• English / العربیة / French  




  • نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت3:07 AM   |  

     

     


     

     


     

     


     

     

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    دگر اندیشان عرب و اسباب نزول آیات حجاب


    دگر اندیشان عرب و اسباب نزول آیات حجاب

    یكی از مبانی اصلی و كلیدی نواندیشی دینی ، اسباب نزول است. دگراندیشان، سكولارها و ... بر دانستن اسباب نزول بسیار تاكید دارند، اسباب نزول را در فهم آیات قرآن بسیار تاثیر گذار مي‌دانند و بسیاری از كج فهمي‌ها و بد فهمي‌ها را نتیجه بی توجهی به اسباب نزول آیات مي‌خوانند. بر این اساس جابری دگر اندیش برجسته جهان عرب شناخت اسباب نزول آیات را یكی از شرایط اصلی اجتهاد مي‌شناسد. ( جابری،الحجاب... قول فیه مختلف؛ آیات الحجاب... اسباب النزول و معطیات عصرنا)
    به باور این گروه، شماری از احكام اجتماعی، كیفری و اخلاقی قرآن در پرتو اسباب نزول در خور دوباره فهمی هستند و فهمی كه از این نگاه مجدد به دست مي‌آید، با فهم سنتی همخوان نیست.
    دگر اندیشان احكام در خور توجهی از قرآن را در پرتو اسباب نزول به فهم مي‌آورند. حجاب به عنوان یكی از احكام اجتماعی قرآن در شمار احكامی است كه بسیار مورد توجه دگر اندیشان قرار گرفته است. در نظرگاه دگراندیشان قرائت سنتی از آیات حجاب نتیجه بی توجهی به اسباب نزول و یاری نگرفتن از آنها در فهم آیات وحی است؛ به گونه‌ای كه اگر پیشینیان به اسباب نزول توجه داشتند و از آنها در فهم آیات حجاب سود مي‌بردند، وجوب حجاب را فریاد نمي‌كردند و حجاب زنان را خواستار نمي‌شدند.
    بنابر این شایسته است در این نوشتار مستندات قرآنی حجاب عرضه گردد و فهم دگر اندیشان از این آیات كه استوار بر اسباب نزول گشته است گزارش گردد و آن گاه این فهم به نقد و بررسی گذاشته شود و درستی و نادرستی آن آشكارگردد.

    در این پژوهش سه آیه از آیات حجاب به بحث گذاشته مي‌شود:

    آیة نخست: « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیوتَ النَّبِی إِلا أَنْ یؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ یؤْذِی النَّبِی فَیسْتَحْیی مِنْكُمْ وَاللَّهُ لا یسْتَحْیی مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمًا» (احزاب/53)
    «ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! در خانه‌های پیامبر داخل نشوید مگر به شما برای صرف غذا اجازه داده شود، در حالی كه( قبل از موعد نیاید و) در انتظار وقت غذا ننشینید؛ اما هنگامی كه دعوت شدید داخل شوید؛ و وقتی غذا خوردید پراكنده شوید، و ( بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید ؛ این عمل ، پیامبر را ناراحت مي‌نماید ، ولی از شما شرم مي‌كند( و چیزی نمي‌گوید)؛ اما خداوند از ( بیان) حق شرم ندارد و هنگامی كه چیزی از وسایل زندگی را ( به عنوان عاریت ) از آنان (همسران پیامبر) مي‌خواهید از پشت پرده بخواهید ؛ این كار برای پاكی دلهای شما و آنها بهتر است! وشما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید ، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسری خود در آورید كه این كار نزد خدا بزرگ است!»
    آیة دوم:«یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» (احزاب/59)
    «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: جلبابها(روسري‌های بلند) خود را بر خویش فرو افكنند ، این كار برای این كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛خداوند همواره آمرزنده و رحیم است.»
    آیة سوم: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ (٣٠)وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الإرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ» (النور/30-31)
    « به مومنان بگو چشمهای خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاكیزه‌تر است ؛ خداوند از آن چه انجام مي‌دهید آگاه است! و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند ، و دامان خویش را حفظ كنند. و زینت خود را جز آن مقدار كه نمایان است آشكار ننمایند و اطراف روسري‌های خود را بر سینه خود افكنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود ) و زینت خود را آشكار نسازند مگر برای شوهرانشان ، یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان ، یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان هم كیششان یا بردگانشان یا افراد سفیه كه تمایلی به زن ندارند یا كودكانی كه از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زیینت پنهانیشان دانسته شود.»

    سبب نزول آیة نخست

    در متون تفسیری شیعه تنها یك سبب نزول برای آیه نخست وجود دارد:
    «پیامبر با زینب دختر جحش ازدواج كرد آن حضرت زینب را دوست مي‌داشت. به مناسبت این ازدواج رسول اسلام ولیمه‌ای تدارك دید و عده‌ای را دعوت نمود. مهمانان پس از صرف غذا به گفتگو نشستند. پیامبر كه مایل بود با زینب تنها باشد از این وضعیت ناراحت بود تا این كه آیه شریفه فرود آمد.»(قمی، 2/195؛ فیض كاشانی 4/199؛ حویزی، 4/297)
    در منابع تفسیری،روایی و تاریخی اهل سنت، آیه یاد شده چند سبب نزول دارد و این اسباب، همسان نیستند:

    1- طبری می نویسد:

    « وقتی پیامبر با زینب ازدواج كرد، گروهی برای صرف غذا دعوت شدند. مهمانان پس از صرف غذا به گفتگو با یگدیگر پرداختند. توقف بسیار ایشان پیامبر را ناراحت ساخت و آن حضرت به ناچار از منزل بیرون رفتند. پس از مدتی پیامبر به منزل بازگشتند در حالی كه آن گروه هنوز نیز سرگرم صحبت بودند در این هنگام آیه نخست فرود آمد و آن گروه به ناچار منزل پیامبر را ترك كردند.» ( طبری، 22/47)

    2. انس مي‌گوید:

    « پیامبر شب زفاف با زینب، ولیمه‌ای از خرما و آرد تهیه دید و گوسفندی ذبح كرد. مادرم- ام سلیم- نیز یك ظرف كوچك سنگی محتوی حیس- خرمایی كه با روغن و پنیر ترش شورانیده و آمیخته شده تا هسته آن بیرون آید- برای حضرت فرستاد و پیامبر(ص) به من فرمود: اصحاب را به طعام دعوت كن، من نیز اصحاب را دعوت كردم و ایشان گروه گروه به منزل پیامبر(ص) مي‌آمدند و پس از صرف غذا بیرون مي‌رفتند...اما سه نفر هم چنان در منزل پیامبر(ص) گرم صحبت بودند و علاقه‌ای به ترك منزل نداشتند. پیامبر(ص) از این كه آن سه نفر هم چنان در مجلس نشسته بودند ناراحت بود اما حیا داشت عذر ایشان را بخواهد در این هنگام بود كه آیه شریفه فرود آمد و پیامبر(ص) میان خویش و من پرده‌ای كشیدند.» (واحدی نیشابوری،/205)

    3.در بعضی منابع آمده است:

    « وقتی پیامبر(ص) با زینب ازدواج كرد مردم برای صرف غذا دعوت شدند. مهمانان پس از صرف غذا شروع به سخن گفتن كردند، گروهی خویش را آماده رفتن نشان مي‌دادند، اما هم چنان با یگدیگر گفتگو مي‌كردند. پیامبر(ص) از منزل بیرون رفت و گروهی كه منظور پیامبر(ص) را دریافته بودند منزل را ترك كردند ، اما سه نفر هم چنان در منزل ماندند و وقتی پیامبر(ص) به منزل بازگشت و آن سه نفر را دید ، دوباره از منزل بیرون رفت ، آن گروه نیز ناگزیر از ترك منزل شدند، پس از رفتن ایشان من به دنبال پیامبر(ص) رفتم و خبر رفتن آنها را به آن حضرت رساندم. پیامبر به سوی منزل حركت كردند و من نیز ایشان را همراهی مي‌كردم وقتی به منزل رسیدیم پیامبر وارد شدند و وقتی من خواستم وارد شوم پیامبر پرده را انداختند و در این هنگام آیه شریفه فرود آمد.» ( بخاری، 6/25؛ مسلم نیشابوری، 4/150؛ بیهقی، 7/87 ؛ ابن حجر، 8/407؛ نسائی،6/436؛ ابن كثیر، 3/511)

    4. در روایت دیگری به نقل از عمر مي‌خوانیم:

    « به پیامبر گفتم: آدم‌های بد و خوب بر تو وارد مي‌شوند. كاش همسران خود را امر به حجاب مي‌كردی. در این هنگام آیه شریفه فرود آمد.» (قرطبی، 14/224؛ ابن كثیر، 1/175؛ شوكانی، 4/299؛ احمد بن حنبل،1/23)

    5. در روایت مجاهد مي‌خوانیم:

    «پیامبر روزی با شماری از یاران خویش غذا مي‌خورد، عایشه نیز در مجلس حضور داشت به هنگام صرف غذا دست یكی از اصحاب به دست عایشه خورد و پیامبر(ص) از این موضوع ناراحت شد و پس از این آیه، شریفه فرود آمد.» (واحدی نیشابوری،/205 )

    6. در سبب نزول دیگری مي‌خوانیم:

    « عمر همسران پیامبر(ص) را به حجاب امر مي‌كرد زینب به عمر اعتراض كرد و آن گاه آیه شریفه فرود آمد.» (ابن جوزی،6/212 )
    از میان اسباب نزول یاد شده، اسباب نزولی كه در منابع اهل سنت آمده است مورد استفاده دگر اندیشان قرار گرفته است. اما سبب نزولی كه در منابع تفسیری و روایی شیعه آمده است مورد بهره برداری قرار نگرفته است و این از آن جهت است كه تمامی آنان كه در پی عرضه قرائتی نو از آیات حجاب هستند در شمار اهل سنت قرار دارند و این گروه تنها به متون تفسیری و روایی خویش اعتماد مي‌كنند.
    برای نمونه فاطمه مرنیسی از پذیرش حجاب به عنوان یك حكم شرعی سرباز مي‌زند و دلالت آیه شریفه بر حجاب مورد نظر فقها را برنمي‌تابد. به باور ایشان آویختن پرده توسط پیامبر(ص) كه در سبب نزول دوم و سوم آمده است، نشان مي‌دهد كه حجاب در عبارت « فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ» (احزاب/53) به معنای ایجاد محلی امن و محفوظ از نگاه دیگران برای زفاف است نه آن چه فقها به عنوان حجاب شرعی مي‌شناسند. (مرنیسی،/153-154)
    محمد عابد جابری بر خلاف مرنیسی دلالت آیه بر حجاب مورد نظر فقها را مي‌پذیرد، اما این حكم را با استناد به چهارمین سبب نزول، خاص همسران پیامبر خوانده و از پذیرش آن به عنوان یك حكم عمومی و كلی سرباز مي‌زند. (جابری، الحجاب بین الدین و الموروث الاجتماعی)
    محمد سعید عشماوی چون مرنیسی حجاب در آیه شریفه را حجاب اصطلاحی نمي‌شناسد و مانند جابری عمومیت آیه را پذیرا نیست. او حجاب را ویژه همسران پیامبر(ص) مي‌خواند و آن را ایجاد حائلی میان همسران پیامبر(ص) و مؤمنان مي‌شناسد به گونه‌ای كه با این حجاب همسران پیامبر(ص) اصلاً دیده نشوند. (عشماوی، حقیقه الحجاب و حجیه الحدیث)

    سنجش

    اسباب نزول یاد شده در صورتی در خور استناد است كه درستی سند آن اثبات شود و دلالت آن نیز تمام باشد و دلیل انتخاب هر یك و تقدم بر دیگر اسباب نزول بیان گردد، در صورتی كه نه خانم مرنیسی و نه جابری و عشماوی در باره سند و دلالت روایات یاد شده سخن نمي‌گویند و افزون بر این، دلیل انتخاب این سبب نزول را از میان چند سبب نزول یاد شده عرضه نمي‌دارند و این در حالی است كه جابری در مورد پذیرش سبب نزول بسیار سخت گیر است و هر روایتی را به عنوان سبب نزول نمي‌شناسد:
    « سبب نزول آیات باید از طریق آنان كه شاهد نزول آیات وحی بوده‌ و بر اسباب نزول آیات آگاهی داشته‌اند آن هم با سند معتبر صورت گیرد و احادیثی كه از صحابی رسیده مرفوع، و آنچه از تابعین روایت شده به عنوان مرسل معرفی شود.» (جابری،الكلام فی اسباب النزول)
    افزون بر این، دكتر جابری تمامی اسباب نزول آیات را در شمار روایات احاد قرار مي‌دهد و آنها را تنها مفید ظن مي‌خواند:
    «هی فی نهایة الامر روایات آحاد، وأكثرها ظنون وتخمینات.» ( جابری، التعارض والتجدد قائمان فی اشیاء الحیاه، ولیس فی أحكام القرآن)
    بنابر این چگونه جابری و همفكران او با این نگاه منفی به اسباب نزول آیات از آنها سود مي‌برند و بر پایه چنین اسباب نزولی یك نظریه تفسیری بنیان مي‌نهند و از نادرستی قرائت دیگران سخن مي‌گویند.

    سبب نزول آیه دوم

    سبب نزول آیه دوم نیز در منابع اهل سنت و شیعه به دو گونه متفاوت گزارش شده است:
    علی بن ابراهیم قمی در سبب نزول آیه مي‌نویسد:
    « زنان به مسجد مي‌رفتند و نماز جماعت را به امامت پیامبر بر پا مي‌داشتند. این گروه وقتی برای نماز مغرب، عشاء و صبح به مسجد مي‌رفتند در تاریكی كوچه‌ها مورد اذیت و آزار قرار مي‌گرفتند به این مناسبت آیه شریفه فرود آمد.»(قمی، 2/196، فیض كاشانی، 4/203، حویزی، 4/307 )

    شماری از تفسیرگران اهل سنت در سبب نزول آیه دوم مي‌نویسند:

    « وقتی زنان مدینه، شب هنگام برای قضای حاجت بیرون مي‌رفتند جوانان مدینه ایشان را اذیت و آزار مي‌دادند به این مناسبت آیه شریفه نازل شد.» (طبری، 22/58؛ واحدی نیشابوری، /245 ؛ سیوطی، در المنثور،5/221 )
    در برخی دیگر از متون تفسیری و قرآنی اهل سنت، شكل پوشش زنان آزاده و كنیزان، علت اذیت و آزار زنان آزاده معرفی شده است. ( نحاس،/5/377)

    در روایت سدی نیز همین مضمون آمده است سدی مي‌گوید:

    «وقتی زنان مدینه برای قضای حاجت بیرون مي‌آمدند جوانان مدینه هر زنی را كه پوشش داشت آزاده مي‌شناختند و زنان بی حجاب را كنیز مي‌دانستند و ایشان را اذیت و آزار مي‌دادند به این مناسبت آیه شریفه فرود آمد.» ( نیشابوری،/245؛ابن جوزی،6/216).
    برخی از نواندیشان عرب با استناد به اسباب نزول یاد شده علت حكم به حجاب را تمییز میان زنان آزاده و كنیزان مي‌خوانند. برای نمونه محمد عابد جابری می گوید:
    «علت حكم به حجاب آن است كه جوانان و مردان، زنان آزاد را از كنیزان بازشناسند و ایشان را مورد اذیت و آزار قرار ندهند و به ایشان نگاه آلوده نداشته باشند.» ( جابری، الحجاب ... قول فیه مختلف؛ آیات الحجاب ... اسباب النزول و معطیات عصرنا)
    افزون بر سبب نزول از عبارت « یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» (احزاب/59) و برخورد تند عمر با كنیزان محجبه نیز برای رسیدن به علت حكم به حجاب بهره مي‌گیرد.

    جابری در نتیجه گیری می نویسد:

    «عللی كه تشریع حجاب را موجب شده است از میان رفته است چه این كه زنان در عصر جدید برای قضای حاجت از خانه بیرون نمي‌روند، برده داری رخت بربسته است و برخی از مردان برده و شماری از زنان كنیز خوانده نمي‌شوند و افزون بر این زنان مانند گذشته نیاز به همراهی كنیزان ندارند و مورد اذیت و آزار قرار نمي‌گیرند.» (همان)
    و آن گاه با بهره گیری از قاعده حكم دائر مدار علت است و با وجود علت حكم مي‌آید و با نبود علت حكم مي‌رود ، سود برده و مي‌گویند:
    « بنابر این حجاب در عصر جدید واجب نیست.» (همان)
    عبدالفتاح عبدالقادر نیز با بهره گیری از اسباب نزول آیه شریفه به علت حكم به حجاب پل مي‌زند. در نگاه او علت حكم به حجاب ایجاد تفاوت میان زنان آزاده مسلمان و كنیزان است. بنابر این اگر علت حكم ایجاد تفاوت میان این دو گروه مي‌باشد و در عصر جدید گروهی از زنان به عنوان كنیز شناخته نمي‌شوند علت حكم خود به خود از میان خواهد رفت و در نتیجه با رفتن علت، حكم نیز كه دائر مدار علت است از میان خواهد رفت و این مهم نشان مي‌دهد كه حجاب یك امر تاریخی است و رعایت آن در تمامی زمان‌ها و مكان‌ها واجب نیست.

    نقد و سنجش

    اسباب نزول یاد شده در صورتی در خور استناد است كه از جهت سند و دلالت مخدوش نباشد.
    افزون بر این آن چه دگر اندیشان به عنوان علت حكم مي‌شناسند، علت حكم نیست؛ 1 بلكه فلسفه حكم است و حكم هیچ گاه دائر مدار فلسفه حكم نیست.

    سبب نزول آیه سوم

    در متون تفسیری اهل سنت و شیعه سه سبب نزول برای آیه شریفه آمده است:

    1. امام باقر(ع) فرمود:

    «جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو گشت كه بر سر روسری بسته بود و اطراف روسری را به پشت گوشهایش انداخته بود و گردن و سینه خود را برهنه گذاشته بود. مرد جوان در حالی كه با چشمان خویش زن را دنبال مي‌كرد و متوجه جلوی خود نبود وارد كوچه‌ای شد و ناگهان صورتش به دیوار خورد و استخوان یا قطعه شیشه‌ای كه بر دیوار بود صورت او را شكافت و چهره او را غرق خون كرد. وقتی جوان خدمت پیامبر رسید و ماجرا را برای آن حضرت تعریف كرد آیه شریفه فرود آمد.» (كلینی،5/21؛حرعاملی،20/192؛ فیض كاشانی،3/430؛ حویزی،3/588؛طباطبایی،15/116)

    2. جابر بن عبدالله روایت مي‌كند:

    «اسماء دختر مرثد در نخلستان بود. شماری از زنان در حالی كه خلاخل، سینه و گیسوان ایشان دیده مي‌شد، نزد اسماء آمدند. اسماء گفت: از این زشتر هم ممكن است؟ ، پس در این هنگام آیه « وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ»(نور/31) فرود آمد.» (ابن كثیر، 3/293؛ سیوطی، تفسیر الجلالین،/585؛ سیوطی، لباب النقول،/144؛ شوكانی، 4/26)

    3. حضرمی روایت مي‌كند:

    « ان امرأة اتخذت صرتین من فضّه و اتخذت جزعا ، فمرّت علی قوم فضربت برجلها فوقع الخلخال علی الجزع فصوت فانزل الله « وَلا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ » ( سیوطی، لباب النقول فی اسباب النزول، /158-159؛ در المنثور 5/44؛ طبری، 18/165؛ قرطبی، 12/238؛ ابی حیان 8/36 ؛ آلوسی، 9/340)
    سبب نزول دوم عام و كلی است و بخش عمده‌ای از آیه را پوشش مي‌دهد و سبب نزول سوم خاص است و ناظر به عبارت « وَلا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ» مي‌باشد.
    شماری از نواندیشان عرب با بهره‌گیری از اسباب نزول یاد شده قرائتی نو از آیه شریفه عرضه مي‌دارند. برای نمونه احمد عقله از دگر اندیشان عرب، استفاده از روسری را عرف و عادت عرب جاهلی مي‌خواند به باور او مردان و زنان عصر جاهلی برای در امان ماندن از گرد و غبار و آفتاب شدید، سر و صورت خویش را پوشش مي‌دادند و گردن و سینه خویش را برهنه مي‌گذاشتند. عادت عرب جاهلی پس از ظهور اسلام ادامه یافت و زنان مسلمان چون زنان عصر جاهلی گردن و سینه خویش را برهنه مي‌گذاشتند تا این كه آیه شریفه فرود آمد و زنان مسلمان را به پوشش سینه دعوت كرد. به باور عقله آیه شریفه تنها دلالت بر وجوب پوشش گردن دارد و پوشش سر و صورت مدلول آیه شریفه نیست كه اگر پوشش سر و صورت چون پوشش سینه مطلوب شارع بود شایسته بود فروفرستنده قرآن به صورت صریح و روشن مخاطبان قرآن را به پوشش این قسمت‌ها فرامي‌خواند تا ایشان را از كج روی و تفسیر نویسان را از عرضه خواسته‌های خود به نام مراد خداوند باز دارد.
    دكتر محمد شحرور نیز با الهام از اسباب نزول یاد شده، تنها حجاب جیوب را مي‌پذیرد و جیوب را سینه و قسمت‌های میانی بدن زن مي‌شناسد.
    محمد عابد جابری و محمد سعید عشماوی نیز حجاب را یك حكم تاریخی مي‌شناسند و از سبب نزول آیه شریفه به علت حكم به حجاب پل مي‌زنند. به باور ایشان تعدیل كیفیت پوشش زنان عصر نزول و ایجاد تفاوت میان زنان آزاده و كنیزان دو علت اصلی وجوب حجاب است و چون این دو علت در عصر جدید وجود ندارد بنابر این حكم به حجاب نیز وجود نخواهد داشت چه این كه حكم دائر مدار علت است با آمدن علت، حكم مي‌آید و با رفتن علت، حكم نیز مي‌رود.

    نقد و بررسی

    اصلی ترین مستند قرائت‌های فوق اسباب نزول یاد شده است در صورتی كه این اسباب نزول از جهاتی چند در خور استناد نیستند:
    الف. سبب نزول دوم كه مستند اصلی قرائت‌های فوق است در شمار روایات مرسله قرار مي‌گیرد(شوكانی،4/25 ) وچنین روایتی در خور استناد نیست و نمي‌توان بر پایه آن یك نظریه تفسیری استوار ساخت.
    افزون بر این روایت اول نیز كه معتبره خوانده مي‌شود(خویی/52) مستند این گروه از نواندیشان عرب قرار نگرفته است.
    ب. اسباب نزول یاد شده نشان از عرف و عادت زنان عصر نزول ندارد بلكه تنها حكایت از كیفیت پوشش یك یا چند زن دارد و از نوع پوشش چند زن نمي‌توان به عرف و عادت زنان در یك دوره خاص دست یافت كه اگر نوع پوشش چند زن نماینگر عرف و عادت زنان آن دوره باشد تعجب اسماء كه در قالب سؤال جلوه كرده است بی معنا خواهد بود.
    ج. بسیاری از احكام اسلامی در شمار احكام امضایی قرار دارند و احكام امضایی احكامی هستند كه شارع تمامی آنها را امضا كرده است یا با اصلاح برخی از آنها بر درستی آنها مهر تائید زده است. بنابر این با اصلاح نوع پوششی كه در عصر نزول مورد استفاده قرار ‌گرفته است نمي‌توان تنها اصلاحات را پذیرا شد و اصل عرف و عادت را منكر گشت و دلالت آیه بر پوشش دیگر قسمت‌های بدن را باور نداشت.
    زنان عصر نزول سر خود را با روسری مي‌بستند و اطراف روسری خود را به پشت سر مي‌افكندند و سینه خود را در پوشش قرار نمي‌دادند وقتی آیه شریفه فوق فرود آمد زنان مسلمان به پوشش سینه فراخوانده شدند چه این كه این قسمت از بدن بیش از سر و صورت مردان را تحریك مي‌كند چنان كه در سبب نزولی كه در متون تفسیری شیعه آمده است نگاه آن جوان به آن علت بود كه گردن و سینه آن زن پوشش نداشت .
    د. بر اساس قواعد علم اصول، هر گاه سبب نزول خاص باشد و آیه عام، ملاك عموم سبب است و نمي‌توان به بهانه خاص بودن سبب از پذیرش عموم آیه سر باز زد و حكم آیه را به زمان و مكان خاصی محدود كرد.
    هـ. افزون بر این این گروه از زنان نماینده جامعه زنان مسلمان عصر پیامبر نیستند چه این كه بسیاری از زنان مسلمان پس از نزول آیه شریفه « یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» (احزاب/59) خود را در حجاب قرار ‌دادند به خصوص با نظر داشت این نكته كه آیة شریفة سورة احزاب در سال پنجم فرود آمده و آیة مورد بحث در سورة نور قرار گرفته است و سوره نور در سال ششم هجری نازل شده است. به عبارت دیگر معهود زنان عرب پس از نزول آیات سوره احزاب پوشش كامل بوده است بنابر این سبب نزول یاد شده ناسازگار با معهود عرب است و چنان كه آقای جابری مي‌گوید یكی از ملاك‌های بررسی روایات اسباب نزول سازگاری با معهود عرب است.(جابری، التوافق مع معهود العرب)

    منابع و مآخذ
    1. آلوسی، محمود؛ روح المعانی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
    2. ابن جوزی؛ زاد المسیر فی علم التفسیر، دار الفكر، بیروت.
    3. ابن حجر، فتح الباری، دار المعرفة، بیروت.
    4. ابن كثیر؛ تفسیر ابن كثیر،دار المعرفة، بیروت.
    5. ابی حیان؛ البحر المحیط، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
    6. احمد بن حنبل؛ مسند احمد، دار صادر، بیروت.
    7. بخاری؛ صحیح بخاری، دار الفكر، بیروت.
    8. بیهقی؛ سنن كبری، دار الفكر، بیروت.
    9. جابری، محمد عابد؛ التعارض والتجدد قائمان فی أشیاء الحیاة ولیس فی أحكام القرآن (www.aljabriabed.net/textes)
    10. ---------- ؛ التوافق مع معهود العرب (www.almothaf.com/index.)
    11. ---------- ؛ الحجاب بین الدین و الموروث الاجتماعی( http://okda.blogspot.com)
    12. ---------- ؛ الحجاب... قول فیه مختلف ( http://anouar.blogspirit.com)
    13. ---------- ؛ الكلام فی أسباب النزول ( www.alarabalyawm.net/pages )
    14. ---------- ؛آیات الحجاب... اسباب النزول و معطیات عصرنا ( http://anouar.blogspirit.com)
    15. حر عاملی، محمد بن الحسن؛ وسائل الشیعة، آل البیت، قم.
    16. خویی، ابوالقاسم؛ كتاب النكاح، مدرسه دار العلم.
    17. سیوطی، جلال الدین؛ تفسیر الجلالین، دار المعرفة، بیروت.
    18. ----------- ؛ در المنثور، دار الفكر، بیروت.
    19. ----------- ؛ لباب النقول فی اسباب النزول، دار احیاء العلوم، بیروت.
    20. شوكانی، محمد؛ فتح القدیر، عالم الكتب.
    21. شیخ حویزی؛ تفسیر نورالثقلین، اسماعیلیان، قم.
    22. طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان، جامعه مدرسین، قم.
    23. طبری، ابن جریر؛ جامع البیان، دار الفكر، بیروت.
    24. عبدالفتاح عبدالقادر، اشرف؛ الحجاب لیس فریضة اسلامیة، (www.kwtanweer.com/articles/readarticle.)
    25. عشماوی، محمد سعید؛ حقیقة الحجاب و حجیة الحدیث ، چاپ اول، موسسه روز یوسف ، 2002م. (www.exmuslim.com/books)
    26. عقله، احمد؛ زی المرأة فی الاسلام، (www.knoooz.com)
    27. فیض كاشانی؛ تفسیر صافی، مكتبة الصدر، تهران.
    28. القدال، محمد سعید، الحجاب فی الخطاب القرآنی(www.alsahafa.info/index)
    29. قرطبی؛ الجامع لاحكام القرآن، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
    30. قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر قمی، دار الكتاب للطباعة و النشر، قم.
    31. كلینی، محمد بن یعقوب؛ الكافی، چاپ سوم، دار الكتب الاسلامیة.
    32. مرنیسی، فاطمه؛ زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش، نشر نی، تهران، 1380ش.
    33. مسلم نیشابوری؛ صحیح مسلم، دار الفكر، بیروت.
    34. نحاس؛ معانی القرآن، مركز احیاء التراث الاسلامی، سعودی.
    35. نسائی، السنن الكبری، دار الكتب العلمیة، بیروت.
    36. واحدی نیشابوری؛ اسباب نزول الآیات، المكتبة الثقافیة، بیروت.
    محمد فرجاد
    منبع : مرکز فرهنگ و معارف قرآنی