.
ـ پيامبر خدا(ص ) : گاه قلبم را غبارى مى گيرد و من روزى صد بار از خدا آمرزش مى طلبم .
ـ گاه قلبم را غبارى مى گيرد و من روزى هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش مى طلبم .
ـ امـام صـادق (ع ) : پـيـامبر خدا(ص ) بدون آن كه گناهى كرده باشد, روزى هفتاد بار به درگاه خداوندتوبه مى كرد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) روزى هـفتاد بار به درگاه خداى عزوجل توبه مى كرد (راوى مى گويد :) عـرض كـردم : آيـا مـى گـفـت : ((استغفر اللّه و اتوب اليه ))؟
حضرت فرمود : نه , بلكه مى گفت : ((اتوب الى اللّه )).
ابوحامدغزالى ,در توضيح وجوب توبه براى همگان و در همه حال , مى نويسد : و اما بيان وجوب توبه بـه طـور مـسـتمر و در همه حال , اين است كه هيچ بشرى خالى از معصيت نيست , حال يا با اعضا وجـوارح خـود نافرمانى خدا مى كند, يا اگر در برخى حالات از معصيت با جوارح خالى باشد نيت گـنـاه دردل او راه پـيدا مى كند و اگر از آهنگ گناه هم خالى باشد از وسوسه هاى شيطان كه افـكـار گوناگون غافل كننده از ياد خدا در دل او مى افكند به دور نيست و اگر از اين هم به دور بـاشـد از غـفلت و قصوردرشناخت خدا و صفات و افعال او خالى نيست اينها همه نقص است و اين نقص علل و اسبابى دارد و رهاكردن اين علل و اسباب با پرداختن به علل و عوامل ضد آنها بازگشت از يك راه است به راهى مخالف آن و مراد از توبه هم بازگشت است به هر حال , خالى بودن آدمى از ايـن نـقـص قـابـل تصور نيست , منتهااندازه اين نقص در انسانها فرق مى كند, ولى اصل آن گريز ناپذير است به همين دليل پيامبر خدا(ص )فرموده است : ((گاه دلم را غبارى ((18)) مى گيرد تا جـايـى كـه شـبـانه روزى هفتاد مرتبه از خدا آمرزش مى طلبم ((19)) )) و نيز از همين رو خداوند آن حـضـرت را بـه ايـن آيـه گـرامـى داشـتـه اسـت : ((تـا خـدا گـنـاهـان قـبـل و بـعـد تـو را ببخشايد))وقتى پيامبر خدا چنين حالى داشته باشد ديگران چگونه حالى خواهند داشت ؟
.
مـى گـويـم ((20)) :دركـتـاب قـواعـدالعقايدمن ربع العبادات , توضيح داديم كه گناه پيامبران واوصـيـاى آنـان مـانـنـد گـنـاهـان ما نيست بلكه گناه آنان عبارت است از ترك دوام ذكر خدا و سرگرم شدن به امور مباح و در نتيجه , محروم شدن از زيادى اجر و پاداش در كافى به سندى نيكو ازعـلى بن رئاب روايت شده است كه گفت : از ابو عبد اللّه الصادق (ع ) درباره آيه ((و هر گرفتارى ومـصـيـبـتـى كه به شما مى رسد به سبب اعمال خودتان است و خدا از بسيارى گناهان گذشت مـى كـنـد))پرسيدم و عرض كردم آيا به نظر شما گرفتاريهايى كه به على (ع ) و بعدا به خانواده او رسـيـد, بـه سـبب اعمال خود آنهابوده در حالى كه آنان خاندانى پاك و معصومند؟
حضرت فرمود : پيامبرخدا(ص ) بدون آن كه گناهى كرده باشد شبانه روزى صد بار به درگاه خدا توبه مى كرد و آمـرزش مـى طـلـبـيـد هـمانا خداوند اولياى خود را گرفتار مصائب مى كند تا به سبب آن اجر و پاداششان دهد, بدون آن كه گناهى كرده باشند مقصود گناهى مانند گناهان ماست .
ـ گاه قلبم را غبارى مى گيرد و من روزى هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش مى طلبم .
ـ امـام صـادق (ع ) : پـيـامبر خدا(ص ) بدون آن كه گناهى كرده باشد, روزى هفتاد بار به درگاه خداوندتوبه مى كرد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) روزى هـفتاد بار به درگاه خداى عزوجل توبه مى كرد (راوى مى گويد :) عـرض كـردم : آيـا مـى گـفـت : ((استغفر اللّه و اتوب اليه ))؟
حضرت فرمود : نه , بلكه مى گفت : ((اتوب الى اللّه )).
ابوحامدغزالى ,در توضيح وجوب توبه براى همگان و در همه حال , مى نويسد : و اما بيان وجوب توبه بـه طـور مـسـتمر و در همه حال , اين است كه هيچ بشرى خالى از معصيت نيست , حال يا با اعضا وجـوارح خـود نافرمانى خدا مى كند, يا اگر در برخى حالات از معصيت با جوارح خالى باشد نيت گـنـاه دردل او راه پـيدا مى كند و اگر از آهنگ گناه هم خالى باشد از وسوسه هاى شيطان كه افـكـار گوناگون غافل كننده از ياد خدا در دل او مى افكند به دور نيست و اگر از اين هم به دور بـاشـد از غـفلت و قصوردرشناخت خدا و صفات و افعال او خالى نيست اينها همه نقص است و اين نقص علل و اسبابى دارد و رهاكردن اين علل و اسباب با پرداختن به علل و عوامل ضد آنها بازگشت از يك راه است به راهى مخالف آن و مراد از توبه هم بازگشت است به هر حال , خالى بودن آدمى از ايـن نـقـص قـابـل تصور نيست , منتهااندازه اين نقص در انسانها فرق مى كند, ولى اصل آن گريز ناپذير است به همين دليل پيامبر خدا(ص )فرموده است : ((گاه دلم را غبارى ((18)) مى گيرد تا جـايـى كـه شـبـانه روزى هفتاد مرتبه از خدا آمرزش مى طلبم ((19)) )) و نيز از همين رو خداوند آن حـضـرت را بـه ايـن آيـه گـرامـى داشـتـه اسـت : ((تـا خـدا گـنـاهـان قـبـل و بـعـد تـو را ببخشايد))وقتى پيامبر خدا چنين حالى داشته باشد ديگران چگونه حالى خواهند داشت ؟
.
مـى گـويـم ((20)) :دركـتـاب قـواعـدالعقايدمن ربع العبادات , توضيح داديم كه گناه پيامبران واوصـيـاى آنـان مـانـنـد گـنـاهـان ما نيست بلكه گناه آنان عبارت است از ترك دوام ذكر خدا و سرگرم شدن به امور مباح و در نتيجه , محروم شدن از زيادى اجر و پاداش در كافى به سندى نيكو ازعـلى بن رئاب روايت شده است كه گفت : از ابو عبد اللّه الصادق (ع ) درباره آيه ((و هر گرفتارى ومـصـيـبـتـى كه به شما مى رسد به سبب اعمال خودتان است و خدا از بسيارى گناهان گذشت مـى كـنـد))پرسيدم و عرض كردم آيا به نظر شما گرفتاريهايى كه به على (ع ) و بعدا به خانواده او رسـيـد, بـه سـبب اعمال خود آنهابوده در حالى كه آنان خاندانى پاك و معصومند؟
حضرت فرمود : پيامبرخدا(ص ) بدون آن كه گناهى كرده باشد شبانه روزى صد بار به درگاه خدا توبه مى كرد و آمـرزش مـى طـلـبـيـد هـمانا خداوند اولياى خود را گرفتار مصائب مى كند تا به سبب آن اجر و پاداششان دهد, بدون آن كه گناهى كرده باشند مقصود گناهى مانند گناهان ماست .