مرتبط با:همت و کار مضاعف در مبارزه با فقر و فساد
|
1) حجاب و عفاف هر دو به معني مانع و بازدارنده
هستند؛ اما حجاب مانع و بازدارنده ظاهري است؛ ولي عفاف مانع و بازدارنده
باطن است. 2) بين حجاب و عفاف تاثير متقابل وجود دارد؛ به اين ترتيب که هرچه عفاف دروني و باطني انسان بيشتر باشد، باعث رعايت حجاب و پوشش ظاهري بيشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم ميشود و در مقابل نيز هرچه حجاب و پوشش ظاهري بيشتر و بهتر باشد، موجب تقويت و افزايش و دستيابي انسان به مراتب بالاتر عفاف ميگردد. 3) همانطور که برخورداري از حجاب و پوشش ظاهري به معناي برخورداري از همه مراتب عفاف نيست، عفاف بدون حجاب و پوشش ظاهري نيز قابل تصور نيست. لذا نميتوان خانم يا آقايي که عريان و يا نيمهعريان در انظار عمومي ظاهر ميشود را عفيف دانست. 4) رعايت حجاب و پوشش ظاهري بر اساس ويژگي تاثير ظاهر انسان در باطن او، حد اقل يکي از علامتها و نشانههاي عفاف است. 5) ممکن است برخي افراد حجاب و پوشش ظاهري داشته باشند ولي عفاف و طهارت باطني را در خويش به طور کامل ايجاد نکرده باشند. از سوي ديگر ممکن است افرادي بدون رعايت حجاب ظاهري ادعاي عفيف بودن نمايند و بگويند"آدم بايد قلبش پاک باشد" ولي بايد بدانند که قلب و درون پاک، ظاهر پاک را ميپروراند و هرگز قلب پاک، ميوه تلخ و ناپاک بدحجابي و يا بيحجابي نميروياند. 6) بنابراين ميتوان گفت رابطه بين حجاب و عفاف مانند رابطه ريشه و ميوه است. يعني: عفاف ريشه حجاب و حجاب ميوه عفاف است. پایگاه خبـری انصارنیوز |