مرتبط با:همت و کار مضاعف در مبارزه با فقر و فساد
|
عفت و پاکدامني، با آفرينش و فطرت زن به هم
آميخته است، و در آفرينش او، جايگاه عظيم و بلندي دارد که هم خود زنان
خواهان عفت و پاکدامني هستند و هم ديگران زن را با اين ويژگي ميخواهند.
اسلام نيز آفرينش زن و صلاح و خير جامعه را در نظر گرفته، و حجاب را لازم
شمرده تا عفت بروني زن، با عفت دروني او هماهنگ و بنيان خانواده مستحکم
گردد و زن همچون کالاي ناچيزي در معرض همگان قرار نگيرد. قرآن مسأله حجاب را در چند آيه، يادآوري و در بعضي از آنها به حکمت و فلسفه آن هم اشاره کرده است که برخي از آنها عبارتند از: 1. پاکي دلهاي مردان و زنان و آلوده نشدن آنها: در مکتب قرآن، علاوه بر بهداشت جسمي (که در دنيا مطرح است) يک نوع بهداشت روحي و رواني هم وجود دارد که چنانچه مراعات نشود، روح مسموم ميشود، و آثار خطرناکي را در پي دارد که از مسموميت جسمي به مراتب خطرناکتر است. در برخي آيات، به رعايت اين نوع از بهداشت توصيه شده است. قرآن، در آية 53 سوره احزاب در مورد روبرو شدن و صحبت کردن با زنان پيامبر ميفرمايد: "...وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَـَعًا فَسْ ?‹َلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٍ ذَ َلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ...; و هنگاميکه چيزي ]از وسايل زندگي را به عنوان عاريت[ از آنان ]=همسران پيامبر[ ميخواهيد، از پشت پرده بخواهيد. اين کار، براي پاکي دلهاي شما و آنها بهتر است." 2. در امان ماندن از اذيت افراد سبکسر: خداوند در آية 59 سوره احزاب ميفرمايد: "يَـََّأَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لاِ ّ ?َزْوَ َجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَآءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَـَبِيبِهِنَّ ذَ َلِکَ أَدْنَيََّ أَن يُعْرَفْنَ فَلاَ يُؤْذَيْنَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا; يعني: اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسريهاي بلند خود را بر خويش فرو افکنند ]طوري که زير گلو و سينههايشان پيدا نباشد[ اين کار براي اينکه شناخته شوند و مورد اذيت ]اهل فسق و فجور[ قرار نگيرند، بهتر است، (و اگر تاکنون خطا و کوتاهي از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحيم است." 3. به طمع نيفتادن افراد سبکسر و بيماردل: در آيه 32 سوره احزاب خطاب به زنان پيامبر ـ که در واقع خطاب به همه زنهاست ـ آمده است: "...به شکل هوسانگيز سخن نگوييد که بيماردلان در شما طمع کنند، و سخن شايسته بگوييد" و در آيه 30 و 31 سوره نور خطاب به پيامبراکرمميفرمايد: "قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَـَرِهِمْ وَ يَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَ َلِکَ أَزْکَيَ لَهُم...; به مؤمنان بگو چشمهاي خود را ]از نگاه به نامحرمان[ فرو گيرند، عفت خود را حفظ کنند. اين، براي آنان پاکيزهتر است... و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را ]از نگاه هوسآلود[ فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را ـ جز آن مقدار که نمايان است ـ آشکار نکنند، و ]اطراف[ روسريهاي خود را بر سينه خود افکنند ]تا گردن و سينه با آن پوشانده شود[، و زينت خود را آشکار نسازند; مگر براي شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان همکيششان، يا بردهگانشان ]کنيزانشان[، يا افراد سفيه که تمايلي به زن ندارند، يا کودکاني که از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند، و هنگام راه رفتن، پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود ]و صداي خلخال که بر پادارند به گوش رسد[. اي مؤمنان همگي به سوي خدا باز گرديد تا رستگار شويد!" علاوه بر آنچه بيان شد، استواري اجتماع و استحکام پيوند خانوادگي، جلوگيري از چشم چرانيها، حفظ ارزشها، احترامِ زن ـ که هر اندازه متينتر و باوقارتر و عفيفتر حرکت کند و خود را در معرض نمايش مرد نامحرم نگذارد به احترامش افزوده ميشود ـ از ديگر علتها و فلسفههاي حجاب است که از آيات و روايات استفاده ميشود.(جهت آگاهي بيشتر ر.ک: مسأله حجاب، مرتضي مطهري، انتشارات صدرا / فلسفة حجاب، علي محمدي، انتشارات ارم.) بدون شک، زن، زيباتر از مرد است; و سيستم وجودي او به گونهاي است که مطلوب است. اما آيا لازمة زيبائي و جذاب بودن گناه است؟! و آيا لازمة زيبائي آن است که صرفاً با ديد جنسي به او نگاه شود؟ اگر چنين باشد، پس نبايد خدائي که خود جميل است جمال آفرين باشد. اصولاً، تمام عالم خلقت زيبا است; آيا شايسته است بگوييم پس سبب گناه است؟! بديهي است، از هر زيبائي در مسير مشروع خود بايد استفاده کرد. زن، نيز زيباست، اما از همة خوبيهاي او و از طريق مشروع، با حفظ همة حريمها، شايسته است در مسير کمال خواهي استفاده کرد; همان گونه که زنها نسبت به همسران خود اين چنين اند، و هر دو در مسير کمال مکمل يک ديگرند. "هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ;(بقره،187)، آنها لباس شما هستند; و شما لباس آنها هر دو زينت هم و سبب حفظ يک ديگريد." دعوت به پوشش، نه تنها توهين نيست، بلکه احترام است. اتفاقاً، از ديدگاه قرآن ]همان طور که قبلاً اشاره شد[ حجاب، عبارت است از يک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن براي زن که نامحرمان او را از ديد حيواني و جنسي ننگرند. در اسلام، عصمت و عفت زن "حق الله" است. يعني حتي اگر خود زن يا شوهر رضايت به بيعفتي و بيحجابي زن بدهند، کار تمام نيست; زيرا زن، ناموس خدا است، و با رضايت مشروع نميشود. فرق کشورهاي غربي با اسلام اين است که در غرب اگر زني بيعفتي کرد، خود او يا پدر و مادر و شوهر او رضايت دادند مشکل حل است، امّا در اسلام، با رضايت کار تمام نميشود; بلکه، حکم خدا بايد جاري شود. اين نشانگر آن است که عفت زن از آنِ خدا است و بايد محفوظ بماند. همة اين حرفها، حاکي از عظمت زن است که خداوند ميخواهد حرمت او حفظ شود; و مردان صرف زيبا بودن و جذاب بودن زن، فقط با ديد جنسي و شهواني نگاه نکنند. پايگاه تخصصي حجاب |