• English / العربیة / French  

  • نورپورتال







    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت2:28 AM   |  

     

     


     

     


     

     


     

     

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    عفاف در مکتب تربیتی قرآن کریم

    عفاف در مکتب تربیتی قرآن کریم

    در مكتب قرآن كريم
    قرآن كريم عالي ترين مضامين انسان ساز و زندگي ساز را در خود دارد. بي شك اگر جوامع انساني به اين مضامين آسماني عمل نمايند بي عفتي و رذایل اخلاقي از زندگي رخت ببر بسته،‌ فضيلت هاي اخلاقي و انساني جاي آن نشسته و جامعه اي ارزشي و سالم پديد مي آيد.
    عفاف مردان
    آيه اول: «قُل لِلمُؤمِنينَ َيغُضُّوا مِن اَبصارِهِم وَ يَحفَظُوا فُرُوجَهُم ذلِكَ اَزكي لَهُم اِنَّ الله خَبيرً بِما يَصنَعُونَ»
    ترجمه: به مردان با ايمان بگو چشم هاي خود را (از نگاه به نامحرم) فرو ببندد و فرج خود را حفظ كند،‌اين براي آن ها پاكيزه است. خداوند به آن چه انجام مي دهند آگاه است.
    آيه شريفه در راستاي حفظ عفت عمومي در جامعه،‌ دو وظيفه براي مردان مؤمن در نظر گرفته است:
    وظيفه اول: چشمان خود را از نگاه به حرام فرو بندند. (يغضوا من ابصارهم)
    يغضوا از ماده «غضّ» دراصل به معناي كم كردن است و در بسياري از موارد به كوتاه كردن و يا كم كردن نگاه گفته مي شود.
    چنان چه ملاحظه مي گردد به جاي «نگاه كردن» از تعبير «كوتاه كردن نگاه» استفاده شده است و اين تعبير نكته ظريفي را در خود دارد و آن اين است كه منظور از چشم پوشي ازنگاه مردان به زنان نامحرم اين نيست كه آنان چشمان خود را ببندد، چرا كه چشمان بسته خطراتي در پيش رو دارد و اگر بنا باشد هر مردي با ديدن زني نامحرم ديدگانش را ببندد سيستم زندگي از هم پاشيده مي شود. بلكه منظور اين است كه مؤمنين در مواجهه با زنان نامحرم به گونه اي نگاه نكنند كه چشمان شان از نگاه به او پر شود، آنان بايد براي لحظاتي شعاع نگاه خود را كوتاه كنند تا زن نامحرم از حوزه ديد خارج گردد.
    وظيفه دوم: حفظ عورت ( و يحفظوا فروجهم)
    منظور از «فرج» اشاره اي كنايي به عورت است كه در زبان فارسي از آن به دامان تعبير مي گردد.
    اين وظيفه،‌مردان را متعهد مي كند تا عورت خود را در برابر نامحرم بپوشانند. به اين ترتيب روشن مي گردد كه پوشش، فقط اختصاص به بانوان ندارد بلكه مردان نيز تا حدي كه شرع مقدس اسلام آنان را ملزم كرده، بايد پوشش داشته باشند.
    منشورعفاف
    آيه دوم: «و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبد ين زينتهن الا ما ظهرمنها و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او ءابائهن او ءاباء‌ بعولتهن او ابنائهن او أبناء‌ بعولتهن او اخوانهن او بني اخوانهن او نسائهن او ما ملكت ايمانهن او التابعين غير اولي الاربة من الرجال او الطفل الذين لم يظهروا علي عورات النساء‌ و لا يضرين بارجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن و توبوا الي الله جميعا آيه المؤمنون لعلكم تفلحون»
    ترجمه: بگو به بانوان با ايمان، نگاه شان را از نامحرمان فروگيرند. دامان شان را حفظ نموده و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننما يند و روسري هاي خود را بر سينه افكنند ( تا گردن و سينه آنان پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهران شان يا پدران شان يا پدرشوهران شان يا پسران شان يا پسران همسران شان يا برادرهاي شان يا پسران برادران شان يا پسران خواهران شان يا زنان هم كشيشان يا بردگان شان ( كنيزان شان) يا افراد سفيه كه تمايلي به زن ندارند يا كودكاني كه از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند. پاهاي خود را به نحوي بر زمين نزنند كه زينت آلات مخفي آنان معلوم شود و همه به سوي خدا توبه كنيد، اي مؤمنان، باشد رستگار شويد.
    اين آيه شريفه را مي توان «منشور عفاف» ناميد چرا كه عمل به محتواي آن راهگشاي بن بست- هاي اخلاقي و اجتماعي دنياي امروزاست. بي شك اگر جوامع مختلف بخصوص جوامع اسلامي به اسلام برگردند و به اين آيات نوراني و نجات بخش توجه كرده و آن را زيربناي قوانين و مقررات خود قرار دهند. سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت را براي جامعه و مردم خود به ارمغان خواهند آورد.
    در اين شريفه وظايفي درراستاي ترويج فرهنگ عفت و پاك دامني براي زنان مؤمنه مشخص شده است، ناگفته پيداست نقش زنان در گسترش فرهنگ عفت، نقش محوري و تأثيرگذار است.
    وظايف بانوان عبارت است از:
    1. هم چنان كه نگاه به زنان نامحرم براي مردان حرام است، زنان نيز بايد از نگاه حرام به نامحرم خودداري كنند و در مواجهه با نامحرم افق ديد چشمان خود را كوتاه نمايند.
    2. پاك دامني زنان ، پاكي جامعه را به دنبال دارد. لذا براي زنان لازم است همواره در حفظ دامن خويش از آلودگي،‌ فساد و معصيت نهايت تلاش را به عمل آورند.
    3.جلوه گري زنان در جامعه ممنوع است چرا كه همواره شكارچيان عفت با چشم ها و دل هاي ناپاك در پي يافتن شكار براي خود هستند.
    4. آرايش و آشكار ساختن زينت آلات جز براي شوهر و محارم ممنوع است. بانوان مومنه بايد نسبت به اين مهم مقيد باشند.
    5. مسایل شرعي از جمله مباحث محرم و نامحرم را به خوبي ياد گرفته و حريم آن را در خانه خانواده و جامعه پاس دارند.
    6. زنان عفيفه به هيچ عنوان نبايد تحت تاثير القایات فرهنگي بيگانه و يا سنت هاي غلط رايج در جامعه كه با موازين ديني سازگاري ندارد قرار گيرند بلكه بايد سنت ها و مدل هاي غلط و مفسده انگيز را در هم شكسته و آموزه هاي ديني را جا يگزين آن نمايند.
    7. راه رفتن (رفتار، گفتار، كردار) زنان به گونه اي نباشد كه جلب توجه نمايد.
    عفاف در خانواده
    آيه سوم: « يا ايها الذين امنوا ليستأذنكم الذين ملكت ايمانكم و الذين لم يبلغوا الحلم منكم ثلاث مرات من قبل صلاة الفجر و حين تضعون ثيابكم من الظهيرة و من بعد صلاة العشاء‌ ثلاث عورات لكم .... »
    ترجمه: اي كساني كه ايمان آورده ايد،‌بردگان شما و هم چنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيده- اند؛ در سه وقت بايد از شما اجازه بگيرند، پيش از نماز صبح، نيم روز؛ هنگامي كه لباس هاي (معمولي) خود را بيرون مي آوريد و بعد ازنماز عشاء، اين سه وقت خصوصي براي شماست....
    خانواده به عنوان هسته كوچكي از جامعه، نقش محوري در سعادت و شقاوت جامعه دارد. اگر خانواده هاي يك جامعه آراسته، فضا یل اخلاقي و تربيت ديني باشد آن جامعه نيز مزين به فضایي معنوي خواهد بود و اگر در خانواده ها بجاي حاكميت دين، گناه، فساد،‌ رذایل و بي بند و باري و بي عفتي حاكم باشد طبيعتا جامعه نيز از آن تأثيرپذير است.
    اسلام براي اين كه جامعه جامعه اي عفيف باشد راه كارها و دستورات مختلفي را ارایه نموده است.
    يكي از اين راه كارها سالم سازي فضاي خانواده است به نحوي كه عفت و پاك دامني در خانه ها و خانواده ها نهادينه گردد و فرزندان از همان سن كوچكي،‌ عفاف را تمرين نمايند تا در آينده شخصي عفيف گردند. براي نيل به اين هدف مقدس در اين آيه شريفه ازاولياء‌ خواسته شده است:
    1. نسبت به انتقال و آموزش مسا یل ديني و احكام شرعي به خصوص عفت و پاك دامني فرزندان، جديت به خرج دهند چرا كه مسوؤليت تربيت ديني خانواده به عهده آنان است و در روز قيامت بايد نسبت به اين وظيفه پاسخگو باشند.
    2. محل استراحت خود را از محل استراحت فرزندان تفكيك نموده و در زمينه زناشويي مراقبت- هاي لازم اخلاقي را در محيط خانه به عمل آورند.
    3. فرزندان را توجيه كنند كه در ساعات مخصوص استراحت والدين به حريم پدر و مادر تعرض نكنند و در صورت ضرورت قبلا با پدر و مادر هماهنگ نموده و براي ورود به اطاق آنان اجازه بگيرند.
    4. اوقات خاص استراحت پدر و مادر معمولا پيش از نماز صبح، نيمروز (ظهر) و انتهاي شب(بعد ازنماز عشاء‌) مي باشد كه بايد توجه فرزندان را به اين مسأ له جلب نمود.
    5. پدر و مادر براي ساعت استراحت خويش برنامه ريزي نمايند تا فرزندان نيز خود را با آن ساعات وفق دهند.
    عفاف جوانان
    آيه چهارم: «و ليستعفف الذين لا يجدون نكاحا حتي يغنيهم الله من فضله ....»
    ترجمه: و آنهايي كه وسيله ازدواج نداشته باشند بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را از فضلش بي نياز سازد.
    ازدواج يك نياز فطري است نيازي مانند همه نيازهاي ديگر از قبيل گرسنگي، ‌تشنگي و ... هم چنان كه همه نيازها و غرايز بشري بايد ارضای گردد،‌ غريزه جنسي هم بايد پاسخ داده شود، اسلام به هيچ وجه موافق سركوب غرايز نيست بلكه معتقد است غرايز بايد طبق برنامه اي شرعي و اخلاقي پاسخ داده شود.
    كليد ارضای غريزه جنسي ازدواج است، ازدواجي مشروع منطبق بر اصول اخلاقي و اسلامي،‌ ازدواجي ساده و بي پيرايه.
    اما متاسفانه شرایط امروز به نحوي است كه مردم از فرهنگ ازدواج اسلامي فاصله زيادي گرفته اند و توقعات، تجملات، سخت گيري ها، آداب و رسوم غلط ، چشم و هم چشمي ها،‌اين مسأ له آسان و ساده را به مسأ له اي پيچيده و غيرقابل دسترس مبدل كرده است.
    بسياري از جوانان شب ها و روها را در آرزوي داشتن همسري مهربان باوفا مي گذرانند و چه بسا برخي از آنان آلوده به گناه و معصيت مي شوند و قرباني فرهنگ بي بند و باري، مدپرستي،‌فساد و فحشا گشته و رواج بي عفتي،‌بدحجابي،‌برهنگي، مدپرستي،‌اينترنت،‌ماهواره، نشريا ت مبتذل هويت ديني و اخلاقي آنان را تهديد مي كند.
    لذا خداوند متعال دراين آيه شريفه به ياري افرادي مي آيد كه به دلايل فوق يا به هر دلايل د يگر زمينه ازدواج برايشان فراهم نيست و به آنان گوشزد مي فرمايد كه شرایط،‌محيط، مشكلات و موانع مجوزي براي ارتكاب گناه نيست. آنان بايد مراقب باشند كه عفت و پاك دامني خود را از دست نداده و در مواجهه با امواج تهاجم فرهنگي و ضد اخلاقي تقوا پيشه نموده و به فضل خداوند اميدوار باشند.
    بديهي است دژ محكم عفت و اميد به فضل الهي روحه اين افراد را قوي كرده و آنان را در مواجهه با گرفتاري ها و مشكلات ياري خواهد كرد.
    آيه پنجم :«يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نساء‌ المؤمنين يد نين عليهن من جلابيبهن ذلك ادني ان يعرفن فلا يؤذين و كان الله غفورا رحيما.»
    ترجمه: اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مومنه بگو جلباب ها (روسري هاي بلند) خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براي اين كه ( از كنيزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند،‌ بهتر است...
    در شأن نزول اين آيه آمده است: گروهي از زنان مسلمان به مسجد رفته و پشت سر پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز مي گذارند، هنگام شب، موقعي كه براي نماز مغرب و عشاء مي رفتند بعضي از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آنان مي نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنان را آزار داده و مزاحم آن ها مي شدند. آيه فوق نازل شد و به آن ها د ستور داد مجاب خود را به طور كامل رعايت كنند تا به خوبي شناخته شوند و كسي بهانه مزاحمت پيدا نكند.
    بر اين اساس:
    1. خطاب خداوند تمام زنان مؤمنه است و دستور حجاب شامل همه آن ها مي گردد.
    2. پوشيدن لباسي كه معرف شخصيت زن براي تامين عفت و آبروي او باشد، لازم است.
    3. به هروسيله ممكن بايد بهانه را از دست افراد بيمار و هرزه گرفت.
    4. نوع لباس مردم در جامعه مي تواند معرف شخصيت، ديدگاه، مكتب و هدف آن ها باشد.
    5. سرچشمه بسياري از مزاحمت هاي هوس رانان نسبت به زنان و دختران، نوع لباس خود آن ها است.
    6. زنان با حجاب بايد با حضور در صحنه، جو عمومي عفاف و پاكدامني را حفظ كنند و فرصت مانور را از هوس بازان بگيرند.
    آيه ششم: « و قرن في بيوتكن و لا تبرجن تبرج الجاهلية الاولي. »
    ترجمه: و در خانه هاي خود بمانيد و هم چون جاهليت در ميان مردم ظاهر نشويد.
    «قرن» از ماده وقار به معناي سنگيني است و كنايه از قرار گرفتن در خانه هاست،‌ «تبرج» نيز به معناي آشكار شدن در برابر مردم است و منظور از«جاهليت اول» ظاهراً همان جاهليتي است كه مقارن عصر پيامبر صلي الله عليه و سلم بود و به طوري كه در تواريخ آمده، در آن موقع زنان حجاب درستي نداشتند و دنباله روسري هاي خود را به پشت سر مي انداختند به طوري كه گلو و قسمتي از سينه و گردنبند و گوشواره آن ها نمايان بود. خداوند متعال در اين آيه زنان پيغمبر را توصيه فرموده كه مانند زمان عصر جاهليت نباشند. هر چند اين حكم يك حكم عام است و تكيه آن بر زمان پيامبر صلي الله عليه و سلم به عنوان تاكيد بيشتر است. به طور خلاصه مي توان پيام هاي اين آيه شريفه را به شرح ذيل بيان كرد:
    1. جايگاه زن در خانه است، اگر هم زن بيرون خانه مي رود بايد بدون خودنمايي باشد.
    2. خودنمايي و پوشش نامناسب، نشانه تمدن نيست، بلكه نشانه جاهليت است.
    3. جاهليت اول، نشان دهنده جاهليت آخري است كه ما امروز شاهد آن هستيم.
    آيه هفتم: «فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض و قلن قولا معروفا»
    ترجمه: (اي همسران پيامبر: شما هم چون يكي از زنان معمولي نيستيد اگر تقوي پيشه كنيد) بنابراين به گونه اي هوس انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوييد.
    زنان، هنگام سخن گفتن و برخورد با نامحرم بايد جدي،‌خشك و البته به طور معمولي سخن بگويند نه هم چون زنان سبك سر، كمبود شخصيت خود را با سخنان تحريك آميز و الفاظي توام با ناز و شهوت جبران كنند. چرا كه اين حركات و ژست ها جامعه را به سوي بي عفتي پيش مي - برد و بيماري هاي روحي را تشديد مي نمايد.

    مسعود یاری