تاريخ : یک شنبه 27 تیر 1395  | 8:25 PM | نويسنده : وحید مهدوی

گلاب

 

در شب نشینی ات

گاهی برای من

چایی بریز و بعد

با یک نفس ، مرا

یادی دوباره کن

 

دستم نمی رسد

تنها اگر شدی

با گوشواره ات

از بین آسمان

من را اشاره کن

...

 

این روز های سرد

بی عشق میوزند

لرزم گرفته است

با یک بغل مرا

همخواب خانه کن

 

 

 

 

بعد از نبودنم

چایت که تلخ شد

شعرم که زخم زد

رنجی اگر رسید

من را بهانه کن

 

بی شک نمیشود

سنگینی تو را

غمگینی مرا

این روح خسته را

پایانِ نامه کرد

 

تنها ترین من

روز تولدم

تنهایی مرا

با شیشه ای گلاب

سویم روانه کن

 

دانلود دکلمه شعر با صدای خودم

http://s7.picofile.com/file/8260112726/deklame_zakhm_.mp3.html


نظرات 0