قرآن .
((و در صور دميده شود, پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است , بيهوش شود مگر آنها كه او بخواهد و بار ديگر در آن دميده شود ناگهان از جاى برمى خيزند ومى نگرند)).
((و در صـور دميده مى شود اين است روز وعده هاى عذاب و هر كس مى آيد و با او كسى است كه مى راندش و كسى كه برايش گواهى مى دهد)).
((و در صـور دمـيده شود و آنان از قبرها بيرون آيند و شتابان سوى پروردگارشان روند گويند : واى بر ما, چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت ؟
اين همان وعده خداى رحمان است و پيامبران راست گفته بودند جز يك بانگ سهمناك نخواهد بود كه همه نزد ما حاضر مى آيند)).
ـ هـنـگـامـى كـه پـيـامـبر خدا(ص ) از تبوك به مدينه مراجعت كرد,عمرو بن معدى كرب نزد آن حضرت آمد پيامبر(ص ) به او فرمود : اى عمرو! مسلمان شو تا خداوند تو را از آن هراس بزرگ ايمن دارد عمروگفت : اى محمد! هراس بزرگ چيست ؟
من نمى هراسم ! حضرت فرمود : اى عمرو! آن گـونه كه تو خيال مى كنى و مى پندارى نيست ! يك بانگ سهمناك بر مردم زده مى شود و هر چه مرده است محشورمى شود و هر چه زنده است مى ميرد, مگر آنچه خدا بخواهد سپس بانگ ديگرى بـر آنـهـا زده مـى شـود وتـمـام آنهايى كه مرده اند بر مى خيزند و همگى صف مى بندند و آسمان مـى شـكـافـد و زمين درهم فرومى ريزد و كوهها متلاشى مى شوند اى عمرو! تو كجا و اينها كجا؟
عـمـرو گـفت : هان ! موضوع بزرگى مى شنوم , آن گاه به خدا و رسول او ايمان آورد و افرادى از قومش كه همراه او بودند نيز ايمان آوردند وبه سوى مردم خود باز گشتند.
ـ امـام عـلـى (ع ) : با هر نفسى , راننده اى است و گواهى : راننده او را به سوى محشرش مى راند و گواه به كارهايى كه كرده است , گواهى مى دهد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : بـراسـتـى كـه فـرزند آدم از آنچه براى آن خلق شده غافل است خداوند وقـتـى خواست او را بيافريند به فرشته فرمود: روزى او را, كردار او را, اجل او را و بدبخت بودن يا خـوشـبخت بودن او را بنويس آن فرشته (اينها را مى نويسد) سپس به آسمان بالا مى رود و خداوند فرشته ديگرى را مى فرستد كه تا زمان بالغ شدنش از او نگهدارى مى كند, آن فرشته (اين ماموريت خـود را انـجام مى دهد و) سپس بالا مى رود آن گاه خداوند بر او دو فرشته مى گمارد, تا كارهاى خـوب و بدش رابنويسند و چون زمان مرگش رسيد آن دو فرشته نيز بالا مى روند و فرشته مرگ مى آيد و جانش رامى ستاند پس , چون در گورش نهاده شد, روح به بدنش باز گردانده مى شود و دو فـرشـتـه قـبـر مى آيند و ازاو امتحان مى گيرند و آن گاه بالا مى روند وقتى قيامت فرا رسد, فرشته مامور ثبت خوبيها و فرشته مامور ثبت بديها بر وى فرود مى آيند و نامه اى را كه به گردنش بـسـتـه شـده اسـت مى گشايند سپس با او به صحنه محشر مى آيند در حالى كه يكى او را به جلو مـى راند و ديگرى به كارهايى كه كرده است گواهى مى دهد پيامبر خدا(ص ) سپس فرمود : همانا شما امرى عظيم پيش رو داريد كه طاقت آن را نداريد, پس از خداى بزرگ كمك بطلبيد!.
((و در صور دميده شود, پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است , بيهوش شود مگر آنها كه او بخواهد و بار ديگر در آن دميده شود ناگهان از جاى برمى خيزند ومى نگرند)).
((و در صـور دميده مى شود اين است روز وعده هاى عذاب و هر كس مى آيد و با او كسى است كه مى راندش و كسى كه برايش گواهى مى دهد)).
((و در صـور دمـيده شود و آنان از قبرها بيرون آيند و شتابان سوى پروردگارشان روند گويند : واى بر ما, چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت ؟
اين همان وعده خداى رحمان است و پيامبران راست گفته بودند جز يك بانگ سهمناك نخواهد بود كه همه نزد ما حاضر مى آيند)).
ـ هـنـگـامـى كـه پـيـامـبر خدا(ص ) از تبوك به مدينه مراجعت كرد,عمرو بن معدى كرب نزد آن حضرت آمد پيامبر(ص ) به او فرمود : اى عمرو! مسلمان شو تا خداوند تو را از آن هراس بزرگ ايمن دارد عمروگفت : اى محمد! هراس بزرگ چيست ؟
من نمى هراسم ! حضرت فرمود : اى عمرو! آن گـونه كه تو خيال مى كنى و مى پندارى نيست ! يك بانگ سهمناك بر مردم زده مى شود و هر چه مرده است محشورمى شود و هر چه زنده است مى ميرد, مگر آنچه خدا بخواهد سپس بانگ ديگرى بـر آنـهـا زده مـى شـود وتـمـام آنهايى كه مرده اند بر مى خيزند و همگى صف مى بندند و آسمان مـى شـكـافـد و زمين درهم فرومى ريزد و كوهها متلاشى مى شوند اى عمرو! تو كجا و اينها كجا؟
عـمـرو گـفت : هان ! موضوع بزرگى مى شنوم , آن گاه به خدا و رسول او ايمان آورد و افرادى از قومش كه همراه او بودند نيز ايمان آوردند وبه سوى مردم خود باز گشتند.
ـ امـام عـلـى (ع ) : با هر نفسى , راننده اى است و گواهى : راننده او را به سوى محشرش مى راند و گواه به كارهايى كه كرده است , گواهى مى دهد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : بـراسـتـى كـه فـرزند آدم از آنچه براى آن خلق شده غافل است خداوند وقـتـى خواست او را بيافريند به فرشته فرمود: روزى او را, كردار او را, اجل او را و بدبخت بودن يا خـوشـبخت بودن او را بنويس آن فرشته (اينها را مى نويسد) سپس به آسمان بالا مى رود و خداوند فرشته ديگرى را مى فرستد كه تا زمان بالغ شدنش از او نگهدارى مى كند, آن فرشته (اين ماموريت خـود را انـجام مى دهد و) سپس بالا مى رود آن گاه خداوند بر او دو فرشته مى گمارد, تا كارهاى خـوب و بدش رابنويسند و چون زمان مرگش رسيد آن دو فرشته نيز بالا مى روند و فرشته مرگ مى آيد و جانش رامى ستاند پس , چون در گورش نهاده شد, روح به بدنش باز گردانده مى شود و دو فـرشـتـه قـبـر مى آيند و ازاو امتحان مى گيرند و آن گاه بالا مى روند وقتى قيامت فرا رسد, فرشته مامور ثبت خوبيها و فرشته مامور ثبت بديها بر وى فرود مى آيند و نامه اى را كه به گردنش بـسـتـه شـده اسـت مى گشايند سپس با او به صحنه محشر مى آيند در حالى كه يكى او را به جلو مـى راند و ديگرى به كارهايى كه كرده است گواهى مى دهد پيامبر خدا(ص ) سپس فرمود : همانا شما امرى عظيم پيش رو داريد كه طاقت آن را نداريد, پس از خداى بزرگ كمك بطلبيد!.