• English / العربیة / French  
  •  

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    فلسفه ی حجاب

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در مبارزه با فقر و فساد



    فلسفه ی حجاب

    پرسش: فلسفه ی حجاب چیست؟

    پاسخ: برای بررسی فلسفه ی حجاب ابتدا به بررسی آیات مربوط به آن می پردازیم. برای رسیدن به منظور «برخوردهای اجتماعی زنان» را كه در دو سوره ی نور و احزاب آمده است، یاد می كنیم: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضّوا مِنْ أبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أزْكی‏ لَهُمْ إِنّ اللّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ ? وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهِنّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها ... ؛ «به مردان با ایمان بگو: "دیده فرو نهند و پاكدامنی ورزند، كه این برای آنان پاكیزه تر است؛ زیرا خدا به آن چه می كنند، آگاه است". ? و به زنان با ایمان بگو: "دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند؛ مگر آن چه كه طبعاً از آن پیداست...».
    در مورد این دو آیه و برای توضیح فلسفه حجاب ذكر دو نكته را لازم می دانیم:
    1. جمله ی «ذلك أزكی لهم» علت است و حكمت كوتاه كردن نگاه و حفظ فروج را بیان می كند. این علت اگرچه در حكمی كه برای مردان آمده، بیان شده است، ولی به دلیل مناسبت حكم و موضوع و به دلیل اشتراك موضوع، به زنان هم تعمیم می یابد و در مورد زنان نیز صادق است. هدف كنترل نگاه و حفظ دامن را «زكاء» و پیراستگی روابط افراد در جامعه و نیز پاك دامنی اشخاص می داند.
    2. اگر زكاء و پاكی هدف باشد، بیان گر حدود پوشش و نگاه نیز هست. آنچه خدا از ما می خواهد، پاكی نگاه و روابط است. ما وظیفه داریم كه دل ها را به سوی حق راهنما باشیم و به غیر حق دعوت نكنیم؛ به همین منظور نباید با پوشش نامناسب، یا با نوع حجاب و زینت خود، چشم ها و دل ها را به خود متوجه كنیم، كه اگر چنین باشد به راه و روابط آلوده دامن زده و اجتماع ناسالم خواهیم داشت، و این همان صناعت و ساخت ماست كه خداوند به آن آگاه است و بر آن احاطه دارد: ... إنّ اللّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ

    برای تبیین فلسفه ی حجاب، طرح سه مسأله ی مهم لازم است:

    1. حفظ بنیان خانواده؛ خانواده به عنوان كهن ترین و مهم ترین واحد اجتماعی از دیرباز سنگ بنای همه ی جوامع انسانی بوده است. حفظ و تداوم نسل سالم انسانی و ادامه ی حیات بشر در گرو تشكیل خانواده است و خانواده؛ آغاز اجتماعی شدن انسان است. متون دینی و تحقیقات علمی بر این امر تأكید دارد كه رشد روحی و روانی انسان و متعادل شدن قوای جسمی و روحی در سایه ی تربیت و از كانون خانواده امكان پذیر است. سلامت روانی و جسمی فرزندان محروم از خانواده به خطر می افتد و بزه و ناهنجاری های اجتماعی در آنان افزایش می یابد.
    و اما حجاب چه ارتباطی با حفظ خانواده دارد؟ یكی از حكمت های تشریع حجاب از سوی خداوند این است كه پوشش نامناسب زنان زمینه ی نگاه آلوده ی مردان را فراهم می سازد. نگاه آلوده نیز مقدمه ی روابط ناسالم در بیرون محیط خانواده و سستی روابط سالم بین همسران و درون خانواده و در نتیجه سست شدن بنیان خانواده خواهد بود. تردیدی نیست كه منحصر شدن بهره مندی های جنسی به محیط خانواده زمینه ی مهمی برای دوام عشق و علاقه بین همسران و تداوم اشتیاق آن دو به یكدیگر و در نتیجه تحمل مشكلات زندگی است و لازمه ی این انحصار رعایت عفاف در پوشش و نگاه از سوی مردان و زنان است.
    2. زمينه ساز ي براي رشد و كمال اجتماعى؛‌ حركت در مسیر تقوا و اعتقاد به این اصل كه معادی در پیش روی بشر قرار دارد و انسان محدود به زمانی كوتاه و فرصتی موقت به نام زندگی دنیایی نیست، بلكه در جهان دیگر نیز زندگی خواهد كرد، ما را به این نتیجه می رساند كه لازمه ی سلامت زیستن در جهان دیگر این است كه در این جهان به فكر سلامت قلب خود و دیگران باشیم؛ چرا كه به قول خدای رحیم در آن جهان مال و فرزندان نفعی ندارد و تنها قلب سلیم ارزشمند است: یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ? إِلاّ مَنْ أَتَی اللّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ؛ اگر دنیا مسیر حركت به سوی خداست، و نه توقف گاه هميشگى، پس نباید مسیر حركت را غبارآلود نمود و دشواری و سختی آفرید، بلكه باید موانع را از سر راه برداشت. در روایات آمده است: «مؤمن كسی است كه سنگی كوچك و خاری ناچیز را بر سر راه دیگران نمی بیند و آن را بر می دارد»؛ در حالی كه این مانع اندكی است و دشواری چندانی ندارد، پس چگونه می پسندد كه سنگ راه فكر و قلب و تقوای دیگران باشد و در راه رسیدن به مقصد نهایی كه قرب الهی است، حاجب و رادع باشد؛ همچنان كه قرآن شریف فرمود:... تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التّقْوی‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى اْلإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ...؛ «... و در نیكوكاری و پرهیزگاری با یكدیگر همكاری كنید، و در گناه و تعدّی دستیار هم نشوید، ...». رعایت حجاب و پوشش از جمله مواردی است كه كمك به رعایت تقوا و نیكوكاری است.
    3. جلوگیری از حضور جنسیتی زنان در اجتماع و ایجاد شرایط مناسب برای حضور فكری و علمی آنان؛ در توضیح این مطلب باید گفت: زمانی كه زنان با رعایت پوشش اسلامی مناسب در اجتماع حضور یابند و عفاف، در نگاه و روابط رعایت گردد؛ زن، نه به عنوان جنس مخالف و جذاب، بلكه به عنوان یك عضو فعال اجتماعی تلقی خواهد شد؛ در نتیجه زنانی كه از پرداختن به خودآرایی و خودنمایی پرهیز می كنند، فرصت و فراغت لازم را برای رشد و بالندگی شخصیت انسانی خود پیدا خواهند كرد تا از این طریق در اجتماع حضور و نفوذ پیدا كنند.
    ساختار فكری كسانی كه به دنبال آزادی روابط جنسی بوده و توجهی به بنیان خانواده و آفت های آن ندارند و تعهدی نسبت به بیماری های روانی اجتماع و توسعه ی آن و نیز هدر رفتن استعدادهای اجتماعی از خود نشان نمی دهند، با آن دسته از كسانی كه براساس فرامین الهی حركت می كنند و او را در روابط شخصی و اجتماعی حاكم می دانند و در پی تربیت سالم فرد و اجتماع هستند و برای رسیدن انسان ها به فلاح و رویش تلاش می كنند، بسیار متفاوت است؛ از همین رو در انتهای آیه ی سوره ی نور به این نكته اشاره می شود كه: ... وَ تُوبُوا إِلَى اللّهِ جَمیعًا أیّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلّكُمْ تُفْلِحُونَ ؛ ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنید، امید كه رستگار شوید.
    بازگشت جمعی به سوی خدا نشان می دهد كه حجاب تنها یك امر فردی نیست؛ همان گونه كه نگاه كردن و حفظ روابط سالم و هدايت شده ي جنسى، امری فردی نمی باشد، و جامعه را در جاده ی سلامت قرار می دهد.
    زن و مردی كه می خواهند این گونه سازنده باشند، نمی توانند نسبت به نوع و رنگ پوشش و اندازه ی آن و تأثیر آن بر بیننده و حتی نسبت به نیت خود بی توجه باشند.

    پرسش: روابط اجتماعی زن و مرد نامحرم از دیدگاه قرآن چه ضوابطی دارد؟

    پاسخ: قرآن در آیات متعدد روابط اجتماعی زن و مرد را مورد بررسی قرار داده است و برای آن ضوابطی را تعیین كرده است. این ضوابط تنها یك دستور، یا امر اعتباری و قراردادی نیست، بلكه از سنت های جاری نظام هستی سرچشمه می گیرد و بر اساس قانونمندی های حاكم بر جهان و انسان است؛ به همین جهت خروج از این قوانین و ضوابط، خروج از سنت ها شمرده شده و عواقب سوء و ضررهایی را در پی دارد كه نتیجه ی آن به خود انسان باز می گردد.

    می توان اساس ضوابط و اهداف قرآن در روابط اجتماعی را چنین برشمرد:

    1. زكاء؛ يعني پاكى، كه شامل پاكی فرد و پاكی روابط و پاكی ساخت اجتماع می شود. در اسلام؛ اصل بر عدم اختلاط زن و مرد است و آن جا كه به ناچار روابطی به وجود می آید، هركدام از زن و مرد باید حدودی را رعایت كنند كه هیچ آلودگی به وجود نیاید و زمینه ی هرگونه فساد برداشته شود. این هدف آن قدر وسعت دارد كه تمامی اعمال و حركات و گفتار انسان را در بر می گیرد؛ نوع نگاه، پوشش، رنگ، بلندی و كوتاهیِ صدا، لحن گفت وگو، خشونت و نرمی و ....
    تمامی اعمال اجتماعی افراد باید تأمین كننده ی هدف باشد. نه شخص می تواند نگاه آلوده داشته باشد و نه حق دارد به گونه ای بپوشد كه زمینه ی توجه به غیر حق فراهم شود. نمی توان بدون توجه به تأثیر عمل، نوع پوشش را انتخاب كرد. در روابط اجتماعی تأثیر و تأثر خود یك اصل است و عمل هر فرد در جامعه تأثیر گذار است و جامعه را به گونه ای می سازد كه سنت های رایج، ممدوح، یا مذموم می شود. در این مسأله تفاوتی بین زن و مرد نیست، و هر كدام تأثیر خود را دارد.
    2. توجه به خدا؛ كسانی كه به معرفت الهی توجه دارند و به او رو آورده اند، نمی توانند در روابط فردی و اجتماعی به غیر او توجه كنند؛ به همین جهت در روابط خود با دیگران باید او را در دل ها زنده كنند و به او توجه دهند و حدود او را پاس بدارند: ... فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحًا وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا؛ «... پس هر كس به لقای پروردگار خود امید دارد باید به كار شایسته بپردازد، و هیچ كس را در پرستش پروردگارش شریك نسازد».
    3. توجه به فلاح و رشد آدمى؛ این امر از راه تقوای الهی میسر است. تقوا عمل است و عمل؛ معرفت و محبت و زمینه ی مناسب لازم دارد. در خاك و محیط مناسب بذرها بارور می شود و ثمره و شكوفه و میوه می دهد، اما در شوره زار چیزی به عمل نمی آید: وَ الْبَلَدُ الطّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاّ نَكِدًا ...؛ هرگاه نیروها مهار شود و در جای خود به كار آید؛ رشد و فلاح و رویش حاصل می شود. مهار آب های سرگردان و هدایت آن در پشت سدها تولید برق و امور كشاورزی و صنعتی و .... را آسان می سازد؛ وگرنه آب های هدر رفته كه در زمین شوره زار فرو می رود هیچ گونه ثمری ندارد؛ مگر كمك به رشد علف های هرز بیابان.
    با زمینه سازی مناسب نیروها شناخته و هدایت می شود و می توان از همان نیروها بهره های فراوان اجتماعی به دست آورد. در جامعه ی سالم، زمینه ی كشف و رشد استعدادها فراهم می شود و هر كس به جایگاه مناسب خویش می رسد، جامعه و امت اسلامی شكل می گیرد، رشد می كند، جهت می گیرد و به سمت هدف واقعی حركت می كند.
    این ها ضوابطی كلی قرآن است كه در روابط اجتماعی از زن و مرد مؤمن می خواهد تا با رعایت آن امت واحده را شكل دهند و استعدادها را بارور نمایند و هماهنگ، با قوانین هستی به سمت خدا حركت كنند. احكام دین براساس همین مبانی و اهداف شكل گرفته است و هیچ حرف نگفته ای را فرو نگذاشته است.

    با توجه به آنچه گفته شد، می توان موارد ذیل را به عنوان مصادیق و جزییات ضوابط كلی بر شمرد:

    1. عفاف در پوشش.
    2. عفاف در نگاه.
    3. عفاف در سخن گفتن.
    4. عفاف در راه رفتن.
           

    نورپورتال





    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در دوشنبه 31 خرداد 1389  ساعت2:48 AM   |