پيامدهاى اجتماعى نهضت حسينى (ع)
شمس الله مريجى
پيش گفتار
بى ترديد هر حركت و جنبشى كه با هدف سازمان نوين و نظام جديد و اصلاحات معنوى و يا هر هدف ديگرى برپا شود، به دنبال خود تأثير و پيامدهاى مستقيم و غيرمستقيم بر افكار عمومى و اوضاع و شرايط اجتماعى مى گذارد. در اين ميان، تفاوتى ميان آن قيامى كه با هدف حمايت از حق و اصلاح امور و ايجاد عدالت و رسيدن به فضايل انسانى صورت مى گيرد و آن نهضتى كه در پى رسيدن به اغراض شخصى و گروهى است، وجود ندارد. اما آن دسته از قيام هايى كه در راه فضايل انسانى قرار گرفته اند، محدود به زمان خاصى نبوده و پايدارترند و اساساً شكست در آن ها معنا ندارد، بلكه همواره در خاطره ها زنده مانده و مى مانند، هرچند در ظاهر سركوب شده و قيام كنندگان از ميان رفته باشند.
قيام خونين سيدالشهدا(عليه السلام)، قيامى است كه در ظاهر، روز دهم محرم سال 61 هجرى سركوب گشته و خاندانش را به اسارت بردند و حكّام آن روز جشن پيروزى برپا نموده و رقص شادى نمودند، اما طولى نكشيد كه شعاع وجودى اين نهضت خونين عالم را در نورديد و از فرداى عاشورا، صداى عاشوراييان در كوى و برزن ها پيچيد و عَلَم پيروزى برافراشت و كاخ بيدادگرى را لرزاند. امروز راز اين حقيقت را بايد در ماهيت اين نهضت جستوجو كرد و آن چيزى جز اصلاح امور و احياى فضايل انسانى و كرامت بشرى و معامله با وجود رحمانى نبود. چنانكه قائد اعظم اين نهضت با صداى رسا فرمود: «انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدّى و شيعة ابى على بن ابيطالب.»1 و اصلاح جامعه از كژى ها و انحرافات، خواسته باطنى هر انسان آزاده اى است و به همين دليل است كه از آن هنگام تا به امروز نهضت عاشورا همواره مورد توجه مشتاقان حقيقت و جويندگان طريقت بوده و هست و هر روز رازى از آن واقعه پررمز و راز براى پويندگان راه كمال و سعادت گشوده شده و چون چشمه سار معرفت الهى همواره مى جوشد و تشنگان فضايل انسانى را سيراب مى كند.
ادامه در ادامه مطلب
ادامه مطلب
شهادت مظلومانه سيدالشهدا و يارانش در كربلا، تأثير بيدارگر و حركت آفرين داشت و خونى تازه در رگ هاى جامعه اسلامى دواند، جو نامطلوب را شكست و امتداد آن حماسه، در طول تاريخ ، جاودانه ماند. حتى در همان سفر اسارت اهل بيت عليهم السلام نيز، تأثيرات سياسى اين حادثه در انديشه هاى مردم آشكار شد. گروهى از اسرا را كه به شام مى بردند، چون به "تكريت" رسيدند، مسيحيان آنجا در كليساها جمع شدند و به نشان اندوه بر كشته شدن حسين عليه السلام، ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند. به شهر" لينا" نيز که رسيدند، مردم آنجا همگى گرد آمدند و بر حسين(ع ) و دودمانش سلام و درود فرستادند، امويان را لعن كردند و سربازان را از آنجا بيرون كردند. چون خبر يافتند كه مردم " جهينه" هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلعه " كفر طاب " رفتند، به آنجا نيز راهشان ندادند. به "حمص" كه وارد شدند، مردم تظاهرات كردند و شعار دادند:" اكفرا بعد ايمان و ضلالا بعد هدى؟" و با آنان درگير شدند و تعدادى را كشتند. برخى از تأثيرات حماسه عاشورا از اين قرار است: 1ـ قطع نفوذ دينى بنى اميه بر افكار مردم . 2ـ احساس گناه و شرمسارى در جامعه، به خاطر يارى نكردن حق و كوتاهى در اداى تكليف. 3ـ فرو ريختن ترس و رعب ها از اقدام و قيام بر ضد ستم. 4ـ رسوايى يزيديان و حزب حاكم اموى. 5 ـ بيدارى روح مبارزه در مردم. 6ـ تقويت و رشد انگيزه هاى مبارزاتى انقلابيون. 7ـ پديد آمدن مكتب جديد اخلاقى و انسانى ( ارزش هاى نوين عاشورايى و حسينى ). 8ـ پديد آمدن انقلاب هاى متعدد با الهام از حماسه كربلا. 9ـ الهام بخشى عاشورا به همه نهضت هاى رهايى بخش و حركت هاى انقلابى تاريخ . 10ـ تبديل شدن "كربلا" به دانشگاه عشق، ايمان ، جهاد و شهادت براى نسل هاى انقلابى شيعه. 11ـ به وجود آمدن پايگاهي نيرومند، عميق و گسترده تبليغى و سازندگى در طول تاريخ ، بر محور شخصيت و شهادت سيد الشهدا عليه السلام. از نهضت هاى شيعى پس از عاشورا، مىتوان "انقلاب توابين"، "انقلاب مدينه" ، " قيام مختار"، " قيام زيد" ،... و حركت هاى ديگر را نام برد. تأثير حماسه عاشورا را در انقلاب هاى بزرگى كه در طول تاريخ، بر ضد ستم انجام گرفته، چه در عراق و ايران و چه در كشورهاى ديگر، نبايد از ياد برد. " فرهنگ شهادت" و انگيزه جهاد و جانبازى كه در انقلاب اسلامى ايران و هشت سال دفاع مقدس در جبهه ها جلوه گر بود، گوشه اى از اين تأثير پذيرى است. يكى از نويسندگان محقق، نتايج نهضت كربلا را عبارت مىداند از: 1ـ پيروزى مسأله اسلام و حفظ آن از نابودى . 2ـ هزيمت امويان از عرصه فكرى مسلمين. 3ـ شناخت اهل بيت (ع ) به عنوان نمونه هاى پيشوايى امت. 4ـ تمركز شيعه از بُعد اعتقادى بر محور امامت. 5ـ وحدت صفوف شيعه در جبهه مبارزه. 6ـ ايجاد حس اجتماعى در مردم. 7ـ شكوفايى موهبت هاى ادبى و پديد آمدن ادبيات عاشورايى. 8 ـ منابر وعظ و ارشاد، به عنوان وسيله آگاه کردن مردم. 9ـ تداوم انقلاب به صورت زمينه سازى نهضت هاى پس از عاشورا. حادثه كربلا، گشاينده جبهه اعتراض عليه حكومت امويان و سپس عباسيان شد، چه به صورت فردى كه روح هاى بزرگ را به عصيان و افشاگرى واداشت، و چه به شكل مبارزه هاى گروهى و قيام هاى عمومى در شهرى خاص يا منطقهاى وسيع. خون او تفسير اين اسرار كرد ملت خوابيده را بيدار كرد 1. کليات اقبال لاهوري، ص 75. 2. برگرفته از کتاب فرهنگ عاشورا، جواد محدثي، ص 21.آثار و نتايج نهضت عاشورا

پىنوشت ها:
یارب الحسین بحق الحسین اشف صدرالحسین بظهورالحجة
خوشا جانى که جانانش حسین است
خوشا دردى که درمانش حسین است
بـــود فــــرمانــــــرواى کـــــــشور دل
خوشا ملکى که سلطانش حسین است
درسهاى عاشورا چنان وسیع و گسترده است که نمىتوان از آن فهرست کاملى داد. بویژه آنکه باگذشت زمان و کاوش هرچه بیشتر و عمیقتر و تحلیل دقیق آن روزنههاى جدیدى گشوده و رازهاى نهفتهاى برملا مىشود. اما برخى از کلیات آن دروس عبارتند از:
1- اصالت دادن به حق در حیات اجتماعى و باطل ستیزى «الا ترون ان الحق لا یعمل به والباطل لا یتناهى عنه»
2- تقدم حفظ اسلام بر حفظ جان آنطور که شاعر گفته است: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلى فیاسیوف خذینى».
3- شهامت، شجاعت، ایثار، آزادگى، نترسیدن از قدرتهاى ظاهرى. مرگ آرى، ننگ هرگز «الموت اولى من رکوب العار».
نخست فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
نه ظلم کن به کسى نى به زیرظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
4- درایت، تدبیر و موقعیت شناسى.
5- مبارزه با علتها به جاى پرداختن به معلول (که علتالعلل مفاسد اجتماعى حکومتهاى طاغوتىاند).
6- مهربانى، عطوفت و وفادارى در نیروهاى داخلى (قضیه حضرت ابوالفضل).
7- بزرگوارى و کرامت حتى در برخورد با دشمن (آب دادن به حر و نیروهایش).
8- نقش ارشادى داشتن در همه جا حتى در برابر دشمن در میدان جنگ (سخنرانىهاى امام حسین - علیهالسلام - ).
9- امکان اصلاح و بازگشت در همه حال (توبه حر).
10- نقش فعال و سازنده زن (نقش زینب و مادر وهب).
11- اهمیت نماز، چنانکه حضرت براى ابوثمامه، چنین دعا کردند: «جعلک الله من المصلین».
12- تصویر زیباى عواطف انسانى (حضور امام بر بالین شهیدان).
13- فرماندهى صحیح و استفاده از تاکتیکهاى پیشرفته نظامى (خندق کندن پشت خیمه در اختفا و استتار کامل).
14- هماهنگى نیروها.
15- عدم توجه به کمبودها و اهمیت ندادن به آنها.
16- غیرت و فتوت.
17- مروت و جوانمردى (آغازگر جنگ نبودن).
در شجاعت شیر ربانیستى
در مروت خود که داند کیستى
و دهها و صدها درس دیگر.
منبع:shekh.persianblog.com

