پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله - پاياني که پايان نيست
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

پاياني که پايان نيست

 
خورشيد طلوع کرد. آسمان آبي بود و تنها چند تکه ابر در اين جا و آن جا به طور پراکنده ديده مي‏شد؛ باد نمي‏وزيد. شب گذشته، باد ابرها را جارو کرده بود. 
سيد محمد رفت تا کنار در حرم بايستد. پرتو آفتاب، گنبد و گلدسته‏ها را گرم مي‏کرد. رؤياي شب پيش همچنان بر ذهن سيد محمد چيره بود. هنوز آن صداي آسماني در درون شعله‏ورش طنين مي‏افکند. 
زايران دسته دسته مي‏آمدند و به حرم، اداي احترام مي‏کردند. نزديک در، مسافران با تنپوش‏هاي پشمينه بر تن نشسته بودند؛ چاي مي‏نوشيدند و از اين طرف و آن طرف حرف مي‏زدند. يکي از آنها سرش را تکان داد و گفت: «چگونه از اين دوشيزه به خاطر کاري که ديشب کرد، تشکر کنيم.» 
- کولاک عجيبي بود. راه را گم کرده بوديم. 
- اگر چند دقيقه ديرتر گلدسته‏ها را روشن کرده بودند، ما مرده بوديم. [1] . 
- ناگهان نوري - مثل نور فانوس دريايي دربندر - ديديم. 
- دوست من! اهل بيت، لنگرگاه، آدم‏هاي سرگردان هستند. 
- پس فردا براي زيارت برادرش به طرف مشهد حرکت مي‏کنيم. 
- صبر کن چند روزي مهمان اين خانم باشيم. 
سيد محمد حيرتزده به حرف‏هاي آنان گوش مي‏داد. چشمانش از اشک لبريز بود. به سوي آنها رفت و گفت: «برادرانم! من بودم که چراغ گلدسته‏ها را روشن کردم؛ البته در رؤيا، دوشيزه‏اي را ديدم سراپا نور که به من فرمود: «برخيز و چراغ‏هاي گلدسته‏ها را روشن کن!» او سه بار اين جمله را گفت.» 
مسافران حيرتزده پرسيدند: «يعني گلدسته‏ها معمولا اين وقت از نيمه 
 
[ صفحه 190]
 
شب روشن نمي‏شوند؟» 
- نه! چون ما چراغ‏ها را پيش از نيمه شب خاموش و يک ساعت مانده به اذان صبح روشن مي‏کنيم. 
دانه‏هاي مرواريد اشک از چشم‏ها برگونه‏ها غلتيد؛ اشک‏هاي عاشقانه، اشک‏هاي فروتني. 
سيد محمد رضوي اين کرامت را نوشته است و هر سال - هنگامي که سال شب اين خاطره گرما بخش فرا مي‏رسيد - براي بزرگداشت آن کرامت، در چنان شبي چراغ‏ها را زودتر بر مي‏افروزد. هر سال در آن ساعت و هنگامي که برف سنگين بهمن ماه فرو مي‏ريزد، مسافران، گلدسته‏هاي لبريز از نور را مي‏بينند؛ گلدسته‏هايي بسان فانوس‏هاي دريايي که چلچراغ اميد ره گم کردگان درياي حيرت هستند.

دوشنبه 2 آذر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288335
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom