خوشبختی هایی که از طرف دیگران به شما داده میشود قبول کنید.
2- مثبت فکر کنید.
3- نه گفتن را بیاموزید.
4- بخندید.
5- بطور مؤثر و صحیح برنامه ریزی کنید و برای جنبه های کارکردی زندگیتان مهندس خوبی باشید.
6- بدانید که در بهترین لحظات سوالات خوبی را از خود و یا دیگران بپرسید .
7- کتابهای خوبی مطالعه کنید .
8- تمرین کنید .
9- بسیار صبور باشید .
10 – هنر از خود تعجب کردن را بیاموزید .
11- شوخ طبع و خنده رو باشید .
12- بخشنده باشید .
13- هنر پذیرفتن را بیاموزید .
14- سعی کنید همیشه با یاد خدا آرامش خود را حفظ کنید.
 


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در شنبه 21 فروردین 1389  ساعت 2:39 AM نظرات 0 | لينک مطلب

 

  English : I Love You  

Romanian : Te iu besc

  Persian : Tora doost daram

Italian : Ti amo

  German : Ich liebe Dich

Turkish : Seni Seviyurum

  French : Je t'aime

Greek : S'ayapo

  Spanish : Te quiero

Hindi : Mai tumase pyre karati hun

  Arabic : Ana Behibak

Iranian : Man doosat daram

  Japanese : Kimi o ai shiteru

Yugoslavian : Ya te volim

  Korean : Nanun tangshinul sarang hamnida

  Russian : Ya vas liubliu



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در یک شنبه 4 بهمن 1388  ساعت 12:33 AM نظرات 0 | لينک مطلب

یاد تو چندیست که مهمانم شده ، خاطراتت آفت جانم شده

هر چه میگویم سخن از یاد توست ، در سکوت من فقط فریاد توست

 


 

میخوام اسم تو رو با صابون تو ابرا بنویسم تا وقتی بارون میباره همه کف کنن !!!


 قسم به هرچی بارون شدیده / به هر بی پناه و نا امیده

تو که قلبت مثل برفا سفیده / نرنج از من آخه از تو بعیده


 دیدن لبخند آنهایی که رنج میکشند ، از اشکهایشان دردناکتر است . . .


 هیچ فکر کردی اگه هر ماه قبض کارکرد قلبمون رو میدادن

کدوم یکی از ما عاشقتر بودیم !؟


 چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است

شرم دارم که شکایت بکنم از تنهایی . . .


 اگر من شاعرم شعرم تو هستی

اگر من عاشقم ، عشقم تو هستی

اگر من یک کتاب کهنه هستم

بدان زیبا ترین برگش تو هستی


 میگن نمک باعث شوریه ، عجیبه تو با این همه نمک که داری بازم شیرینی !


 هر نگاهت ز روشنی کار ستاره میکند

هرکه دوباره بیندت ، عمر دوباره میکند . . .


 همیشه میخواستم مالک قلبت باشم ، نه مستاجرش !


 ماه عشق است بیا عاشق شویم ، عاشق آن خدای خالق شویم

چون به درگاهش کشیم دست نیاز ، مهربان باشد شویم ما بی نیاز . . .


 اگه یه خودکار داشتی که فقط اندازه ی نوشتن یک جمله جوهر داشت

باهاش چی مینوشتی؟ خدایا دوست دارم . . .


 خون که قرمزه رنگ عشقه اما اشک که بیرنگه درد عشقه . . .


 تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت ? میتوان گفت که من چلچله لال توام ?

مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف ? سخت محتاج به گرمای پر و بال توام . . .


 راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی ، هر که را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم ،

راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی ، عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم . . .


 دوست بهترین واژه در جهان است، اما کسانی که معنی آن را نمی فهمند

این واژه را بدنام کرده اند ? دوست ، دشمن تنهایی یک تنهاست . . .


 چشای پرستو بی اشک میمیره صدای قناری بی تو میگیره اگه تو نباشی پیشم عزیزم

هر چی شادیست توی قلبم میمیره آسمون عشق پوسیده می شه

هوای عشق مه الوده می شه . . .


 سرمشق های آب بابا ? یادمان رفت

رسم نوشتن با قلم یادمان رفت

شعر خدای مهربان را حفظ کردیم

اما خدای مهربان یادمان رفت . . .


 فراموش نکنیم در ساحل قلبها ? این جای پای دوست است که می ماند ?

وگرنه موج روزگار هر ردپایی را پاک میکند . . .


 کنار قطره اشکم هزار تا خاطره دفنه ، گله میکنم از تو ، از تو که این همه بی رحمی

هزار بار مردم از عشقت ، ای که سراپا از سنگی . . .


 یکی در آرزوی دیدن توست ، یکی در حسرت بوسیدن توست

ولی من ساده و بی ادعایم ، تمام هستی ام خندیدن توست . . .


 دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم

من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم

ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد

با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم


 من از بازی 7سنگ بدم میآد ، میترسم اینقدر سنگ رو سنگ بذاریم

که بینمون دیوار بشه ، بیا لی لی بازی کنیم که تو هرجا رفتی

دوباره برگردی پیشم . . .!


 تو دفتر نقاشیهام رنگ چشاتو کم دارم ، بی معرفت نگام بکن فقط نگاتو کم دارم


 همه دنیا در حکم یک دوربین عکاسی است لبخند بزنید


 راز عشق را در نگاهت باز کن عشق من را در دلت آغاز کن گر هوس کردی مرا

در نزد خود ? تلفن را بردار از ما یاد کن . . . !


 راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی ، هر که را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم ،

راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی ، عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم . . .



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در پنج شنبه 24 دی 1388  ساعت 12:42 AM نظرات 0 | لينک مطلب
پیرمرد هر بار كه می خواست اجرت پسرك واكسی كر و لال را بدهد، جمله ای را برای خنداندن او بر روی اسكناس می نوشت. این بار هم همین كار را كرد.
پسرك با اشتیاق پول را گرفت و جمله ای را كه پیرمرد نوشته بود، خواند. روی اسكناس نوشته شده بود: وقتی خیلی پولدار شدی به پشت این اسكناس نگاه كن. پسر با تعجب و كنجكاوی اسكناس را برگرداند تا به پشت آن نگاه كند. پشت اسكناس نوشته شده بود: كلك، تو كه هنوز پولدار نشدی!
پسرك خندید با صدای بلند؛ هرچند صدای خنده خود را نمی شنید.


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 23 دی 1388  ساعت 12:21 AM نظرات 0 | لينک مطلب
روزی دروغ به حقیقت گفت : مــــیل داری باهم به دریـــا برویم و شنـــا کنیم ، حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد . دروغ حیلــــه گـــر لباسهای او راپوشید و رفت . از آن روز همیشه حقیقت عــــریان و زشت است ، اما دروغ در لبــــــاس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان می شود


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 23 دی 1388  ساعت 12:20 AM نظرات 0 | لينک مطلب

خانمی ۳ پیر مرد جلوی درب خانه اش دید.
- شما را نمی شناسم ولی اگر گرسنه هستید بفرمایید داخل.
- اگر همسرتان خانه نیستند، می ایستیم تا ایشان بیایند.
همسرش بعد از شنیدن ماجرا گفت: برو داخل دعوتشان کن.
بعد از دعوت یکی از آنها گفت: ما هر ۳ با هم وارد نمی شویم.
خانم پرسید چرا؟
یکی از آنها در پاسخ گفت: من ثروتم، آن یکی موفقیت و دیگری عشق است. حال با همسرتان تصمیم بگیرید کداممان وارد خانه شود.
بعد از شنیدن، شوهرش گفت: ثروت را به داخل دعوت کن. شاید خانمان کمی بارونق شود.
همسرش در پاسخ گفت: چرا موفقیت نه؟
عروسشان که به صحبت این دو گوش می داد گفت چرا عشق نه؟ خانمان مملو از عشق و محبت خواهد شد.
شوهرش گفت: برو و از عشق دعوت کن بداخل بیاید. خانم به خارج خانه رفت و از عشق دعوت کرد امشب مهمان آنها باشد.
۲ نفر دیگر نیز به دنبال عشق براه افتادند. خانم با تعجب گفت: من فقط عشق را دعوت کردم!
یکی از آنها در پاسخ گفت: اگر ثروت و یا موفقیت را دعوت می کردید، ۲ نفر دیگرمان اینجا می ماند. ولی هرجا عشق برود، ما هم او را دنبال می کنیم.
هر جا عشق باشد
موفقیت و ثروت هم هست!
بیایید امروز را سرشار از عشق خوش آمد بگوئیم و زندگی عاشقانه رو در آغوش بگیریم .


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 23 دی 1388  ساعت 12:15 AM نظرات 0 | لينک مطلب
تنهایی رو دوست دارم چون فقط موقع تنهایی هست که میتونم با توحرف بزنم تو تنهایی من تو همیشه کنارم نشستی و به حرفام گوش میکنی نمیدونی چه قدرحرف دارم که بهت بزنم ، نمیدونم از کجا شرو ع کنم از لحظه ی اشنا ییمون بگم یا از لحظه ی که... دور بودن از تو خیلی سخته ولی نه ... تو دور نیستی تو همیشه در قلب و یاد من هستی دوست دارم وقتی که تنها هستم از زندگی صحبت کنم و از تو ، از تو یی که تمام زندگی من هستی تمام دقایقمو با تو ام حتی الان که با من نیستی دوست دارم


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در سه شنبه 22 دی 1388  ساعت 11:50 PM نظرات 0 | لينک مطلب

 یک لحظه بود و تموم شد.
گفتی :دیدی اشتباه کردی! عشق یعنی تکرار خاطره اولین دیدار که تا آخر عمر توی ذهن می مونه و مدام تکرار میشه.
حا لا توی چشمات نگاه می کنم و یک قطره اشک آهسته از گوشه چشمام پایین میاد

یک قطره اشک گوشه چشمات نشسته بود....
بهت گفتم : این دیگه چیه؟
روتو بر گردوندی و گفتی هیچی.
گفتم:خودم دیدم که گریه کردی.
گفتی:نه.این که اشک نیست.
گفتم اگه اشک نیست پس چیه؟
گفتی این عشقه.
گفتم عشق چیه؟
خیلی مهربون شده بودی.
نگاه کردی توی چشمام! گفتی:عشق یعنی خاطره.
گفتم:خا طره چیه؟
گفتی یعنی خاطره اولین بار که دیدمت. یادت هست؟
گفتم :عشق حقیقی که یک لحظه نیست.
خا طره اولین دیدار یک لحظه بود و تموم شد.
گفتی :دیدی اشتباه کردی! عشق یعنی تکرار خاطره اولین دیدار که تا آخر عمر توی ذهن می مونه و مدام تکرار میشه.
حا لا توی چشمات نگاه می کنم و یک قطره اشک آهسته از گوشه چشمام پایین میاد



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در سه شنبه 22 دی 1388  ساعت 11:49 PM نظرات 0 | لينک مطلب

*وقتی کسی رو دوس داری،حاضری جون فداش کنی

حاضری دنیارو بدی،فقط یه بار نیگاش کنی


به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی

رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی




وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه

فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه




قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی

خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی




حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم

امّا صداشو بشنوی ، شب از میون دوتا سیم


حاضری قلب تو باشه ، پیش چشای اون گرو

فقط خدا نکرده اون ، یه وقت بهت نگه برو


حاضری هر چی دوس نداشت ، به خاطرش رها کنی

حسابتو حسابی از ، مردم شهر جدا کنی




حاضری حرف قانون و ، ساده بذاری زیر پات

به حرف اون گوش کنی و به حرف قلب باوفات


وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا می گذری

تولّد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری


حاضری جونت و بدی ، یه خار توی دساش نره

حتی یه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره


حاضری مسخرت کنن ، تمام آدمای شهر

امّا نبینی اون باهات ، کرده واسه یه لحظه قهر


حاضری هر جا که بری ، به خاطرش گریه کنی

بگی که محتاجشی و ، به شونه هاش تکیه کنی


حاضری که به خاطر ، خواستن اون دیوونه شی

رو دست مجنون بزنی ، با غصه هاهمخونه شی




حاضری مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

دیوونه های دوره گرد ، واسه تو دس تسلامد بدن


حاضری اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

کار تو به کسی بدن ، جات اونو انتخاب کنن


حاضری که بگذری از ، شهرت و اسم و آبروت

مهم نباشه که کسی ، نخواد بشینه روبروت




وقتی کسی تو قلبته ، یه چیزقیمتی داری

دیگه به چشمت نمی یاد ، اگر که ثروتی داری


حاضری هر چی بشنوی ، حتی اگه سرزنشه

به خاطر اون کسی که ، خیلی برات با ارزشه


حاضری هر روز سر اون ، با آدما دعوا کنی

غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی




حاضری که به خاطرش ، پاشی بری میدون جنگ

عاشق باشی اما بازم ، بگیری دستت یه تفنگ


حاضری هر کی جز اونو ، ساده فراموش بکنی
پشت سرت هر چی می گن ، چیزی نگی گوش بکنی




حاضری هر چی که داری ، بیان و از تو بگیرن

پرنده های شهرتون ، دونه به دونه بمیرن


وقتی کسی رو دوس داری ، صاحب کلّی ثروتی

نذار که از دستت بره ، این گنجِ خیلی قیمتی



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 6:06 PM نظرات 0 | لينک مطلب

 

دوست داشتن کسانی که دوستمان می‌دارند کار بزرگی نیست، مهم آن است آنهایی را که ما را دوست ندارند، دوست بداریم

                    

 

            .                           

 

 

من یاد گرفتم ، که سالها طول میکشه که بین آدمها اعتماد بوجود بیاد ولی فقط یکمی سو ظن ( نه دلیل ) کافیه که همشو از بین ببره

.  

 

بجای دسته گلی که فردا در قبرم نثار می کنی امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم می ریزی امروز با تبسمی شادم کن به جای متن های تسلیت که فردا برایم می نویسی امروز با یک پیغام کوچک خوشحالم کن من امروز به تو نیاز دارم نه فردا

 

 .

 

هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی‌توانی او را ببخشی بدان که اشکال از کوچکی روح توست، نه از بزرگی گناه او

 .

 

رسول خدا ( ص ): کسی که حاجت برادر مومن خود را برآورده سازد ، مانند کسی است که عمر خود را به عبادت گذرانیده باشد

 

 .

 

تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسان‏تر است، تحمل اندوه از گدایی شادی راحت‏تر است . بهتر است انسان بمیرد تا به گدایی زندگی برخیزد

 .

 

از کبوترپرسیدم : زندگی چیست؟ پرهایش را تکان داد و جواب نداد ازدریا پرسیدم : زندگی چیست؟ خروشید و جوابم را نداد ازآفتاب پرسیدم : زندگی چیست؟ غروب کرد وجوابم را نداد ازانسان پرسیدم : زندگی چیست؟ گفت : زندگی خون دل خوردن است اولش عشق وبعد مردن است

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در پنج شنبه 21 آبان 1388  ساعت 11:30 PM محبتهای دوستان 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net