• English / العربیة / French  




  • نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در دوشنبه 31 خرداد 1389  ساعت2:41 AM   |  

     

     


     

     


     

     


     

     

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    کارآفرینان اجتماعی تنها به دادن ماهی یا یاددادن ماهی گیری راضی نمی شوند.آنها آرام نخواهندشد تاانقلابی رادرصنعت ماهی گیری ایجادنمایند.

    ● مقدمه

    "کارآفرینان اجتماعی تنها به دادن ماهی یا یاددادن ماهی گیری راضی نمی شوند.آنها آرام نخواهندشد تاانقلابی رادرصنعت ماهی گیری ایجادنمایند."

    من تاچند سال پیش هیچگاه واژه کارآفرینی اجتماعی رانشنیده بودم ،تا زمانی که من عضویک اتحادیه دانشجویی دردانشگاه شدم .ظر ف چندماه ،این واژه وموارد دیگرمانندمسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی ،نوآوری اجتماعی یا عوامل تغییربخشی از مکالمات روزانه من شدند.من خداراشاکرم که به این مباحث واردشدم وآنها مرابه چالش واداشتندتا آینده را دراین موضوعات وخودم ورابطه بین آنها را کشف کنم.من ملاحظه کردم که خوش شانس هستم، زیرا من قادرم بودم تااین حوزه ها راکشف وتجربه نمایم ، باافراد جوان وپرحرارتی دراین باره ملاقات داشته باشم،با متخصصین مربوطه ازنهادهای بزرگ دراین خصوص ملاقات کنم ،باافراد شگفت انگیزی که میتوانستند منشا تغییرباشند ودارای شخصیت والا هستند هم مشرب شوم.

    اگرچه این ادبیات برایم جدید بودند، اما حقایق ورای آنها اتفاقات دنیای واقعی رانشان می دادند.حقیقتی که برخی افراد با آنهاشناسایی میشوند وافرادی که درباره آنها بحث کردند وکارنمودند، واژه ها وحقایق واقعی تری را بوجودآوردند.اما ورای خاطرم ،من شناختم تا به قابلیت های کسب وکارها واخلاقیات وتوسعه اجتماعی اعتقاد پیدا کنم ، ولو اینکه عده ای آن راساده لوحانه وتخیلی فرض کنند.

    یکی ازبزرگترین موانع پیش روبرای تعداد از افراد که وارد این حوزه میشوند موضوع شک وتردید می باشد.براساس حوادث منفی یا تجارب ،برخی ازافراد برای آن سود ،بهره کشی وفساد ورشوه خواری راتشخیص می دهند.برای تعدادی ازافراد غیر قابل تحمل است تا سود و ایجادارزش اجتماعی رابرای تهیه اشتغال وکمک به رشد اقتصادی ترکیب نمایند.

    کلیشه دیگری که به جنبش کارآفرین اجتماعی صدمه می زند،پروژه هایی هستند با هدف اجتماعی مرتبط با نهادهای مردم محور وغیرانتفاعی، وجود پول این جنبش رابا بحران زیادی مواجه ساخته وآن رابا کمبود پیشتیبانی زیاد مواجه می نماید. همه این ها میتواند برای آنانی که تصمیم به تعقیب یک ماموریت اجتماعی ازطریق کاربردچیزی که آنها ازآن بعنوان ابزاری موثریادمی کنند ناعادلانه باشد: کسب وکارها ورویکردهای اقتصادی.

    کارآفرینان اجتماعی فقط بخاطر شناسایی نیازها شادنیستند،آنهادرپی تغییراجتماعی وسیستم های مرتبط با وضعیت اجتماعی متفاوت ازچیزی که بعنوان ایده فرض می کنند هستند.کارآفرینان اجتماعی معماران اجتماعی جدیدهستند که رسم میکنند ومی آزمایند نقشه هایی رابرای ساختن دنیا.

    بطور مطمئن چیزهای زیادی برای تغییر وکارهایی برای انجام وجوددارد.درباره نیازهای دنیا مردم تشویق میشوندتا راه حلهایی رابرای مشکلات بوسیله بهترین منابع وابزارهادراین حوزه ها پیداکنند. اگرچه من اشاره کردم ، تردیدها وبحرانها یی را که کارها را برای کارآفرینی اجتماعی خیلی دشوارمی سازند،چیزی که درخودش خیلی تنها وفرآیندهای بشدت سخت رابرای کسی که تصمیم می گیرد تا یک مجموعه مخاطره پذیررابرای تغییرباورهاایجادکند. کارآفرین باتعدادی ازچالشها روبرو میشود ویکی ازمهمترین چالشها همان دسترسی به انواع مختلف حمایتها ست ونه تنها سرمایه.

    ما همچنین قبلا ملاحظه نموده ایم که واژه کارآفرینی اجتماعی جدید است .ما میتوانیم مثالهایی راازسراسر تاریخ دراین خصوص بیابیم مانند رابرت اون بنیانگذارجنبش تعاونی یا وینوبا بنیانگذارجنبش بخشش زمین درهندوستان که سبب شد بیش از۷۰۰۰۰۰۰جریب زمین به هندوی های بدون زمین برسد.

    همچنین مامیتوانیم ببینیم که آن تمرکز دارد برتصویرکارآفرین اجتماعی بعنوان کسی که او عامل شروع یک کسب وکار جدیداجتماعی بوده وتغییری را تعقیب می نماید که به آن اعتقاددارد . درمقابل برای برخی ازنهادهای مردم محور وغیرانتفاعی ،تصویر کارآفرین اغلب بصورت یک پروژه است وآنچنانکه ما خواهیم دید برخی ازموسسات روی تصویرش بمنظورایجادتغییر وافزایش تاثیراجتماعی تمرکزمی کنند.

    یکی ازکارآفرینان اجتماعی معاصر ومطرح محمدیونس است که جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۶ راازآن خود کرد، او بانک گرامین را که یک سازمان مالی کوچک است ووبانک توسعه جامعه رادربنگلادش تاسیس نمود که وام های کوچک به فقرابرای ایجادکسب وکارهای کوچکی که میتوانست اوضاع آنهارا متحول سازد اختصاص دهد.

    درکاتالونیا اغلب مردم صدای کریستوبال کولون بنیانگذاز لافاجندا را شنیدند او افراد بیمار ودرگیر مسایل روحی رااستخدام ومحصولات لبنی تولید می نمود این محصولات برند مطرحی درمنطقه خود شدند که درتحقق اهداف اجتماعی موفق گردید.او به انسجام این افراد که از جاهای مختلف بودند کمک نمود واینک آنها زندگی بهتری راتجربه می نمایند وآنان احساس احترام وارزش می نمایند.آنها هرگز کلمه معلول وازکار افتاده رابکارنمی برند.

    ● اندازه گیری وسنجش تاثیر

    یک شاخص پیچیدگی های زیادکه یک کارآفرین اجتماعی درمواجهه با کارآفرین سنتی بکار می گیرند این است که کارآفرینان اجتماعی هم تاثیرشان رابرموضوعات اجتماعی وهمچنین پایداری مالی شان می سنجند درحالی که کارآفرینان تجاری فقط سود وبرگشت سرمایه شان رامعیار موفقیت خود می دانند.

    تعدادزیادی کار وابزار برای سنجش تاثیرات کارآفرینان کسب وکار وجود دارد اما امروزه ،سنجش تاثیر اجتماعی بطور رسمی ووسیع دشواراست.اخیرا واژه برگشت اجتماعی سرمایه(SROI) بمنظور ایجادرویکردی برای شرح تاثیر اجتماعی ومالی بنگاههای نوآورتوسعه یافته است.درحالیکه واژه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) درمدیریت مالی نرخ تنها رابیان می کند ، تجزیه وتحلیل برگشت اجتماعی سرمایه روشی برای گزارش خلق ارزش مبتنی برادارک سهامداران وتلاش برای کاربرد ارزشهای پولی شاخص ها است.بطور آشکار هرگاه آن بکارگرفته میشود آن بایستی همراه شودبا توضیحی درباره نحوه ای که آن محاسبه گردیده است.

    یک مثال درباره نحوه بازگشت اجتماعی سرمایه باکمک گذاشتن شماره هایی برای شناسایی تاثیراجتماعی بوسیله یک شبکه پیشگام درمرکز نوآوری کارآفرینی اجتماعی معروف به هوب (HUB) که حالا در۴ قاره وبالغ بر۳۰ شهرحضوردارد میباشد.

    ▪ ۱۳.۲ میلیون دقیقه وقت عضویت

    ▪ ۵۰۶۲۵ فنجان چای

    ▪ ۳۲۵۰۰۰ ایمیل فرستاده شده ازهوب

    ▪ ۱۰۱۲۰ جلسه

    ▪ ۸۳۰۰ ملاقات کننده

    ▪ ۴۵۰ عضو

    ▪ ۱۳۵۰ پروژه حمایت شده

    ▪ ۲۵۵ ایمیل ازسوی مردم که درخواست شروع فعالیت ازهوب درکشورشان داشتند

    ▪ ۶۵٪بازیافت ضایعات

    ▪ ۵۴ تن ضایعات استفاده شده برای ایجادگرما

    ▪ ۷۵٪گازکربنیک برای استفاده سوخت ارگانیک

    ▪ ۹۵٪اعضا می گویند که هوب تاثیر معناداری برخوشبختی آنان داشته است

    ▪ ۷۱٪اعضا باهمدیگرروی پروژه هاهمکاری نموده اند

    ▪ ۴۴۲۱۲۱ یورو عایدی ازاعضا

    ● چرا سنجش مهم است؟

    "آنچه اندازه گرفته شود مدیریت می شود " پیتردراکر

    بنا بر آنچه دراین مقاله تحت عنوان حمایت نهادی برای کارآفرینی اجتماعی بحث شد،سنجش درمورد کارآفرینی اجتماعی بمنظور دستیابی به منابع بهتر وبیشتر دشوار می باشد مخصوصا درحوزه مساعدتها وکمک ها ازطریق اثبات تاثیر واقعی که آنها ایجاد می کنند بدون لحاظ کردن سود ،این موضوع دشوارتر خواهد بود.ازسوی دیگر سرمایه گذاران وبنیان گذاران اجتماعی می خواهند تا بخشش ها وسرمایه های شان که نتایج مطلوبی رابه بار می آورد شناسایی شود.

    واقعیت آن است که تعدادی از موسساتی که از کارآفرینی اجتماعی حمایت می کنند ، ومخصوصا آنهایی که سرمایه شان راتامین می کنند نتایج را بطور شبانه روزی انتظار کشیده وآرزو می نمایند،چیزی که بغرنج می باشد آنچنانکه که ما متذکر شدیم،کارآفرینان تغییررا جستجو می نمایند

    چنانکه ما درسراسر مقاله متذکر میشویم،افزایش سود هرگز هدف مطلوب شان نیست ، اما سنجش اجتماعی چیزپیچیده است وابزارهای لازم وموثر هنوز برای انجام آن توسعه نیافته اند.

    ۳) نهادهای وابسته به کارآفرینی اجتماعی:

    کارآفرینان اجتماعی با فرآیندهای پیچیده ای روبرو هستند،به همین خاطر آنان نیاز به حمایت دارند.درهمین حال یکی از بزرگترین چالش شان بدست آوردن ونگهداشتن این حمایت هاست .بعقیده پاملا هارتیگان وجیلو بیلیموریا "نه دولتها ،کسب وکارها ،نهادهای دوجانبه وچندجانبه ،موسسات ،فلاسفه ودانشگاهیان ونه بخش مدنی هنوز بااین حوزه نوظهور خونگرفتند."

    این به این معنی نیست که آنها هیچ حمایتی نشدند.امروزه درحقیقت سازمانهای غیرانتفاعی وغیردولتی ،موسسات ،دولتها واشخاص کمک می کنند به ارتقا ،سرمایه ومشاوره کارآفرینان اجتماعی اطراف این سیاره. تعداد زیادی از دانشکده ها ودانشگاهها به آموزش ویادگیری آنها همت گماردند.اینها علایم مثبتی است که اثبات کننده این حقیقت است که جنبش کارآفرینانه اجتماعی مورد پذیرش واقع شده ودراقصی نقاط عالم گسترش یافته است.

    کارآفرینان اجتماعی واقعا چه نوع حمایتی رالازم دارند؟این موضوع به دو عامل اصلی بستگی دارد:

    ۱) مرحله ای از پروژه ای که کارآفرین آن راانجام می دهد.

    براساس مطالعات و مصاحبه های انجام شده زمان مناسب اساسی برای خلاصه فرآیندهای پروژه کارآفرین ایجاد گردید.نوآوریهای کارآفرینی اجتماعی ،ماننداغلب کسب وکارها، سه مرحله اصلی دارند:مرحله نخست اساسا شامل تلاش برای ایجادپروژه کاری وجستجوی منابع است.

    یکی ازآنها باموفقیت اثبات نموده است که آنها به مرحله ای می رسند که پروژه شان تصحیح نموده وبهبود ببخشندتا فرصت هایی را بتوانندپیداکنند.دراین مرحله آنها به مقادیر زیادتری ازحمایت های مستقیم نیازمندند.بعد ازاین مرحله ،مرحله بعدی همان جایی است که پروژه حرکت راشروع نموده ودراین زمان هدف پایداری وثبات آن درطول زمان می باشد، ممکن است تکرارداشته باشد ویاگسترش پیداکند.

    ۲) سطح توسعه کشوری که پروژه درآنجا شروع می شود.

    برخی ازمطالعات ،بالاخص گزارش های سالانه دیده بان جهانی کارآفرینی بوضوح بر اهمیت زمینه درمطالعه کارآفرینی تاکیددارند( برای مثال نحوه درک کارآفرینان از فرصتها ،حمایت ملی ،آموزش و...).

    دیده بان جهانی کارآفرینی درحقیقت آنچه را که آنها وضعیتهای چارچوب کارآفرینانه می نامندرا ثابت می نماید،یعنی همان چیزی که جزو شاخص های بالقوه یک کشوربرای پرورش کارآفرینی همچون سیاست های ملی دررابطه با کارآفرینی ،سرمایه کارآفرینانه وتمایل برای آموزش ویادگیری کارآفرینان می باشد. نمودارزیر که ازگزارش سال ۲۰۰۸ GEMاستخراج شده ،تصویرروشنی راازوضعیت چارچوب کار آفرینانه مرتبط به فعالیتهای کارآفرینانه رادریک کشورهم ازبعدزمینه وابسته به نگرش کارآفرین وهم ازلحاظ ادراکات شان نشان می دهد.

    براساس طبقه بندی انجام شده ازکشورها ازلحاظ رقابت جهانی درگزارش مربوط به دوره ۲۰۰۸ – ۲۰۰۹(پورتر وشواب ۲۰۰۸)، کشورها به سه زیرطبقه دررابطه با سطح توسعه اقتصادی شان تقسیم می شوند.

    - براساس عامل محرکها ومشوقهای اقتصادی مثل آنگولا وهند

    - براساس محرک کارایی اقتصادی مانندروسیه ،برزیل یا آرژانتین

    - براساس نوآوریهای اقتصادی مانند اغلب کشورهای اروپایی وآمریکا

    بسته به زیر مجموعه ای که کشوری درآن قراردارد،کارآفرین برای کسب منابع،چالشها وفرصتها درآن جامعه ،همدستان بالقوه باهم فرق دارند.نیازهای اجتماعی درخصوص تغییر درمیان گروههای سه گانه فوق خیلی باهم فرق دارند.

    ازسوی دیگر زمانی که درسال ۲۰۰۱ بنیادشوآب فعالیت هایش راشروع نمودآنها از صدها کارآفرین اجتماعی مصاحبه بعمل آوردندکه نتایج زیر رادرپی داشت:آنها سه نوع نیاز را عنوان نمودند:مشروعیت کاری را که انجام می دهند،اعتباربرای مدلهایی که آنهاباموفقیت ایجادنمودند ودسترسی به شبکه فرصتها با رهبرانی از بخشهای دیگر(هارتیگان ۲۰۰۵).

    بمنظور نشان دادن تفاوت موسسات وتاثیر ونقش آنان مجموعه ای از اطلاعات اساسی درارتباط با کارآفرینی اجتماعی ارائه میشود.

    ▪ تنظیم پایگاه داده :

    همگان واقفیم که چگونه اطلاعات بیشتری را از طریق اینترنت میتوان بدست آورد.باهدف سلامت ومفیدبودن اطلاعات من موسساتی را مطالعه نمودم که مستقیما باکارآفرینی اجتماعی سروکارداشتند.

    بخش های اصلی که بایستی شرط توسعه کارآفرینی اجتماعی باشد به شرح زیر است:

    ۱) کسب وکارهای دیگر:آنها از مزایای اصلی مشارکت درنوآوریهای کارآفرینی اجتماعی آگاه میشوند،بعنوان بازارهای جدید،نوآوری یا بهبود در توسعه مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت شان.

    من تصمیم نداشتم این چیزهارادرپایگاه داده های خود به حساب آورم زیرا آنها نقش مختلفی رابازی نموده ودشوار خواهدبود تا نماینده یک نمونه انتخاب شوند.برخی اوقات این شرکتها موسساتی را بعنوان واسطه برای حمایت از کارآفرینی اجتماعی به روشهای متفاوت انتخاب می نمایند.

    ۲) بخش عمومی: درکل ،دولتها هنوز به کارآفرینی اجتماعی بعنوان جنبشی که توسعه ونوآوری اجتماعی را می پرورانند توجه ننمودند.این شناسایی بایستی اساسا ازراه مشوق های قانونی ومالیاتی اتفاق بیفتد.

    من همچنین از قبل نقشهای مهم بخش عمومی را برای کارآفرینی اجتماعی متذکر شدم. من نخواستم نوآوری های بخش عمومی رادرون پایگاه داده هایم بیاورم ،زیرا به اعتقاد من مطالعه چارچوب حمایت دولتی پیچیده است.من خواستم تا این حوزه را بطور جدی مطالعه نمایم،آن موضوع جالبی برای مطالعه است مخصوصا که برخی ازشاخص ها نظیرشاخص آسانی انجام یک کسب وکار،که بوسیله بانک جهانی بعنوان شاخص ساده بودن قوانین برای کسب وکار وحق مالکیت درسراسر جهان قلمدادمیشود رابیان می کند.

    از سوی دیگر بایستی گفته شودکه هزاران موسسه کوچکتر ی وجوددارندکه به خاطرآنکه به انترنت دسترسی نداشتند از نظر من دورماندند.همچنین برای برخی از گروهها،تعدادزیادی موسسه دورمانده اندهمانند دیگرموسسات موجودی که بایستی دردسترس باشند.باهدف مطالعه بهترنمونه موسسات ،من آنهاراتقسیم بندی نمودم.

    ▪ رده بندی :

    هدف اصلی ازایجاد پایگاه دادهها این بودتا بینش خوبی ازدنیای موسسات مربوط به کارآفرینی اجتماعی پیدانموده وروابط شان را بمنظورتقسم بندی شان درگروههایی که نماینده این پیوندها بوده وشرح دهددلایل سازمانها رابرای بودن تجزیه وتحلیل نماییم.

    ترسی که وجودداشت وباید درمورد نمونه های اصلی به آن توجه میشد بین دوگروهی بود که بایددرون هم می افتادند.هنگامی که چنین قضیه ای بوجودآمدمن سعی کردم تاهدف اصلی شان راببینم وآن راباتوجه به رده اش تعریف نمایم.رده هایی که من تقسیم بندی کردم موسسات را درون آن، درپایگاه داده زیرقابل مشاهده است.

    ▪ آموزش:

    پیتردراکر گفته بود که هیچ چیزی به اندازه ساختن یک دانشگاه جدید کارآفرینانه نیست.این حقیقت وجوددارد که آموزش منبع بسیاری ازپیشرفتهاونوآوری هاست وفقدان آموزش بطورمستقیم یاغیرمستقیم علت اغلب مشکلات گذشته وحال حاضر می باشد.بهبود آموزش فی نفسه هم یک نوع سرمایه گذاری وهم یک راه حل است.

    ▪ ارتقا وترفیع :

    موسساتی که درون طبقه حاضرقرارگرفتند ویژگی های مختلفی دارندکه به آنهاکمک می نمایدتا آگاهی شان راازکارآفرینی اجتماعی افزایش دهد.کارشان شامل تماس جامعه باایده کارآفرینی اجتماعی می باشد.این نوع موسسات بطورواقعی به تردیدها ی که مادرآغاز توجه داریم خاتمه می بخشند وآن رابرای کارآفرینان اجتماعی برای انجام کارشان آسانتر می سازند وآن رابه جامعه پل می زنند.

    ▪ تامین منابع مالی:

    اغلب کارآفرینان (نه فقط کارآفرینان اجتماعی) به دسترسی سرمایه بعنوان یکی ازمهمترین چالشها توجه دارند.کارآفرینان اجتماعی به سرمایه گذارانی نیازدارند که ارزش ایده های جدیدرا می خواهند.موسسات حامی کارآفرینی اجتماعی علاقه ویژه ای هم به بیشترین بازگشت سرمایه داشته وهم به سرمایه گذاری درپروژه هایی که درآینده درجامعه تاثیرگذارباشددارند.طبقه بندی تامین کنندگان شامل موسساتی است که برتدارک منابع اقتصادی ضروری برای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی تمرکز می نمایند.برخی موارد این موسسات خودشان سرمایه رامدیریت کرده وبرخی مواقع دیگرآنها بعنوان واسطه کارمی کنند.

    ▪ تربیت وپرورش :

    موسساتی که رویکرد مربی گری رابرای کارآفرینی اجتماعی تعقیب می کنند، آنهایی هستند که با پروژهها درگیر میشوند ورشدشان راازلحظه ایده تاموفقیت شان فراهم می سازند.

    ▪ شبکه سازی :

    این طبقه به سازمان هایی پاسخ می دهدکه درپروژه هادرگیرنمی شوندولی قادرند چارچوبی ای را درهرعاملی که قادرباشدمنابع محلی رابرای آنها تامین کند ایجادنماید.بعضی وقتها آن بصورت بازار ،جائیکه پروژه ها وسرمایه گذاران میتوانندنیازها واهداف خودراباهم هماهنگ سازنددرمی آید.

    شبکه سازی برای کارآفرینان اجتماعی حیاتی است زیرا آنها می توانند بهترین نوع حمایت رااز کارآفرینان اجتماعی دیگری که همان هدف راداشته ومیتوانند به آنها کمک کنند بدست آورند.

    ▪ خدمات :

    همانگونه که قبلا یادآوری گردید، من قصد نداشتم تا درابتدا این طبقه بندی رابحساب آورم.دلیل اینکه من درباره این طبقه بندی موسسات شک کردم این بود که این موسسات خدمات حرفه ای رابرای شروع پیشنهادمی کردند.بعداز تحقیقات من فهمیدم که آنها تنها درانواع کسب وکارهانیستند.آنها درکل به یک رویکردجدید برای توجه به تاثیر شان نیازدارند.کسب وکارهای اجتماعی بعنوان روشی برای انجام کسب وکار وایجاد تغییراجتماعی وبرای نتایج متنوع انجام می دهند.

    ▪ مطالعه موردی:

    آشوکا یکی ازسازمانهای غیرانتفاعی حامی کارآفرینی اجتماعی است.این سازمان درسال ۱۹۸۰ توسط بیل درایتون تحت این باور که کارآفرینان اجتماعی می توانند سریعترنیازهای اجتماعی را از طریق ایجاد راه حلهای نوآورانه برطرف نموده ،تحویل دهند نتایج فوق العاده را وزندگی میلیونها نفررابهبود بخشند ایجادشد. بعبارت دیگر برای شناسایی وحمایت ازکارآفرینان اجتماعی ازطریق رویکردسرمایه گذاری مخاطره پذیراجتماعی تشکیل شد.آشوکا بوسیله افراد ونها ها وکسب وکارهای کارآفرینانه ای ازسراسر دنیا تامین سرمایه میشود.آشوکا امروزه در۶۳ کشورحضورداشته وبیش از۲۰۰۰ کارآفرین اجتماعی راتحت حمایت دارد.سازمان به قدرت کارآفرینان اجتماعی باوردارد.آنها پروژه هایی راانتخاب می کنند که نوآورانه باشد وکارآفرینانی را حمایت می نمایند که موفق باشند،موسسه درسراسر دنیا به دنبال کارآفرینانی است که کارآفرینی اجتماعی راپیشه سازند وپیرو آشوکاباشند وبرای زندگی انها برای حدود سه سال مواجب تعیین می کند،برای آنها این امکان رافراهم می سازدتابطور تمام وقت موسسه شان راتاسیس نموده وایده شان را گسترش دهند.موسسه همچنین برای آنها شبکه حمایت جهانی راازکارآفرینان دیگر بویژه درکشورخودشان فراهم می کند.(آنها راباکارآفرینان آشنا می کند).آشوکا یک شبکه قدرتمند رابرای پیروانش ایجادنمود به گونه ای که افراد وسازمانها بتوانند باهم کارکنند.

    شاتل کسب وکار یو پی اف درسال ۲۰۰۶ دردانشگاه پمپیوفابرا باهدف حمایت از کسب وکارهای دانش آفرین یاتکنولوژی محور آغاز بکارکرد.طی فعالیت دوساله، آنها به اجرای یک سیستم حامی فعالیتهای کارآفرینانه بوسیله تحریک کارآفرینی دربین معلمان ،کارکنان، دانشجویان وفارغ اتحصیلان آموزشگاهی کمک کردند، سعی کردند تا فرصتهای جدید کسب وکاررا درزمینه دانش ایجادشده دردانشگاهها معرفی نموده وبه کارآفرینان ازطریق فرآیندایجاد شرکت کمک نمایند.تیم یو پی اف با آنها یی که درزمینه نوآوریهای فناورانه دست اندرکارند ملاقات می نماید.آنها اخیرا ۴کسب وکار خودمختاردراین زمینه دارند.آنها برای مربی گری وحمایت کارآفرینانی – کارآفرینان اجتماعی - که ازدانشگاه می آیند آمادگی دارند. اما هم به خاطرآنکه جدیدتر هستند وزیاد ارتقا نیافتند وهم متقاضی زیادی بین دانشجویان ندارند

    کارجاری که شاتل می خواهدتوسعه دهد میتواند تقسیم شود به:

    ▪ ارتقا یا ترفیع: هم برای ایده کارآفرینی وهم درباره منابع وابزارها بمنظور ایجادیک شرکت بین جامعه دانشگاهی ، آنها برای این منظور دوهفته نامه ای رابرای تدارک اطلاعات تحت عنوان بی اس اینفوانتشاردادند.

    ▪ حمایت کارآفرینان: ازطریق کمک شان به ایده هایشان ، مربی گری شان برای تهیه برنامه کسب وکارشان ، کمک برای بدست آوردن منابع درست ،مشاوره درباره مالکیت فکری ودیگرموضوعات قانونی.

    ▪ تعقیب ،پیگیری وارتقای مجموعه بنگاهها

    نویسنده :آلیسیا گاتیوس رودریگویز – دانشگاه پمپیو فابرامی ۲۰۰۹
    مترجم :سید نبی اله حسینی – مدرس کارآفرینی
    خانه کارآفرینان ایران ( www.karafariny.com )