نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : پنج شنبه 1 خرداد 1393 
نظرات 1

صفحه کلید زندگی

«آ»: «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.
«ا»: «اعتماد به نفس» یک «سرمایه» است نه یک «کلمه»!
«ب»: برای «بهتر» شدن زندگی ات، «بهتر» فکر کن!
«پ»: چرک نویس های زندگی ات گاهی به «پاک نویس» احتیاج دارند!
«ت»: «تفاهم» درک کردن نیازهای طرف مقابل است نه دانستن نیازهای خود!
«ث»: «ثابت قدم بودن»، یکی از راه های «موفقیت» است.
«ج»: «جرأت» با داشتن «ترس» به وجود می آید.
«چ»: چگونگی برخورد با مشکلات و ناکامی­ها» مهم است، نه خود مشکلات و ناکامی­ها!
«ح»: «حاصل» هر زحمتی رحمت است؛ مطمئن باش!
«خ»: «خداوند» دنیا را به تو نشان می دهد؛ تو خودت را به خداوند نشان بده!
«د»: «داشتن ها» همیشه به انسان کمک نمی کنند: گاه این نداشتن هاست که موجب خلق آثار می­شوند.
«ذ»: «ذره ذره ی» زندگی ات را شکرگزار باش!
«ر»: «رها شدن» از درد ابتدای پذیرفتن درد است.
«ز»: «زشت یا زیبا» این بستگی به نگاه تو دارد.
«ژ»: «ژولیدگی و آشفتگی ظاهری» می تواند دلیلی بر ژولیدگی و آشفتگی درونی نیز باشند؛ از پایه شروع کن تا به اصل برسی.
«س»: «سلامتی» ثروتی است که ثروت های دیگر را جذب می کند.
«ش»: «شکرگزاری» یعنی رسیدن به «شادکامی».
«ص»: «صادقانه» زندگی کن؛ صادقانه جواب بگیر.
«ض»: جلوی «ضرر» را از هر جا بگیریم، منفعت است.
«ط»: «طاقت داشتن» در برابر سختی ها یعنی روزه داشتن تا هنگام افطار (سختی ها می روند و جسم و روح پیروز می شوند.)
«ظ»: «ظاهر» و باطن اگر به هم نزدیک شوند، آینه می شوی!
«ع»: «عشق» به زندگی است نه عادت به زندگی.
«غ»: «غصه خوردن» هم چون سبزی نشسته است؛ غصه­ها را بشور!
«ف»: «فاتح» فردای خود شدن، «امروز» را می­طلبد.
«ق»: «قدرت» در دیدن معایب نیست؛ در گفتن محاسن است.
«ک»: «کمک کردن» به دیگران در حقیت، یک نوع کنترل دردهای خودمان نیز هست.
«گ»: «گاهی» شعری زمزمه کن، عکس بگیر، مهمان دعوت کن، یادداشتی بنویس، گاهی از گله و غصه دوری کن؛ ضرر نمی کنی!
«ل»: «لحظه­های» قشنگ زندگی ات را تکرار کن!
«م»: «محبت» هم چون مادر، منتظر دعوت نمی ماند.
«ن»: «ناامیدی» از نداشتن است!
«و»: «وفای به عهد» اولین نشانه برای اعتماد دو قلب است.
«ه»: «هدیه ی» خداوند به انسان، «عقل» اوست.
«ی»: «یاور» همیشه همراه، موبایل نیست؛ خداوند است

ادامه مطلب
نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : پنج شنبه 25 اردیبهشت 1393 
نظرات 0



عالَم، انگشت به دهان از صبر زینبی

به جرأت می توان گفت كه در بین اهل بیت علیهم السلام نیز هیچ كس به اندازه زینب كبری سلام الله علیها در این دنیای پست مصیبت نكشید و به حق و شایستگی بود كه او را « أم المصائب » نامیدند !!


در بین آموزه های دینی مسأله صبر از جمله مسائل چالش بر انگیز می باشد. در روایات، صبر نسبت به ایمان به منزله سر نسبت به سائر جسد شمرده شده است، گویا كسی كه صبر ندارد ایمان ندارد و اساسا خداوند بندگانش را با صبر می آزماید. صبر بر ناملایمات، صبر بر انجام واجبات و صبر بر ترك گناهان. و در این بین صبر بر ناملایمات در بین اولیاء خدا بالاترین و بیشترین موارد را به خود اختصاص داده است. به طور یك قاعده كلی و سنت جاریه الهی خداوند اولیائش را و حتی رسولان را و حتی رسولان اولوا العزم را با همین مسأله صبر آزموده و آنان را به درجات رفیعه رسانده است.



« فَاصبِر كَمَا صَبَرَ أُولُوا العَزمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لاَتَسْتَعْجِل لَهُمْ » (1)



یعنی: ای پیامبر همانگونه كه رسولان اولوا العزم صبر نمودند تو نیز صبور باش چرا كه از آنان هستی .



و همچنین:



« وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَی مَا كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّی أَتَاهُمْ نَصْرُنَا » (2)



یعنی:ای پیامبر اگر تو را تكذیب می نمایند نا امید و ناراحت نباش رسولان قبل از تو نیز مورد تكذیب واقع شدند اما صبر نمودند و اذیت شدند تا اینكه یاری ما به سراغشان آمد .



داستان موسی و خضر را در سوره مباركه "كهف" همگی با آن آشنا هستیم. از اول تا به آخر موسی در این داستان امتحان صبر داد و دائما جناب خضر به موسی بن عمران می فرمود: « و كیف تصبر »، یعنی: چگونه صبر خواهی نمود؟!! و همانطور كه می دانیم ظاهرا جناب موسی از این امتحانات چند مرحله ای صبر، پیروز بیرون نیامد و این باعث شد كه خضر از او جدا شود .(3)



و همچنین خداوند در مورد جناب ایوب پیامبر می فرماید:



« إنّا وَجَدْناه صابراً نِعْمَ العبدُ إنّه أوّاب » .(4)



یعنی: ما ایوب را بنده ای صابر یافتیم و او نیك بنده ای بود و بسیار توبه كننده !!



و می توان ادعا نمود كه از بین اولیاء خدا هر كدام كه صبر بیشتری داشتند از مقام بالاتری برخوردار بوده اند و شاید علت برتری پیامبر بزرگوار اسلام نسبت به سائر انبیاء در همین مسأله صبر خلاصه شود چرا كه از آن حضرت منقول است كه فرمودند : « ما أوذی نبی مثل ما أوذیت » (5)

به جرأت می توان گفت كه در بین اهل بیت علیهم السلام نیز هیچ كس به اندازه زینب كبری سلام الله علیها در این دنیای پست مصیبت نكشید و به حق و شایستگی بود كه او را « أم المصائب » نامیدند !!



و فرموده اند : « البلاء للولاء » (6)



هر كه در این بزم مقرب تر است                   جام بلا بیشترش می دهند



 



با قطع نظر از این همه آیات و روایات كه ما به گوشه ای از آن اشاره كردیم در زندگی روزمره و عادی خودمان هم دائما در حال تجربه این مسأله هستیم كه هر كس صبورتر و خودنگه دار تر است انسان موفق تری به نظر می رسد و اساسا صبر جلوی بسیاری از حوادث را می گیرد و بسیاری از ناملایمات زندگی از عجول بودن و نداشتن صبر انسان ناشی می شود و انسانهایی كه موفقیت های بزرگ در همین زندگی مادی نیز بدست می آورند در اثر صبر و استقامت است و چه بسا بتوان گفت كه یك علت جهنمی شدن اهل دوزخ عجله آنان بوده است چرا كه وقتی صبر نداشتند دست به دزدی و تجاوز به حقوق دیگران دست می یازیدند .



نكته ای دیگر كه در خور توجه می باشد این است كه اگر كسی از آینده خیر و خوش یك بلا و مصیبت با خبر باشد صبر كردن برای او آسان خواهد بود اما صبر آن وقت سخت می شود كه انسان در حین سختی كشیدن نداند كه عاقبت امر چه می شود به همین خاطر در روایات داریم كه شیعیان ما از ما صبورترند چرا كه ما بر چیزی كه می دانیم صبر می نماییم اما شیعیان ما بر چیزی كه نمی دانند صبر می كنند :‌ « نحن صُبَّر و شیعتنا أصبر منا » . (7)



حال بعد از این مقدمه وارد اصل بحث شویم و آن اینكه چه كسی می تواند مقام صبر زینب کبری سلام الله علیها را درك كند ؟؟!! بانویی كه در یك روز آن همه بلا و مصیبت را تحمل نمود و بلكه قبل از حادثه عاشورا مصیبت مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها و پدرش امام علی سلام الله علیه و برادرش امام حسن سلام الله علیه را درك نمود و بعد از عاشورا نیز مصیبت اسیری اهل البیت علیهم السلام را تحمل كرد و از همه این امتحانات سر بلند بیرون آمد.

اگر كسی از آینده خیر و خوش یك بلا و مصیبت با خبر باشد صبر كردن برای او آسان خواهد بود اما صبر آن وقت سخت می شود كه انسان در حین سختی كشیدن نداند كه عاقبت امر چه می شود



 كدام یك از انبیاء الهی این قدر مصیبت تحمل نموده اند كه زینب كبری سلام الله علیها تحمل نمود به گونه ای كه در تصور هم نمی گنجد. حتی به جرأت می توان گفت كه در بین اهل بیت علیهم السلام نیز هیچ كس به اندازه زینب كبری سلام الله علیها در این دنیای پست مصیبت نكشید و به حق و شایستگی بود كه او را « أم المصائب » نامیدند !!



چگونه می توان تصور نمود كه یك زن آن هم زن كه به طور طبیعی تاب و توان كمتری از مردان دارد، بزرگترین قافله مصیبت عالم در طول تاریخ را راهبری نماید و خم به ابرو نیاورد !! و بعد از توهین آشكار ابن زیاد ملعون كه می گوید "ندیدی كه خدا با برادرت چه كرد؟!" خود را نبازد و زیباتریت جمله عالم را بر زبان جاری سازد و بگوید : « ما رأیتُ إلّا جمیلاً » .



واقعا كدام زن را در تمام عالم سراغ داریم كه بزرگترین و تلخ ترین مصائب عالم در ذائقه او تلخ نیاید و آن را زیبا ببیند؟! این جمع بین مقام صبر و مقام توحید افعالی است كه در نادر از اولیاء خدا اتفاق می افتاده و حتی بسیاری از انبیاء نیز از عهده آن به درستی بیرون نمی آمدند!!



 



پی نوشت ها:



1- احقاف /35 .



2- انعام /34 .



3- كهف / 67،68،72،75،78،82 .



4- ص /44 .



5- مناقب ج2ص42 و بحار ج39ص56 .



6- میزان الحكمة ج1ص520 .



7- بحار ج24ص216 .

ادامه مطلب
نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : پنج شنبه 25 اردیبهشت 1393 
نظرات 0



شجاعت حضرت زينب (س) در مقابل ابن زياد

در مجلس ابن زياد حضرت زينب با لباسهاى كهنه در بين زنها خود را پنهان كرد كه مورد سرزنش دشمن واقع نگردد.
ابن زياد پرسيد: اين زن كه بود مرتبه اول و دوم جوابش را ندادند در مرتبه سوم كنيزى گفت: اين زينب دختر على (عليه السلام) است و خواهر حسين است ...


شجاعت حضرت زينب عليها السلام را ملاحظه فرماييد:



 



در مجلس ابن زياد حضرت زينب با لباسهاى كهنه در بين زنها خود را پنهان كرد كه مورد سرزنش دشمن واقع نگردد.



 



ابن زياد پرسيد: اين زن كه بود مرتبه اول و دوم جوابش را ندادند در مرتبه سوم كنيزى گفت: اين زينب دختر على (عليه السلام) است و خواهر حسين است تا آن شقى زينب را شناخت شروع كرد زخم زبان زدن، اول حرفى كه زد گفت: الحمدلله الذى فضحكم و قتل رجالكم و اكذب احدوثتكم سپاس خداى را كه شما را رسوا كرد و مردان شما را كشت و دروغ شما را آشكار ساخت.



 



در مقابل ابن زياد بانوى مجلله با كمال قوت و قدرت الهى و با بيان فصيح فرمودند: الحمدلله الذى اكرمنا بنبيه محمد صلى‏الله عليه و آله و طهرنا من الرجس تطهيرا انما يفتضح الفاسق و يكذب الفاجر و هو غيرنا و الحمدلله سپاس خداى را كه ما را گرامى داشت به حبيب خودش محمد صلى‏الله عليه و آله و ما را از هر پليدى پاك ساخت، رسوا مى‏شود فاسق و دروغ مى‏گويد فاجر و او غير ما است و حمد براى خدا است.



 



ابن زياد گفت: كيف رايت صنع الله فى اخيك چطور ديدى معامله خدا را با برادرت حسين؟



 



حضرت زينب فرمود: ما راينا الا جميلا از خدا جز خوبى نديدم.



 



هولاء قوم كتب الله لهم القتل اين را خداوند فيض شهادت مقدور فرموده بوده.



 



بعد فرمود: نت سكران و مغرور و مفتون بدنيا و لا يستقيم لك هذه السلطنه بل تزول قريبا و لاتراى وجه الاستراحه و لاستراحه و لاتنال نيلك و مقصودك و قد فصلت امرا يبقى عاره عليك ابدا الدهر فرمود: اى ابن زياد تو مغرور و بدبخت و مست رياستى و نمى‏فهمى چه مى‏كنى و چه مى‏گويى، اين رياست دنيا تو را فريب داد به زودى اين حكومت از بين مى‏رود تو خيال مى‏كنى راحتى پيدا مى‏كنى، هرگز راحتى براى تو نخواهد بود، همين هم شد(1).



 



1- زندگانى حضرت زينب دستغيب ص 38

ادامه مطلب
نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : پنج شنبه 25 اردیبهشت 1393 
نظرات 0



و تو چه می دانی زینب کیست!

مردانی كه در این جهان رتبه برتری و تقدم را حایز گشته ‏اند، بی شمارند، ولی زنانی كه به این مقام و مرتبت نایل شده ‏اند معدوی بیش نیستند. از مادر بشر، حوا، و خواهر موسی علیه السلام و آسیه همسر فرعون و مریم مادر عیسی علیه السلام تا خدیجه ام المومنین كه خدماتش به دین مقدس مشهود عالمیان است و...


مردانی كه در این جهان رتبه برتری و تقدم را حایز گشته ‏اند، بی شمارند، ولی زنانی كه به این مقام و مرتبت نایل شده ‏اند معدوی بیش نیستند. از مادر بشر، حوا، و خواهر موسی علیه السلام و آسیه همسر فرعون و مریم مادر عیسی علیه السلام تا خدیجه ام المومنین كه خدماتش به دین مقدس مشهود عالمیان است و حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا علیهاالسلام كه تقدم و برتری و سیادت حضرتش بر تمام زنهای عالم از اولین و آخرین مسلم است. در این میان یکی دیگر از زنان والامقام تاریخ بشر، دختر سید اوصیاء و سیده نساء حضرت زینب کبری علیهاالسلام است كه در اینجا باندازه درک اندک خاکیان، مختصری به شرح مناقب و مراتب احوال آن مفضله مكرمه پرداخته می شود.



 

یگانه‌ی دوران



مرحوم علامه مامقانی در جلد سوم از كتاب شریف «تنقیح المقال» درباره زینب الكبری علیهاالسلام می نویسد:



«الزینب،  و ماالزینب و ماادراک مالزینب؛ زینب و چیست زینب و چه چیز تو را دانا گردانید كه زینب چیست ؟ زینب عقیله (یعنی خاتون بزرگوار و گرامی) فرزندان هاشم ابن عبد مناف (پدر جد رسول خدا) است ، و محققا صفات حمیده و خوی های پسندیده را دارا بود كه پس از مادرش ، صدیقه كبری علیهاالسلام كسی دارا نبوده است، تا این كه حق و سزاوار است گفته شود : او است صدیقه صغری.



زینب علیهاالسلام را در حجاب و پوشش و عفت و پاكدامنی (از دیگران) زیادت و افزونی است (و آن این است) كه تن او را در زمان پدرش (امیرالمومنین علیه السلام) و دو برادرش (امام حسن و امام حسین علیهماالسلام) كسی از مردان ندید تا روز «طفّ» (كربلا).



و زینب علیهاالسلام در صبر و شیكبایی (از مصایب بزرگ) و ثبات و پایداری و قیام و ایستادگی (در آشكار ساختن حق و درستی) و قوت و نیروی ایمان و گرویدن (به دین مقدس اسلام) و تقوا و پرهیزكاری و اطاعت و فرمانبری (از آنچه خدای تعالی فرموده) وحیده و یگانه بود (كه پس از مادرش حضرت فاطمه علیهاالسلام در دنیا چنین خاتونی كه دارای این صفات حمیده و خوی های پسندیده بی مانند باشد، سراغ ندارم).



و زینب علیهاالسلام در فصاحت و آشكارا سخن گفتن و زبان آوری و در بلاغت و رسایی سخن، و سخن گفتن مطابق اقتضای مقام و مناسب حال، گویی از زبان (پدر بزرگوارش (امیرالمو منین علیه السلام) قصد و آهنگ می نمود، چنان كه پوشیده نیست بر كسی كه در خطبه و سخنرانی او (در مجلس ابن زیاد در كوفه ، و مجلس یزید در شام) از روی تحقیق و درستی فكر نموده و بیندیشد، و اگر ما (علمای بیان كننده اصول و فروع دین مقدس اسلام) بگوییم :



حضرت زینب كبری علیهاالسلام علم منایا و بلایا (خوابها و حوادث ینده) را همچون بسیاری از یاران حضرت علی علیهاالسلام، مانند میثم تمار و رشید هجری و برخی دیگر می دانسته و بلكه در ضمن اسراری كه بیان كرده، به طور قطع و مسلم ن حضرت را از مریم دختر عمران و سیه دختر مزاحم و دیگر زنان با فضیلت برتر دانسته است



زینب علیهاالسلام مانند امام دارای مقام عصمت بوده (از گناه بازداشته شده و هیچ گونه گناهی نكرده با این كه قدرت و توانایی بر آن داشته و معنی عصمت نزد ما امامیه همین است) كسی را نمی رسد كه (گفتار ما را) انكار كند و نپذیرد . اگر به احوال و سرگذشت های او در طف و كربلا و پس از كربلا (در كوفه و شام) آشنا باشد، چگونه چنین نباشد ؟ و اگر چنین نبود هر آینه امام حسین علیهاالسلام مقدار و پاره ای از بار سنگین امامت و پیشوایی را روزگاری كه امام سجاد علیه السلام بیمار بود بر او حمل و واگذار نمی نمود، و پاره ای از وصایا و سفارشهای خود را به او وصیت نمی كرد و امام سجاد علیه السلام او را در بیان احكام و آنچه كه از آثار و نشانه های ولایت و امامت است ، نایبه به نیابت خاصه و جانشین خود نمی گرداند.

حضرت زینب



آینه تمام‌نمای رسالت و ولایت



محمد غالب شافعی می نویسد: یکی از بزرگترین زنان اهل‏بیت از نظر حسب و نسب، و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوا، آینه سرتاپا نمای مقام رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن‏ابی طالب کرم ‏اللَّه وجهه است که به ‏نحو کامل او را تربیت کرده بودند. او از سینه علم و دانش خاندان نبوت سیراب شده بود تا آنجا که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی به شمار می ‏رفت، و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنی ‏هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال، و سیرت و صورت، و اخلاق و فضیلت را جمع‏کرده بود. شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیز کاری معروف بود... .



مرد بسیار دانا علامه سید جعفر، از خویشاوندان بحرالعلوم طباطبایی، در كتاب «تحفة العالم» چنین می نویسد:



در جلالت قدر و بزرگی مقام و برتری شأن و بزرگی حال و چگونگی او بس است آنچه در برخی از اخبار رسیده، به اینكه زینب علیهاالسلام نزد امام حسین علیهاالسلام در آمد و آن حضرت قرآن می خواند، پس حضرت (چون دید زینب علیهاالسلام آمد) قرآن را بر زمین نهاد و برای اجلال و تعظیم و بزرگ داشتن او بر پای ایستاد.



 

گنجینه اسرار کبریا



مرحوم شیخ صدوق، می گوید: حضرت زینب علیهاالسلام نیابت خاصی از طرف امام حسین علیه السلام داشت و مردم در مسایل حلال و حرام به او مراجعه كرده از او می پرسیدند، تا اینكه حضرت سجاد علیه السلام بهبود یافت.



شیخ طبرسی (ره) گوید: حضرت زینب علیهاالسلام روایات بسیاری را از قول مادرش حضرت زهرا علیهاالسلام روایت كرده است.



او از سینه علم و دانش خاندان نبوت سیراب شده بود تا آنجا که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی به شمار می ‏رفت، و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنی ‏هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال، و سیرت و صورت، و اخلاق و فضیلت را جمع‏کرده بود



از عماد المحدثین روایت شده است كه : حضرت زینب علیهاالسلام از مادر و پدر و برادرانش و از ام سلمه و ام هانی و دیگر زنان روایت می كرد و از جمله كسانی كه از او روایت كرده اند، ابن عباس و علی بن الحسین علیهماالسلام و عبدالله بن جعفر و فاطمه صغری دختر امام حسین علیه السلام و دیگرانند.



همچنین ابوالفرج گوید : زینب بانویی عقیله است كه ابن عباس سخنان حضرت زهرا علیهاالسلام را در مورد فدك از قول او نقل كرده و می گوید : عقیله ما، زینب دختر علی علیهماالسلام به من گفت.



از ظاهر فرمایش فاضل دربندی و دیگر عالمان چنین به دست می آید كه حضرت زینب كبری علیهاالسلام علم منایا و بلایا (خوابها و حوادث آینده) را همچون بسیاری از یاران حضرت علی علیهاالسلام، مانند میثم تمار و رشید هجری و برخی دیگر می دانسته و بلكه در ضمن اسراری كه بیان كرده، به طور قطع و مسلم آن حضرت را از مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم و دیگر زنان با فضیلت برتر دانسته است.



وی در ضمن فرمایش حضرت سجاد علیه السلام كه به آن حضرت فرموده بود: « ای عمه تو بحمدالله دانشمند بدون آموزگار و فهمیده بدون آموزنده هستی »، گوید: این فرمایش خود دلیل و حجت بر آن است كه زینب دختر حضرت امیرالمومنین علیهماالسلام محدثه بوده یعنی به او الهام می شده است و عمل او از علم لدنی و آثار باطنی می باشد.



آری، زینب، ماهى است كه از پنج خورشید تابان كسب ‏نور كرده و از هر كدام به طور شایسته ‏اى بهره بر گرفته، و آن گاه جهانى را روشنایى بخشیده است. خون پاك، ریشه پاك، شیر پاك، ذكاوت سرشار، مربّیان بزرگ، شركت در بزرگ‏ترین انقلاب‏هاى بشرى، تجربه حوادث و تحوّلات بزرگ جهان، زینب علیهاالسلام را، آن‏طور كه شایسته‏ بود، پرورش داد و او را نمونه ‏اى از عالى ترین مراتب انسانیت قرار داد.



ابوالفضل صالح صدر             



 



منابع:



بانوى كربلا حضرت زینب سلام الله علیها، عائشه بنت الشاطى، ترجمه آیة ‏اللّه‏ سیّدرضا صدر.



دانستنیهای حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت رقیه علیهاالسلام، علی غزالی اصفهانی.



200 داستان از فضایل، مصایب و كرامات حضرت زینب علیهاالسلام، عباس عزیزی.



زینب علیهاالسلام عقیله بنی هاشم، سید هاشم رسولی محلاتی.

ادامه مطلب
نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : پنج شنبه 25 اردیبهشت 1393 
نظرات 0



 
زینب(س) ومقابله عملی با اسلام عافیت طلبها

در بین ظلمهایی که در طول تاریخ به اهل بیت علیهم السلام شده ، یکی از دردآورترین ها ظلمی است که از سوی دوستان ایشان آنهم در قالب محبت و ارادت وارد شده است .


تعریف رابطه ی اهل بیت با یکدیگر در قالب رابطه های زمینی ظلمی است که به واقع جسارت به ساحت مقدس ایشان است . یعنی گرچه رابطه پدر و فرزندی، خواهر و برادری و همسری و...  بین ایشان کاملترین رابطه هاست ، لیکن  در این درگاه رابطه ها ، رابطه ی محب و محبوب و بلکه امام و ماموم است . رابطه زهرای اطهر(س) و علی(ع) گرچه در حوزه ی روابط خانوادگی زیباترین و بی نقص ترین رابطه است ، اما ، ارادت زهرا به علی نه از جهت همسری که از جهت ارادت ماموم به امام است . زهرا(س) اگر جان خویش را در دفاع از علی(ع) میگذارد ؛ در حقیقت از امام  و ولی الهی خویش دفاع میکند و این است که زهرا(س) این رتبه و شان را داراست. 



کربلا سرشار از این نوع رابطه هاست ، رابطه های زیبایی از ارادت غلام حبشی امام حسین(ع) گرفته تا اوج عشقبازی علی اکبر با امام خود.



زینب(س) که در دامان ولایتمدار مادری چون زهرا(س) پرورش یافته و برای او جان دادن و کشته شدن در راه امام اقتدای به شیوه ی مادراست ، در جریان کربلا شاهکاری را ثبت کرده که در تاریخ نه کم نظیر بلکه بی نظیر است .



فراوان شنیدیم که عده ای حسین(ع) را نصیحت کردند که به سوی کوفه نرود، و امام در جواب هر یک به فراخور فهم او پاسخی داده اند، این افراد ، کسانی هستند که در تاریخ اسلام صاحب نام و سوابق مهم و قابل ملاحظه اند، افرادی که بر اساس همین شهرت و سابقه ، به خود اجازه نصیحت کردن حسین(ع) را داده اند.



اگر با دقت به احوال این افراد و رفتارشان قبل و بعد از کربلا بنگریم به نوعی از اسلام برمیخوریم که بسیار خطرناک و دور از حقیقت این دین الهی است . اسلام عافیت طلبی و عافیت طلبها. گرچه ظاهر سخنشان نصیحت و خیرخواهی حسین است لیکن در مغز و باطن سخنشان معلوم است که خود را پیشاپیش از این جهاد معاف کرده اند. یعنی همان موقع که به حسین(ع) میگویند به کوفه نرو همزمان گویا اعلام میکنند که ما با تو نمی آییم. 



مردانی که بسیاری از آنها دارای ادعای بزرگی هستند. در این بین زینب(س) زنی که دلایل بسیاری برای نرفتن به کربلا می تواند داشته باشد ( مانند بیماری همسر ، فرستادن فرزندانش و معاف شدن خودش، نرفتن و نگهداری خانواده حسین(ع) و...) برای اینکه تصمیم حسین(ع) در اصلاح امت جدشان کامل شود و برای اینکه به همگان بفهماند که امر به معروف حسین تنها برای لشکر یزید نیست بلکه دوستان هم دچار بیماری گناه و دنیا زدگی و عافیت طلبیند ، و برای ماندن اسلام ؛ اینها هم باید اصلاح شوند ، به مقابله ی عملی با اسلام رفاه زدگی و عافیت طلبی بر میخیزد. 



گرچه یقینا پیامبری کربلای حسین(ع) بیانگر عظمت شخصیت این بانوی برجسته ی تاریخ می باشد لیکن ، حضور زینب کبری(س) عقیله ی بنی هاشم که هیچگاه جز در حلقه ی محارم در جامعه حضور نداشته در بین اسرا و اسارت او بدست پست ترین افراد نوع بشر ، یعنی کسانی که از منظر حسین(ع) نه تنها دین ندارند بلکه آزاده هم نیستند ، پیام عظیمی دارد و آن اینست که برای حمایت از ولایت ، و برای دفاع از حریم امامت ، مومن انقلابی و ماموم حقیقی بایست آماده رنج کشیدن و سختی دیدن باشد. آسوده بودن و رفاه را برگزیدن ، به کنج عافیت رفتن و برای پیروزی حسین(ع) دعا کردن نه تنها در مکتب اسلام ناب زینب(س) فضیلتی نیست بلکه مایه ی شرمساری و خجالت است. 



زینب(س) سختی دیدن شهادت بهترین انسانهای زمین که لااقل هجده نفر آنها از نزدیکان اویند ، و سختی در بند بودن  و به مجلس لهو و لعب ابن زیاد و یزید به اسارت رفتن را به جان می خرد تا ولایتمداران تاریخ الگویی را برای دفاع از امام  پیش رو داشته باشند و بدانند که اسلام رفاه و عافیت ، آنجا که ولی به مصاف ناراستی و کژی میرود اسلام نیست بلکه کفر و شرکی است در لباس مقدسی با ظاهر اسلامی . 



عبرتهای عاشورا تابلویی ارزشمند برای انقلاب اسلامی و مومنان انقلابی دوران ماست . امروز نیز آنگاه که ولی فقیه در مصاف با شبیخون و بلکه قتل عام فرهنگی دشمن ، چفیه بر دوش انداخته و با همه توان به میدان مبارزه آمده ، کنج عافیت برگزیدن و مومن دعا خوان بی بصیرت بودن ننگی است که قرنها قبل زینب کبری برای تبری از آن وبلکه برای تبیین آن رنج سفر کربلاو اسارت کوفه و شام را کشیده است . امید که مومنان انقلابی دوران خمینی (ره) و خامنه ای (مد ظله العالی ) با نگاه به این تابلوی با عظمت ، لحظه ای غفلت نکرده و سربازانی چون حبیب و مسلم و عباس و قاسم باشند.

ادامه مطلب
نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : شنبه 20 اردیبهشت 1393 
نظرات 1



شهید غریبی که پیکرش را هیچ کس تحویل نگرفت

پس از باز کردن معبر مین، به سیم خاردار حلقوی رسیدند که به هیچ عنوان نمی‌شد آن را قطع کرد.چون اگر سیم را قطع می‌کردند، سیم‌ها جمع شده و معبر منفجر می‌شد.


شهیدغریبی که پیکرش را هیچ کس تحویل نگرفت.



پس از باز کردن معبر مین، به سیم خاردار حلقوی رسیدند که به هیچ عنوان نمی‌شد آن را قطع کرد.چون اگر سیم را قطع می‌کردند، سیم‌ها جمع شده و معبر منفجر می‌شد.خبر رسید که گردان پشت سیم خاردارهای حلقوی گیر افتاده؛ از مکالمات بی‌سیم معلوم بود برادر کاوه اصرار دارند که کار زودتر شروع شود. در همین حین یک جوان به روی سیم‌های خاردار خوابید، بعد هم گفت: همه از روی من عبور کنید.



بیش از سیصد نفر از روی بدن او عبور کردند. خارهای سیم در بدن جوان فرو رفته بود، در زیر نور منوّر کاملاً مشخص بود، قطرات خون از بدن او جاری شده بود. وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند، عملیّات آغاز شد.در همان لحظات جوان را از روی موانع بلند کردیم، همین‌طور که خون از تمام بدن او جاری بود،دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا تحمّل ندارم، شهادت را نصیبم کن، در همان لحظه، گلوله‌ای بر چهره نورانی او نشست.»



اهل افغانستان بود، پیکرهای شهدای عملیّات والفجر 9 به شهرستان بجستان آمد؛ تمامی شهدا توسّط خانواده‌هایشان تشییع و تدفین شدند، امّا هنوز یک شهید مانده بود. کسی برای تحویل پیکر او اقدام نکرده بود. این شهید خانواده‌اش را در جنگ افغانستان از دست داده بود.



نانوا او را شناخت. مدتی در نانوایی کار می‌کرد. امام فرموده بود: «جبهه رفتن واجب کفایی است. او هم مقلّد امام بود؛ می‌گفت: اسلام مرز نمی‌شناسد، امام ولّی ماست.»

شهید رجبعلی غلامی، غربت و گمنامی خاص خودش را داشت؛ نوزده سال بیشتر نداشت. از تمام دار دنیا یک موتور داشت، آن را هم وصیت کرده بود بفروشند و به جبهه کمک کنند...



 

ادامه مطلب
نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : شنبه 20 اردیبهشت 1393 
نظرات 0



نظر آیت الله بهجت دربارۀ تحصیل خانم ها

نقل شده که از ايشان درباره

درس خواندن خانم ها و به دانشگاه رفتنشان سوال شد که آيا با اين امر موافقيد؟

آيت الله بهجت در پاسخ به اين سوال فرمودند:


در کتاب «پرسش هاي شما، پاسخ هاي آيت ا... العظمي بهجت» نقل شده که از ايشان درباره



درس خواندن خانم ها و به دانشگاه رفتنشان سوال شد که آيا با اين امر موافقيد؟



آيت الله بهجت در پاسخ به اين سوال فرمودند:«ما دليلي نداريم که زن را از آموختن علم محروم



کنيم، علاوه بر اين که: «طلب العلم فريضه لکل مسلم و مسلمه» بحارالانوار ج۱- ص۱۷۷،



يعني علم آموزي بر هر مرد و زن مسلمان واجب است اگر علم آموختن توسط محارم باشد اولي



است. مهم آن است که مراعات واجبات را کنند. بعضي وقت ها که زن از خانه براي درس بيرون



مي رود؛ نمي داند چگونه برود و برگردد. البته مردها هم همين طورند که بايد مراعات واجبات را



بکنند، مثل زن ها. علم حيات است مگر مي شود زن را از حيات محروم کرد؟



 


ادامه مطلب
نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : جمعه 19 اردیبهشت 1393 
نظرات 0



"شهید و شهادت" در قرآن

شهید و شهادت در قرآن


ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لكن لا تشعرون



ترجمه: آنان را كه در راه خدا كشته می شوند، مرده می خوانید آن ها زنده اند و شما درنمی یابید.سوره محمد (ص) آیات 5،4 و6



والذین قتلوا فی سبیل الله فلن یضل اعمالهم

ترجمه:و آنان كه در راه خدا كشته شدند اعمالشان را باطل نمی كند



سیهدیهم و یصلح بالهم

ترجمه: زود است كه هدایتشان كند و كارهایشان را به صلاح آورد



وید خلهم الجنة عرفها لهم

ترجمه: و به بهشتی كه بر ایشان وصف كرده است داخلشان سازد.سوره توبه آیه 111



ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا فی التوریة و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشرواببیعكم الذی با یعتم به و ذلك هم الفوز العظیم

ترجمه: خدا از مومنان جان ها و مال هایشان را خرید، تا بهشت از آنان باشد در راه خدا جنگمی كنند چه بكشند چه كشته شوند وعده ای كه خدا در تورات و انجیل و قرآن داده است به حقبه عهده اوست و چه كسی بهتر از خدا به عهد خود وفا خواهد كرد بدین خرید و فروخت كهكرده اید شاد باشید كه كام یابی بزرگ است.احزاب آیه 23



من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا

ترجمه: از مومنان مردانی هستند كه به پیمانی كه با خدا بسته بودند وفا كردند بعضی بر سرپیمان خویش جان باختند و بعضی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نكرده اند.سوره صف آیه 11



تو منون باالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله بالموالكم و انفسكم ذ لكم خیر لكم ان كنتم تعلمون

ترجمه: به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید و در راه خدا با جان و مال خویش جهاد كنید و این برای شما بهتر است اگر دانا باشید.سوره آل عمران آیه 171



یستبشرون بنعمة من الله و فضل و ان الله لا یضییع اجرالمومنین

ترجمه: آنان (شهدا) را مژده نعمت و فضل خدا می دهند و خدا پاداش مومنان را تباه نمی كند.سوره آل عمران آیه 170



فرحین بما اتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون

ترجمه : از فضیلتی كه خدا نصیبشان كرده است شادمانند و به آن ها كه در پی شان هستند وهنوز به آن ها نپیوسته اند بشارت می دهند كه بیمی بر آن ها نیست و اندوهگین نشوند.سوره حج آیه 58



والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا اوماتوا لیرزقنهم رزقاً حسناً و ان الله لهو خیرالرازقین

ترجمه: و كسانی كه در راه خدا جهاد كردند یا مهاجرت كردند سپس كشته شدند یا خود مردندخدا به رزقی نیكو روزی می دهد زیرا خدا بهترین روزی دهندگان است.سوره آل عمران آیه 169



ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون

ترجمه: کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشانبه ایشان روزی می دهند./ح



http://www.quranct.com

ادامه مطلب
نویسنده : مجتبی باقری پبدنی
تاریخ : جمعه 19 اردیبهشت 1393 
نظرات 0



آنچه عباس را عباس کرده است

آنچه در صحنه عاشورا عباس را عباس کرده است، دو صفت است: اول در میدان جهاد نفس...


آنچه عباس را عباس کرد



آنچه در صحنه عاشورا عباس را عباس کرده است، دو صفت است: اول در میدان جهاد نفس، جهاد اکبر کرده است، در حدیث است: «کان عبد بنی هاشم »، در بین بنی‌هاشم از عباس عابد تر وجود نداشت (در مرحله یقین)، دوم در میدان جهاد به مقامی می‌رسد که آقا اباعبدالله الحسین (ع) می‌فرماید: «بنفسی انت!»، جانم فدای تو! امام معصوم که تمام عالم به امام معصوم می‌گوید: جانم فدای تو! فداک ابی و امی و نفسی، امام هم می‌گوید: « فداک نفسی!»، «بنفسی انت!»، یعنی به کجا رسیده است؟! مجاهد است و مجاهده می‌کند !

ادامه مطلب