ıllıllı نوشته های جالب و قشنگ ıllıllı
☺☻☺☻ BEAUTI NOTE☺☻☺☻  
قالب وبلاگ

پناهگاه هسته‌ای مشهور بروس بیچ ۱۰۰۰ مترمربع وسعت دارد و از ۴۲ اتوبوس مدرسه با روکش بتن تشکیل شده که در عمق ۴.۳ متری زمین دفن شده اند.

به گزارش برترین ها، در روستای کانادایی «هورنینگ میلز» در ۱۰۰ کیلومتری شمال تورنتو، زمین‌های ظاهرا روستایی ۵ هکتاری بروس و ژان بیچ وجود دارد، اما زیر این مزارع سبز، بزرگترین پناهگاه خصوصی شمال آمریکا وجود دارد. پناهگاه هسته‌ای مشهور بروس بیچ (Bruce Beach) ۱۰۰۰ مترمربع وسعت دارد و از ۴۲ اتوبوس مدرسه با روکش بتن تشکیل شده که در عمق ۴.۳ متری زمین دفن شده اند.

این پناهگاه برای اسکان چند ماهه ۵۰۰ نفر طراحی شده و مجهز به همه چیزهایی است که احتمالا برای زنده ماندن به آن نیاز دارید، از ذخایر عظیم غذا، چاه خصوصی، لوله کشی کامل، ژنراتورهای سوخت گرفته تا صندلی دندانپزشکی و حتی یک مهدکودک!

 

اخبار,اخبار گوناگون,پناهگاه هسته‌ای مشهور بروس بیچ
بروس بیچ ۸۳ ساله این پروژه را در سال ۱۹۸۰ و در اوج جنگ سرد آغاز کرد و ساخت و ساز را در سل ۱۹۸۲ به پایان رساند. بیچ که متولد کانزاس است در دهه ۱۹۶۰ که شروع جنگ سرد بود و تب ترس از سلاح‌های هسته‌ای به اوج خود رسیده بود به عنوان یک مهندس برق در شیکاگو کار و زندگی می‌کرد. او در سال ۱۹۷۰ تصمیم گرفت به نواحی روستایی کانادا برود، چون فکر می‌کرد این مناطق در جنگ هسته‌ای از همه مناطق شهری امن‌تر هستند. او در هورنینگ میلز ساکن شد و در آنجا با همسر آینده اش ژان آشنا شد و پناهگاه خود را در زمین‌های خانودگی آن‌ها ساخت.

 

اخبار,اخبار گوناگون,پناهگاه هسته‌ای مشهور بروس بیچ


بااینکه او بیش از ۳۰ سال است در آمادگی به سر می‌برد خوشبختانه هیچ جنگ هسته‌ای اتفاق نیفتاد. در این سال‌ها تکنولوژی تغییرات زیادی کرده است مثل اینکه مانیتورهای امنیتی او کمودور ۶۴ هستند و تلفن‌ها شماره گیر چرخان دارند و به خطوط ثابت متصل هستند.

لازم به ذکر نیست که در این سال‌ها چه مقدار مواد غذایی دور ریخته شده است. بیچ ادعا می‌کند که از وقتی این پناهگاه را ساخته، دولت ۳۰ بار او را به دادگاه کشانده است. این پروژه بدون مجوز انجام شده، ولی بیچ به ساخت و ساز خود ادامه داده چون آن را مساله مرگ و زندگی می‌داند. وقتی برای اولین بار وارد پناهگاه او می‌شوید حس می‌کنید روی مریخ راه می‌روید.

 

اخبار,اخبار گوناگون,پناهگاه هسته‌ای مشهور بروس بیچ

 

اخبار,اخبار گوناگون,پناهگاه هسته‌ای مشهور بروس بیچ

 

اخبار,اخبار گوناگون,پناهگاه هسته‌ای مشهور بروس بیچ

 

اخبار,اخبار گوناگون,پناهگاه هسته‌ای مشهور بروس بیچ

 

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 30 آبان 1396  ] [ 11:33 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

اخبار,اخبارگوناگون,عروس جدید خاندان سلطنتی بریتانیا

عروس جدید خاندان بریتانیا زنی است که اجدادش از سوی همین خاندان سلطنتی سرشان قطع شده بود!

به گزارش جام جم آنلاین،  این روزها رسانه های عامه پسند و پاپاراتزی ها به شدت روی مگان مارکله هنرپیشه 36 آمریکایی زوم کرده اند چرا که وی قرار است عروس جدید خاندان سلطنتی بریتانیا باشد و با شاهزاده هری دومین پسر ولیعهد بریتانیا ازدواج کند. حالا تمام جزئیات زندگی او زیر نظر رسانه هاست، از اینکه قبل از به شهرت رسیدن چه شکلی بود تا اینکه اکنون چه لباسی می پوشد و چه سلیقه ای دارد. گفته می شود کاخ سلطنتی بریتانیا به زودی خبر رسمی نامزدی مگان و هری را اعلام خواهد کرد.

اما اکنون مورد دیگر و شگفت آوری از خانواده مگان مارکله فاش شده است. مگان در حالی در آستانه پیوند با خاندان سلطنتی بریتانیا قرار دارد که یکی از پادشاهان قرون های گذشته انگلستان سر یکی از اجداد او را با گیوتین قطع کرده بود!

لرد هوسی که یکی از اجداد مارکله است توسط هنری هشتم پادشاه وقت انگلستان به دلیل شورش علیه خاندان پادشاهی اعدام شده بود. این اتفاق در سال 1536 افتاد. لرد هوسی که یکی از پدربزرگان مگان محسوب می شود در آن زمان به دلیل شورش علیه پادشاه ابتدا در قلعه ای در لندن زندانی شد سپس پادشاه دستور به اعدام او داده بود.

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 30 آبان 1396  ] [ 11:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

دوره جدید جشنواره هنر نورپردازی «لومیِر» که بزرگترین جشنواره نورپردازی بریتانیاست آغاز شد. هنرمندان در این جشنواره بر روی بناهای تاریخی نورپردازی می‌کنند و آثار هنری هنرمندان بین المللی به نمایش در می‌آید. شهر «دورام» (Durham) امسال میزبان این جشنواره هنری است.

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

  

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون, جشنواره نورپردازی

 

 خبرآنلاین  


ادامه مطلب
[ سه شنبه 30 آبان 1396  ] [ 11:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

ایسلند یکی از عجیب ترین هتل های دنیا را در اختیار دارد، هتلی که شبیه هیچ هتل دیگری نیست. 

به گزارش جام جم آنلاین ، همه برای هتل اتاقی می خواهند که رو به منظره ای زیبا باشد. حالا هتل های واقع در اسکالهولت واقع در ایسلند شاید شبیه دیگر هتل ها نباشد اما قطعا این موارد را برآورده می کند. این هتل ها به شکل حباب هایی کوچک هستند که در مناطق سردسیر اسکالهولت ساخته شده اند. این هتل ها به شوخی هتل هایی 5 میلیون ستاره معرفی می شوند. هتل های حبابی نزدیک منطقه ای به نام هویتا قرار دارند و دمای درون آن کاملا در تضاد با هوای بیرون آن است.

 

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون , عجیب ترین هتل دنیا

 

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون , عجیب ترین هتل دنیا

 

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون , عجیب ترین هتل دنیا

 

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون , عجیب ترین هتل دنیا

 

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون , عجیب ترین هتل دنیا

 

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون , عجیب ترین هتل دنیا

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 30 آبان 1396  ] [ 11:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند

همه ما موافقیم که روش زندگی طی سال‌ها به نحو شگفت آوری تغییر کرده است. پیشرفت‌های چشمگیر تکنولوژی و درک ما از جسم و ذهن انسان منجر به برداشتن گام‌های بزرگی در دنیای مدرن شده است.

به گزارش برترین ها،   همه ما موافقیم که روش زندگی طی سال‌ها به نحو شگفت آوری تغییر کرده است. پیشرفت‌های چشمگیر تکنولوژی و درک ما از جسم و ذهن انسان منجر به برداشتن گام‌های بزرگی در دنیای مدرن شده است. بی شک اجداد باستانی ما از دستاوردهای امروزی ما حیرت زده خواهند شد. ما توانسته ایم به ماه سفر کنیم، ماهواره‌ها را به فضا بفرستیم، روی سیاره‌های دور فرود بیاییم و ایستگاه فضایی بین المللی را راه اندازی کنیم. جامعه پزشکی نیز به موفقیت هایی دست یافته که زمانی غیرممکن به نظر می‌رسید مثل درمان و کنترل بیماری ها، عمل‌های پیوند پیچیده و توسعه داروهایی که بیماری را درمان می‌کنند تا به کیفیت بهتری در زندگی دست یابیم. چیزهایی هم هستند که برای اجدادمان عادی به نظر می‌رسیدند، اما تصورشان برای ما مشکل است. برخی از آن‌ها را در این مطلب مشاهده می‌کنید:

مصرف موادمخدر به صورت قانونی
گفته می‌شود در جنگ داخلی آمریکا حدود ۴۰۰ هزار نفر معتاد به انواع مواد مخدر بودند. برای ما عجیب به نظر می‌رسد اما آن‌ها معتقد بودند که تا زمانی که موادمخدر مستقیما به رگ تزریق نشود باعث اعتیاد نمی‌شود، زیرا به معده نمی‌رسد؛ و بسیاری از این مواد تغییر دهنده خلق و خو با یا بدون تجویز پزشک در دسترس بودند.

از آنجا که زنان جنس ضعیف‌تر پنداشته می‌شدند، این مواد مخدر برای طیف وسیعی از ناراحتی‌های آن‌ها تجویز می‌شد و جای تعجب نیست که زنان سه برابر بیشتر از مردان معتاد می‌شدند. عجیب‌ترین بیماری‌های زنان که این دارو‌ها برایشان تجویز می‌شد خستگی جنسی، ترک پستان، افسردگی، هیستری و تهوع بارداری بودند. هم چنین تزریق کوکائین به زنان برای سرزنده و پرحرف‌تر کردن  آن‌ها رایج بود.

جراحی توسط آرایشگر محله
در گذشته اگر نیاز بود موهایتان را کوتاه و انگشت مزاحمتان را قطع کنید، جای نگرانی نبود، همه این‌ها را آرایشگر محله برایتان انجام می‌داد. اگر یک کاسه خون تازه کنار پنجره یا یک ستوان راه راه سفید و قرمز جلوی در می‌دیدید می‌توانستید مطمئن شوید که درست آمده اید. قرمز روی این تیر به معنای خون و سفید به معنای باند است.

درمان‌های پزشکی در قدیم بسیار وحشتناک بودند. حجامت و زالو انداختن یکی از خدمات پرطرفداری بود که آرایشگر‌ها ارائه می دادند. متاسفانه این به اصطلاح جراحان نمی‌دانستند که چه زمانی کارشان را متوقف کنند، بنابراین گاهی بیماران بیش از حد خون خود را از دست می‌دادند. سوراخ کردن جمجمه هم نسبتا رایج بود. این کار برای درمان بیماری هایی مثل سردرد، آبسه، زوال عقل، بیماری‌های روانی و زخم‌های سر انجام می‌شد. این عمل برای دور کردن ارواح شیطانی نیز انجام می‌شد. بدتر از همه، احتمال اینکه وسط این اعمال جراحی بیدار شوید خیلی زیاد بود و هیچ بیهوشی در کار نبود؛ و آخرین مورد اینکه قطع عضو هم توسط همین آرایشگر انجام می‌شد. واقعا لازم است بیشتر بگوییم؟ در آن روزها، علل بیماری و شیوع آن ناشناخته بود و عجیب نبود که به شیاطین، ستارگان، گناهان، جادوگران و حتی بوهای بد نسبت داده شوند.
 

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند


مجازات اعدام به عنوان سرگرمی
 در قرون وسطی، اعدام در مقابل جمعیت زیادی از تماشاچیان انجام می‌شد تا به آنها نشان دهند که جرایم قابل چشم پوشی نیستند. در تعطیلات عمومی جمعیت بیشتری حضور داشتند و جو هیجان انگیزتری هم راه می‌افتاد. دار زدن یکی از رایج‌ترین روش‌های اعدام بود، به طوری که بیشتر شهر‌ها و روستا‌ها چوبه‌های دار دائمی در مرکز شهر داشتند. معمولا وقتی اعدام انجام می‌شد جسد او را فورا برمی داشتند، اما گاهی اوقات می‌گذاشتند آنقدر روی چوبه دار بماند تا به شکل خاک تجزیه شود. سر زدن یکی دیگر از شکل‌های اعدام به خصوص برای اشراف و نجیب زادگان بود. اگر خوش شانس بودید جلاد این کار را همان بار اول انجام می‌داد. اگر شمشیر یا تبر او کند او بود یا خودش بی دقت بود، چندین بار این کار را تکرار می‌کرد تا به نتیجه برسد. گاهی سر‌ها را روی چوبه می‌آویختند و نمایش می‌دادند تا نظم و قانون را به مردم یادآوری کنند.
 

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند


سرقت مرده ها به بهانه علم
مراسم تشییع جنازه برای احترام به عزیزانی که در گذشته اند، مدت هاست که به عنوان یک سنت انجام می‌شود. ما سوگواری می‌کنیم، خاطراتمان را تعریف می‌کنیم و سپس برای رسیدن به یک آرامش ابدی دفنشان می‌کنیم. متاسفانه در دوران رنسانس ممکن بود برخی از افراد متوفی در آرامش نباشند.

با پیشرفت علم و پزشکی مشخص شد که دانش آناتومی بدن انسان برای بشر بسیار مفید خواهد بود. به خاطر کنجکاوی که درباره محل قرارگیری و عملکرد اندام‌های بدن وجود داشت، خیلی زود مشکل کمبود جسد پیش آمد. ابتدا، منبع اصلی کالبدشکافان، اجساد کسانی بود که اعدام می‌شدند. اما وقتی تقاضا بالا رفت، سارقان جسد پدید آمدند. آن‌ها در تاریکی شب بعد از دفن، اجساد را از قبرهایشان بیرون می‌کشیدند و به کالبدشناسان می‌فروختند تا آن‌ها را تشریح کنند. وقتی آن‌ها نمی‌توانستند از پس این تقاضا برآیند، دانشجویان پزشکی خودشان دست به کار می‌شدند. حتی برخی از آن‌ها دستگیر و محاکمه می‌شدند.

 

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند


به چالش کشیدن کسی برای دوئل
دستکش‌ها را پرت می‌کند و فرد مقابل خود را برای دوئل به چالش می‌کشد. فردی که به چالش دعوت می‌شد نیز با برداشتن دستکش موافقت خود را اعلام می‌کرد. همه کاری که باید انجام می‌شد تعیین زمان، مکان و سلاح بود. اوایل آن‌ها نوعی شمشیر انتخاب می‌کردند سپس شمشیر دو دم و بعد‌ها تپانچه محبوب شد.

دوئل یکی از روش‌های محبوبی بود که مردان قرن‌ها برای دفاع از افتخار و شهرت خود از آن استفاده می‌کردند. این دوئل‌ها سر چیزهای مسخره و بی اهمیتی به وجود می‌آمد. قوانین سختگیرانه‌ای برای جلوگیری از مرگ شرکت کنندگان وجود داشت، اما همیشه کارآمد نبود. در زمان‌های قدیم، قضات به دو نفر دستور می‌دادند در یک دوئل قضایی یا محاکمه توسط نبرد شرکت کنند تا اختلافات خود را حل و فصل کنند.

 

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند


سفرهای خطرناک بسیار آهسته
در قرون وسطا رسیدن از یک نقطه به نقطه دیگر کار چالش برانگیزی بود. تصور مشکلاتی که آن‌ها در هنگام سفر با آن مواجه می‌شدند دشوار است. در جوامع مدرن، گزینه‌های زیادی برای سفر در دسترس ماست، اما در آن روز‌ها انتخاب افراد محدود بود. یکی از انتخاب‌ها سفر پیاده بود که با این روش می‌توانستید ۲۴ تا ۴۰ کیلومتر در روز حرکت کنید. گزینه دیگر سفر با اسب بود که کمی بهتر بود و می‌توانستید ۳۲ تا ۴۸ کیلومتر در روز بپیمایید. سفر دریایی هم در صورت امکان ۱۲۰ تا ۲۰۰ کیلومتر در روز شما را جابجا می‌کرد.

طول سفر تنها مشکل نبود. اگر مسافرخانه یا مکان امن دیگری برای استراحت در شب وجود نداشت، مسافران مجبور می‌شدند بیرون بخوابند. غذا و نوشیدنی تمام یا فاسد می‌شد، حوادث و بیماری‌ها در کمین بودند و نگرانی دزدی و ... همیشه وجود داشت. سفر دریایی هم خطرات خودش را داشت. بسیاری از قایق‌های چوبی نمی‌توانستند در برابر طوفاهای خطرناک مقاومت کنند.
 

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند


همه به بهانه زیبایی
مفهوم مد و زیبایی با گذشت زمان به تدریج تغییر می‌کند. در اواسط دهه ۱۴۰۰، معیار زیبایی زنان پیشانی بلند و برجسته و پوست سفید شیری بود. برای دستیابی به چنین ظاهری، آن‌ها موهای بالای پیشانی خود را می‌کندند تا بلندتر به نظر برسد. اگر چیدن مو‌ها جواب نمی‌داد با یک سنگ زبر پیشانی را می‌ساییدند یا با استفاده از مواد شیمیایی مو‌ها را می‌سوزاندند. هم چنین مژه‌ها و بیشتر ابروهای خود را هم می‌کندند. فقط زنان روستایی پوست تیره داشتند، بنابراین زنان ثروتمند هرکاری می‌کردند تا پوستشان سفید و رنگ پریده شود. لوازم آرایشی ساخته شده از جیوه، نقره یا زرده تخم مرغ بر روی پوستشان استفاده می‌کردند. برخی دیگر هم از آرد سفید، گچ یا پودر سرب سفید در ترکیب با روغن زیتون استفاده می‌کردند. برای اینکه لوازم آرایشی بادوام‌تر شود یک لایه نازک سفیده تخم مرغ روی پوست می‌مالیدند.
 

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند


حمام کردن یا حمام نکردن
در قرون وسطی نسبت به دوران رنسانس مردم تمایل بیشتری به استحمام داشتند. اما در آن زمان، پزشکان به دلایل عجیبی اعتقاد داشتند که استحمام با آب شما را بیشتر در معرض ابتلا به بیماری‌ها قرار می‌دهد. هم چنین برخی تصور می‌کردند که باز شدن منافذ در حمام باعث می‌شود نیروهای حیاتی از بدن فرد فرار کند.

البته مردم در دوران رنسانس، به خصوص در میان طبقه اشرافی، هنوز هم می‌خواستند تمیز و آراسته باشند. برخی از آن ها از تشت‌های آب در خانه استفاده می‌کردند و دست و صورتشان را در طول روز تمیز می‌کردند. برخی لباس‌های خود را غرق عطر می‌کردند و برخی حوله‌های معطر را روی صورت و بدنشان می‌مالیدند؛ و به نظر می‌رسد کلید پاکیزگی عوض کردن مداوم لباس‌های زیر بود.
 

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند


زایمان خطرناک و کشنده
بزرگترین وظیفه یک زن متاهل در دوران رنسانس تولید بچه بود. اگرچه زنان بسیاری حین زایمان جان خود را از دست می‌دادند و نرخ مرگ و میر نوزادان هم بالا بود، او باید بار‌ها و بار‌ها در طول عمرش باردار می‌شد. همان طور که تصور می‌کنید، زایمان یکی از دلایل مرگ زنان جوان بود. چیز عجیبی نبود که یک زن ۸ تا ۱۲ بار در عمرش زایمان کند. حتی برخی مواقع این عدد به ۲۰ بار یا بیشتر هم می‌رسید. این زایمان‌های متعدد موجب مشکلات زیاد یا حتی مرگ می‌شد. ماماهایی که در این زایمان‌ها کمک می‌کردند از زنان نسل قبل از خود آموزش دیده بودند. آن‌ها همه کار می‌توانستند انجام دهند، از به دنیا آوردن بچه‌های عادی تا خارج کردن نوزادان مرده از بدن زنان و حتی سزارین مادران مرده برای به دنیا آوردن نوزادشان.

 

اخبار,اخبارگوناگون, چیزهای غیرقابل تصوری که در گذشته عادی بودند

 

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 30 آبان 1396  ] [ 11:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]


 

گاهی حضور حیوانات در میادین ورزشی مانع برگزاری رقابت های ورزشی در رشته های مختلف می شود. 

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

مهر


ادامه مطلب
[ دوشنبه 29 آبان 1396  ] [ 8:32 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

شیخ جابر المبارک الصباح امیر کویت با ذکر نام صحیح خلیج فارس، مورخ ۱۶ دسامبر ۱۹۱۵ میلادی نامه ای به سر پرسی کاکس » فرمانده نیروهای انگلیسی در خلیج فارس ارسال می کند.

به گزارش خبرآنلاین،  شیخ جابر المبارک الصباح پس از وفات پدرش در تاریخ 29/ نوامبر/1915 مطابق با 27/بهمن/1294 زمام حکومت را در کویت به دست گرفت. وی در پاسخ به پیام تسلیت « سر پرسی کاکس » فرمانده نیروهای انگلیسی در خلیج فارس جوابیه ای بدین شرح ارسال میکند: جناب ذو شوکت و جلال، کلنل سر پرسی کاکس نماینده سیاسی در «خلیج فارس» و سرکنسول دولت فخیمه در فارس و عربستان برای آن جناب آرزوی دوام خیر و شادمانی را دارم. باکمال احترام دستورات بزرگمنشانه جنابعالی مورخه 16/ دسامبر/ 1915 را به همراه تلگراف جوابیه حاوی تسلیت فقدان پدرمان بدست اینجانب رسید.

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید


ادامه مطلب
[ دوشنبه 29 آبان 1396  ] [ 8:32 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

  هنری لائونای (Henri Launay ) پیرمرد ۹۰ ساله پاریسی است که سال‌هاست به شغل تعمیر عروسک مشغول است. وی از سال ۱۹۶۴ تاکنون عروسک‌های از کار افتاده را تعمیر می‌کند و حالا خانه و محل کارش با هم یکی شده است.

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

  اخبارگوناگون ,خبرهای گوناگون , دکتر عروسک‌ها در پاریس

 

 

خبرانلاین  


ادامه مطلب
[ دوشنبه 29 آبان 1396  ] [ 8:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

شفق قطبی یکی از دیدنی‌ترین و شگفت‌انگیز‌ترین رویداد‌های طبیعی است که کمتر کسی در جهان موفق به دیدن آنها می‌شود. این پدیده جوی کره زمین به دلیل ظهور نورهای رنگین و متحرک در آسمان شب است و معمولا در عرض‌های نزدیک به دو قطب زمین به وجود می‌آید. در گزارش زیر تصاویری از شفق قطبی را در کشورهای مختلف از جمله کانادا، روسیه، نروژ، آمریکا و ایسلند مشاهده می‌کنید.

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

  اخبار گوناگون ,خبرهای  گوناگون,شفق قطبی

 

 

 خبرآنلاین   


ادامه مطلب
[ دوشنبه 29 آبان 1396  ] [ 8:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]

تنها بازمانده‌ی آلکاتراز- امنیتی ترین زندان آمریکا- از شرایط عجیب زندگی در این جزیره‌ی کوچک می گوید

به گزارش مجله همشهری،  آلکاتراز از معروفترین زندان های مخوف دنیاست. احتمالا به خاطر این که فیلمی درباره اش ساخته شده و داستان های زیادی درباره اش گفته اند. البته این جا پیش از آن که مخوف ترین زندان دنیا لقب بگیرد و زندانیان بیچاره را برای تحمل دوران محکومیت شان به آن جا بیاورند، جای تمیز و زیبایی به نظر می رسید. طبیعت بکر و چشم نواز منطقه، تنها چیزی بود که «ژوان مانوئل دوآیالا» از این منطقه به چشم دیده و باعث شده بود تا نام «آیلادولوس آلکاتراسس» را برای آن انتخاب کند که به معنای «جزیره لیکان ها» بود.

«جیم کویلین» یکی از خوش شانس ترین کسانی است که توانسته از امنیتی ترین زندان آمریکا جان سالم به در برده و زنده بماند. این روایت بخشی از زندگی اوست که سایت «تلگراف» آن را منتشر کرده است.
 
جیم کویلین از دو واژه برای نامیدن زندانش استفاده می کند: «چاله» و «جهنم». او و زندانیان دیگری مثل او، در سلول های پر از رطوبت و کثافتی زندگی می کردند که هیچ امکانی برای زندگی نداشت. در سیاهی مطلق، محل زندگی شان طوری عایق بندی شده بود که کوچک ترین صدایی از بیرون به گوش زندانی نمی رسید؛ شرایطی که هر کدام شان به تنهایی برای از پا درآوردن یک آدم عادی کافی به نظر می رسد.
 
جیم کویلین مدت خیلی کمی در زندان آلکاتراز زندانی بود. هر چند او به حبس طولانی مدت محکوم شده بود اما به خاطر این که بعد از مدتی به خاطر مرگ مادرش متنبه شده بود، توانست موافقت مسئولان زندان را برای کار در درمانگاه آلکاتراز جلب کرده و بعد از حدود 10 سال هم آزاد شود.
 

اخبار,اخبارگوناگون,آلکاتراز؛ جزیره‎‌ی مجرمان


خاطراتی که از آن مکان در ذهنش جا گرفته، تا پایان عمرش در سال 1998 میلادی از ذهن او پاک نشد. «کویلین» در کتابی که درباره دوران اقامتش در جزیره پلیکان ها نوشته، شرایط نگهداری زندانی ها را به طو دقیقی بازگو کرده است. او تا پایان عمرش با هیچ رسانه ای مصاحبه نکرد و گفت هر آن چه درباره جزیره می داند را در کتابش منتشر خواهدکرد.
 

اخبار,اخبارگوناگون,آلکاتراز؛ جزیره‎‌ی مجرمان


صبح به روایت آلکاتراز
جیم کویلین شرایط آلکاتراز را این طور تعریف می کند: «روزهای زندان از ساعت 6 و 30 دقیقه صبح آغاز می شد. شروع روز با روشن شدن نورافکن هایی که نور خیره کننده ای داشتند و به صدا درآمدن زنگی که صدای ناقوس وار و کر کننده ای داشت، اعلام می شد. یک دقیقه بعد سربازها در راهروی زندان را باز کرده و به سلول ها هجوم می آورند. در هر سلول را جداگانه باز کرده و با فریاد از زندانی می خواستند تا سریع تر از جایش بلند شده و روی پا بایستد. بعد که با حال زار و خسته ناچار می شدیم تقریبا به حالت خبردار بایستیم، یک ظرف بزرگ فلزی را به سمت تان پرت می کردند. این ظرف، صبحانه مان بود. هر چند خوراکی که می خوردیم شبیه همان چیزی به نظر می رسید که بقیه زندانی ها در دیگر نقاط کشور می خوردند و حتی شاید مجلل تر هم به نظر می رسید اما همه چیز درهم و برهم تر از آن بود که بتوانید اسمش را غذا بگذارید.
 
نانی که می خوردیم قابل بلعیدن نبود البته چیزی شبیه به پوره قارچ هم در بین خوراک ها پیدا می کردیم. از شیر یا شکر خبری نبود اما اگر خوش شانس بودیم، یک فنجان قهوه هم توی ظرفمان بود. زمان صبحانه خوردن دست خودمان نبود. هنوز 20 دقیقه نشده همه را جمع می کردند و ما را تا وقتی دوباره در سلول را باز کنند، تنها می گذاشتند.»
 

اخبار,اخبارگوناگون,آلکاتراز؛ جزیره‎‌ی مجرمان


سلول هایی به اندازه یک کمد
«تنها روزنه ای که نور از آن به داخل می تابید، چشمی کوچکی بود که زندان بان برای کنترل وضعیت زندانی از آن استفاده می کرد. همین دریچه کوچک هم بعد از صبحانه بسته می شد و زندانی بقیه روز را باید در تاریکی مطلق سپری می کرد. البته غذا در دو وعده دیگر هم پخش می شد که آن زمان ها، تنها زمان های شنیدن صدا و دیدن نور بیرون بود. در همین فضای کوچک، یک تخت فلزی، یک توالت و روشویی قرار گرفته بود.»
 
سلول های زندان هیچ امکانی برای تهویه نداشتند و بسیار سردتر از آن بودند که بشود تصور کرد. به جز لباس کمی که در اختیار زندانی قرار می دادند و شامل یک دست لباس زیر، جوراب و یک دست روپوش می شد، هیچ لباس یا پتوی دیگری در اختیار آن ها نبود. سقف و دیواره های آلومینیومی سلول هم مشکل را بیشتر می کردند.

 


سلولی برای از کارانداختن مغز
بیشتر از سردی هوا، چیزی که زندانیان را اذیت می کرد، حس بریده شدن آن ها از دنیا بود. این که صدایی به گوش شان نمی رسید باعث شد حس کنند از تمام دنیا جدا هستند. آن ها در تمام مدتی که در سلول بودند عملا هیچ چیزی نمی دیدند. چند ثانیه ای که دریچه کوچک سلول هم باز می شد فرصت بسیار کوتاهی بود. آن ها که چشم شان ساعت ها به وضعیتی مثل آن عادت کرده بود عملا نمی توانستند چیزی را ببینند.
 
تمام این اتفاقات در کنار نداشتن تحرک باعث می شد زندانی آرام آرام دچار رخوت و سستی شده، حتی قدرت فکر کردن را هم نداشته باشد. این ها در حالی رخ می داد که هیچ نشانه ای از ضرب و شتم روی بدن زندانی دیده نمی شد. با این حساب، زندانبان ها از اتهام ضرب و شتم تبرئه بودند، غافل از این که ضرر اصلی در روح زندانیان وارد شده بود.

 


یک بازی برای زنده ماندن مغز
آقای کویلین برای این که مغزش دچار فراموشی نشود و همچنانی پویایی اش را تا حدی حفظ کند، دست به ابتکار تازه ای زد: «یک بازی اختراع کردم تا پویایی مغز و چشمم تا حدودی حفظ شود. شاید این روزها انجام چنین کاری مسخره و عجیب به نظر برسد ولی در آن زمان، این کار، تنها کار ماجراجویانه و خاصی بود که می توانستم انجام دهم.»
 
او در این بازی ساده، یکی از دکمه های لباسش را کنده بود، آن را در هوا پرتاب می کرد و بعد با چشم یا لمس دست دنبالش می گشت. او این بازی را تا زمان خستگی ادامه می داد. گاهی هم آن قدر بازی می کرد تا سر زانوهایش بر اثر ساییده شدن به زمین زخم شوند. او هرگز مایل نبود از این ورزش و بازی عجیب دست بکشد. اگر به خاطر ضعف ناشی از کمبود غذا نبود، او می توانست این بازی را تا پایان شب نیز ادامه بدهد.
 

اخبار,اخبارگوناگون,آلکاتراز؛ جزیره‎‌ی مجرمان


هر 19 روز یک بار
دوره های حبس در سلول های آلکاتراز 19 روزه بود. یعنی یک زندانی هر 19 روز یک بار می توانست برای ساعاتی مثل یک انسان زندگی کند، یک هواخوری کوتاه، مسواک زدن دندان ها و یک استراحت ساده.
 
آقای کویلین در کتابش می گوید: «به ما گفته شده بود که اگر بچه خوبی باشیم، دردسر درست نکنیم و به فکر فرار نیفتیم، هر 19 روز یک بار اجازه داریم از سلول بیرون بیاییم، مسواک بزنیم، کمی هوا بخوریم و باز به داخل سلول برگردیم. این تشویقی های کوچک اصلا چیزی نبود که انتظاری را بکشیم چون عملا بعد از 19 روز زندانی شدن، توان حرکت نداشتیم و تنها چیزی که در ذهن مان می گذشت، حسرت روزهای خوب گذشته بود.»
 
اگر کسی این دوران حبس را بدون درست کردن مشکل برای دیگران گذرانده بود، تشویقی می گرفت و می توانست هوا بخورد، در غیر این صورت زندگی سلول تا 19 روز دیگر تمدید می شد.
 

اخبار,اخبارگوناگون,آلکاتراز؛ جزیره‎‌ی مجرمان


مخوف ترین زندان امنیتی جهان
    تاریخ تاسیس: 1933 میلادی (1312 خورشیدی)
    مکان: خلیج سانفرانسیسکو/ فاصله تا نزدیک ترین نقطه متمدن: 20 دقیقه
    تاریخ تعطیلی زندان: 1963 میلادی (1342 خورشیدی)
    تبدیل شدن به موزه: 1969 میلادی (1348 خورشیدی) تا امروز

 
آلکاتراز از اواخر سده 19 میلادی محل نگهداری عده ای از کسانی بود که اصلاح ناپذیر تشخیص داده می شدند. این زندان که «غیرقابل فرار» لقب گرفته بود، محل نگهداری مخوف ترین زندانیان تاریخ و البته یکی از پرخرج ترین زندان های آمریکا هم بود. آلکاتراز در نهایت به خاطر هزینه بالا و بدنامی ای که برای دولت به بار آورده بود، تعطیل شد و اکنون یک موزه نظامی است.

 

اخبار,اخبارگوناگون,آلکاتراز؛ جزیره‎‌ی مجرمان


خوش شانس ترین زندانی آلکاتراز
    نام: جیم کویلین
    تاریخ دستگیری: 1942 میلادی (1321 خورشیدی)
    تاریخ آزادی: 1952 میلادی


حیم بعد از یک سری آدم ربایی و سرقت مسلحانه به زندان محکوم شد. او خیلی زود از حبس فرار کرد و دوباره دادگاهی شد. دادگاه او را با شماره 586 به 45 سال حبس محکوم کرد و به آلکاتراز فرستاد. او بعد از مرگ مادرش و زمانی که فهمید هیچ راهی برای آزادی وجود ندارد، رفتار کاملا متفاوتی را در نظر گرفت و چند سال بعد، در سال 1952 میلادی، به خاطر خوش رفتاری آزاد شد، جیم که مدتی در بیمارستان زندان کار کرده و تخصص هایی در این زمینه پیدا کرده بود، خیلی زود توانست یک شغل تازه پیدا کرده، ازدواج کند و صاحب یک فرزند دختر شد.
 
او در سال 1998 میلادی، در 80 سالگی درگذشت. جیم کویلین را خوش شانس ترین زندانی آلکاتراز لقب داده اند. کسی که با پای خودش و به صورت قانونی از این محل مخوف آزاد شد.

 

 

 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 29 آبان 1396  ] [ 8:30 AM ] [ ıllıllı منو چهــر سلامت ıllıllı ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

تعداد کل صفحات : 9 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9

درباره وبلاگ

خوش آمد میگم و امیدوارم از مطالب جالب و قشنگ خوشتون بیاد
آمار سایت
كل بازديدها : 2003992 نفر
كل نظرات : 224 عدد
كل مطالب : 4323 عدد
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 25 تیر 1397 
تاریخ ایجاد بلاگ :شنبه 7 اردیبهشت 1392 
امکانات وب