مرتبط با:همت و کار مضاعف در مبارزه با فقر و فساد
|
مقدمه مقتضیات عصر ما ایجاب می کند که بسیاری از مسائل مجدد مورد ارزیابی قرار گیرد و به ارزیابی های گذشته بسنده نشود و مسئله حجاب از جمله مسائل مهم و اساسی دین اسلامی می باشد که همیشه مورد هجوم افراد ناآگاه به دین و تاریخ گذشته و دشمنان قرار گرفته است. ازاینرو در تلاش برآمدیم تا با تحقیق و پژوهشی هر چند اجمالی، سعی در آشکار کردن بعضی از مسائل مربوط به حجاب باشیم که از طرف بعضی افراد از طریق رسانه، سخنرانی، مقاله و...مورد سؤال قرار گرفته است. متأسفانه از گوشه و کنار این کشور اسلامی زمزمه هایی به گوش می رسد که با طرح مسائلی از قبیل پوشش مخالف آزادی زن، کراهت چادر مشکی برای پوشش، اصالت نداشتن چادر در اسلام و مسائلی از این قبیل می خواهند عملی را انجام دهند که سالهاست دشمنان بعد از شکست رضاخان و کشف حجاب، سعی در انجام آن در کشور اسلامی ایران دارند. |
در اين نوشته به طرح مسائل مختلف پوشش پرداخته شده
است كه عبارتند از: فلسفه حجاب، ادلة حجاب اسلامي، شرح حجاب برتر،
ويژگيهاي پوشش ديني، علت انتخاب چادر مشكي بعنوان حجاب برتر، مكروه نبودن
چادر مشكي، دلايل مخالفين چادر مشكي و جواب به مخالفين، امتيازات چادر بر
ديگر پوششها، آثار حجاب بويژه چادر براي بانوان، ريشهيابي مسئله بيحجابي و
بدحجابي و دوري جستن افراد از حجاب برتر. فلسفۀ حجاب انسان به عنوان موجودی صاحب اختیار و اراده می تواند با اطلاع از موضوعی و آگاهی از علت، کیفیت عمل و فلسفۀ وجودی و ماهیتی عمل، کاری را انجام دهد. درکل باید گفت انسان تا از فلسفۀ وجودی یک عمل آگاه نباشد نمی تواند بدرستی عملی را به سر منزل مقصود برساند. فلسفۀ وجودی هر چیز بیانگر اهمیت و ارزش هر چیز می باشد. حجاب از جمله مسائلی است که آگاهی از فلسفۀ وجودی آن باعث اطلاع بیشتر بانوان شده و استفاده از پوشش برای او راحت و قابل درک می شود. علت گریز بیشتر بانوان و دختران کشور اسلامی ما از حجاب، ناآگاهی آنان از فلسفه و علت وجود و وجوب حجاب می باشند. اگر این مسئله بطور خاص مورد بررسی ارگان های فرهنگی کشور قرار گیرد بسیاری از فسادهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و حتی اقتصادی، ریشه کن می شود. در ثانی اطلاع بانوان از این امر باعث جذب آنان به حجاب و کسب موفقیت های بیشتر علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و.بانوان خواهد شد. حال به فلسفۀ حجاب می پردازیم. - ارزش والای زن: زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیتی شایسته و رسالت و موقعیتی الهی است که می تواند مدارج کمال را طی کرده و به مراتب عالی انسانیت و مصداق تحقق فلسفه خلقت یعنی خلیفۀ خدا گردد. دامن زن مدرسه بشر است و کمال مرد بدون او ممکن نیست. زن مظهر ظرافت و جمال آفرینش است. اصلاح جامعه نیز در گرو تقوای زن و محیط خانواده کلاس درس زن است، زن مربی است و می تواند با تربیت فرزندی امتی را رهایی بخشد و می تواند جامعه ای را به تباهی کشاند. اینجاست که جایگاه والای این گوهر آفرینش اقتضا دارد که در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزش او حفظ شود و بر همین اساس است فلسفه پوششی که خداوند بر ناموس خلقت واجب کرده است. فلسفۀ نگهداری و پوشش هر چیز، دارد، هر قدر این پوشش افزایش یابد و به آن اهمیت داده شود ارزش و بهای آن چیز را می رساند و بر همین اساس است، بانوانی که برای وجود خود ارزش مادی و معنوی قائلند و وجود جسمانی و روحانی خود را پذیرفته اند، خود را پوشانده و در معرض دید هر بیگانه ای قرار نمی دهند. خانم فاطمه دولان استاد مسلمان انگلیسی زبان در ایران می گوید:من بعنوان کسی که در کشور غربی سالها زندگی کرده ام می فهمم فلسفۀ حجاب چیست؟ وجود حجاب باعث می شود که زن ارزش خود را از حد یک کالای تجارتی و یا وسیله ای برای بهره دهی بیشتر بالا ببرد و هم خود برای خویش ارزش قائل شود و هم جامعه را وادار به احترام کند. روایات و احادیث و کتب فراوان در باب ارزش وجودی زن موجود می باشد که در اینجا مجال بحث نیست و ما به همین جمله بسنده می کنیم که خلقت هستی تنها بستگی به وجود یک زن داشت که اگر او نبود جهان همه هیچ بود و آنهم خلقت انسیۀ حورا، فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) می باشد که ائمه و جهانیان هر چه هستی دارند به یمن وجود نازنین اوست. - امنیت و آرامش زن: نفس آدمی دریائی از تمایلات و خواسته های نفسانی است و بالاترین خواسته ها تمایل به جنس مخالف می باشد و در این مورد مردان بر جنس زن تمایل شدیدتری دارند که در روایات آمده است:«اعظم الشهوه شهوه النساء»بزرگترین خواسته مرد رغبت به زنان است . ارائه زیبائی ها و مواضع بدن زن به شهوت مرد دامن می زند و سبب سلب آسایش و آرامش زن در محیط زندگی و رفت و آمد او می شود. ـ سلامت نسل: تحریکات جنسی که در حواس پنجگانه آدمی بوجود میاید بر روی سیستم تولید نسل نقش مؤثری دارد، زنان و دختران خودنما تأثیر ناروا و غیر قابل بخششی را بر سلامت نسلهای اجتماع خواهند گذارد این مورد حتی پیش از این از طرف اشیاء مرسل مورد تأیید واقع شده است و به همین علت همیشه سعی در ارشاد زنان و پوشش مناسب برای زنان بوده اند. اثرات مسائل جنسی بسیار آشکار و هویداست، ما برای آشکار شدن این موضوع، دو آزمایش علمی گذشتۀ دور و حال را بررسی می کنیم تا این ادعا ثابت شود که نگاه به جنس مخالف، پوشش نامناسب و عریان بودن زن چه اثراتی دارد. نقل است که: حضرت شعیب(علیه السلام) یکی از دختران خود را به موسی(علیه السلام) عقد کرد، مقرر گردید که بمدت هشت یا ده سالدر خدمت حضرت شعیب(علیه السلام) باشد. وقتی به مدت خدمتگزاری موسی(علیه السلام) پایان گرفت، خطاب به شعیب(علیه السلام) فرمود: می خواهم به وطنم مراجعت کنم، آیا چیزی به من نصیب خواهی کرد؟ شعیب(علیه السلام) در پاسخ فرمود: همه گوسفندان سیاه و سفیدی که امسال زاییده شود از آن توست. وقتی موسی می خواست گوسفندان را جفتگیری کند، پوست بخشی از عصای خود را کند و آن را وسط آغل گوسفندان فرو برد، بر آن پارچه ای سیاه و سفید انداخت و سپس گوسفندان نر به سراغ گوسفندان ماده رفته، گوسفندان نر به این چوب نگاه کرده و جفت گیری شد، در نتیجه پس از دنیا آمدن تمام گوسفندان به رنگ سیاه و سفید بودند. در آزمایش جدید دیگری از سوی «ژان روستان» فرانسوی که در کتاب «لاوی» آمده است، ژان و همکارانش تعدادی اردکهای نر و ماده را در سالن آزمایش قرار دادند و قبل از شروع آزمایش هورمونهای تناسلی اردکها را مورد بررسی قرار دادند، پس از چندی دوباره آزمایش صورت گرفت، هورمون ها به حال طبیعی خود بازگشته بود، سپس برای آنکه اثبات شود این تحولات هورمونی از راه چشم و بینائی آنها صورت گرفته است، آزمایش دیگری را انجام دادند، بدن اردکهای نر را با پارچۀ سیاهی پوشاندند تا نوری از راه پوست آنها به درون بدن راه نیابد و چشم آنها را باز گذاشتند تا بتوانند همدیگر را ببینند. در این آزمایش نیز مشاهده گردید که هورمونهای آنها زیاد شده و در نتیجه اثبات شد نگاه اردکهای نر به ماده باعث تحولات هورمونی آنها بوده است . این آزمایشات اثبات کرده است که زنانی که خود را در معرض دید نامحرمان قرار می دهند، آثار زیانباری بر نسلهای انسان میگذارند. پس بنابراین پوشیدگی زن یک پیشگیری معقول از بروز مفاسد و بسیاری از مشکلات در نسل حال و آینده می باشد. ـ تحکیم خانواده: خودنمائی و حجضور تحریک آمیززنان بدحجاب و بی حجاب درصحنه های اجتماعی، نظر هر مرد متأهل و مجردی را جلب می کند. اگر بیننده متأهل باشد با توجه به غریزۀ تنوع طلبی و زیباخواهی مردان، توجه آنان به زنان جلب شده، در نتیجه گرایش آنان به همسرانشان کاهش یافته و زندگی او بتدریج به سردی می گراید و چه بسا در بسیاری موارد به جدائی، خودکشی، انتقام و نظیر این اعمال می انجامد. در حالی که بیشتر زنان خودنما از زیبائی چندانی برخوردار نیستند، اما تنوع و تازگی مسئله برای بعضی از مردان متأهل مشکل ساز شده و چشم به زنان دوخته و کام می گیرند. در بسیاری از موارد حتی دید مردان نسبت به زنان منفی شد و این عامل سبب کج خلقی، بهانه جوئی،شک و تردید و بی میلی و مشکلات دیگر برای مردان در کانون خانواده می شود. حال اگر بیننده مجرد باشد، وقتی براحتی می تواند در اجتماع و محیط اطراف خود به کام دل برسد، نیازی به ازدواج نمی بیند و تن به زندگی مشترک نمی دهد و از زنان و دختران بی حجاب و بدحجاب بزک کرده کامیاب می شود. حجاب دینی باعث ایمنی فرد و اعضای خانواده می شود، در کل باید گفت، حجاب دینی پادزهر خودنمائیهای زن است. _ زن، زیبائی و خلقت خاص او: جاذبه های شدید جنسی بدن زن از قبیل: موی سر، قسمتهای از اندام خاص زنان، صورت و لحن بیان زنان ظرافت چهره زنان، تناسب اندام زن و مواردی از این قبیل از جمله زیبائیهای زنان به شمار می رود که خداوند در خلقت زن نهاده است. حکمت الهی بنابراین بوده که زن از صورتی زیباتر، لحنی خوشتر و گیراتر و اندامی جذابتر نسبت به مرد برخوردار شود و این ویژگی ها، زن را مستلزم رعایت حجاب و پوشش می کند تا به راحتی زیبائی های خود را از بین نبرد. بنابراین زنانی که به این زیبائی ها اعتقاد راسخ دارند و سعی در حفظ سلامت و بقای آن دارند از پوشش استفاده می کنند. ـ ادلۀ وجوب و وجود حجاب اسلامی: قرآن و روایات: مهم ترین دلایل شرعی وجوب پوشش زن، آیات الهی و روایات مختلف می باشد. از جمله، آیات سورۀ نور و احزاب می باشد. در آیات مختلف به حجاب،فلسفۀ آن و آثار بدحجابیرداخته شده است. سورۀ نور آیۀ 31و30، سورۀ احزاب آیات 59 و33 می باشد. در این آیات از واژه های مختلفی برای پوشش بکار رفته است از جمله: درع(پیراهن زن)، مقنعه(به کسر میم سرانداز)، خمار(سرپوش)، ملحفه(چادر)، جلباب(روپوش یا چادر) یعنی چیزی که روی بدن را می پوشاند، یعنی چادر روی خمار که تعبیر به ثیاب ظاهره می شود که زنها به آن سر و بدن را تا قدم بپوشانند و جلابیب جمع جلباب،همان سرپوش است. (دنی) به نزدیک آوردن که به چادر نزدیکتر می باشد، یعنی دو طرف عبا یا چادر را روی هم انداختن. اخبار حجاب در سیرۀ نبوی: خود نیز مؤید حجاب و حجاب برتر(چادر) می باشد. از جمله نزول آیۀ حجاب، که روایت نقل شده از ام سلمه، که بعد از نازل شدن این آیه زنان و دختران پیامبر بر سر کردند و دیگر بانوان نیز در تبعیت آنان چادر بر سر کرده و خدمت پیامبر رسیدند، پیامبر با دیدن آن منظره، بانوان را مورد تحسین قرار دادند. احادیث و روایات دیگر از حضرت زهرا(سلام الله علیها) و دیگر بانوان اهل بیت و بانوان برجستۀ زمان های مختلف آمده که در اینجا مجال این بحث نیست. در اینجا این مطلب را باید اضافه کرد که در ادیان و قوم های مختلف از ابتدای خلقت بشر، حجاب و پوشش مهم ترین و زیباترین عمل و پوشش بانوان بوده است. از جمله حجاب در تورات، انجیل مرقس، رسالۀ پولس بقرنتبان و حتی در اکثر کشورهای دنیا رسم بر این است که بانوان برای ورود به کنیسه ها و کلیساها و معابد، باید با پوشش مختصری که رسم شده وارد شوند. یکی از بارزترین نشانه های حجاب در مسیحیت: در سال 1878 از طرف پاپ لئون سیزدهم حکمی صادر شد که زنها با لباس(دکولته) لباسهائی که سینه، گردن و سر شانه آن باز است، به واتیکان داخل نشوند و اگر کسی بخواهد به حضور پا= شرفیاب شود باید لباسی بپوشد که سراپا پوشیدۀ تمام اندام او باشد، هنوز این رسم ادامه دارد. سفرائی که می خواهند اعتماد نامۀ خود را به پاپ تقدیم نمایند، اگر خواسته باشند خانم های خود را به همراه بیاورند به آنها توصیه می شود که بدون آرایش و با لباس مناسب و پوشیده به حضور پاپ برسند و کاردینالها نه تنها در واتیکان، بلکه در خارج نیز این اصول را مراعات می کنند. عقل: از دیگر ادلۀ کافی و لازم عقل می باشد. عقل انسان حکم می کند که به آنچه منافع سالم و امنیت و آرامش او را تأمین می کند و یا زیانی را از او دور می سازد، مبادرت ورزد. بانوانی که خواستار آرامش در بیرون از محیط خانه، اجتماع و محل کار خود هستند و ارزش خود را درک کرده اند، اگر به عقل خود رجوع کنند متوجه خواهند شدند این آرامش و منافع جز در سایۀ پوشش سالم و لازم در اجتماع و محل رفت و آمد آنها نیست. آیا خانمی می پسندد که در اجتماع او را یک فرد لاابالی و هرزه، عامل فساد و تباهی جامعه بدانند؟!! ویژگی های پوشش دینی: ![]() پوشیدن چادر نازک با طرحهایی که امروزه به بازار آمده است، هیچ تفاوتی با بدحجابی ندارد، زیرا پوشش چادر نازک خود باعث ایجاد جلب توجه است.(به گمان بعضی افراد فقط نام چادر است که بر پارچه ای اطلاق می شود که بر بدن خود بپوشانند و برای ایشان تنها نام چادر کافی است.) 2-سادگی: آیۀ 33 احزاب اشاره به این مطلب دارد که زنها نباید زینت خود را آشکار سازند. امروزه استفاده از لباس های نامناسب حتی چادر در رنگها و طرحهای زننده مختلف خود باعث گناه می شود. چادر، مقنعه، روسری و هر چیزی که زن برای پوشاندن خود در بیرون از منزل خود استفاده می کند، اگر جلب توجه نامحرم را منجر شود، حجاب بشمار نمی آید و استفاده از آن حرام می باشد. پوشش های حرام برای بانوان: - پوشش های مهیج و مفسده انگیز: از جمله مواردی است که باعث تحریک بیگانه شده و مفسده انگیز می باشد. رنگ، جنس، مدل و ... که باعث جلب توجه نامحرم شود برای بانوان حرام است. در ثانی پوشیدن چادر به نحوی که اندام را مشخص سازد و استفاده از چادرهای رنگی زننده که در جامعه به عنوان پوشش اجتماعی حساب نمی شود(طبق عرف و سنت نیست، مثل پوشیدن چادر سفید در معابر عمومی)پوشش حرام می باشند. (به شرطی این مسئله جایز است که پوشش اغلب زنان باشد، مثل بعضی از کشورهای مسلمان از قبیل اندونزی، بنگلادش، مالزی و ... که اکثر قریب به اتفاق زنان و مردان از لباس سفید استفاده می کنند.) - پوششی که باعث شهرت خاصی برای زن شود: بعضی از پوشش ها برای بانوان (و مردان)نشانگر یک صفت نامناسب یا نماینگر شخص خاص یا یک مدل خاص، می باشد که این گونه موارد به طور قطع و یقین در شأن یک زن و مرد مسلمان نیست.(امروزه در کشور لباس هایی به بازار آمده که نشانگر زنان و مردان فاسد در کشورهای اروپایی و...می باشد که اکثراً زنان بدکاره و هنر پیش های سکس و...از آن استفاده می کنند که هر کدام از این گروه ها نام بخصوصی دارند.) این گونه لباس ها عنوان اشخاص خاص مدل و فرهنگ خاصی را نشان می دهد که فردی با دیدن این نوع لباس و مدل خاص، ناخودآگاه فرهنگ آن کشور را مد نظر قرار می دهد. در رساله آمده است: بنابر احتیاط واجب انسان از پوشیدن لباس شهرت که پارچه یا رنگ یا دوخت آن برای کسی که می خواهد آن را بپوشد معمول نیست، خودداری کند . بنابراین زنان و مردان مسلمان نباید از پوشش هایی استفاده کنند که برای آنها معمول نیست، مانند پوشش دیگر کشورهای غربی و اروپائی که جزء پوشش های زنان آن دیار می باشد، برای زنان و دختران ما حرام است. ـ پوشش جنس مخالف: در اسلام و هر دین و مذهب دیگری، زن و مرد هر کدام پوشش خاص خود را دارند. اما در اسلام پوشیدن لباس مرد بر زن و لباس زن بر مرد حرام می باشد. مردان و زنان موظف می باشند هر کدام پوشش خود را استفاده کنند و مردانی که از پوشش های زنانه استفاده می کنند، فعل حرام انجام داده اند و همین طور بانوان اگر از پوشش مردانه استفاده کنند فعل حرام کرده اند . در اینجا به این نکته اشاره کرد که حجاب در کل به معنی پوشش مناسب می باشد که بدن انسان را بپوشاند. بنابراین واژۀ کلی حجاب، شامل هر دو جنس مرد و زن می باشد و در اسلام احکام خاصی نیز برای پوشش و آرایش صورت مردان و... دارد که به امید خدا در فرصتی دیگر به آن اشاره خواهیم کرد. ـ پوشش دشمنان اسلام: یکی دیگر از پوشش های حرام، پوشیدن لباس های شبیه به لباس دشمنان می باشد، که برای زن و مرد هر دو حرام شناخته شده است. زیرا در کشور اسلامی استفاده از این نوع پوشش، نشانگر حیات فرهنگی دشمن در کشور اسلامی می باشد که فرهنگ خودی ما را به تدریج از بین خواهد برد. 3- رنگ پوشش: یکی دیگر از ویژگی های پوشش بانوان، رنگ پوشش می باشد. مهم ترین اصلی که باید در این قسمت رعایت شود، استفاده از رنگ هایی می باشد که باعث تحریک مردان و مفسده انگیز می باشد. اسلام رنگ خاصی را بصراحت بیان نکرده است، اما این نکته را متذکر شده است که رنگ پوشش نباید سبب جلب توجه و زینتی شدن پوشش شود. به طور کلی رنگ ها دو گونه اند: - رنگ های باز و روشن که باعث ایجاد فرح و تهیج و تحریک می شود مثل: سفید، زرد، آبی، قرمز و...- رنگ های تیره و ایستا که شامل سیاه، قهوه ای سرمه ای، قهوه ای سیر و ...می باشد. اثر تحریک پذیری در این رنگ ها نمی باشد، و براحتی می توان از آن در اجتماع استفاده کرد. لذا چادر مشکی پوششی است که چه بسا جلب توجه مردان را کاهش دهد. چه بسا استفاده از یک پوشش سفید یا رنگ روشن دیگر در کنار چادر مشکی سبب توجه بیشتر می شود. پاسخ به مخالفین چادر مشکی: از ابتدای زمانی که بانوان و دختران مسلمان، پوشیدن چار مشکی را بر خود واجب و لازم یافتند، انواع تبلیغات و طرحهای مختلف از سوی روشنفکران غربزدۀ داخلی و خارجی آغاز شد، تا این پوشش را زیر سؤال برده و بانوان مسلمان را از این تفکر عالی و ارزشمند بیرون کنند و چادر را از سر بانوان مسلمان بردارند. آنها با طرح مسائلی همچون کراهت رنگ مشکی در اسلام، سلب آزادی، ایجاد افسردگی زنان در استفاده از چادر مشکی و مسائلی از این قبیل، سعی در کمرنگ جلوه دادن این پوشش ممتاز و شعار اسلامی دارند. در پاسخ به این قشر فرهنگ باخته و روشنفکران دروغین و نوکران فرهنگ های دروغین و فاسد باید گفت: ـ پوشش چادر ارتباط وثیق و محکمی با دین اسلام دارد، چادر مشکی در بین زنان مؤمن، عفیف و پاک از زمان های دور، ریشۀ قرآنی داشته و در قرآن بنام جلباب از آن یاد شده است. چادر مشکی در ایران نیز از سالیان بسیار دور جزء پوشش زنان ایرانی بوده است، زنان ایرانی از جمله زنانی در تاریخند که از ابتدا به پوشش در انظار نامحرمان اهمیت فوق العاده ای قائل بودند. و از این جهت است که بیشتر در تیررس اهداف کشورهای مخالف اسلام قرار دارند. اما بعد از وارد شدن دین اسلام و رفت و آمد مسلمانان دیگر کشورها از جمله شیعیان، از بویژه در زمان ائمه اطهار(علیهم السلام) زنان ایرانی این پوشش را به صورت کاملتری بر خود واجب کردند.(چادر زنان ایرانی شباهت فراوانی به چادر زنان کشورهای عرب داشته است.) ـ روایاتی که در آنها رنگ سیاه برای پوشش مکروه شناخته شده است، از نظر سند ضعیف و از نظر دلالت مخدوش هستند، اساساً روایتی در مورد کراهت پوشش چادر مشکی وجود ندارد. روایاتی که رنگ مشکی را مکروه دانسته اند، کفش، عمامه و کساء(عباء و چادر) را استثناء کرده اند. بنابراین چادر مشکی کراهتی ندارد . جالب توجه است، بسیاری از کسانی که به کراهت پوشش بانوان حساسیت می ورزند به بسیاری از مکروهات توجهی ندارند، بلکه بر محرمات نیز تسامح می ورزند و کمترین نگرانی از بی حجابی و بدحجابی که صریحاً در آیات قرآن حرمت آن اعلام شده، ابراز نمی کنند. به فرض مکروه بودن چادر مشکی که خالی از وسوسه های شیطانی و اغراض نفسانی و سیاسی نمی باشد، بهتر است اینان حساسیت خود را بر انجام محرماتی قرار دهند که اهمیت آن ها بمراتب بالاتر است و صرف وقت برای آن ها سزاوارتر، که از جمله آنها جلوه گری های زنانی است که قلوب آن ها را سیاهپوش کرده است. کراهت کنندگان چادر مشکی از اسلام و رهبران دینی پافراتر گذاشته و با یک حکم کراهتی مجاز و فرضهای اثبات نشده در روان شناسی و پزشکی، با چادر و پوشش آن برای دختران و بانوان جامعه، بعنوان یک معصیت کبیرۀ نابخشودنی برخورد میکنند. بهتر است این افراد از چادرهای مشکی که سبب مصونیت است، اظهار نگرانی نکنند، چرا که سیاه پوشیها از بسیاری از سیاه روئیها و سیاه قلبیها در عصر حاضر پیشگیری می کند. ـ بعضی دیگر ادعا می کنند که پوشیدن چادر مشکی باعث ایجاد افسردگی در بانوان و دختران می شود. ابتدا باید افسردگی را تعریف کرد. افسردگی یکی از بیماری های روحی بسیار پیچیده ای است که دارای عوامل و علائم و تظاهرات رفتاری مختلف و حتی متضاد است. به عنوان مثال بعضی از افراد افسرده ممکن است به بی اشتهایی تمایل داشته باشند، بعضی دیگر به پرخوری. بعضی از افراد به رنگ سیاه تمایل دارند و افراد افسردۀ دیگری به رنگهای دیگر تمایل بیشتری دارند. اساساً هیچ رابطه ای بین پوشش مشکی و افسردگی وجود ندارد. روان شناسان نیز بر این عقیده هستند هیچ رابطۀ ثابت و مشخصی بین رنگ های تیره و افسردگی وجود ندارد. در این جا باید به این نکته اشاره کرد که این افراد که این ادعاهای بی اساس را هر روز به نحوهای عنوان می کنند، به آمار کشورهای اروپایی و ... مراجعه کنند، که این آمار پخش شده از خود همین کشورهاست که میزان افسردگی و ....در زنان آنان بی نهایت است، پس باید نتیجه بگیریم که زنان آنان از لباس مشکی بیشتر استفاده می کنند در حالی که تنوع رنگ در آن کشورها بسیار فراوان است. ـ گروهی دیگر بر این عقیده هستند که چادر مشکی سبب جذب نور و بروز بیماری های استخوانی از قبیل آرتروز و نرمی استخوان در دختران می شود. این نیز ادعایی پوچ است، هنوز دیده و یا شنیده نشده خانمی به علت بروز بیماری های استخوان به پزشکی مراجعه کند و پزشک معالج به او دستور اکید دهد که از پوشیدن لباس های مشکی و تیره خودداری کند. دکتر طباطبائی متخصص پوست و دبیر اجرائی پنجمین همایش بین المللی بیماری های پوست تصریح کرده اند که استفاده از چادر مشکی و مقنعه بیماری آرتروز و نرمی استخوان نمی آورد. امتیازات چادر مشکی مناسب بر دیگر پوشش ها: 1- چادر بیش از هر پوشش دیگر حجم و ژست بدن را پوشش می دهد و بزرگواری و تواضع زن را در برابر احکام الهی و اسلام و پایبندی به ارزشهای اخلاقی و انسانی را نشان می دهد. 2- چادر کمال پوشش است. انتخاب آگاهانه آن جز در پرتو رشد و کمال زن میسر نیست، تنها پوششی است که زن را مطمئن از نوسانات جوی مثل باد، اتفاقات نابهنگام می کند. پوششی است که تمام اجزاء بدن را یکنواخت می پوشاند. 3- چادر سمبل و شعار اسلام است. از شعائر مذهبی است که بارزترین نمود عینی پوشش دینی را به خود اختصاص داده است. این پوشش بانوان بزرگ و برجستۀ تاریخ اسلام است. 4- چادر با پوشش یکنواخت و یکپارچۀ بدن، جلب توجه نامحرم را به کمترین حد می رساند. 5- چادر پوشش دینی و ملی زنان ایرانی است که دیانت، استقلال فرهنگی و شرافت زن مسلمان ایرانی و غنی بودن فرهنگی اسلامی، ایرانی را نشان می دهد. 6- چادر بیش از هر پوشش دیگر زن را در برابر نامحرم توانا می سازد، بطوری که زن در صورت برخورد با نامحرمان می تواند خود را از نگاه های آلودۀ آنان بپوشاند و در برخورد لازم با نامحرمان می تواند به راحتی ارتباط سالمی برقرار کند و چهرۀ خود را بپوشاند. 7- چادر، پوشش مورد نظر قرآن و اهل بیت می باشد که بیش از هر جامۀ دیگری مورد تأیید علمای دینی و اندیشمندان اسلام و حتی غرب می باشد. و در اهمیت چادر همین بس که در هر برهه از زمان مورد توجه دشمنان و استعمارگران بوده است. 8- چادر دارای بیشترین بار فرهنگی حیا و عفاف است، که بیش از هر پوششی، دست رد بر سینۀ نامحرم می زند. 9- چادر زیبائی جسمانی زن را تحت الشعاع زیبائی معنوی قرار می دهد و به او چهره و جلوۀ دینی و سنگینی و وقار می بخشد. 10- چادر امنیت و آرامش زن را افزایش می دهد، زیرا تعرض و مزاحمت برای کسی که به نحو احسن چادر را پوشش خود قرار داده دشوارتر و در بیشتر اوقات ممکن نیست. انسان در پناه محافظ آرامش بیشتری دارد. 11- کسب موفقیت های معنوی: زن پوشیده، از بین خود و خدا، خدا را گزیده و به احکام الهی تن داده است. پوشیدگی صحیح بانوان و دختران نشانگر تقوا و میزان ایمان آنان است. 12- جهاد اکبر بانوان، حجاب آنان می باشد. زنی که به خود ومقام خود ارزش، شخصیت و احترام قائل می باشد، مطمئناً در حیات اجتماعی و فردی و خانوادگی خود شایسته احترام می باشد و این احترام به خودی خود بوجود نمی آید. 13- مصونیت و امنیت جامعه بویژه مردان در گسترش فرهنگ حجاب می باشد. رعایت حجاب اسلامی توسط بانوان و دختران مردان را به زنن مطمئن تر ساخته و باعث آرامش روحی و روانی مردان شده در نتیجه فساد کمتر می شود. 14- حفظ سلامت و زیبایی در گرو حجاب اسلامی است. رعایت پوشش اسلامی بانوان، سلامت روحی و جسمی آنان را تضمین می کند. امیرالمؤمین(علیه السلام) میفرماید: پوشیدگی زن برای او سودمندتر و زیبائی او را پایدارتر میسازد. 15- حجاب اسلامی از مسائل مورد نظر و توجه استعمارگران در هر برهه از زمان در کشور ما بوده است. با رجوع به تاریخ گذشتۀ کشورمان این مسئله را به راحتی می توان درک کرد. در این جا به این نکته بسنده می کنیم که متسر همفر جاسوس کارآزموده انگلیسی میگوید: باید زنان مسلمان را فریب داد و از چادر و عبا بیرون کرد . براستی اگر چادر مهم نبود هیچگاه یک جاسوس برنامه و فکر خود را مشغول نمی ساخت و میلیون ها دلار سالانه برای از بین بردن این فرهنگ از طرف کشورهای غربی و اروپایی هزینه نمیشد. نمونۀ بارز این مسئله، کشف حجاب در عصر رضاخان می باشدکه بانوان حاضر به برداشتن حجاب نشدند و تصمیم گرفتند در خانه های خود مانده(طبق شواهد تاریخی معتبر بعضی از زنان تا چندین سال از منزل بیرون نیامدند) و اینگونه به مبارزه پرداختند. ریشه های بدحجابی و بی حجابی ریشه های این امر را در موارد بسیاری می توان جستجو کرد اما به طور خلاصه مهم ترین دلایل عبارتند از: - بی اعتقادی خانواده و نارسائی های تربیت مذهبی موجود در خانواده و اجتماع؛ - تقلید از دوستان و بیگانه؛ - هوسرانی؛ - کسب موقعیت؛ - ضعف ایمان و اراده و عدم اعتماد به نفس در محافل مختلف؛ - دگر آزاری؛ - ارضای تمایلات مختلف و شیطنت های دورۀ نوجوانی؛ - غربزدگی؛ - زیبائی؛ - وسیله ای برای فراهم کردن ازدواج؛ - ضعف حیا و عفاف؛ - اظهار غنای مالی؛ - سرسپردگی به دشمنان؛ - تبلیغات استعماری؛ - وسوسه های شیطانی و نفسانی؛ - ملامت دیگران؛ - مدگرایی؛ - برخورد نامناسب افراد مذهبی(بویژه زنان محجبه) - افراط و تفریط در بعضی از ادارات و مؤسسات؛ - ضعف غیرت در خانواده؛ - عملکرد دستگاه های ذیربط در تبلیغ و ارشاد؛ - معرفی نکردن الگوی مناسب به بانوان؛ - نداشتن یک برنامۀ کلی و جذاب برای طرح پوشش های مناسب اسلامی در مدل های مختلف؛ - تناقض بین گفته های بزرگان دینی و مبلغان دین با عملکرد رسانه های گروهی مانند تلویزیون، مجلات و روزنام ها و ...؛ - نبودن یک قانون مشخص برای پوشش در مراکز فرهنگی به ویژه در دانشگاه ها که متأسفانه امروزه پسران و دختران به پوشش دلخواه خود به دانشگاه ها رفت و آمد می کنند. راه های مبارزه با بدحجابی و بی حجابی - استفاده از بانوان عفیف و افرادی که پوشش مناسب اسلامی دارند در مراکز اداری، آموزشی و... - قراردادن بانوان محجبه و عفیف در پست های مناسب دولتی و بویژه در پست هایی که بیشتر در انظار مردم می باشند. - معرفی الگو به بانوان و دختران و تبلیغ گسترده؛ - وجود یک واحد درسی مشخص و مهم در مدارس بویژه دانشگاه ها و مراکز علمی برای دختران و پسران.(این امر باید مورد توجه مسئولین قرار گیرد چرا که این مسئله یکی از مسائل مهم اسلامی و مورد بحث است که شبهات فراوان در آن می باشد.) - بررسی عوامل و موانع موجود در خانواده، اجتماع، و اماکنی که باعث بی رغبتی و بی توجهی دختران به مسئلۀ حجاب می شود. - برنامه ریزی کلان فرهنگی برای از بین بردن موانع و عوامل بی توجهی دختران و بانوان به این امر؛ - برگزاری همایش ها و جلسات مفید و چشمگیر، با حضور اندیشمندان و هنرمندان برجستۀ زن از داخل و خارج کشور به صورت گسترده در تمامی شهرها؛ - طرح دوخت چادر های ساده و راحت تر از مدل کنونی، برای دختران نوجوان و جوان، این امر با استفاده از طراحان مجرب در دانشگاه و ارائه تبلیغات مناسب و گسترده امکان پذیر می باشد. - استفاده از فن آوری های جدید، مثل اینترنت، برنامه های نرم افزاری و ....در جهت تبلیغ حجاب؛ و پیشنهاداتی از این قبیل که به طور یقین اگر در این مورد تفحص شود به نتایج مطلوبتر و ریشه یابی بهتری خواهیم رسید. در پایان به یقین بدانیم که : زنان پوشیده، با اخلاق و منش اسلامی طلایه داران پاکی و نجابتند و زنان گریز از چادر و حجاب برتر، حامیان فساد و تباهی خود، خانواده و جامعۀ خود می باشند. آنان دانسته یا نادانسته به استثمار استعمار نوین درآمدند. آیا انسانی می پسندد به او به عنوان یک موجود مزاح و عامل تباهی و فساد و...بنگرند؟!!هرگز!!! باییید با هم لحظه ای بیاندیشیم پس فرق انسان با حیوان کدام است؟!!! و چه زیبا خداوند می فرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَيَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَيُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَيَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ.» «به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم، آنها دلها(عقلها)یی دارند که با آن(اندیشه نمی کنند) ونمی فهمند، و چشمانی که با آن نمی بینند، و گوش هایی که با آن نمی شنوند؛ آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند(چرا که با داشتن همه امکانات هدایت، باز هم گمراهند.) منابع 1-مجلۀ زن شمارۀ 994. فا طمه احمد نيا |