ـ امـام صـادق (ع ) : اگـر مـردم اعـمـالـى را كـه از درگـاه خدا بر گردانده مى شود مى ديدند, مى گفتند :خداوند از هيچ كس عملى را نمى پذيرد.
ـ پيامبر خدا(ص ) : سه چيز است كه در هر كس نباشد هيچ كارش حاصلى ندارد : ورعى كه اورا از نـافرمانى خداى عزوجل باز دارد, خلق و خويى كه به وسيله آن با مردم مدارا كند وبردباريى كه با آن رفتار جاهلانه نادان را دفع كند.
ـ سـه چيز است كه در هركس نباشد هيچ عملى از او به كارش نمى آيد : ورعى كه او را ازنافرمانى خـداى عـزوجل مانع شود و دانشى كه با آن رفتار جاهلانه نابخرد را دفع كند و خردى كه به آن با مردم مدارا نمايد.
ـ سه چيز است كه هر كس همه يا يكى از آنها را نداشته باشد, نبايد به چيزى از عمل خود دل خوش كند : تقوايى كه او را از نافرمانى خداى عزوجل باز دارد, يا بردباريى كه با آن جلوشخص سبكسر را بگيرد, يا خلق و خويى كه با آن در ميان مردم زندگى كند.
ـ سـه چـيز است كه در هركس نباشد هيچ عملى از او كامل نگردد : پارساييى كه او را از نافرمانى خـدا باز دارد و خويى كه به وسيله آن با مردم مدارا كند و بردباريى كه با آن رفتار جاهلانه نادان را دفع سازد.
ـ سه چيز است كه با وجود آنها هيچ عملى سود نمى بخشد : شرك آوردن به خدا, نافرمانى وآزردن پدر و مادر و گريختن از جهاد.
ـ آن كه زبان خود را نگه ندارد, كارى نكرده است .
ـ امـام صـادق (ع ) بـه عـبـادبـن كـثـيـر بصرى صوفى فرمود : واى بر تو اى عباد! از اين كه شكم وشـرمگاهت را پاك نگه داشته اى , مغرور گشته اى همانا خداى عزوجل در كتاب خود مى فرمايد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از خدا بترسيد و سخن درست بگوييد, تا خداوند كارهاى شمارا به صلاح آرد)) بدان كه خداوند چيزى از تو نپذيرد, مگر اين كه سخن درست و حق بگويى .
ـ هر گاه مؤمن به برادرش بگويد : اف بر تو, از محدوده دوستى او بيرون رود و هر گاه بگويد: تو دشـمـن مـن هـسـتـى , يـكـى از آن دو كـافـر بـاشد ((1)) , زيرا خداى عزوجل از هيچ كس عمل خيرخواهانه اى را نسبت به مؤمن , در صورتى كه با سرزنش و به رخ كشيدن خطاى او همراه باشد, نمى پذيرد و از هيچ مؤمنى , چنانچه نسبت به مؤمنى سؤ نيت داشته باشد, عملى را قبول نمى كند اگـر اعـمـالـى را كه از درگاه خداى عزوجل بر گردانده مى شود,مى ديدند مى گفتند : خداى عزوجل از احدى هيچ عملى را نمى پذيرد.
ـ امـام عـلـى (ع ) : از جـمله احكام و فرايض خداوند در قرآن حكيم كه بر اساس آنها پاداش وكيفر مـى دهـد و به سبب آنها خرسند و ناخرسند مى شود, اين است كه بنده ـ هر چند خودش راخسته كـنـد و عملش را خالص گرداند ـ چنانچه با اين خصلتها از دنيا به ملاقات پروردگارش رودو از آنها توبه نكرده باشد بى فايده است : در عبادت خداوند كه بر او فرض و واجب فرموده است , شريك قـرار دهـد, يـا خـشم خود را با كشتن كسى فرو نشاند, يا به واسطه كارى كه خودكرده ديگرى را سـرزنـش كـنـد (گـناه خود را به گردن ديگرى بيندازد), يا براى آن كه در ميان مردم به نوايى برسد, در دين خويش بدعتى پديد آورد, يا با مردم دورو و يا دو زبان باشد دراين باره بينديش , زيرا هر مثالى دليل و نشانگر مشابه آن است .
ـ امـام صـادق (ع ) : به خدا قسم كه خداوند هيچ طاعتى را چنانچه با اصرار بر چيزى از نافرمانى و معصيت او همراه باشد, نمى پذيرد.
ـ خداوند از مؤمنى كه نسبت به برادر مؤمن خود نيت بد داشته باشد, هيچ عملى را نمى پذيرد.
ـ امام باقر(ع ) : با وجود شك و انكار, هيچ عملى فايده ندارد.
ـ امام على (ع ) : در هيچ عملى , خيرى نيست مگر اين كه با يقين و پارسايى همراه باشد.
ـ پيامبر خدا(ص ) : سه چيز است كه در هر كس نباشد هيچ كارش حاصلى ندارد : ورعى كه اورا از نـافرمانى خداى عزوجل باز دارد, خلق و خويى كه به وسيله آن با مردم مدارا كند وبردباريى كه با آن رفتار جاهلانه نادان را دفع كند.
ـ سـه چيز است كه در هركس نباشد هيچ عملى از او به كارش نمى آيد : ورعى كه او را ازنافرمانى خـداى عـزوجل مانع شود و دانشى كه با آن رفتار جاهلانه نابخرد را دفع كند و خردى كه به آن با مردم مدارا نمايد.
ـ سه چيز است كه هر كس همه يا يكى از آنها را نداشته باشد, نبايد به چيزى از عمل خود دل خوش كند : تقوايى كه او را از نافرمانى خداى عزوجل باز دارد, يا بردباريى كه با آن جلوشخص سبكسر را بگيرد, يا خلق و خويى كه با آن در ميان مردم زندگى كند.
ـ سـه چـيز است كه در هركس نباشد هيچ عملى از او كامل نگردد : پارساييى كه او را از نافرمانى خـدا باز دارد و خويى كه به وسيله آن با مردم مدارا كند و بردباريى كه با آن رفتار جاهلانه نادان را دفع سازد.
ـ سه چيز است كه با وجود آنها هيچ عملى سود نمى بخشد : شرك آوردن به خدا, نافرمانى وآزردن پدر و مادر و گريختن از جهاد.
ـ آن كه زبان خود را نگه ندارد, كارى نكرده است .
ـ امـام صـادق (ع ) بـه عـبـادبـن كـثـيـر بصرى صوفى فرمود : واى بر تو اى عباد! از اين كه شكم وشـرمگاهت را پاك نگه داشته اى , مغرور گشته اى همانا خداى عزوجل در كتاب خود مى فرمايد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از خدا بترسيد و سخن درست بگوييد, تا خداوند كارهاى شمارا به صلاح آرد)) بدان كه خداوند چيزى از تو نپذيرد, مگر اين كه سخن درست و حق بگويى .
ـ هر گاه مؤمن به برادرش بگويد : اف بر تو, از محدوده دوستى او بيرون رود و هر گاه بگويد: تو دشـمـن مـن هـسـتـى , يـكـى از آن دو كـافـر بـاشد ((1)) , زيرا خداى عزوجل از هيچ كس عمل خيرخواهانه اى را نسبت به مؤمن , در صورتى كه با سرزنش و به رخ كشيدن خطاى او همراه باشد, نمى پذيرد و از هيچ مؤمنى , چنانچه نسبت به مؤمنى سؤ نيت داشته باشد, عملى را قبول نمى كند اگـر اعـمـالـى را كه از درگاه خداى عزوجل بر گردانده مى شود,مى ديدند مى گفتند : خداى عزوجل از احدى هيچ عملى را نمى پذيرد.
ـ امـام عـلـى (ع ) : از جـمله احكام و فرايض خداوند در قرآن حكيم كه بر اساس آنها پاداش وكيفر مـى دهـد و به سبب آنها خرسند و ناخرسند مى شود, اين است كه بنده ـ هر چند خودش راخسته كـنـد و عملش را خالص گرداند ـ چنانچه با اين خصلتها از دنيا به ملاقات پروردگارش رودو از آنها توبه نكرده باشد بى فايده است : در عبادت خداوند كه بر او فرض و واجب فرموده است , شريك قـرار دهـد, يـا خـشم خود را با كشتن كسى فرو نشاند, يا به واسطه كارى كه خودكرده ديگرى را سـرزنـش كـنـد (گـناه خود را به گردن ديگرى بيندازد), يا براى آن كه در ميان مردم به نوايى برسد, در دين خويش بدعتى پديد آورد, يا با مردم دورو و يا دو زبان باشد دراين باره بينديش , زيرا هر مثالى دليل و نشانگر مشابه آن است .
ـ امـام صـادق (ع ) : به خدا قسم كه خداوند هيچ طاعتى را چنانچه با اصرار بر چيزى از نافرمانى و معصيت او همراه باشد, نمى پذيرد.
ـ خداوند از مؤمنى كه نسبت به برادر مؤمن خود نيت بد داشته باشد, هيچ عملى را نمى پذيرد.
ـ امام باقر(ع ) : با وجود شك و انكار, هيچ عملى فايده ندارد.
ـ امام على (ع ) : در هيچ عملى , خيرى نيست مگر اين كه با يقين و پارسايى همراه باشد.