ـ پـيامبر خدا(ص ) بر مردى گذشت كه ماده اى خوراكى مى فروخت , پرسيد : جنس خود را به چه نـحو مى فروشى ؟
آن مرد نحوه معامله اش را به اطلاع حضرت رساند به پيامبر وحى شد كه دستت را داخـل ظـرف طـعـام بـبـر حـضـرت دسـت خـود را در آن فـرو بـرد و دسـتـش مرطوب شد پيامبرخدا(ص ) فرمود از ما نيست كسى كه غش و تزوير به كار برد.
ـ امـام بـاقـر(ع ) : پـيـامـبـر(ص ) در بـازار مـديـنـه از كـنـار طـعـامـى عـبـور كـرد به صاحب آن فـرمـود:مـى بـيـنـم خـوراكى خوب ومرغوبى دارى و از قيمت آن پرسيد پس , خداى عزوجل به آن حـضـرت وحـى فـرمـودكـه دسـتـت را داخـل ظـرف فـرو بـر پـيـامـبر(ص ) اين كار را كرد و خـوراكـى نـامـرغـوبـى بـيـرون آورد پس , به صاحب آن فرمود:مى بينم خيانت و ناسرگى در كار مسلمانان رادر خود جمع كرده اى .
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : بـر تـلـى از گـندم گذشت دستش را داخل آن فرو برد و انگشتانش به رطـوبـتى خورد فرمود : اين چيست , اى فروشنده ؟
عرض كرد : اى پيامبر خدا, باران به آن خورده اسـت حضرت فرمود : چرا آن قسمت را رو قرار ندادى تا مردم ببينند؟
هر كه با ما ناسرگى كند از مانيست .
ـ بـه مـردى كـه طـعـام مرغوب و نامرغوبى را با هم مخلوط كرده بود و مى فروخت , فرمود : چرا اين كار كرده اى ؟
عرض كرد : مى خواستم (جنس نامرغوب ) به فروش برسد پيامبر(ص ) به اوفرمود : آنها را از هم جدا كن در دين ما ناسرگى نيست .
ـ اى گـنـدم فـروش ! آيـا تـه ايـن هـم مانند روى آن است ؟
هر كه با مسلمانان ناسرگى كند, از آنهانيست .
ـ امـام عـلى (ع ) : مؤمن برادر خود را نمى فريبد, به او خيانت نمى كند, او راتنها نمى گذارد و اورا متهم نمى سازد.
ـ از نشانه هاى بدبختى , ناسرگى با دوست است .
آن مرد نحوه معامله اش را به اطلاع حضرت رساند به پيامبر وحى شد كه دستت را داخـل ظـرف طـعـام بـبـر حـضـرت دسـت خـود را در آن فـرو بـرد و دسـتـش مرطوب شد پيامبرخدا(ص ) فرمود از ما نيست كسى كه غش و تزوير به كار برد.
ـ امـام بـاقـر(ع ) : پـيـامـبـر(ص ) در بـازار مـديـنـه از كـنـار طـعـامـى عـبـور كـرد به صاحب آن فـرمـود:مـى بـيـنـم خـوراكى خوب ومرغوبى دارى و از قيمت آن پرسيد پس , خداى عزوجل به آن حـضـرت وحـى فـرمـودكـه دسـتـت را داخـل ظـرف فـرو بـر پـيـامـبر(ص ) اين كار را كرد و خـوراكـى نـامـرغـوبـى بـيـرون آورد پس , به صاحب آن فرمود:مى بينم خيانت و ناسرگى در كار مسلمانان رادر خود جمع كرده اى .
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : بـر تـلـى از گـندم گذشت دستش را داخل آن فرو برد و انگشتانش به رطـوبـتى خورد فرمود : اين چيست , اى فروشنده ؟
عرض كرد : اى پيامبر خدا, باران به آن خورده اسـت حضرت فرمود : چرا آن قسمت را رو قرار ندادى تا مردم ببينند؟
هر كه با ما ناسرگى كند از مانيست .
ـ بـه مـردى كـه طـعـام مرغوب و نامرغوبى را با هم مخلوط كرده بود و مى فروخت , فرمود : چرا اين كار كرده اى ؟
عرض كرد : مى خواستم (جنس نامرغوب ) به فروش برسد پيامبر(ص ) به اوفرمود : آنها را از هم جدا كن در دين ما ناسرگى نيست .
ـ اى گـنـدم فـروش ! آيـا تـه ايـن هـم مانند روى آن است ؟
هر كه با مسلمانان ناسرگى كند, از آنهانيست .
ـ امـام عـلى (ع ) : مؤمن برادر خود را نمى فريبد, به او خيانت نمى كند, او راتنها نمى گذارد و اورا متهم نمى سازد.
ـ از نشانه هاى بدبختى , ناسرگى با دوست است .