به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

نوعروسان مراقب افسردگی باشند

شاید ماه ها و یا حتی سال ها برای عروسی تان برنامه ریزی کرده باشید. بالاخره روز بزرگ از راه می رسد و بسیار فوق العاده هم برگزار می شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شاید  ماه ها و یا حتی سال ها برای عروسی تان برنامه ریزی کرده باشید. بالاخره روز بزرگ از راه می رسد و بسیار فوق العاده هم برگزار می شود. اکنون همه چیز تمام شده و فکر می کنید به خاطر ازدواج تان باید شاد باشید اما به جای آن کمی احساس افسردگی می کنید. اگر اینگونه است باید گفت شما تنها نیستید. از هر 10 زن یک نفر پس از ازدواج دچار افسردگی می شود و البته درصدی از مردان هم چنین حسی را تجربه می کنند.

افسردگی پس از ازدواج ممکن است نوعی بیماری بالینی نباشد اما در این چند  سال اخیر نوعروس و دامادهای بسیاری را به خود گرفتار کرده و تعداد زوج هایی که به مشاوره های پس از ازدواج مراجعه می کنند در حال افزایش است. در اینگونه موارد معمولا زن ها برخلاف مردها خجالت می کشند از افسردگی شان صحبت کنند و بیشتر مواقع آن را مخفی می نمایند و همین مساله روی ارتباط با همسرشان اثر منفی می گذارد. اما چه چیزی باعث می شود که این افراد پس از عروسی چنین احساسی داشته باشند؟

بنا به گفته محققان ممکن است زن و یا مرد پس از ازدواج، توقع شان از شریک زندگی یا ارتباط شان آنگونه که تصور می کرده اند برآورده نشده باشد و یا بدتر از همه روز بزرگ زندگی شان آمده و رفته است و اکنون باید با مسائل مختلف و حقایق زندگی رو به رو شوند.
شروع مسئولیت ها

تصور کنید، 12 ماه برنامه ریزی، تماس ها تلفنی، سفارش کیک، خرید، گرفتنعکس های نامزدی، سفارش گل و در نظر گرفتن تمام جزییات روز عروسی، مهمانی گرفتن با دوستان مج رد به عنوان آخرین روز مجرد بودن و سرانجام رسیدن روز عروسی. روزی که احساس می کنید میان دنیایی از زیبایی ها قرار گرفته اید. مدت ها منتظر چنین روزی بودید و آن را در رویاهای تان می دیدید، روزی که با محبوب تان در مقابل چشمان خانواده و دوستان تان ازدواج می کنید و جشن می گیرید. در آن روز شما در دل سعادت هستید و 12 ماه برنامه ریزی، شما را به زیباترین روز زندگی تان رسانده است.

صبح روز بعد از خواب بیدار می شوید و کلی ظرف در ظرفشویی می بینید، لباس های کثیف هم مانده اند. غذا باید درست کنید و تازه به این فکر می افتید که زندگی تان را با فردی دیگر تقسیم کرده اید. برای برخی از افراد این حقیقت بسیار ناگوار است. بیشتر افراد این احساس را اندکی تجربه می کنند اما حدود 5 تا 10 درصد از افراد تازه ازدواج کرده به شدت احساس غم و ناامیدی و یا پشیمانی می کنند تا آنجا که به سرعت به سراغ مشاور می روند.

این احساس زمانی شدت می گیرد که عروس یا داماد فکر می کند فردیت خود را  از دست داده است و وقتی با احساس مسئولیت انجام دادن اشتراکی هر کاری پیوند می خورد، بیشتر دچار اندوه می شود.

از طرفی وقتی زن و مردی به یکدیگر علاقه مند می شوند میزان هورمون دوپامین و اکسی توسیتن بدن شان به شدت افزایش می یابد. این هورمون ها باعث می شود تا آنها به همدیگر احساس تعلق کنند اما همانطور که ارتباط شان ادامه می یابد از سطح ترشح این هورمون ها کاسته می شود و علاقه شان به شدت قبل نخواهدبود و وقتی بر سر مسائلی هر قدر ناچیز بحث می کنند- که البته در تمام افراد متاهل صدق می کند- آن را چون فاجعه ای می انگارند، در حالی که نمی دانند این گونه بحث ها کاملا طبیعی است.

بی برنامه نباشید

محققان روی گروهی از نوعروسان تحقیق کردند و دریافتند که اکثر زن ها پس از عروسی احساس کسالت و افسردگی داشتند. آنها تمام وقت و انرژی شان را برای برنامه ریزی آن روز بزرگ به کار برده بودند و اکنون که همه چیز تمام شده است نمی دانند باید چه کار کنند. اما کسل شدن ضرورتا به مفهوم افسرده شدن نیست. برخی از زنان تایید کردند که کمی احساس بی حوصلگی می کردند اما افسرده نبودند. باقی زنان علاوه بر بی حوصلگی، افسرده هم شده بودند. بنابراین چگونه می توان این دو گروه را شناسایی کرد؟

عروس های افسرده، عروسی را انتهای هدف شان می بینند. در مقابل عروس های  شاد، عروسی شان را شروع فصل جدیدی از زندگی شان می دانند. عروس های افسرده در هر حال نسبت به اهداف شان احساس شک و تردید دارند. اکنون که برنامه ریزی های مربوط به روز بزرگ زندگی شان به پایان رسیده است نمی دانند واقعا باید چه کار کنند.

این زنان گفتند که احساس عدم اطمینان نسبت به خود و حتی آینده شان داشتند. درواقع این احساس روی روابط با همسران شان تاثیر گذاشته و حتی هویت خودشان را هم تحت الشعاع قرار می دهد. با خود می گویند اکنون که روز عروسی شان گذشته است چه کسی هستند و چه کار باید انجام دهند؟ آنها آنقدر روی مسائل روز عروسی شان متمرکز شده بودند که هرگز برای روز بعد از آن فکری نکرده بودند. بنابراین کسانی که هنوز نامزد نشده اند یا در مراحل اولیه دوران نامزدی شان هستند یادشان باشد که عروسی صرفا آغاز فصل جدیدی از زندگی است نه هدف نهایی.

مراقب حفظ شادابی تان باشید

تجربه و احساسی که افراد پس از روز عروسی دارند، کاملا متفاوت است اما در این بخش چند راه حل کاربردی پیشنهاد شده است.

پیش از عروسی

در هفته روزی را به صحبت کردن درباره برنامه های بعد از عروسی اختصاص دهید. صحبت کردن در مورد برنامه های عروسی، جالب و هیجان انگیز است اما با محدود کردن صحبت در این زمینه و گذراندن اوقات بیشتر در خصوص برنامه های بعد از آن، مطمئن باشید کمک تان می کند روابط عادی بین خود را حفظ کنید و راحت تر به زندگی واقعی تان پس از ازدواج بازگردید.

برای بعد از عروسی تان برنامه ریزی کنید. در برابر هر برنامه ای که برای عروسی تان دارید، دو برنامه برای بعد از عروسی تان آماده کنید. بدین ترتیب کلی کار دارید که بعد از عروسی انجام دهید.

بعد از عروسی

شما تنها نیستید. بنا به گفته روانشناسان، افسردگی پس از ازدواج معمولی و رایج است بنابراین اگر دچار چنین احساسی شدید نگران نباشید، با برنامه ریزی دقیق این احساس گذرا خواهدشد.

زمانی که احساس افسردگی کردید در آن غوطه ور نشوید و سعی کنید دلیلش را بفهمید. انجام یک کار هیجان انگیز را برای خود ترتیب دهید. مثلا با دوستان تان ترتیب یک مهمانی را بدهید یا همراه همسرتان به یک برنامه تفریحی جذاب بروید.

اگر احساس افسردگی می کنید به همسرتان بگویید. این کار او را از احساس تان مطلع می سازد و در بهبود روحیه تان به شما کمک می نماید.

به ماه عسل بروید. چمدان تان را ببندید و دونفری به سفر و دیدن مکان های  جدید بروید و در طول سفر برای آینده تان برنامه ریزی کنید. اگر هم برای رفتن به ماه عسل پول کافی ندارید، می توانید به پیک نیک یا به رستوران بروید و لحظات رومانتیکی را کنار یکدیگر بگذرانید و از بودن با هم لذت ببرید. به خودتان فرصت دهید. بلافاصله پس از جشن عروسی وارد حقایق زندگی عادی نشوید که چرا این کار، شما را بیشتر دچار افسردگی پس از ازدواج می کند.

از مشاور کمک بگیرید. اگر با وجود تمام ترفندهای فوق، باز هم افسردگی رهایتان نکرد، پس به یک مشاوره روانشناسی نیاز دارید. نسبت به افسردگی تان بی توجه نباشید و خیلی زود آن را درمان کنید تا آرامش زندگی تان به هم نریزد.

منبع:ماهنامه مطب

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 19 آبان 1396  - 7:12 PM

هنگام دروغ گفتن چه اتفاقی در مغز رخ می‌دهد؟

هر چه دروغگویی در افراد بیشتر باشد، احساس تردید در مورد گفتن دروغ در آنها بیشتر از بین می رود و تکرار اعمال منفی از احساس پشیمانی و احساس گناه می‌کاهد.

هنگام دروغ گفتن چه اتفاقی در مغز رخ می‌دهد؟به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، محققان دریافتند هنگام دروغ گفتن چه اتفاقی در مغز شما رخ می‌دهد. 
 
نتایج یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که هرچه انسان تمرین بیشتری برای دروغ گویی داشته باشد، انجام این کار هر بار نسبت به دفعه قبل برایش آسان تر می‌شود. 
 
محققان در کالج دانشگاهی لندن و دانشگاه دوک در جدیدترین مقاله خود در زمینه دروغ گویی، نشان داده‌اند که تکرار دروغ‌های کوچک، احساسات منفی در ارتباط با دروغ گفتن را تضعیف کرده و همین امر منجر به دروغ‌های بزرگتر می‌شود. 
 
 محققان این پژوهش طی انجام یک آزمایش از مغز ۸۰ شرکت کننده، اسکن FMRI تهیه کردند. 
 
این اسکن زمانی انجام شد که این شرکت کنندگان مشغول انجام کارهای مختلف بودند. 
 
این دانشمندان با تمرکز توجه خود بر آمیگدال، که با احساسات، رفتار عاطفی و انگیزه ارتباط دارد، کشف کردند زمانی که افراد برای حفظ منافع خود دروغ می‌گویند، فعالیت آمیگدال کمتر می‌شود. 
 
 به عبارت دیگر، هر چه دروغگویی در افراد بیشتر باشد، احساس تردید در مورد گفتن دروغ در آنها بیشتر از بین می رود و تکرار اعمال منفی از احساس پشیمانی و احساس گناه می‌کاهد. 
 
اما چیزی که بسیار هیجان انگیز و شگفتی آور است، مسئله‌ای است که محققان درباره صداقت کشف کرده اند. 
 
سال گذشته محققان آزمایش شبیه آزمایش بالا را انجام دادند اما به جای اسکن مغز افراد، از آنها گروهی از سوالات مختلف در مورد شخصیت، شغل، تحصیلات و حتی ضریب هوشی آنها پرسیده شد و نتایج پژوهش نشان داد که هرچه صداقت افراد بیشتر باشد، آنها از هوش بیشتری برخوردار هستند. 
 
دلیل این امر این است که افراد باهوش دارای قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری بوده و آینده دروغگویی را در ذهن خود مورد بررسی قرار می‌دهند و نسبت به دیگران بیشتر قادرند تا پیامدهای منفی بالقوه دروغ گفتن را در نظر بگیرند. 
 
به گفته داستایوفسکی نویسنده روسی:"هیچ چیز در این جهان سخت تر از گفتن حقیقت نیست". 
 
منبع: ایسنا 
انتهای پیام/

ادامه مطلب
یک شنبه 9 آبان 1395  - 12:40 PM

اتاق خواب نوزاد چه زمانی باید از والدین جدا شود؟

محققان اظهار کردند: بهتر است نوزادان در ماههای اول زندگی در اتاق والدین و در تخت جدا بخوابند، زیرا این امر موجب پیشگیری از مرگ ناگهانی در آنها می‌شود.

اتاق خواب نوزاد چه زمانی باید از والدین جدا شود؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، محققان اظهار کردند: بهتر است نوزادان در ماههای اول زندگی در اتاق والدین و در تخت جدا بخوابند، زیرا این امر موجب پیشگیری از مرگ ناگهانی در آنها می‌شود.

راشل مون از دانشگاه ویرجینیا آمریکا اظهار کرد: والدین هرگز نباید نوزاد را روی یک مبل، نیمکت، صندلی پرشده از کوسن و یا در کنار فرد دیگری بخوابانند.

سندرم ناگهانی مرگ نوزاد (SIDS) در کودکان با سن کمتر از یک سال به عنوان مرگ ناگهانی نوزاد یا مرگ گهواره شناخته می‌شود. شواهد جدید نشان می‌دهد کودکان از یک تا چهار ماهگی در معرض این سندرم قرار دارند.

آکادمی کودکان آمریکا توصیه می‌کند، تماس پوستی مادر و نوزاد و تغذیه با شیر مادر باید در همان یک ساعت اول پس از تولد نوزاد و به محض هوشیاری و بیداری مادر انجام شود. هم‌چنین طی سال اول تولد کودک باید در اتاق والدین و در یک تختخواب مجزا خوابانده شود.

اگرچه کودکان از سن یک تا چهار ماهگی در معرض خطر سندرم مرگ ناگهانی هستند، اما استفاده از رختخواب نرم برای نوزادان با سنین چهار ماه و بالاتر نیز این خطر را به دنبال دارد. بنابراین بهتر است بعد از تغذیه نوزاد وی را در یک تخت کوچک کنار تختخواب خود قرار دهید. تخت کودک باید بدون بالش، ملحفه و پتو و به دور از وسایلی باشد که مانع تنفس کودک می‌شود. هم‌چنین از گرم شدن بیش از حد محل خواب کودک باید خودداری کرد.

این گزارش در مجله Pediatrics منتشر شده است.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/

ادامه مطلب
یک شنبه 9 آبان 1395  - 12:39 PM
وجود ويژگي ها و تاثيرات رنگ بنفش آنچنان در آشپزخانه حياتي به شمار نمي آيند؛ بنابراين، روي كابرد بنفش در آشپزخانه زياد تأكيد نمي‌شود بهتر است از اين رنگ در قسمت هاي ديگر بيشتر بهره جست.

بنفش رنگ عرفان و معنويت است.‌ بنفش در هر طيفي كه باشد، الهام بخش و رنگ شاهزادگان، ‌پادشاهان و ملكه هاست. بنفش سير در اصل تركيبي از رنگ هاي آبي و قرمز است كه ويژگي هاي هر دو رنگ را يكجا‌ دارد. تندي قرمز به واسطه آرامش و خنكي آبي فروكش مي كند و به حس تازه تبديل مي شود و شما را به آرامش و رهايي دعوت مي ‌کند. به همين دليل است كه در بيمارستان هاي رواني و مطب روانشناسان اغلب از بنفش ملايم يا همان بنفش ياسي استفاده مي شود.

بنفش ملايم احساس ترس را كاهش مي دهد و مشغله هاي فكري آزار دهنده را تعديل مي نمايد. وقتي بنفش در كنار سفيد قرار مي گيرد سمبل خالص بودن و تواضع است. در فرهنگ چين بنفش رنگ رويا‌پردازان و فيلسوفان است و نشانه صداقت‌، وفاداري و عشق است. علم رنگ شناسي ثابت كرده است كه بنفش آثار ترس و شوك هاي روحي را پاك مي كند و در اين زمينه مانند اشعه ماوراء بنفش عمل مي‌نمايد.

ادامه مطلب
شنبه 13 تیر 1394  - 12:17 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1294855
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث