پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

شاگردان امام

امام جعفر صادق(عليه السلام) تلاش و كوشش خود را با مساعى علمى سخت كوشانه آغاز و حوزه فكرى و ثمربخش خويش را كه بزرگان فقها و متفكّران از آن بيرون آمدند، در صفوف امّت، افتتاح كرد، و با تربيت شاگردانى دانشمند، ذخيره علمى بزرگى براى امّت برجاى گذاشت.
بعضى از شاگردان نامى آن بزرگوار عبارتند از: هشام بن حكم و مؤمن الطّاق و محمّد بن مسلم و زرارة بن اعين و غير آنان كه هر يك چهره هاى درخشانى از تربيت شدگان مكتب آن حضرت اند.حركت علمى او آن سان گسترش يافت كه سراسر مناطق اسلامى را دربر گرفت و مردم از علم او چيزها مىگفتند و شهرتش در همه شهرها پيچيده بود.جاحظ در مورد امام صادق(عليه السلام) گويد:«امام صادق چشمه هاى دانش و حكمت را در روى زمين شكافت و براى مردم درهايى از دانش گشود كه پيش از او معهود نبود و جهان از دانش وى سرشار گرديد.»

هدف امام صادق(عليه السلام) از گسترش برنامه فرهنگى، چاره جهل امّت و تقويت عقيده به مكتب اسلام و نيز ايستادگى در برابر امواج كفرآميز و شبهه هاى گمراه كننده و حلّ مشكلات ناشى از انحراف حكومت بود.
تلاش آن حضرت از طرفى مقابله با امواج ناشناخته و فاسد اوضاع سياسى عهد امويان و عبّاسيان بود كه انحرافات عقيدتى آن، بيشتر معلولِ ترجمه كتابهاى يونانى و فارسى و هندى و پديدآمدن گروه هاى خطرناك از جمله غُلات و زنديقان و جاعلان حديث و اهل رأى و متصوفّه بود كه زمينه هاى مساعد رشد انحراف را به وجود آورده بودند.امام(عليه السلام) در برابر تمامى آنها ايستادگى كرد و در سطح علمى، با همه مشاجره و مباحثه كرد و خطّ افكارشان را براى ملّت اسلام افشا نمود و از طرف ديگر، با تلاش هاى خستگى ناپذير، مفاهيم عقيدتى و احكام شريعت را منتشرساخت و آگاهى علمى را پراكند و توده هاى عظيم دانشمندان را به منظور آموزش مسلمانان مجهّز ساخت.امام صادق(عليه السلام) مسجدپيامبر را در مدينه محلّ تدريس خويش قرار داد و مردم دسته دسته از دور و نزديك به آنجا مىشتافتند و سؤالات گوناگون خود را مطرح و جواب لازم را دريافت مى نمودند.از جمله استفاده كنندگان از محضر آن بزرگوار، مالك بن انس و ابوحنيفه و محمّد بن حسن شيبانى و سفيان ثورى و ابن عيينه و يحيى بن سعيد و ايّوب سجستانى و شعبة بن حجّاج و عبدالملك جريح و ديگران بودند.امام صادق(عليه السلام) به پيروان خود فرمان داد كه به حاكم منحرف پناه نبرند و از داد و ستد و همكارى با او خوددارى كنند و به اصحاب و دوستان خود سفارش مى كرد كه در هر كار، مخفيانه عمل كنند و تقيّه را رعايت نمايند و در هر عملى كه انجام مىدهند توجّه كامل داشته باشند كه دشمنان و مخالفانشان متوجّه آن نشوند.آن حضرت مردم را بر آن مىداشت تا در شورشى كه زيد بن على بن الحسين(عليه السلام) بر ضدّ دولت امويان كرده بود، پشتيبان زيد باشند.هنگامى كه خبر قتل زيد به او رسيد بسيار ناراحت شد و اندوهى عميق به او دست داد و از مال خود به خانواده هر يك از ياران زيد كه با او در آن واقعه آسيب ديده بودند هزار دينار داد.و نيز هنگامى كه جنبش بنى الحسن(عليه السلام) شكست خورد، امام را حزن و اندوه فرا گرفت و سخت بگريست و مردم را مسئول كوتاهى در برابر آن جنبش دانست.با اين حال، آن حضرت از در دست گرفتن حكومت خوددارى فرمود و اين كار را به وقتى موكول كرد كه نقش دگرگون سازى امّت را ايفا كند و در مجراى افكار امّت تأثير گذارد و انحراف هاى گوناگونى را كه واقعيّت سياسى و اجتماعى به وجود آورده بود تصحيح نمايد، آن گاه در داخل امّت عهده دار تجديد بنا شود و امّت را آماده سازد تا در سطحى درآيند كه بتوانند حكومتى را كه خود مى خواهند، تشكيل دهند.

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

امام صادق در نگاه دیگران

فقها و دانشمندانِ زمان امام صادق(علیه السلام) و همچنین عالمان بعد از او، همگى آن حضرت را به عظمت و برترى علمى و گستردگى دانش ستوده اند.
از آن جمله:1 ـ ابوحنیفه، پیشواى مشهور فرقه حنفى، گفته است:«من دانشمندتر از جعفربن محمّد ندیده ام.» و نیز از او نقل شده که گفته است:
«لَوْ لاالسَّنَتانِ لَهَلَکَ نُعمْانُ» یعنى اگر آن دو سال (شاگردى من نزد او) نبود، نعمان هلاک مى شد.
(اسم ابوحنیفه نعمان بن ثابت بوده است).
2 ـ مالک، پیشواى فرقه مالکى، گفته است:«مدّتى نزد جعفر بن محمّد رفت و آمد مى کردم، او را همواره در یکى از سه حالت مىدیدم: یا نماز مى خواند یا روزه بود و یا قرآن تلاوت مىکرد، و هرگز او را ندیدم که بدون وضو حدیث نقل کند.»3 ـ ابن حجر هیتمى گفته است:«به قدرى علوم از او نقل شده که زبانزدِ مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و بزرگترین پیشوایان (فقه و حدیث) مانند: یحیى بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان ثورى، سفیان بن عُیَیْنَه، ابوحنیفه، شعبه و ایّوب سبحستانى از او نقل روایت کرده اند .»4 ـ ابوبحرجاحظ گوید:«جعفربن محمّد کسى است که علم و دانش او جهان را پرکرده است و گفته مىشود که ابوحنیفه و سفیان ثورى از شاگردان اوست، و شاگردى این دو تن در اثبات عظمت علمى او کافى است.»5 ـ ابن خلّکان مورّخ مشهور نوشته است:«او یکى از امامانِ دوازده گانه در مذهبِ امامیّه، و از بزرگانِ خاندانِ پیامبر است که به علّت راستى و درستى گفتار، وى را صادق مىخواندند. فضل و بزرگوارى او مشهورتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. ابوموسى جابربن حیّان طرطوسى شاگرد او بود. جابر کتابى شامل هزار ورق تألیف کرد که تعلیمات جعفر صادق را دربرداشت و حاوى پانصد رساله بود.»6 ـ شیخ مفید مىنویسد:«به قدرى علوم از او نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان او، به اندازه او علوم و دانش نقل نشده است.»

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

پرتوى از سیره و سیماى امام جعفر صادق(علیه السلام)

امام صادق(علیه السلام) در روز 17 ربیع الاوّل سال 83 هجرى قمرى در مدینه متولّد گردید.
پدر گرامى آن حضرت، امام محمّد باقر(علیه السلام) و مادر ارجمندش امّ فروه، دختر قاسم بن محمّد بن ابىبکر مىباشد.
نام شریفش جعفر ولقب معروفش صادق و کنیه اش ابوعبداللّه مىباشد.
شهادت آن حضرت در 25 شوّال سال 148 هجرى قمرى، در 65 سالگى، به دستور منصور دوانیقى، خلیفه ستمگر عبّاسى، به وسیله سمّى که به آن بزرگوار خوراندند، در شهر مدینه اتّفاق افتاد، و محلّ دفنش در قبرستان بقیع است.
 

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

برنامه امام صادق(علیه السلام)

امام جعفر صادق(علیه السلام) تلاش و کوشش خود را با مساعى علمى سخت کوشانه آغاز و حوزه فکرى و ثمربخش خویش را که بزرگان فقها و متفکّران از آن بیرون آمدند، در صفوف امّت، افتتاح کرد، و با تربیت شاگردانى دانشمند، ذخیره علمى بزرگى براى امّت برجاى گذاشت.
بعضى از شاگردان نامى آن بزرگوار عبارتند از: هشام بن حکم و مؤمن الطّاق و محمّد بن مسلم و زرارة بن اعین و غیر آنان که هر یک چهره هاى درخشانى از تربیت شدگان مکتب آن حضرتاند.
حرکت علمى او آن سان گسترش یافت که سراسر مناطق اسلامى را دربر گرفت و مردم از علم او چیزها مى گفتند و شهرتش در همه شهرها پیچیده بود.
جاحظ در مورد امام صادق(علیه السلام) گوید:«امام صادق چشمه هاى دانش و حکمت را در روى زمین شکافت و براى مردم درهایى از دانش گشود که پیش از او معهود نبود و جهان از دانش وى سرشار گردید.»هدف امام صادق(علیه السلام) از گسترش برنامه فرهنگى، چاره جهل امّت و تقویت عقیده به مکتب اسلام و نیز ایستادگى در برابر امواج کفرآمیز و شبهه هاى گمراه کننده و حلّ مشکلات ناشى از انحراف حکومت بود.
تلاش آن حضرت از طرفى مقابله با امواج ناشناخته و فاسد اوضاع سیاسى عهد امویان و عبّاسیان بود که انحرافات عقیدتى آن، بیشتر معلولِ ترجمه کتابهاى یونانى و فارسى و هندى و پدیدآمدن گروه هاى خطرناک از جمله غُلات و زندیقان و جاعلان حدیث و اهل رأى و متصوفّه بود که زمینه هاى مساعد رشد انحراف را به وجود آورده بودند.
امام(علیه السلام) در برابر تمامى آنها ایستادگى کرد و در سطح علمى، با همه مشاجره و مباحثه کرد و خطّ افکارشان را براى ملّت اسلام افشا نمود و از طرف دیگر، با تلاش هاى خستگى ناپذیر، مفاهیم عقیدتى و احکام شریعت را منتشر ساخت و آگاهى علمى را پراکند و توده هاى عظیم دانشمندان را به منظور آموزش مسلمانان مجهّز ساخت.
امام صادق(علیه السلام) مسجد پیامبر را در مدینه محلّ تدریس خویش قرار داد و مردم دسته دسته از دور و نزدیک به آنجا مى شتافتند و سؤالات گوناگون خود را مطرح و جواب لازم را دریافت مى نمودند.
از جمله استفاده کنندگان از محضر آن بزرگوار، مالک بن انس و ابوحنیفه و محمّد بن حسن شیبانى و سفیان ثورى و ابن عیینه و یحیى بن سعید و ایّوب سجستانى و شعبة بن حجّاج و عبدالملک جریح و دیگران بودند.
امام صادق(علیه السلام) به پیروان خود فرمان داد که به حاکم منحرف پناه نبرند و از داد و ستد و همکارى با او خوددارى کنند و به اصحاب و دوستان خود سفارش مى کرد که در هر کار، مخفیانه عمل کنند و تقیّه را رعایت نمایند و در هر عملى که انجام مىدهند توجّه کامل داشته باشند که دشمنان و مخالفانشان متوجّه آن نشوند.
آن حضرت مردم را بر آن مى داشت تا در شورشى که زید بن على بن الحسین(علیه السلام) بر ضدّ دولت امویان کرده بود، پشتیبان زید باشند.
هنگامى که خبر قتل زید به او رسید بسیار ناراحت شد و اندوهى عمیق به او دست داد و از مال خود به خانواده هر یک از یاران زید که با او در آن واقعه آسیب دیده بودند هزار دینار داد.
و نیز هنگامى که جنبش بنى الحسن(علیه السلام) شکست خورد، امام را حزن و اندوه فرا گرفت و سخت بگریست و مردم را مسئول کوتاهى در برابر آن جنبش دانست.
با این حال، آن حضرت از در دست گرفتن حکومت خوددارى فرمود و این کار را به وقتى موکول کرد که نقش دگرگون سازى امّت را ایفا کند و در مجراى افکار امّت تأثیر گذارد و انحراف هاى گوناگونى را که واقعیّت سیاسى و اجتماعى به وجود آورده بود تصحیح نماید، آن گاه در داخل امّت عهده دار تجدید بنا شود و امّت را آماده سازد تا در سطحى درآیند که بتوانند حکومتى را که خود مى خواهند، تشکیل دهند.

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

توفیق فرهنگى در پرتو آشفتگى سیاسى

زمان امام صادق(علیه السلام)، زمانِ تزلزل حکومت بنى امیّه و فزونىِ قدرت بنى عبّاس بود و این دو گروه مدّتى در حال کشمکش و مبارزه با یکدیگر بودند.
از زمان هشام بن عبدالملک، تبلیغات و مبارزات سیاسى عبّاسیان آغاز گردید و در سال 129 وارد مرحله مبارزه مسلّحانه و عملیات نظامى گردید و سرانجام در سال 132 به پیروزى رسید.
بنى امیّه در این مدّت، گرفتار مشکلات سیاسى فراوان بودند، لذا فرصت فشار و اختناق نسبت به شیعیان را نداشتند.
عبّاسیان نیز چون از دستیابى به قدرت در پوشش شعار طرفدارى از خاندان پیامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل مى کردند، فشارى از طرف آنان مطرح نبود.
از اینرو، این دوران، دوران آرامش و آزادى نسبىِ امام صادق(علیه السلام) و شیعیان بود و آن حضرت از این فرصت استفاده کرده و تلاش فرهنگىِ وسیعى را آغاز کرد.
او آن قدر فقه و دانش اهل بیت را گسترش داد و زمینه ترویج احکام و بسط کلام شیعى را فراهم ساخت که مذهب شیعه به نام او به عنوان مذهب جعفرى شهرت یافت.
امام صادق(علیه السلام) با تمام جریان هاى فکرى و عقیدتى آن روز برخورد کرده و موضوع اسلام و تشیّع را در برابر آنها روشن ساخته و برترى بینش اسلام شیعى را ثابت کرده است.
امام صادق(علیه السلام) هر یک از شاگردان خود را در رشته اى که با ذوق و قریحه او سازگار بود، تشویق و تعلیم مى نمود و در نتیجه، هر کدام از آنها در یک یا دو رشته از علوم مانند: حدیث، تفسیر، فقه و کلام، تخصّص پیدا مى کردند.
هشام بن سالم مى گوید: روزى با گروهى از یاران امام صادق(علیه السلام) در محضر آن حضرت نشسته بودیم. مردى شامى اجازه ورود خواست و پس از کسب اجازه، وارد مجلس شد. امام فرمود: بنشین. آن گاه پرسید: چه مىخواهى؟ مرد شامى گفت: شنیده ام شما به تمام سؤالات و مشکلات مردم پاسخ مىگویید، آمده ام با شما بحث و مناظره کنم! امام فرمود: در چه موضوعى؟ شامى گفت: درباره کیفیّت قرائت قرآن. امام رو به حمران کرده فرمود: حمران! جواب این شخص با توست. مرد شامى گفت: من مىخواهم با شما بحث کنم، نه با حمران! امام فرمود: اگر حمران را محکوم کردى، مرا محکوم کرده اى !مرد شامى ناگزیر با حمران وارد بحث شد، هر چه شامى پرسید، پاسخ قاطع و مستدلّى از حمران شنید، به طورى که سرانجام از ادامه بحث فرو ماند و سخت ناراحت و خسته شد!امام فرمود: حمران را چگونه دیدى؟ مرد شامى گفت: راستى حمران خیلى زبردست است، هر چه پرسیدم به نحو شایسته اى پاسخ داد! آن گاه مرد شامى گفت: مى خواهم درباره لغت و ادبیّات عرب با شما بحث کنم. امام رو به ابان بن تغلب کرد و فرمود: با او مناظره کن. ابان نیز راه هرگونه گریز را به روى او بست و وى را محکوم ساخت. مرد شامى گفت: مى خواهم درباره فقه با شما مناظره کنم!امام به زرارة فرمود: با او مناظره کن. زراره هم با او به بحث پرداخت و به سرعت او را به بن بست کشاند!شامى گفت: مىخواهم درباره کلام با شما مناظره کنم!امام به مؤمن الطّاق دستور داد با او به مناظره بپردازد. طولى نکشید که شامى از مؤمن الطّاق نیز شکست خورد!به همین ترتیب وقتى که شامى درخواست مناظره درباره استطاعت برانجام خیر و شرّ، توحید و امامت نمود، امام به ترتیب به حمزه طیّار، هشام بن سالم و هشام بن حکم دستور داد با وى به مناظره بپردازند و هر سه با دلائل قاطع و منطق کوبنده، شامى را محکوم ساختند. با مشاهده این صحنه هیجان انگیز، از خوشحالى، خنده اى بر لبان امام نقش بست. اینک از میان سخنانِ فراوانِ آن اسوه علم و فضیلت، چهل حدیث برگزیده به دانش طلبان و فضیلت خواهان تقدیم مى دارم.

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

گوشه اي از حيات امام صادق ( عليه السلام )

پدرش 26 ساله بود كه او زاده شد . دوازده تا 15 سال بنابر اختلاف از عمر شريفش را درکنار جدش امام سجاد ( عليه السلام ) و نوزده سال را در كنار پدرش امام باقر ( عليه السلام ) گذراند .
 پيامبر اكرم ( ص ) در خصوص انتخاب نام و لقب امام ششم فرموده است: وقتي كه فرزندم جعفر متولد شد نام اورا صادق بگذاريد زيرا فرزند پنجمش جعفراست وادعاي امامت مي كند و او در نظر خداوند جعفر كذاب است .

 ابن بابويه و قطب راوندي روايت كرده اند : كه از حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) پرسيدند كه امام بعد از تو كيست ؟
 فرمود : محمد باقر شكافنده علوم است . پرسيدند كه : بعد از اوامام كه خواهد بود ؟ گفت : جعفر كه نام اونزد اهل آسمانها صادق است.امام ششم شيعيان و رئيس مذهب تشيع درسال 114 هجري قمري در سن 31 سالگي به امامت رسيد و رداي ولايت بردوش گرفت.
 دوران امامت آن امام 34 سال بوده كه با اواخر حكومت امويان واوايل حكومت عباسيان مصادف مي باشد .
 كه حدود هجده سال آن ( 132-114 ) همزمان با حكومت امويان و شانزده سال آن ( 148-132 ة ) همزمان با حكومت عباسيان بود .
 آن حضرت با پنج تن از خلفاي بني اميه - هشام بن عبدالملي ( 125-105 ه. ق ) ، وليد بن يزيد بن عبدالملي ( 126-125 ه. ق ) ، يزيد بن وليد بن عبدالملي ( 126 ه. ق ) ، ابراهيم بن وليد (126 ه. ق"( به مدت 70 روز )) و مروان بن محمد ملقب به حمار ( 132-126 ه.ق ) و دو تن از خلفاي بني عباس ابوالعباس ( عبدالله بن محمد ) معروف به سفاح ( 132- 136 ( 137 ) ه. ق ) و ابوجعفر معروف به منصور دوانيقي ( 158-136 ( 137 ) ه. ق ) معاصر بود .
 در يك دسته بندي ، زندگاني امام جعفر صادق ( عليه السلام ) مي توان به سه دسته كلي تقسيم نمود :
 الف - زندگاني امام در دوره امام سجاد و امام باقر ( عليهما السلام ) كه تقريبا نيمي از مر حضرت را به خود اختصاص مي دهد . در اين دوره ( 83-114 ) امام صادق ( عليه السلام ) از علم و تقوي و كمال و فضيلت آنان در حد كافي بهره مند شد .
 ب - قسمت دوم زندگي امام جعفر صادق( عليه السلام ) ازسال 114 هجري تا 140 هجري مي باشد . دراين دوره امام از فرصت مناسبي كه بوجود آمده ، استفاده نمود و مكتب جعفري را به تكامل رساند . در اين مدت ، 4000 دانشمند تحويل جامعه داد و علوم و فنون بسياري را كه جامعه آن روز تشنه آن بود ، به جامعه اسلامي ارزاني داشت .
 ج - هشت سال آخرامام( عليه السلام ) قسمت سوم زندگي امام را تشكيل مي دهد . دراين دوره ، امام بسيار تحت فشار و اختناق حكومت منصور عباسي قرار داشت . در اين دوره امام دائما تحت نظر بود و مكتب جعفري عملا تعطيل گرديد .

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

عظمت ذكر بسم الله

جناب ثقه الاسلام کلینى ، در کتاب شریف اصول کافى ، از امام صادق علیه السلام ، روایت فرموده است که : شخصى همراه حضرت عیسى علیه السلام بود تا به دریا رسیدند و با حضرت بر روى آب راه مى رفتند و از دریا مى گذشتند .
این جانیست که بر آن تصرف مى کند، این همان جان است که مرده را زنده مى کند و ابراء اکمه و ابرص مى نماید، و جان هاى مرده را زنده مى کند و حیات مى دهد، و هر کسى که به تعلیم معارف حقه ، نفوس را احیاء مى کند، عیسوى مشرب است .
آن شخص دید که بر روى آب مثل زمین هموار عبور مى کنند، در عین عبور به این فکر افتاد که حضرت چه مى گوید و چه مى کند که بر بوى دریا این گونه راه مى روند، دید حضرت مى گوید: بسم الله .
از روى عجب به این گمان افتاد، که اگر خودش از تبعیت کامل بیرون آید و مستقلا بسم الله بگوید، مانند حضرت مى تواند بر آب بگذرد، از کامل ، بریدن همان و غرق شدن همان ، استغاثه به حضرت روح الله نمود، آن جناب نجاتش داد

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 1 بيان انتقادات و پيشنهادات

آفرينش خداوند

امام صادق (ع ) فرموده است : حق تعالى مرا از ذات آفریده است و حال این که من از او جدا نیستن ؛ زیرا که نور خورشید از او جدا نیست .
سپس مرا به من (به جدول وجودى من ) ندا فرمود و از من ) از جدال وجودى من ) خطاب کرد و پس گفت : من از تو کیستم ؟ و تو از من کیستى ؟
پس به لطافتم (به لطیفه روحانیم ) جواب داده ام که : توکل من و اصل منى . از تو ظاهر شده ام و در من اشراق کرده اى . من کلمه ازلى تو و فطرت ذاتى توام . نهان من قدیم و عیان من محدث است .
کسى مرا شناخت تو را وصف مى کند. کسى به من پیوست عزت تو مرا وصف مى کند. و یا این که وصف مى کند مرا عزت تو را (یعنى عزت تو را در من وصف مى کند) . تو غیر من نیستى (بینونت از من ندارى ) تا دو عدد (دو واحد کم عددى ) بوده است . و مرا از چیزى (غیر فیض وجودت ) خلق نکرده اى تا بازگشت من به سوى جز تو بوده باشد.پیش از این (پیش از محدث بودنم ) بسته بودم و حقا در ذات تو بوده ام ، پس مرا رها کرده اى و (از خود) جدا نکردهاى ، پس تو از منى بدون تبعیض ، و من از توام بدون تحول و برگشتگى . تو از من پنهان و من از تو گویایم ، پس تو به من ستوده مى شوى . و من بعض و تو کلى ، و من با شمایم مى شنوم و مى بینم .

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

اسم مكنون الهى

کلینى در کافى از امام صادق علیه السلام ، روایت مى کند : خداوند تبارک و تعالى اسمایى را خلق کرده است که با حروف به صدا در نمى آیند، و اسمایى را به صورت لفظ آفریده است که به زبان نمى آیند. اسمایى به صورت شخص هستند که متجسد نیستند و اسمایى را با تشبیه آفریده است که موصوف نشوند و اسمایى را با رنگ که رنگ شده نیستند و قطر و حد ندارند و از حواس محجوبند و بدون پرده پوشیده اند . آنها را یک کلمه نامه که داراى چهار جزء است قرار داده است که با هم هستند و از هم جلو و عقب نبوده ، هیچ کدام از هم جلو نیستند. سه نام از آنها را براى نیاز مردم آشکار ساخت ، و یکى را در پرده نگاه داشت که آن اسم مکنون و مخزون اوست .

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

اوج خشيت امام صادق (ع)

در خصال صدوق است که مالک بن انس ، فقیه مدینه مى گوید :
نزد صادق ، جعفر بن محمد علیه السلام مى رفتم وایشان برایم بالشى مى گذاشت و برایم ارزشى قایل بود و مى فرمود: اى مالک ! من تو را دوست دارم .
من نیز از این موضوع خوشحال بودم و خداى را شکر مى گردم . آن بزرگوار همواره از سه حالت خارج نبود، یا روزه بود، یا در حال قیام (به عبادت ) و یا در حال ذکر خداوند. او از عظیم ترین عابدان و بزرگ ترین زاهدان بود؛ کسانى که در مقابل خداوند عز و جل در حالتى از خشیت به سر مى برند .
حدیثى بسیار و همنشینى باغ او خوب و فوایدش فراوان بود. وقتى از پیامبر صلى الله علیه وآله حدیثى نقل مى کرد و مى فرمود: قال رسول الله ، چهره اش ‍ به کبودى و زردى مى گرایید و دگرگون مى گشت ؛ به طورى که دوست و آشنا نمى توانست او را بشناسد، سالى همراه ایشان به حج مشرف شدم ، چون زمان احرام فرا رسید، هر چه مى خواست لبیک بگوید، صدایى از گلویش خارج نمى شد و چیزى نمانده بود که خود را از مرکبش به زمین افکند !
به ایشان عرض کردم : اى پسر رسول خدا! بگو! چاره اى نیست ؛ باید بگویى !
ایشان فرمود : اى پسر ابو عامر! چگونه جسارت کنم و بگویم : لبیک اللهم لبیک ؟! در حالى که مى ترسم خداوند عز و جل جوابم دهد : لا لبیک و لا سعدیک !
و نیز همو گوید: انسانى که از امام جعفر صادق علیه السلام از نظر فضل و علم و عبادت و ورع ، برتر باشد، هیچ چشمى ندیده و هیچ ندیده و هیچ گوشى نشنیده و تصورش بر قلب هیچ کسى خطور نکرده است .
و او در بسیارى از مواضع ، مدعى آن است که از امام صادق علیه السلام حدیث شنیده است و چه بسیار است که مى گوید : حدثنى الثقه ، و مرادش ‍ امام صادق علیه السلام است .

چهارشنبه 13 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
1 - 2 - 3 -
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288376
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
اسفند 1388
آذر 1388
دی 1388
مهر 1388
آبان 1388
بهمن 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom