پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

در مدح حضرت صادق ع

اى مهر تو بهترين علايق جان ها به زيارت تو شايق
ما را نبود به جز خيالت يارى خوش و همدمى موافق
بيمارى روح را دوا نيست جز مهر تو اى طبيب حاذق
اى نور جمال كبريائى اى نور تو زينت مشارق
روزى كه دميد نور خلقت رخسار تو بود صبح صادق
از جلوه تو، تبارك اللّه فرمود به خلقت تو خالق
حسن تو خود از جمال زهرا ست اى زاده بهترين خلايق
بر تخت كمال و تاج عصمت آخر كه بود به جز تو لايق
تفسير كلام ايزدى بود گفتار تو اى امام صادق
باشد سخن تو جاودانى بوده است چو با عمل مطابق
افسوس شدى شهيد، آخر   از حيله ناكس منافق
از داغ تو شد جهان عزادار زيرا به تو عالمى است عاشق

***
شاعر:حسان

 

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

شاگردان امام

امام جعفر صادق(عليه السلام) تلاش و كوشش خود را با مساعى علمى سخت كوشانه آغاز و حوزه فكرى و ثمربخش خويش را كه بزرگان فقها و متفكّران از آن بيرون آمدند، در صفوف امّت، افتتاح كرد، و با تربيت شاگردانى دانشمند، ذخيره علمى بزرگى براى امّت برجاى گذاشت.
بعضى از شاگردان نامى آن بزرگوار عبارتند از: هشام بن حكم و مؤمن الطّاق و محمّد بن مسلم و زرارة بن اعين و غير آنان كه هر يك چهره هاى درخشانى از تربيت شدگان مكتب آن حضرت اند.حركت علمى او آن سان گسترش يافت كه سراسر مناطق اسلامى را دربر گرفت و مردم از علم او چيزها مىگفتند و شهرتش در همه شهرها پيچيده بود.جاحظ در مورد امام صادق(عليه السلام) گويد:«امام صادق چشمه هاى دانش و حكمت را در روى زمين شكافت و براى مردم درهايى از دانش گشود كه پيش از او معهود نبود و جهان از دانش وى سرشار گرديد.»

هدف امام صادق(عليه السلام) از گسترش برنامه فرهنگى، چاره جهل امّت و تقويت عقيده به مكتب اسلام و نيز ايستادگى در برابر امواج كفرآميز و شبهه هاى گمراه كننده و حلّ مشكلات ناشى از انحراف حكومت بود.
تلاش آن حضرت از طرفى مقابله با امواج ناشناخته و فاسد اوضاع سياسى عهد امويان و عبّاسيان بود كه انحرافات عقيدتى آن، بيشتر معلولِ ترجمه كتابهاى يونانى و فارسى و هندى و پديدآمدن گروه هاى خطرناك از جمله غُلات و زنديقان و جاعلان حديث و اهل رأى و متصوفّه بود كه زمينه هاى مساعد رشد انحراف را به وجود آورده بودند.امام(عليه السلام) در برابر تمامى آنها ايستادگى كرد و در سطح علمى، با همه مشاجره و مباحثه كرد و خطّ افكارشان را براى ملّت اسلام افشا نمود و از طرف ديگر، با تلاش هاى خستگى ناپذير، مفاهيم عقيدتى و احكام شريعت را منتشرساخت و آگاهى علمى را پراكند و توده هاى عظيم دانشمندان را به منظور آموزش مسلمانان مجهّز ساخت.امام صادق(عليه السلام) مسجدپيامبر را در مدينه محلّ تدريس خويش قرار داد و مردم دسته دسته از دور و نزديك به آنجا مىشتافتند و سؤالات گوناگون خود را مطرح و جواب لازم را دريافت مى نمودند.از جمله استفاده كنندگان از محضر آن بزرگوار، مالك بن انس و ابوحنيفه و محمّد بن حسن شيبانى و سفيان ثورى و ابن عيينه و يحيى بن سعيد و ايّوب سجستانى و شعبة بن حجّاج و عبدالملك جريح و ديگران بودند.امام صادق(عليه السلام) به پيروان خود فرمان داد كه به حاكم منحرف پناه نبرند و از داد و ستد و همكارى با او خوددارى كنند و به اصحاب و دوستان خود سفارش مى كرد كه در هر كار، مخفيانه عمل كنند و تقيّه را رعايت نمايند و در هر عملى كه انجام مىدهند توجّه كامل داشته باشند كه دشمنان و مخالفانشان متوجّه آن نشوند.آن حضرت مردم را بر آن مىداشت تا در شورشى كه زيد بن على بن الحسين(عليه السلام) بر ضدّ دولت امويان كرده بود، پشتيبان زيد باشند.هنگامى كه خبر قتل زيد به او رسيد بسيار ناراحت شد و اندوهى عميق به او دست داد و از مال خود به خانواده هر يك از ياران زيد كه با او در آن واقعه آسيب ديده بودند هزار دينار داد.و نيز هنگامى كه جنبش بنى الحسن(عليه السلام) شكست خورد، امام را حزن و اندوه فرا گرفت و سخت بگريست و مردم را مسئول كوتاهى در برابر آن جنبش دانست.با اين حال، آن حضرت از در دست گرفتن حكومت خوددارى فرمود و اين كار را به وقتى موكول كرد كه نقش دگرگون سازى امّت را ايفا كند و در مجراى افكار امّت تأثير گذارد و انحراف هاى گوناگونى را كه واقعيّت سياسى و اجتماعى به وجود آورده بود تصحيح نمايد، آن گاه در داخل امّت عهده دار تجديد بنا شود و امّت را آماده سازد تا در سطحى درآيند كه بتوانند حكومتى را كه خود مى خواهند، تشكيل دهند.

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

امام صادق در نگاه دیگران

فقها و دانشمندانِ زمان امام صادق(علیه السلام) و همچنین عالمان بعد از او، همگى آن حضرت را به عظمت و برترى علمى و گستردگى دانش ستوده اند.
از آن جمله:1 ـ ابوحنیفه، پیشواى مشهور فرقه حنفى، گفته است:«من دانشمندتر از جعفربن محمّد ندیده ام.» و نیز از او نقل شده که گفته است:
«لَوْ لاالسَّنَتانِ لَهَلَکَ نُعمْانُ» یعنى اگر آن دو سال (شاگردى من نزد او) نبود، نعمان هلاک مى شد.
(اسم ابوحنیفه نعمان بن ثابت بوده است).
2 ـ مالک، پیشواى فرقه مالکى، گفته است:«مدّتى نزد جعفر بن محمّد رفت و آمد مى کردم، او را همواره در یکى از سه حالت مىدیدم: یا نماز مى خواند یا روزه بود و یا قرآن تلاوت مىکرد، و هرگز او را ندیدم که بدون وضو حدیث نقل کند.»3 ـ ابن حجر هیتمى گفته است:«به قدرى علوم از او نقل شده که زبانزدِ مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و بزرگترین پیشوایان (فقه و حدیث) مانند: یحیى بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان ثورى، سفیان بن عُیَیْنَه، ابوحنیفه، شعبه و ایّوب سبحستانى از او نقل روایت کرده اند .»4 ـ ابوبحرجاحظ گوید:«جعفربن محمّد کسى است که علم و دانش او جهان را پرکرده است و گفته مىشود که ابوحنیفه و سفیان ثورى از شاگردان اوست، و شاگردى این دو تن در اثبات عظمت علمى او کافى است.»5 ـ ابن خلّکان مورّخ مشهور نوشته است:«او یکى از امامانِ دوازده گانه در مذهبِ امامیّه، و از بزرگانِ خاندانِ پیامبر است که به علّت راستى و درستى گفتار، وى را صادق مىخواندند. فضل و بزرگوارى او مشهورتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. ابوموسى جابربن حیّان طرطوسى شاگرد او بود. جابر کتابى شامل هزار ورق تألیف کرد که تعلیمات جعفر صادق را دربرداشت و حاوى پانصد رساله بود.»6 ـ شیخ مفید مىنویسد:«به قدرى علوم از او نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان او، به اندازه او علوم و دانش نقل نشده است.»

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

پرتوى از سیره و سیماى امام جعفر صادق(علیه السلام)

امام صادق(علیه السلام) در روز 17 ربیع الاوّل سال 83 هجرى قمرى در مدینه متولّد گردید.
پدر گرامى آن حضرت، امام محمّد باقر(علیه السلام) و مادر ارجمندش امّ فروه، دختر قاسم بن محمّد بن ابىبکر مىباشد.
نام شریفش جعفر ولقب معروفش صادق و کنیه اش ابوعبداللّه مىباشد.
شهادت آن حضرت در 25 شوّال سال 148 هجرى قمرى، در 65 سالگى، به دستور منصور دوانیقى، خلیفه ستمگر عبّاسى، به وسیله سمّى که به آن بزرگوار خوراندند، در شهر مدینه اتّفاق افتاد، و محلّ دفنش در قبرستان بقیع است.
 

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

برنامه امام صادق(علیه السلام)

امام جعفر صادق(علیه السلام) تلاش و کوشش خود را با مساعى علمى سخت کوشانه آغاز و حوزه فکرى و ثمربخش خویش را که بزرگان فقها و متفکّران از آن بیرون آمدند، در صفوف امّت، افتتاح کرد، و با تربیت شاگردانى دانشمند، ذخیره علمى بزرگى براى امّت برجاى گذاشت.
بعضى از شاگردان نامى آن بزرگوار عبارتند از: هشام بن حکم و مؤمن الطّاق و محمّد بن مسلم و زرارة بن اعین و غیر آنان که هر یک چهره هاى درخشانى از تربیت شدگان مکتب آن حضرتاند.
حرکت علمى او آن سان گسترش یافت که سراسر مناطق اسلامى را دربر گرفت و مردم از علم او چیزها مى گفتند و شهرتش در همه شهرها پیچیده بود.
جاحظ در مورد امام صادق(علیه السلام) گوید:«امام صادق چشمه هاى دانش و حکمت را در روى زمین شکافت و براى مردم درهایى از دانش گشود که پیش از او معهود نبود و جهان از دانش وى سرشار گردید.»هدف امام صادق(علیه السلام) از گسترش برنامه فرهنگى، چاره جهل امّت و تقویت عقیده به مکتب اسلام و نیز ایستادگى در برابر امواج کفرآمیز و شبهه هاى گمراه کننده و حلّ مشکلات ناشى از انحراف حکومت بود.
تلاش آن حضرت از طرفى مقابله با امواج ناشناخته و فاسد اوضاع سیاسى عهد امویان و عبّاسیان بود که انحرافات عقیدتى آن، بیشتر معلولِ ترجمه کتابهاى یونانى و فارسى و هندى و پدیدآمدن گروه هاى خطرناک از جمله غُلات و زندیقان و جاعلان حدیث و اهل رأى و متصوفّه بود که زمینه هاى مساعد رشد انحراف را به وجود آورده بودند.
امام(علیه السلام) در برابر تمامى آنها ایستادگى کرد و در سطح علمى، با همه مشاجره و مباحثه کرد و خطّ افکارشان را براى ملّت اسلام افشا نمود و از طرف دیگر، با تلاش هاى خستگى ناپذیر، مفاهیم عقیدتى و احکام شریعت را منتشر ساخت و آگاهى علمى را پراکند و توده هاى عظیم دانشمندان را به منظور آموزش مسلمانان مجهّز ساخت.
امام صادق(علیه السلام) مسجد پیامبر را در مدینه محلّ تدریس خویش قرار داد و مردم دسته دسته از دور و نزدیک به آنجا مى شتافتند و سؤالات گوناگون خود را مطرح و جواب لازم را دریافت مى نمودند.
از جمله استفاده کنندگان از محضر آن بزرگوار، مالک بن انس و ابوحنیفه و محمّد بن حسن شیبانى و سفیان ثورى و ابن عیینه و یحیى بن سعید و ایّوب سجستانى و شعبة بن حجّاج و عبدالملک جریح و دیگران بودند.
امام صادق(علیه السلام) به پیروان خود فرمان داد که به حاکم منحرف پناه نبرند و از داد و ستد و همکارى با او خوددارى کنند و به اصحاب و دوستان خود سفارش مى کرد که در هر کار، مخفیانه عمل کنند و تقیّه را رعایت نمایند و در هر عملى که انجام مىدهند توجّه کامل داشته باشند که دشمنان و مخالفانشان متوجّه آن نشوند.
آن حضرت مردم را بر آن مى داشت تا در شورشى که زید بن على بن الحسین(علیه السلام) بر ضدّ دولت امویان کرده بود، پشتیبان زید باشند.
هنگامى که خبر قتل زید به او رسید بسیار ناراحت شد و اندوهى عمیق به او دست داد و از مال خود به خانواده هر یک از یاران زید که با او در آن واقعه آسیب دیده بودند هزار دینار داد.
و نیز هنگامى که جنبش بنى الحسن(علیه السلام) شکست خورد، امام را حزن و اندوه فرا گرفت و سخت بگریست و مردم را مسئول کوتاهى در برابر آن جنبش دانست.
با این حال، آن حضرت از در دست گرفتن حکومت خوددارى فرمود و این کار را به وقتى موکول کرد که نقش دگرگون سازى امّت را ایفا کند و در مجراى افکار امّت تأثیر گذارد و انحراف هاى گوناگونى را که واقعیّت سیاسى و اجتماعى به وجود آورده بود تصحیح نماید، آن گاه در داخل امّت عهده دار تجدید بنا شود و امّت را آماده سازد تا در سطحى درآیند که بتوانند حکومتى را که خود مى خواهند، تشکیل دهند.

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

توفیق فرهنگى در پرتو آشفتگى سیاسى

زمان امام صادق(علیه السلام)، زمانِ تزلزل حکومت بنى امیّه و فزونىِ قدرت بنى عبّاس بود و این دو گروه مدّتى در حال کشمکش و مبارزه با یکدیگر بودند.
از زمان هشام بن عبدالملک، تبلیغات و مبارزات سیاسى عبّاسیان آغاز گردید و در سال 129 وارد مرحله مبارزه مسلّحانه و عملیات نظامى گردید و سرانجام در سال 132 به پیروزى رسید.
بنى امیّه در این مدّت، گرفتار مشکلات سیاسى فراوان بودند، لذا فرصت فشار و اختناق نسبت به شیعیان را نداشتند.
عبّاسیان نیز چون از دستیابى به قدرت در پوشش شعار طرفدارى از خاندان پیامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل مى کردند، فشارى از طرف آنان مطرح نبود.
از اینرو، این دوران، دوران آرامش و آزادى نسبىِ امام صادق(علیه السلام) و شیعیان بود و آن حضرت از این فرصت استفاده کرده و تلاش فرهنگىِ وسیعى را آغاز کرد.
او آن قدر فقه و دانش اهل بیت را گسترش داد و زمینه ترویج احکام و بسط کلام شیعى را فراهم ساخت که مذهب شیعه به نام او به عنوان مذهب جعفرى شهرت یافت.
امام صادق(علیه السلام) با تمام جریان هاى فکرى و عقیدتى آن روز برخورد کرده و موضوع اسلام و تشیّع را در برابر آنها روشن ساخته و برترى بینش اسلام شیعى را ثابت کرده است.
امام صادق(علیه السلام) هر یک از شاگردان خود را در رشته اى که با ذوق و قریحه او سازگار بود، تشویق و تعلیم مى نمود و در نتیجه، هر کدام از آنها در یک یا دو رشته از علوم مانند: حدیث، تفسیر، فقه و کلام، تخصّص پیدا مى کردند.
هشام بن سالم مى گوید: روزى با گروهى از یاران امام صادق(علیه السلام) در محضر آن حضرت نشسته بودیم. مردى شامى اجازه ورود خواست و پس از کسب اجازه، وارد مجلس شد. امام فرمود: بنشین. آن گاه پرسید: چه مىخواهى؟ مرد شامى گفت: شنیده ام شما به تمام سؤالات و مشکلات مردم پاسخ مىگویید، آمده ام با شما بحث و مناظره کنم! امام فرمود: در چه موضوعى؟ شامى گفت: درباره کیفیّت قرائت قرآن. امام رو به حمران کرده فرمود: حمران! جواب این شخص با توست. مرد شامى گفت: من مىخواهم با شما بحث کنم، نه با حمران! امام فرمود: اگر حمران را محکوم کردى، مرا محکوم کرده اى !مرد شامى ناگزیر با حمران وارد بحث شد، هر چه شامى پرسید، پاسخ قاطع و مستدلّى از حمران شنید، به طورى که سرانجام از ادامه بحث فرو ماند و سخت ناراحت و خسته شد!امام فرمود: حمران را چگونه دیدى؟ مرد شامى گفت: راستى حمران خیلى زبردست است، هر چه پرسیدم به نحو شایسته اى پاسخ داد! آن گاه مرد شامى گفت: مى خواهم درباره لغت و ادبیّات عرب با شما بحث کنم. امام رو به ابان بن تغلب کرد و فرمود: با او مناظره کن. ابان نیز راه هرگونه گریز را به روى او بست و وى را محکوم ساخت. مرد شامى گفت: مى خواهم درباره فقه با شما مناظره کنم!امام به زرارة فرمود: با او مناظره کن. زراره هم با او به بحث پرداخت و به سرعت او را به بن بست کشاند!شامى گفت: مىخواهم درباره کلام با شما مناظره کنم!امام به مؤمن الطّاق دستور داد با او به مناظره بپردازد. طولى نکشید که شامى از مؤمن الطّاق نیز شکست خورد!به همین ترتیب وقتى که شامى درخواست مناظره درباره استطاعت برانجام خیر و شرّ، توحید و امامت نمود، امام به ترتیب به حمزه طیّار، هشام بن سالم و هشام بن حکم دستور داد با وى به مناظره بپردازند و هر سه با دلائل قاطع و منطق کوبنده، شامى را محکوم ساختند. با مشاهده این صحنه هیجان انگیز، از خوشحالى، خنده اى بر لبان امام نقش بست. اینک از میان سخنانِ فراوانِ آن اسوه علم و فضیلت، چهل حدیث برگزیده به دانش طلبان و فضیلت خواهان تقدیم مى دارم.

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

گوشه اي از حيات امام صادق ( عليه السلام )

پدرش 26 ساله بود كه او زاده شد . دوازده تا 15 سال بنابر اختلاف از عمر شريفش را درکنار جدش امام سجاد ( عليه السلام ) و نوزده سال را در كنار پدرش امام باقر ( عليه السلام ) گذراند .
 پيامبر اكرم ( ص ) در خصوص انتخاب نام و لقب امام ششم فرموده است: وقتي كه فرزندم جعفر متولد شد نام اورا صادق بگذاريد زيرا فرزند پنجمش جعفراست وادعاي امامت مي كند و او در نظر خداوند جعفر كذاب است .

 ابن بابويه و قطب راوندي روايت كرده اند : كه از حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) پرسيدند كه امام بعد از تو كيست ؟
 فرمود : محمد باقر شكافنده علوم است . پرسيدند كه : بعد از اوامام كه خواهد بود ؟ گفت : جعفر كه نام اونزد اهل آسمانها صادق است.امام ششم شيعيان و رئيس مذهب تشيع درسال 114 هجري قمري در سن 31 سالگي به امامت رسيد و رداي ولايت بردوش گرفت.
 دوران امامت آن امام 34 سال بوده كه با اواخر حكومت امويان واوايل حكومت عباسيان مصادف مي باشد .
 كه حدود هجده سال آن ( 132-114 ) همزمان با حكومت امويان و شانزده سال آن ( 148-132 ة ) همزمان با حكومت عباسيان بود .
 آن حضرت با پنج تن از خلفاي بني اميه - هشام بن عبدالملي ( 125-105 ه. ق ) ، وليد بن يزيد بن عبدالملي ( 126-125 ه. ق ) ، يزيد بن وليد بن عبدالملي ( 126 ه. ق ) ، ابراهيم بن وليد (126 ه. ق"( به مدت 70 روز )) و مروان بن محمد ملقب به حمار ( 132-126 ه.ق ) و دو تن از خلفاي بني عباس ابوالعباس ( عبدالله بن محمد ) معروف به سفاح ( 132- 136 ( 137 ) ه. ق ) و ابوجعفر معروف به منصور دوانيقي ( 158-136 ( 137 ) ه. ق ) معاصر بود .
 در يك دسته بندي ، زندگاني امام جعفر صادق ( عليه السلام ) مي توان به سه دسته كلي تقسيم نمود :
 الف - زندگاني امام در دوره امام سجاد و امام باقر ( عليهما السلام ) كه تقريبا نيمي از مر حضرت را به خود اختصاص مي دهد . در اين دوره ( 83-114 ) امام صادق ( عليه السلام ) از علم و تقوي و كمال و فضيلت آنان در حد كافي بهره مند شد .
 ب - قسمت دوم زندگي امام جعفر صادق( عليه السلام ) ازسال 114 هجري تا 140 هجري مي باشد . دراين دوره امام از فرصت مناسبي كه بوجود آمده ، استفاده نمود و مكتب جعفري را به تكامل رساند . در اين مدت ، 4000 دانشمند تحويل جامعه داد و علوم و فنون بسياري را كه جامعه آن روز تشنه آن بود ، به جامعه اسلامي ارزاني داشت .
 ج - هشت سال آخرامام( عليه السلام ) قسمت سوم زندگي امام را تشكيل مي دهد . دراين دوره ، امام بسيار تحت فشار و اختناق حكومت منصور عباسي قرار داشت . در اين دوره امام دائما تحت نظر بود و مكتب جعفري عملا تعطيل گرديد .

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

شهادت قرآن بر عصمت فاطمه

پروردگار عالم در قرآن مجيد (سوره‏ى احزاب، آيه‏ى سى و سه) مى‏فرمايند:
انما يريداللَّه ليذهب عنكم الرجس اهل‏البيت و يطهركم تطهيرا.
خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل‏بيت دور كند و كاملا شما را پاك گرداند.
اين آيه گواهى مى‏دهد كه اهل‏بيت معصوم و بى‏لغزش هستند و هيچ گناهى نمى‏كنند. («الرجس» در آيه شامل همه‏ى گناهان و لغزشها مى‏گردد، كه اهل‏بيت از آنها دورند.)


مراد از اهل‏بيت كيست؟ جواب و بحث و بررسى آن در فصل اول اين كتاب گذشت و طبق احاديث معتبر اهل سنت و اظهارات و اعترافات همسران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، ثابت گرديد كه مراد از آن پنج تن آل‏عبا مى‏باشند، كه فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام يكى از آنهاست، بنابراين، فاطمه عليهاالسلام طبق گواهى قرآن مجيد معصوم مى‏باشد.
 

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 1 بيان انتقادات و پيشنهادات

اذيت به فاطمه اذيت به خدا و پيامبر است

اينكه اذيت فاطمه عليهاالسلام اذيت خدا و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله است، موضوعى است كه دهها حديث معتبر در اين باره در كتب شيعه و سنى آمده، كه اينك بدون نياز به تحليل، به چند حديث از آنها تبرك مى‏جوييم:
1- قال رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله: فاطمه بضعه منى، فمن اغضبها اغضبنى. (1)
رسول خدا فرمودند: فاطمه پاره‏ى تن من است، هركس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده.
2- عن النبى صلى اللَّه عليه و آله: فاطمه بضعه منى، و هى نور عينى، ثمره فوادى، و روحى التى بين جنبى، من آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه، و من اغضبها فقد اغضبنى، يوذينى ما آذاها. (2)


پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: فاطمه پاره‏ى تن من، نور چشمم، ميوه‏ى دلم و روح و روانم است. هركس او را اذيت كند، مرا اذيت نموده و اذيت من اذيت خداست و كسى كه وى را به خشم آورد، مرا به خشم آورده، اذيت مى‏كند مرا، آنچه فاطمه را اذيت كند. 3- قال النبى: فاطمه بضعه منى، من آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه عز و جل و هذا يدل على عصمتها. (3)
رسول گرامى فرمودند: فاطمه پاره‏ى تن من است، هركس او را اذيت كند مرا اذيت نموده و كسى كه مرا اذيت كند، خدا را اذيت كرده. (سپس ابن ابى‏الحديد مى‏گويد:اين حديث، عصمت فاطمه را در بر دارد.)
4- عن رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله: ان اللَّه عزوجل ليغضب لغضب فاطمه، و يرضى لرضاها. (4)
از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله آمده است: خداوند با خشم و غضب فاطمه به خشم آيد و با رضاى او راضى مى‏گردد.
5- قال رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله: فاطمه بضعه منى، يوذينى ما اذاها. (5)
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: فاطمه پاره‏ى تن من است، اذيت مى‏كند مرا، آنچه او را بيازارد.
6- قال رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله: فاطمه بنت محمد، و هى بضعه منى، فمن آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه. (6)
رسول خدا فرمودند: فاطمه دختر محمد است، او پاره‏ى تن من بوده، هركس وى را آزار دهد، مرا آزار نموده و كسى كه مرا اذيت كند، خدا را اذيت نموده است.
اين احاديث ششگانه، كه به عنوان نمونه، از كتابهاى معتبر اهل سنت نقل گرديد، مى‏رساند كه خشم فاطمه عليهاالسلام باعث خشم خدا و پيامبر مى‏گردد و اساساً رضايت و غضب الهى به رضا و غضب فاطمه عليهاالسلام بستگى دارد. و چنانچه ملاحظه فرموديد از اين احاديث به عصمت فاطمه عليهاالسلام استدلال نموده و حركت او را معلول اراده و خواست خدا مى‏دانند.



1ـ كنزالعمال، ج 12، ص 108 ش 34222- جامع الصغير سيوطى، ج 2، ص 208 ش 58333- صحيح بخارى، ج 5، ص 96 ش 278.
2ـ مسند احمد حنبل 7 ج 4، ص 329.
3ـ ابن ابى‏الحديد، ج 16، ص 273.
4ـ فرائدسمطين، ج 2، ص 46 ش 378.
5ـ صحيح مسلم، ج 16، ص 3 به شرح نووى.
6ـ محجةالبيضاء، ج 4، ص 210.



 

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 1 بيان انتقادات و پيشنهادات

خدا و پيامبر ستمگران فاطمه را لعن كرده‏اند

پروردگار عالم در سوره‏ى احزاب آيه‏ى 57 مى‏فرمايند: ان الذين يوذون اللَّه و رسوله لعنهم اللَّه فى الدنيا والآخرة.
به يقين كسانى كه خدا و پيامبر او را اذيت مى‏كنند، در دنيا و آخرت ملعون بوده و از رحمت الهى دور مى‏باشند.
قطع نظر از روايات خاصه كه از طريق شيعه نقل شده، اگر همان شش حديث مذكور را كه در اين فصل از كتب معتبره‏ى عامه نقل نموديم كه «اذيت فاطمه عليهاالسلام را اذيت خدا و پيامبرش مى‏دانند» و با اين آيه شريفه كنار هم گذاشته و نتيجه بگيريم، آنگاه به اين ثمره خواهيم رسيد كه هر كس فاطمه عليهاالسلام را اذيت كرده و در حق او ستمگرى نموده و به خانه او تجاوز كرده و... در دنيا و آخرت ملعون بوده و از رحمت الهى محروم و به عذاب دردناك در قعر آتش جهنم گرفتار خواهد آمد. علاوه بر اين، استدلال و استنتاج، از تفسير على بن ابراهيم نقل شده كه اين آيه در مورد كسانى نازل شده، كه حق على عليه‏السلام را غصب كنند و فاطمه عليهاالسلام را از حقش محروم نموده و وى را به خشم آورند...(1)


( «ان الذين يوذون اللَّه و رسوله لعنهم اللَّه فى الدنيا و الاخره و اعدلهم عذابا مهينا» نزلت فيمن غصب اميرالمؤمنين حقه و اخذ حق فاطمه و آذاها...)
پس، با اين بيان روشن (ايذا فاطمه عليهاالسلام ايذا خدا و پيامبر، موذيان خدا و پيامبر ملعون، پس موذيان و مبغضان فاطمه ملعون). ملاحظه مى‏شود كه خداوند دشمنان و ستمگران فاطمه عليهاالسلام را در قرآن مجيد ملعون خوانده است. و اما از نظر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نيز، از طريق اهل سنت، از ابن‏عباس در يك حديث مفصل در مورد حضرت فاطمه عليهاالسلام چنين آمده است:
اللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها، و ذلل من اذلها، و خلد فى نارك من ضرب جنبها حتى القت ولدها، فتقول الملائكه عند ذلك. (آمين). (2)
خداوندا! هر كس فاطمه را مورد ستم قرار دهد از رحمت خود دور بدار (لعنتش كن)و غاصبين حقش را عذاب كن و كسى كه او را خوار گرداند، خوارش فرما و آنان كه به پهلوى او مى‏زنند و باعث سقط فرزندش مى‏شود براى هميشه در آتش دار، (اين دعاها با آمين ملائكه به اجابت مى‏رسد.)
چنانچه ملاحظه مى‏كنيد در اين حديث پيامبر خدا ستمگران و غاصبين حق فاطمه عليهاالسلام را ملعون خوانده و آنان را براى هميشه اهل آتش مى‏داند.



1ـ عوالم، ج 11، ص 110- بحارالانوار، ج 43، ص 25، ح 23.
2ـ فرائدالسمطين، ج 2، ص 35، ح 371.



 

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
- 32 - 33 - 34 - 35 - 36 - 37 - 38 - 39 - 40 - 41 -
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 289361
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
اسفند 1388
آذر 1388
دی 1388
مهر 1388
آبان 1388
بهمن 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom