امروزه کارآفرینی بعنوان عنصر
حیات آفرین و دگرگونی بخش و نیز عامل تغییر در تجدید ساختار جوامع می رود
تا در سازگاری و تعامل با تحولات عمیق و شتابان عصر شگفت آور اطلاعات و
ارتباطات و در راه ارتقاء و رشد جهشی شاخص های توسعه ای ملت ها در جایگاه
یک عامل رقابتی نقش بارز و ارزنده ای را ایفا نماید .
امروزه کارآفرینی بعنوان عنصر
حیات آفرین و دگرگونی بخش و نیز عامل تغییر در تجدید ساختار جوامع می رود
تا در سازگاری و تعامل با تحولات عمیق و شتابان عصر شگفت آور اطلاعات و
ارتباطات و در راه ارتقاء و رشد جهشی شاخص های توسعه ای ملت ها در جایگاه
یک عامل رقابتی نقش بارز و ارزنده ای را ایفا نماید .
کارآفرینان در مقام انسان های متعالی ، جوامع را
از رکود و ایستایی ، خمودگی و سستی رهانیده و بسوی پویایی ، حرکت ، انسجام و
توسعه ی متوازن رهنمون می سازند .
آنان همچنین برای سازمان ها ، بنگاه ها ،
اجتماعات و کشور ها مزیت آفرین بوده و دراعتلا و ترقی انسان های دیگر و در
جهت تامین آسایش و رفاه ، خوشبختی و رفع نیاز های اساسی جوامع خود از هر
گونه کوشش و تلاشی فروگذار نمی باشند .
با مطالعه در ویژگی ها و خصایص روانی و رفتاری
آنان به بسیاری از عناصر تعالی آفرین همچون : توفیق طلبی ، سخت کوشی ، همت
والا ، اراده قوی ، مسئولیت پذیری و تعهد در قبال جامعه ، آینده نگری ،
برخورداری از روح متعالی ، شیفتگی نسبت به کار و تلاش ، ایثار و فداکاری و
بسیاری از شایستگی های دیگر می رسیم که لازمه بقا و دوام اجتماعات بشری
بوده و توسط آنان تقدیم جامعه می گردد در حالی که آنان چشمداشت هیچگونه
پاداشی را از جامعه ندارند . آنان همچنین از طریق خلاقیت و نوآوری و
شناسایی فرصت های ارزشمند محیطی و از راه خلق ارزش ، فواید بی شماری را
عاید و واصل انسان های نیازمند و جوامع بشری می نمایند .
اینک که جامعه ترقی و پیشرفت ، آسایش و رفاه و
امنیت و خوشبختی ابناء و آیندگان خود را مدیون و مرهون تلاش بی وقفه آنان
می داند ، این پرسش مطرح است که آیا سایرین و آحاد و گروه ها و نهاد های
جامعه در قبال عظمت و افتخار آفرینی های بیشمار کارآفرین چه مسئولیتی را
بعهده خواهند داشت و درقبال حجم عظیم کار های آنان چه واکنشی را باید بروز
دهد تا به اندازه ای هرچند اندک دین خود را به آنان ادا نماید ؟ قطعا بدیهی
ترین پاسخ به این سئوال این خواهد بود که جامعه به معنای کلی خود و نهاد
ها و سازمان ها بطور اخص وظایف و مسئولیت های بس خطیری در برابر انبوه
خدمات کارآفرینان بردوش دارند . ابتدا اینکه آنان باید به این پنداشت دست
یابند که کارآفرینان تافته های جدا بافته از جامعه نبوده بلکه افرادیند از
آن جامعه و برخواسته از متن آن . آنان کسانی هستند که نیاز دارند تا توسط
دیگران درک شوند ، و باید امکان رشد و شکوفایی آنان توسط جامعه فراهم
گردیده تا آنها بتوانند از پس مسئولیت های خطیر و حساس که همانا فعالیت های
کارآفرینانه است به نحو مطلوب و ایده آل برآیند . جامعه باید این قبیل
افراد را بمانند سربازان شجاع خط مقدم عرصه نبرد با جهل و فقر و ذلت
پنداشته و در راه حمایت از آنان از هیچگونه کوششی فروگذار ننمایند .
کمترین کاری که جامعه می تواند در برابر آنان
انجام دهد پذیرش آنان بعنوان عوامل شکوفاساز و نوآفرین می باشد . اما با
مروری به عظمت کار کارآفرینان و زحمات زیادی که آنان در راه توسعه جامعه
متحمل می گردند و تعهد بالایی که نسبت به درخشش جامعه در آینده دارند افراد
و گروه های موجود در جامعه در کلیه سطوح منجمله خانواده گرفته که بنیادی
ترین نهاد اجتماعی و موسس و هسته اصلی جامعه تلقی می گردد تا نهاد های
آموزشی ، پژوهشی و پرورشی و سازمان هایی که به هر نحوی از انحای ممکن می
توانند زمینه ساز حرکت و جوشش و خیزش فعالیت های کارآفرینانه باشند و در
این راه پاپیش نهند و آنان را در راه تحقق آرمان ها و اهداف عالیه شان یاری
نمایند چرا که آنان نیازمند آنند تا از سوی جامعه و همکیشان و همنوعان خود
مورد پذیرش و قبول واقع گردند .
جامعه امکانات و منابع لازم را در اختیارشان قرار
دهد ، موانع و محدودیت های احتمالی را از پیش روی آنان بردارد و از نظر
روحی و روانی مشوق آنان باشد تا حاصل این تعامل و همفکری و هم افزایی بصورت
دستاورد های بی بدیل کارآفرینانه سرانجام به خود جامعه برگردد.
بنابراین مسئولیت جامعه در قبال زحمات و تلاش های
کارآفرینانه بشرح ذیل می باشد :
۱) پذیرش آنان بعنوان عاملان تغییر و تعالی جامعه
و درک این مفهوم که کارآفرینان عامل پیشرفت ، توسعه و تحول جامعه هستند و
جز سعادت و شکوفایی همنوعان خودسودایی درسر نمی پرورانند که این خود باعث
می گردد تا آنان خود را منفرد از اجتماع ندانسته و برای خود پایگاه و
جایگاهی را در بین آحاد جامعه متصور گردیده و دل به کار دهند .
۲) قدردانی و سپاسگزاری جامعه و نهاد های مدنی از
زحمات و تلاش های خلاقانه کارآفرینان برهمگان فرض بوده و جامعه باید آنان
را به مانند افراد موثر ، تلاشگر ، ارزشی ارج نهاده و به خدمات آنان پاداش
درخور و فاخر دهد این امر باعث خواهد شد تا آنان از کارکرد های خود احساس
رضایت نموده و سعی در گسترش دامنه ی فعالیت هایشان داشته باشند .
۳) حمایت های روحی ، معنوی و فکری از افراد
کارآفرین : کارآفرینان به جهت اینکه در فعالیت های نوآورانه و مخاطره آمیز
وارد می شوند به همان اندازه که در معرض ریسک های مالی هستند از جهت روحی و
روانی نیز بشدت آسیب پذیر بوده و ممکن است متحمل صدمات و ضربات جبران
ناپذیر گردند بنابراین لازم است افراد و گروه های موجود در جامعه همواره
مواظب روح لطیف و روان ظریف آنان بوده و در لحظات سخت کار و تلاش و به گاه
حادثه از هر طریق ممکن حمایت های روحی و معنوی لازم را از آنان بعمل آورند .
در همین راستا جامعه باید اجازه اشتباه کردن و لغزش و خطا و شکست را جزیی
از فرایند کارآفرینی دانسته و از هرگونه شماتت و ارزیابی و قضاوت در این
مورد حذر نماید تا آنان جرات ادامه مسیر را پیدا نمایند .
۴) حمایت های گسترده مادی از کارآفرینان : اکثر
آنان منابع مادی لازم برای عملیاتی نمودن ایده ها و نوآوری های خود را
ندارند و اگر نباشد کمک ها و مساعدت های جامعه همه ی آن افکار و برنامه های
مترقی آنان در نطفه عقیم خواهد ماند پس لازم است ایده ها و فرصت های
نوآورانه ی آنها توسط جامعه درک گردیده و حمایت های مالی در راستای تامین
منابع سرمایه ای از طرحه ای آنان بعمل آید .
۵) حمایت های نهادی و سازمانی : حمایت نهادی
بالاخص در سه زمینه مهم آموزشی و پژوهشی و مشاوره ای برای کارآفرینان نظیر
تدارک و اختصاص مراکز رشد وانکوباتور های تجاری ، ترویج و نهادینه سازی
فرهنگ کار و کارآفرینی برای آنان و حمایت های قانونی و نیز رفع موانع نهادی
در پیشبرد اهداف آنها بالاخص باید از جانب نظام حکومتی و حاکمیتی و همچنین
نهاد های غیردولتی اعمال گردد بنابراین وجود دولت کارآفرین و حضور حامیان
پر و پا قرص برای آنان اصولا جزو چرخه ی فعالیت کارآفرینی بوده و این موضوع
بقدری حایز اهمیت و حساس است که بدون وجود آن چرخه ی فعالیت کارآفرینی
ناتمام و ناکامل بوده و عملا ممکن است در بسیاری از زمینه ها آن فعالیت ها
قابل نضج گرفتن و به ثمرنشستن نباشد .
۶) ترجیح جامعه در انتخاب نهاده ها و فرآورده های
کارآفرینان در تامین نیاز های خود در مقابل وجود سایر فرآورده ها ،
تولیدات ، محصولات ، کالا ها و خدمات می تواند عامل مهمی در ارتقا و توسعه
کسب و کار های کارآفرینانه بشمار آید .
۷) نقش بسیار راهبردی و حیاتی مجامع علمی و
آکادمیک بعنوان مغز متفکر و چشم بینای جامعه و بعنوان پیوندگاه علم وصنعت
می تواند نقش بی بدیلی در راستای ایجاد موج عظیم کارآفرینی و استقرار "
نهضت ملی کارآفرینی " در جامعه ایرانی تلقی گردیده و در این بین نقش بسیار
ارزنده دانشگاه جامع علمی – کاربردی بعنوان " دانشگاه کارآفرین "می تواند
بسی راهگشا و مهم پنداشته شود .
در خاتمه این مقاله یادآوری می گردد ، اساس
فرایند کارآفرینانه حول محور جامعه ی کارآفرین ، دولت کارآفرین ، نهاد های
مدنی کارآفرین و بویژه دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کارآفرین می باشد و تنها
در کنار حمایت های آنها و تعامل با کارآفرینان فعالیت های کارآفرینانه قابل
پیگیری و انجام می باشد .
شهر الکترونیک همدان
وفاق ( www.vefagh.co.ir )
نظرات (0)
نويسنده:وحید صباغی - در دوشنبه 31 خرداد 1389 ساعت2:50 AM
|
نابرده رنج ، گنج، میسّر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
پایگاه اطلاع رسانی ویژه سال 89 سال همت مضاعف و کار مضاعف
نویسندگان :
وحید صباغی MrSabbaghi@Gmail.com