آشنایان درگاه خداوند ، قلب های خود را بسوی شیرینی عشق سوق میدهند !
بهمه آفریده هایش عشق میورزند ، و با این مهر و عشق است که آرامش الهی
را با تمام وجودشان احساس میکنند ! و این هنگام است که تمام امور زندگیشان بر
اساس حقیقت و معنویت شکل می گیرد !
دعا و عبادت نیز بدون عشق و معرفت راه بجائی نخواهد برد !
فقط و فقط عشق است که باعث الهی شدن انسان خواهد شد !
زمانی که بهمه بندگانش عمیقا" عشق بورزیم ، دیگر نیازی به جستجویش نخواهد
بود ! در همه احوال خدا را در کنار خود داشته و با ما خواهد بود !
تنها از راه عشق است که خدا را تجربه میکنیم ! بگفته اوشو عارف هندی :
قلمرو عشق ، قلمرو خداست . <<خدا عشق است و عشق خدا >>
داستانی را در این راستا باهم میخوانیم :
<< اگر قبلا هم خوانده اید ، دوباره خواندنش خالی از لطف نیست !>>
زن با تقوائی خدا را در خواب دید و به او گفت : " خدایا ، من خیلی تنهایم آیا تو
میهمان خانه من میشوی ؟ " خدا قبول کرد و به او گفت : فردا بدیدنش خواهد آمد.
زن از خواب بیدار شد ، خوشحال و با عجله شروع به تمیز کردن خانه کرد .
نان تازه خرید . خوشمزه ترین غذائی را که بلد بود ، پخت . و بیتاب منتظر نشست !
چند دقیقه بعد در خانه بصدا در آمد ، زن با عجله بسوی در رفت و آن را باز کرد !
پشت در پیرمرد فقیری بود . پیرمرد گرسنه بود . از او خواست تا غذائی به او بدهد.
زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را محکم بست !
ساعتی بعد باز در خانه کوبیده شد ، زن دو باره در را گشود . این بار کودکی که از
سرما میلرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد ! زن با ناراحتی در را بست و
غرغرکنان بخانه برگشت !
نزدیک غروب بار دیگر در خانه را زدند ! این بار زن مطمئن بود که خدا به دیدنش آمده
پس با شتاب بسوی در دوید ! در را باز کرد . اما این بار نیز زن فقیری پشت در بود !
زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذائی بخرد ، زن که از نیامدن
خدا خیلی عصبانی شده بود ، با داد و فریاد زن فقیر را دور کرد !
شب شد ، ولی خدا نیامد ! زن نا امید رفت و خوابید ، بار دیگر خدا را در خواب دید !
با ناراحتی و گله مند بخدا گفت : " خدایا ، مگر تو قول نداده بودی که امروز را به
دیدنم می آئی ؟ "
خداوند با مهربانی جواب داد : " ولی ، من سه بار بخانه ات آمدم اما تو هر سه بار
در به رویم با عصبانیت بستی ! "
عشق بهترین نغمه بر موسیقی زندگیست ! انسان بدون عشق ،
هرگز با همسرائی با شکوه زندگی ، همنوا نخواهد شد !