرهنگ وقف در
توسعه تمدنها،ارديبهشت ماه 1380.
منبع: ميراث جاويدان