گویش بختیاری یا گویش لری بختیاری، گویش مردم بختیاری است. گویش بختیاری از جمله گویشهای جنوب غربی ایران و یکی از شاخههای گویش لری به شمار میرود.
این گویش تفاوتهای اندکی با سایر شاخههای گویش لری از جمله لری خرمآبادی و لری بویراحمدی دارد.
گویش بختیاری به طور کلی به چهار دسته تقسیم میشود:
- گویش بخش خاوری که تحت تأثیر لری کهگیلویهاست.
- گویش منطقه جنوبی که تحت تأثیر گویش طایفهٔ بهمئی بودهاست.
- گویش منطقه چهارلنگ
- گویش بخش میانی
محتویات
- ۱ گویشهای لُری بختیاری
- ۲ حروف ویژه در گویش لری بختیاری
- ۳ درباره گویش بختیاری
- ۴ برخی کلمهها در گویش لری بختیاری
- ۵ ضمایر
- ۶ زمان افعال
- ۷ شباهتهای گویش بختیاری
گویشهای لُری بختیاری
گویش بختیاری مانند دیگر گویشهای ایرانی جنوب غربی لهجههای متعددی دارد که به طور کلی از نظر جغرافیایی میتوان آن را به چهار نوع گویش تقسیم نمود:
- اول
منطقهٔ شرقی که قسمتی از دنبالهٔ رودخانهٔ کارون ، شهرهای شمالی و شمال شرقی خوزستان را شامل میشود و همسایهٔ کهگیلویه و بویراحمد نیز است. برای مثال تمام بختیاریها به «شما» میگویند «ایسا» (isa) اما در این منطقه «ایشا» (ishA) میگویند.
- دوم
- منطقهٔ جنوبی که از میداوود و رود زرد تا رامهرمز و هفتکل است.
- سوم
- منطقه چهار لنگ که از فریدن و فریدونشهر تا دورود را شامل میشود. اگرچه در این منطقه تأثیر پذیری صورت نگرفتهاست، اما در بعضی واژهها از دیرباز این تفاوت وجود داشتهاست. مثلاً به عمو میگویند تتا در حالی که در مناطق دیگر به عمو میگویند تاته. همچنین در گویش اصلی بختیاری ضمایر ملکی متصل به کلمه سوم شخص مفرد به جای “ش”، “س” تلفظ میشود ولی در طوایف چهارلنگ از “ش” استفاده میشود.
- چهارم
- بختیاری میانی که شامل کلیهٔ طوایف هفت لنگ میشود. این محدوده از الیگودرز شروع و تا مناطق جنوبی ادامه دارد و قسمتی هم از چهار لنگ کیان ارثی را دربر میگیرد. میتوان گفت این گویش اصلی ترین گویش بختیاری است.
نظرات (0) نويسنده : سامان زکی پور - ساعت 1:19 PM - روز سه شنبه 14 اردیبهشت 1395 |
بررسي تحليلي ساختار قدرت سياسي، اجتماعي در ايل بختياري از قاجاريه تا انقلاب اسلامي
چكيده ايل بختياري يكي از ايلات مهم و مقتدر جنوب ايران بوده است كه در طول تاريخ خود، فراز و فرود بسياري داشته و نقش به سزايي در تاريخ ايران و تحولات اين كشور ايفا نموده است . ساختار اجتماعي سياسي بختياري ها از الگوي خاصي پيروي نموده است و در طول تاريخِ دچار تغيير گرديده است ، قدرت در بختياري برخلاف جوامع عشايري ديگر از سطوح ولايه هاي مختلفي تشكيل شده بود.ساختار تيره اي بختياري را، كه از كوچكترين جزء يعني خانواده يا بهون(سياه چادر) تا بزرگترين آن يعني شاخه (لنگ) را دربر مي گرفت خود به خود باعث تفرق و پراكندگي قدرت مي گرديد به هنگامي كه همه اين اجزاء با يكديگرمتحد و يكپارچه مي شدند تشكيل ايل یا اتحاديه ايلي را مي دادند .اگرچه در گذشته خوانين در رأس ساختار سياسي و كلانتران ، كدخدايان و ريش سفيدان به ترتيب بعد از آن ها قرار داشتند، اما با قدرت گرفتن دولت مركزي و گسترش پاسگاه هاي نظامي به تدريج از قدرت خوانين كاسته شد و ساختار سياسي بختياري ها دچار تغيير گرديد، به طوري كه امروز خوانين در ساختار قدرت بختياري ها جايگاهي ندارند
اينكه ساختار قدرت سياسي و اجتماعي در گذشته جامعه بختياري چگونه بوده ودر طول زمان چه تغييراتي داشته است و عوامل اين تغييرات چه بوده اند؟ مسأله اي است كه در اين مقاله مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته است .و هدف از اين پژوهش« بررسي تحلیلی ساختار قدرت در ايل بختياري» از قاجاريه تا انقلاب اسلامي است، اين مقاله با روشي توصيفي و تحليلي بر پايه منابع كتابخانه اي درصدد پاسخ گويي به اين مسأله است و پس از ارزيابي داده هاي تاريخي و تجزيه و تحليل آنان به سازماندهي و استنتاج از آن پرداخته است.
مقدمه بختیاری ها بزرگترین ایل ایران هستند که در محدوده ی جغرافیایی شامل شمال و شرق استان خوزستان،قستمی از استان های لرستان،چهارمحال وبختیاری و اصفهان سکونت دارند.اگرچه حاکمیت خوانین، وابستگی شدید به روسای قبایل ، زندگی کوچ نشینی وابسته به چراگاه و مراتع ، اقتصاد معیشتی و دامپروری، وحدت قبیله ای و عصبیت قومی و نظام خویشاوندی پدر تباری و مرد سالاری و همبستگی های سببی و نسبی از مشترکات ایلات ایران می باشد ، اما ایل بختیاری از لحاظ شکل ساختار سیاسی و سارمان اجتماعی وجوه تمایزی با ایلات دیگر دارد.
آشنایی با ساختار اجتماعی وتشکیلات درونی جامعه بختیاری در گذشته و امروز می تواند کمک شایانی به شناخت دقیق این گروه از مردم ایران نماید اگر چه سئوال اصلی مورد نظر در مقاله این است که: «ساختار قدرت سیاسی اجتماعی ایل بختیاری از عصر قاجار تا انقلاب اسلامی چگونه بوده است ؟» اما در همین زمینه به سئوالات فرعی دیگری نیز پرداخته شده است که این سئوالات عبارتند از :
- ساختار قدرت سیاسی و سازمان اجتماعی بختیاری ها در گذشته وامروز چگونه بوده است؟
- طبقات قدرتمند که در رأس هرم قدرت بختیاری قرار داشتند کدامند وچه تغییراتی در وضعیت آن ها بوجود آمده است ؟
فرضیه ها- ساختار قدرت سیاسی اجتماعی در ایل بختیاری از قاجاریه تا انقلاب اسلامی دچار دگرگونی شد. خوانین جایگاه خود را از دست دادند ،شیوه زندگی مردم، سنت ها و رسوم اجتماعی و نظام معیشتی آنان دچار تغییر شد .
- به نظر می رسد عواملی مانند کاهش قدرت خوانین و از دست دادن جایگاه سیاسی و اجتماعی آنان، گذار از زندگی کوچ نشینی به یکجانشینی ،سیاست اسکان عشایر پهلوی اول و کاهش اتکاء بختیاری ها به اقتصاد معیشتی و دامپروری در تغییرات ساختار سیاسی و سازمان اجتماعی آنان تأثیر داشته است.
ساختار هرم قدرت سیاسی اجتماعی بختیاری ها نسبت به گذشته دگرگون گشت و از میزان قدرت طبقات بالای هرم قدرت مانند خوانین، کلانتران کاسته شده است.
درزمینه پیشینه تحقیق یا قلمرو موضوعی نزدیک به آن اگرچه در برخی منابع تاریخی نظیر تاریخ بختیاری نوشته سردار اسعد بختیاری، یادداشت ها و خاطرات سردار ظفر بختیاری مطالبی نگاشته شده است،لیکن تاکنون در تحقیقات جدید در حد تتبع، به طور مستقل پژوهشی منسجم، مبتنی بر «بررسی ساختار قدرت در ایل بختیاری »انجام نشده است ،هرچند باید از اقدام سکندرامان اللهی بهاروند یادکرد که در اثر خود« قوم لر» به بیان مطالب مختصری درباره ی این موضوع پرداخته است همچنین باید از محققانی هم چون جواد صفی نژاد در کتاب لرهای ایران ،غفارپوربختیار درکتاب جامعه بختیاری و تحولات
ایران اشاره نمود که درآثار خود به صورت گذرا و محدود در این زمینه مطالبی را بیان کرده اند.
مقاله حاضر را می توان پژوهشی مستقل و تحلیلی درباره ی این موضوع «ساختار قدرت سیاسی و اجتماعی در ایل بختیاری» محسوب کرد. دراین پژوهش چگونگی شکل گیری ساختار اجتماعی بختیاری ها ، سازمان اجتماعی و هرم قدرت آنان و ساختار سیاسی جامعه بختیاری و طبقات صاحب قدرت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و با هدف تبیین و تحلیل ساختار قدرت اجتماعی و سیاسی بختیاری ها سازمان یافته است.
نظرات (0) نويسنده : سامان زکی پور - ساعت 12:18 PM - روز سه شنبه 24 فروردین 1395 |
قوم بختیاری یکی از اقوام سرافراز و غیور کشورمان است و در طول تاریخ دلیری و شایستگی زنان و مردان آن همواره نمایان بوده است، بختیاری ریشه در تار و پود تاریخ این سرزمین دارد و شایسته است تا با مروری بر تاریخ و منابع موجود در این حوزه به جایگاه و شأن این قوم بیش از پیش واقف شد، چرا که بیاطلاعی از تاریخ سراسر درخشان و پرحماسه این قوم باعث میشود آگاهانه یا ناآگاهانه غفلتی در این رابطه شکل بگیرد و احساسات مردم یکی از اقوام اصیل و افتخارآفرین این مرزو بوم را جریحهدار کرد.
بهتر است در این مجمل برخی از حماسهآفرینیهای قوم بختیاری را به عدهای که از تاریخ این قوم بیاطلاع هستند یادآوری کرد.
آیا فراموش کردهاید که هردوت درباره غیرنفوذ بودن زاگرس به خاطر مردم و اقلیم این سرزمین چه گفته است، آیا میدانید هسته اصلی سربازان کورش و اردشیر از زاگرسنشینان بودند؟ یا فراموش کردهاید در زمان نادرشاه سربازان و سدشکنها و فاتحان قندهار از بختیاریها بودند؟ یا ابوالفتح خان و ایل بختیاری در روی کار آمدن و تثبیت زندیه چه سهمی داشته است؟ نقش بختیاریها را در بیرون کردن محمود افغان از اصفهان فراموش کردهاید؟
اما در این یادآوری چرا به عقب برگردیم، به انقلاب مشروطیت که به عنوان یکی از مهمترین خیزشهای مهم قرن اخیر شناخته میشود اشاره میکنم؛ نکند دلاوری سردار اسعد و سربازان او، همانهایی که در کنار بزرگانی چون باقر خان و ستارخان با زورگویی داخلی و استبداد بیگانگان برای پایندگی و بالندگی ایران به پا خواستند را فراموش کردهاید؟
همان سرداری که به شرافتش سوگند خورد که نه او و نه هیچ بختیاری دیگر، طرحی برای تصاحب تاج و تخت ایـران ندارند و قوای مسلح حاضر، صرفا پاسدار استقرار رژیم مشروطیت هستند که در ادامه تاریخ خود گواه بر سلامت افکار و روح و نیت آنها بود.
برهمین اساس ضروری است تا با تشریح این دلاوری سردار اسعد بختیاری و همرزمانش بتوان بخشی از تاریخ پرغرور این قوم را مرور کرد.
نقش بختیاریها در نهضت مشروطه به درستی تبیین شود
رئیس بنیاد ایرانشناسی در گفتوگو با خبرنگار فارس در شهرکرد اظهار کرد: در برخی از محافل سیاسی و دانشگاهی به نقش و جایگاه قوم بختیاری در شکلگیری و پیروزی نهضت مشروطه به درستی پرداخته نشده و سعی میکنند این نقش را کمرنگ جلوه دهند.
عباس قنبری افزود: اما تاریخ به خوبی میداند که تلاشهای سردار اسعد بختیاری، سردار ظفر بختیاری و ضرغامالسلطنه بختیاری و بسیاری از فرماندهان، سربازان و نیروهای مردمی از مناطق مختلف این مرز و بوم حضور چشمگیری در این نهضت داشتند.
انگیزههای دینی مهمترین عامل ورود بختیاری در مشروطهخواهی بود
وی، وجود انگیزههای دینی و مذهبی را مهمترین عامل ورود بختیاریها به نهضت مشروطه دانست و گفت: بختیاریها قبل از اینکه عازم فتح اصفهان شوند، شمشیری ساختند که یک طرف آن نوشته شده بود "لافتی الا علی" و روی دیگر آن "لاسیف الا ذوالفقار" و با این شمشیر اصفهان را فتح کردند.
پژوهشگر فرهنگ و تاریخ بختیاری تصریح کرد: این موضوع نشان میدهد که بنیان حرکت بختیاریها، یک بنیان فکری و مذهبی بوده و تلاش آنها برای تغییر حکومت، حاکمیت فرهنگ و آرمانهای تشیع و نگاه و اندیشه علوی بوده است.
قنبری به چگونگی فتح اصفهان از سوی بختیاریها اشاره کرد و افزود: در روند فتح اصفهان، 110 فرمانده ساماندهی شدند و همانطور که مشخص است، 110 با نام حضرت علی(ع) پیوند خورده و همچنین ضرغامالسلطنه 12 نفر از برادران و فرزندان خود را با تفکر 12 امام شیعه در خط مقدم سپاه قرار میدهد.
سپاه بختیاری در فتح اصفهان شاهنامه فردوسی را از حفظ میخواند
وی، حس میهنپرستی را از دیگر انگیزههای بختیاریها در ورود به نهضت مشروطه دانست و یادآور شد: دانشور علوی در کتاب خود مینویسد زمانی که سپاه بختیاری در راه فتح اصفهان در حرکت بود، سپاهیان شاهنامه فردوسی را از حفظ میخواندند و از آن برای تقویت روحیه مبارزه با ظلم و ستم بهره میگرفتند.
استاد دانشگاه شهرکرد بیان کرد: برهمین اساس روحیه ملی، مذهبی و فرهنگ حماسی در پیدایش نهضت مشروطه نقش بسیار مهمی داشته است.
قنبری با اشاره به قیام شیرعلی مردان از دلاورمردان منطقه سفید دشت در مبارزه با رضا شاه، اظهار کرد: این قیام ادامه حرکت بختیاریها در مشروطهخواهی ملت ایران است و در واقع این نهضت الگویی برای نهضتهای ضداستعماری و ضد استبدادی مقاطع تاریخی بعد شد.
پیوند عمیق نهضت مشروطه با انقلاب اسلامی ایران
وی تصریح کرد: بسیاری از اندیشمندان و متفکران بین مشروطهخواهی به رهبری سرداران بختیاری و روحانیت شیعه و انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) پیوند معناداری برقرار میکنند و معتقدند نهضت مشروطه در انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل کامل شد.
قنبری، نهضت مشروطه را تلاش برای تثبیت و حاکمیت مردمسالاری دینی در کشور دانست و گفت: انگیزههای ورود بختیاریها در نهضت مشروطه و مصادیقی در این میان وجود دارد به خوبی این مسئله را تبیین و اثبات میکند.
رئیس بنیاد ایرانشناسی چهارمحال و بختیاری بر ضرورت تبیین نقش بختیاری در شکلگیری نهضت مشروطه تاکید کرد و افزود: ضروری است تا مراکز و نهادهای فرهنگی و دانشگاههای استان در پاسداشت نقش مردم این استان در نهضت بزرگ مشروطه گامهای موثری بردارند.
خانه مشروطیت در چهارمحال و بختیاری تأسیس شود
قنبری بر ضرورت تاسیس خانه مشروطیت در این استان تاکید و تصریح کرد: ضروری است تا برگزاری همایشها و نمایشگاههای متعدد مردم کشور و به ویژه جوانان را با این حماسهآفرینیها بیش از پیش آشنا کرد.
در این میان منابع ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﻥ ﭘﯿﺶ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎﻥ، ﺗﺎﺭﯾﺦﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮﺍﻥ ﺩﺍﺧﻠﯽ ﻭ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﺎﻭﯾﻦ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﯾﺎ ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺩﻫﻪﻫﺎﯼ ﺍﺧﯿﺮ ﻧﯿﺰ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﭼﺎﭖ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺁنها ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺎﺧﺮ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﯾﺎ ﻧﺴﺒﺘا ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ امید میرود افراد با مطالعه این منابع در تولید آثار فرهنگی خود دقت بیشتری داشته باشند.
نظرات (0) نويسنده : سامان زکی پور - ساعت 3:18 PM - روز جمعه 20 فروردین 1395 |
سرزمین ایران از آغاز دوران تاریخی به تدریج شاهد شکل گیری کهن ترین تمدن های عظیم بشری بود یکی از قدیم ترین تمدن های باستان، تمدنی بود که در کناره های رود کارون و کوهستانهای زاگرس شکل گرفت این تمدن «عیلام» نام داشت. سرزمین بختیاری در این محدوده این تمدن واقع بود از این رو از این سرزمین در منابع تاریخی با نام های آنزان/ آنشان، الیمایی و... نیز یاد شده است. البته می بایست به این نکته اشاره کرد،محدوده و قلمرو سرزمین بختیاری شامل بخش عمده ای از استانهای خوزستان، چهارمحال بختیاری، اصفهان و کهگیلویه و بویر احمد، لرستان و همچنین قسمت هایی از استانهای فارس، بوشهر، هرمزگان، کرمانشاه و ایلام و دیگر نقاط پراکنده درکشور است.
در مورد نژاد و خاستگاه قوم بختیاری نظریات متفاوتی ابراز شده است اما با یافته های باستان شناسی و پژوهش های محققان این نظر بیشتر مورد تایید قرار گرفته که قوم بختیاری از اختلاط بازماندگان اقوام ایرانی در دوره عیلامی با قوم پارس شکل گرفت. در طول قرن های بعد نیز طوایف دیگری در بختیاری ادغام شدند. از این رو بختیاری ها از جمله اصیل ترین اقوام ایرانی و آریایی به شمار می آیند. گویش بختیاری نیز مشابهت و پیوستگی فراوانی با زبان پارسی میانه دارد که در دوره ساسانیان رواج داشته است این گویش در طول قرن ها اصالت خود را از دست نداده و اختلاط و امتزاج کمتری با زبانها و گویش های دیگر داشته است. شاید اساسی ترین دلیل آن شیوه زندگی کوچ نشینی و ویژگی های جغرافیایی سرزمین بختیاری بود؛ که باعث گردید در مقابل اقوام مهاجم مقاومت نموده و فرهنگ خود را از تغییرات اساسی و نیز از گزند تحولات خارجی و دگرگونی های اساسی که سایر گویش ها و فرهنگ ها به آن دچار شده اند، مصون دارند. تشابه آداب و رسوم و نوع پوشاک بختیاری با تمدن ایران باستان نیز از دیرینگی آن حکایت دارد.
سرزمین بختیاری از هزاران سال پیش تاکنون تحولات و حوادث بی شماری را به خود دیده است اما همواره این قوم در راه حفظ وطن و کیان ایران زمین فداکاری نموده و افتخارات بسیاری را در تاریخ ایران به ثبت رسانده اند. از جمله در دوران باستان در جریان حمله ویرانگر اسکندر مقدونی به ایران تاریخ نویسان تنها از مقاومت دلیرانه قومی به فرماندهی «آریو برزن» سردار ایرانی در کوهستان بختیاری سخن گفته اند.
بعد از ورود دین اسلام به ایران، قوم بختیاری پیش از سایر اقوام ایرانی و از همان آغاز به مکتب اهل بیت(ع) و تشیع گرایش یافتد. از این رو می بینیم بختیاری تنها قوم بزرگ کشور است که تماماً شیعه هستند و سرزمین بختیاری در طول دوره های سخت تاریخی همواره پناهگاه نوادگان اهل بیت بوده و وجود امامزاده ها و زیارتگاه های فراوان و حضور سادات در جای جای سرزمین بختیاری گواه اعتقاد راسخ آنان در این باره است. به همین دلیل است که بختیاری تا قبل از دوره صفویه مهجور و مغبوض حکومت های غیر شیعه بوده و جلوه کمتری داشته و اغلب محصور در مناطق و کوهستان های دور افتاده بودند. به روایت تاریخ در جریان حمله مغول سرزمین بختیاری شاهد مقاومت این قوم بوده و به دلیل ایستادگی در برابر بیگانه و شرایط جغرافیایی خاص، مغول ها نتوانسته اند بر آنها غلبه یابند.
در دوره اتابکان (از قرن ششم تا نهم) سرزمین بختیاری تحت سیطره حکومت اتابکان بود که در محدوده لرستان و بختیاری حاکمیت پیدا کردند و بختیاری ها به «لر بزرگ» در مقابل لر کوچک (لرستان) معروف بودند. اطلاق لفظ بختیاری به این قوم ظاهراً از آغاز دوران صفویه معمول گردید و حضور آشکار آنان در صحنه کشور در این دوره نمایان شد. در دوره صفویه «تاجمیر و میرجهانگیر خان آسترکی» دو تن از روسای معروف ایل بختیاری بودند که در دربار صفوی و سپاه ایران جایگاه برجسته ای داشتند. در زمان حمله افغانها به ایران باز هم این قوم بختیاری بودند که با رشادت و دلیری، مقاومت جانانه کردند و در حالیکه دربار صفوی تسلیم شده بود سپاهی از بختیاری به سرکردگی «قاسم خان بختیاری و علی مردان خان بختیاری» با افغانها نبرد کردند و افغانها نتوانستند به این سرزمین غلبه کنند.
در دورة نادرشاه قشون بختیاری به فرماندهی «علی صالح خان» در سپاه ایران حضور داشتند و در سال 1151هجری قمری توانستند قلعه معروف قندهار را فتح نموده و موجب شکست افغانها شوند . نادرشاه سپاه بختیاری را مورد تقدیر قرار داد و در فرمان هایی علی صالح خان را به ریاست ایل بختیاری منصوب کرد. پس از دوره نادری و اختلاف جانشینان او، بختیاری ها به رهبری «ابوالفتح خان و علی مردان خان» برای در دست گرفتن قدرت در ایران تلاش هایی کردند و مدتی دربار ایران را در اصفهان در اختیار داشتند اما بعد ها به دلیل اختلاف درونی در مقابل هم تبار خود، کریم خان زند شکست خوردند. و به حاشیه رانده شدند.
هنگامی که قاجاریه در ایران حاکمیت یافتند «محمدتقی خان بختیاری» حاکم مقتدر سرزمین بختیاری شد و توانست تا حدودی همه ایلات و طوایف بختیاری را زیر چتر واحدی متحد نماید. حکام قاجار که از اقتدار روز افزون وی در هراس افتادند برای نابودی وی تلاش کردند و در نبردی ناجوانمردانه وی را دستگیر کرده و به زندان افکندند سرانجام وی در زندان درگذشت. شرح حال محمدتقی خان و جریان این نبرد در «سفرنامه لایارد» آمده است. بعد از وی در زمان فتحعلیشاه قاجار برای مدتی «الیاس خان بختیاری» ریاست ایل بختیاری را برعهده داشت (1225ـ 1245) و در جریان جنگهای ایران و روسیه سه هزار نفر از قشون بختیاری به فرماندهی حسن خان (برادرالیاس خان) به سپاه عباس میرزا پیوستند و شجاعانه در مقابل قوای روس جنگیدند حتی زمانی که قوای ایران عقب نشینی کرد، بختیاریها همچنان به جنگ ادامه دادند تا اینکه در محاصره لشگر روس ها قرار گرفته و به اسارت در آمدند و پس از امضای قرارداد صلح ایران و روسیه آزاد شدند. در این دوره رشادت های «اسدخان بهداروند» در مقابل فتحعلی شاه و بیگانگان نیز در تاریخ آمده است. در دوره ی ناصرالدین شاه قاجار، «حسینقلی خان» ایلخانی مقتدر بختیاری در تمام سرزمین بختیاری قدرت یافت و سعی کرد بختیاری ها را متحد نماید اما سرانجام با توطئه ظل السلطان حاکم قاجار در اصفهان به قتل رسید. برادران و فرزندان وی از جمله سردار اسعد در دوره های بعد به قدرت رسیدند.
اوج نقش بختیاری ها در سرنوشت ایران، مشارکت آنها در جریان انقلاب مشروطیت بود. ایل بختیاری همگام با ملت مبارز ایران به دفاع از مشروطیت برخاست و به رهبری «سردار اسعد بختیاری» و با حمایت روحانیت در اصفهان و چهارمحال بختیاری به منظور مبارزه با استبداد حکومت محمدعلی شاه عازم تهران شدند. و در سال 1288 هجری شمسی موفق به فتح تهران و سرنگونی حکومت استبداد گردیدند. پس از استقرار حکومت مشروطه نیز این بختیاری ها بودند که از مشروطیت نوپا با نثار جان خود دفاع نمودند. بختیاری ها در اوایل مشروطه به مناصب مهم کشوری دست یافتند از جمله «صمصام السلطنه بختیاری» دو دوره نخست وزیر حکومت مشروطه بود و سردار اسعد از رهبران بزرگ و مورد قبول مشروطه خواهان بود. اما پس از مدتی با بروز اختلافات و انحراف مشروطه، بختیاری ها از دخالت در امور کشور و حکومت مشروطه کنار زده شدند. با روی کار آمدن حکومت رضا شاه، وی به سرکوب قوم بختیاری پرداخت و با اعدام بسیاری از خوانین و سران بختیاری به قدرت آنان پایان داد. در دوره پهلوی اول و دوم قیام های آزادی خواهانه علیه حکومت شاهنشاهی صورت گرفت که مهمترین آنها قیام «علیمردان خان بختیاری» در سال 1310 بود که با خشونت و بی رحمی سرکوب و رهبر قیام زندانی و اعدام گردید.
در دوران انقلاب اسلامی نیز بختیاری ها در صحنه های مختلف انقلاب و کشور نقش آفرینی کردند بویژه در دوران دفاع مقدس بختیاری ها در لشکرهای خوزستان، اصفهان، چهارمحال بختیاری و استانهای دیگر با شجاعت و دلاوری همواره در خطوط مقدم جبهه ها پیشرو و خط شکن بوده اند. و امروزه نیز سرزمین بختیاری در مسیر شکوفایی و رشد علمی و فرهنگی و توسعه قرار دارد. البته این سرزمین به دلیل اجحاف حکومت ها در طول تاریخ و محرومیت تاریخی آن، نیاز به توجه فراوانی برای رفع مشکلات دارد
نظرات (0) نويسنده : سامان زکی پور - ساعت 11:15 AM - روز پنج شنبه 19 فروردین 1395 |