• English / العربیة / French  
  •  

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    حجاب حق الهى

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در مبارزه با فقر و فساد


    حجاب حق الهى

    حجاب حق الهى
    شبهه‏اى كه در ذهنيت‏بعضى افراد هست، اين است كه خيال مى‏كنند حجاب براى زن محدوديت و حصارى است كه خانواده و وابستگى به شوهر براى او ايجاد نموده است، و بنابراين، حجاب نشانه ضعف ومحدوديت زن است.
    راه حل اين شبهه و تبيين حجاب در بينش قرآن كريم اين است كه زن بايد كاملا درك كند كه حجاب او تنها مربوط به خود او نيست تا بگويد من از حق خودم صرف نظر كردم، حجاب زن مربوط به مرد نيست تا مرد بگويد من راضيم، حجاب زن مربوط به خانواده نيست تا اعضاى خانواده رضايت‏بدهند، حجاب زن، حقى الهى است، لذا مى‏بينيد در جهان غرب و كشورهايى كه به قانون غربى مبتلا هستند اگر زن همسردارى الوده شد وهمسرش رضايت داد، قوانين آنها پرونده را مختومه اعلام مى‏كنند، اما در اسلام اين‏چنين نيست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ويه برادر وفرزندانش مى‏باشد، همه اينها اگر رضايت‏بدهند قرآن راضى نخواهد بود، چون حرمت زن وحيثيت زن به عنوان حق الله مطرح است و خداى سبحان زن را با سرمايه عاطفه آفريد كه معلم رقت‏باشد وپيام عاطفه بياورد، اگر جامعه‏اى اين درس رقت و عاطفه را ترك نمودند و به دنبال غريزه وشهوت رفتند به همان فسادى مبتلا مى‏شوند كه در غرب ظهور كرده است. لذا كسى حق ندارد بگويد من به نداشتن حجاب رضايت دادم، از اين كه قرآن كريم مى‏گويد هر گروهى، اگر راضى هم باشند، شما حد الهى را در برابر آلودگى اجرا كنيد، معلوم مى‏شود عصمت زن، حق‏الله است وبه هيچ كسى ارتباط ندارد. قهرا همه اعضاى خانواده واعضاى جامعه وخصوصا خود زن امين امانت الهى هستند. زن به عنوان امين حق‏الله از نظر قرآن مطرح است‏يعنى اين مقام را و اين حرمت و حيثيت را خداى سبحان كه حق خود اوست، به زن داده وفرموده: اين حق مرا تو به عنوان امانت‏حفظ كن، انگاه جامعه به صورتى در مى‏آيد كه شما در ايران مى‏بينيد، جهان در برابر ايران خضوع نموده است، زيرا كه در مساله جنگ تا آخرين لحظه، صبر نمود و كارى كه بر خلاف عاطفه ورقت ورافت و حمت‏باشد انجام نداد. با اين كه دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسكونى، كشتار بى‏رحمانه بى‏گناهان و غير نظامى‏ها را مشروع نمودند.
    جامعه‏اى كه قرآن در او حاكم است، جامعه عاطفه است و سرش اين است كه نيمى از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند، چه بخواهيم، چه نخواهيم، چه بدانيم و چه ندانيم اصول خانواده درس رافت ورقت مى‏دهد، و رافت و رقت در همه مسائل كارساز است.

    فلسفه حجاب در قرآن

    بنابراين در هر بخشى و هر بعدى از ابعاد براى سير به مدارج كمال بين زن ومرد تفاوتى نيست منتها بايد انديشه‏ها قرآن‏گونه باشد، يعنى همان‏گونه كه قرآن بين كمال و حجاب وانديشه و عفاف جمع نمود، ما نيز در نظام اسلامى بين كتاب و حجاب جمع كنيم. يعنى عظمت زن در اين است كه:
    «ان لايرين الرجال ولايراهن الرجال‏» (1)
    نبينند مردان نامحرم را و مردان نيز آنان را نبينند.
    قرآن كريم وقتى درباره حجاب سخن مى‏گويد مى‏فرمايد: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن براى زن كه نامحرمان او را از ديد حيوانى ننگرند لذا، نظر كردن به زنان غير مسلمان را، بدون قصد تباهى جايز مى‏داند و علت آن اين است كه زنان غير مسلمان از اين حرمت‏بى‏بهره‏اند.
    حال اگر كسى از تشخيص اصول ارزشى عاجز باشد، ممكن است‏معاذ الله حجاب را يك بند بنداند، و حال اين كه قرآن كريم وقتى مساله لزوم حجاب را بازگو مى‏كند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنين بيان مى‏فرمايد:
    «ذلك ادنى ان يعرفن فلا يؤذين‏» (2)
    يعنى براى اين كه شناخته نشوند و مورد اذيت واقع نگردند. چرا كه آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.

    نتيجه بحث

    مرد و زن در آن معيارهاى اصلى همتاى هم هستند، و يك سلسله مسؤوليت‏هاى اجرايى براى مرد است كه اگر انجام ندهد بايد وزر آن را تحمل كند، بنابراين نتيجه مى‏گيريم كه اولا: آن تهمت‏هايى كه به اسلام زده ومى‏گويند كه: اسلام نيمى از جامعه را از بسيارى از حقوق محروم نموده است، نارواست.
    ثانيا: اين تعصبات و رسومات جاهلى كه از ديرباز در فرهنگ جوامع اسلامى رواج پيدا كرده است كه زن را به عنوان مظهر ضعف و زبونى ياد مى‏كنند اين بايد زدوده بشود.
    ثالثا: اگر كسى احساس مى‏كند كه زن نبايد از علوم و مسائل تربيتى و مانند آن كه خدمات قابل عرضه‏اى به جامعه ارائه مى‏دهد استفاده كند، بايد از اين اعتقاد صرف نظر كند و علاقه‏مند باشد زن همتاى مرد در اين علوم و معارف بار يابد و به جامعه خدمت كند مگر آنجايى كه به طور استثنا وظيفه مرد قرار گرفته است.
    رابعا: جمله «عاشروهن بالمعروف‏» اختصاصى به مسائل داخل منزل ندارد، بلكه در كل جامعه هم جارى است و مساله پنجم اين است كه زن در مقابل مرد غير از زن در مقابل شوهر است‏يعنى زن در مقابل شوهر بايد تمكين كند اما زن در مقابل جامعه، مثل فردى از افراد جامعه است واين چنين نيست كه بايد اطاعت كند و در مسائل خانوادگى هم مى‏بينيم كه گاهى زن قوام وقيوم است و مرد بايد اطاعت كند، همچنانكه لاسر بايد از مادر اطاعت كند ولو در حد بالايى از تخصص‏هاى علمى باشد.
    در پايان گرچه هنوز شبهاتى در مساله برابرى زن و مرد قابل طرح است ليكن باتوجه به اصول كلى ياد شده وآشنايى با خطوط اصيل نظام ارزشى در اسلام وتبيين محور سعادت و شقاوت پاسخ آنها روشن خواهد بود.
    والحمدلله رب العالمين

    پى‏نوشت:

    بحار الانوار، ج‏103، ص‏238.
    احزاب، 59.

    زن در آيينه جمال و جلال « مؤلف: آية الله جوادى آملى »

           




    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت3:07 AM   |