.
ـ پيامبر خدا(ص ) : در شگفتم از كسى كه او غافل است و از او غافل نيستند و در شگفتم ازكسى كه در پـى دنـيـاسـت , در صـورتـى كـه مرگ در پى اوست و در شگفتم از كسى كه دهانش را به خنده مى گشايد در حالى كه نمى داند آيا خدا از او خشنود است يا ناخشنود.
ـ سـلـمـان فـارسـى : از شـش چـيـز در شگفتم :سه چيز آن مرا مى خنداند و سه ديگر به گريه ام مـى اندازدآن سه چيز كه مرا به گريه مى اندازد, جدايى از دوستان , يعنى محمد(ص ) (و حزب او) است وهراس و وحشت قيامت و ايستادن در پيشگاه خداى عزوجل .
و اما آن سه چيزى كه مرا به خنده وا مى دارد, يكى كسى است كه در پى دنياست حال آن كه مرگ در پـى او مى باشد, ديگرى كسى كه در غفلت به سر مى برد حال آن كه از او غافل نيستند(خداوند ناظر و مراقب اعمال اوست ) و سومى كسى كه دهانش به خنده باز مى شود در صورتى كه نمى داند آيا خداوند از او خشنود است يا ناخشنود.
ـ امام على (ع ) : از غافل بودن خردمندان از نيكو طلب كردن (توشه و ذخيره آخرت ) و آماده شدن براى بازگشتگاه تعجب مى كنم .
ـ شـمـا را سفارش مى كنم كه به ياد مرگ باشيد و از آن كمتر غفلت ورزيد, چگونه از چيزى غفلت مى كنيد كه او از شما غافل نيست ؟
.
ـ آيـا مـردم دنـيـا را نـمـى بـينيد كه در طى شب و روز دستخوش احوال گونه گون مى شوند؟
يـكـى مـى مـيـرد و بـرايش مى گريند و ديگرى را تسليت مى گويند يكى بيمار و زمينگر است و ديـگـرى بـه عـيادتش مى رود يكى در حال جان كندن است و ديگرى در پى دنياست , حال آن كه مـرگ در پـى اوسـت يـكـى در غـفـلـت به سر مى برد, حال آن كه مورد غفلت نيست و آنچه باقى مانده است در پى آنچه رفته است مى رود!.
ـ اى مـردمـى كـه از كـار شـمـا غـافـل نـيستند و اى مردمى كه (خدا و اوامر او را) رها كرده ايد و(هـرچـه داريـد از جـان و مـال و فـرزند) از شما گرفته مى شود,چه شده است كه مى بينم از خدا رويگردان شده ايد و به غير او روى آورده ايد؟
.
ـ امـام سـجـاد(ع ) : واى بـر تو اى پسر آدم ! اى غافلى كه مورد غفلت نيستى , اى پسر آدم ! مرگ تو شتابانتر از هر چيز ديگرى به سوى تو مى آيد, سراسيمه سوى تو آمده است و تو را مى جويد.
ـ سـلـمـان فـارسـى : از شـش چـيـز در شگفتم :سه چيز آن مرا مى خنداند و سه ديگر به گريه ام مـى اندازدآن سه چيز كه مرا به گريه مى اندازد, جدايى از دوستان , يعنى محمد(ص ) (و حزب او) است وهراس و وحشت قيامت و ايستادن در پيشگاه خداى عزوجل .
و اما آن سه چيزى كه مرا به خنده وا مى دارد, يكى كسى است كه در پى دنياست حال آن كه مرگ در پـى او مى باشد, ديگرى كسى كه در غفلت به سر مى برد حال آن كه از او غافل نيستند(خداوند ناظر و مراقب اعمال اوست ) و سومى كسى كه دهانش به خنده باز مى شود در صورتى كه نمى داند آيا خداوند از او خشنود است يا ناخشنود.
ـ امام على (ع ) : از غافل بودن خردمندان از نيكو طلب كردن (توشه و ذخيره آخرت ) و آماده شدن براى بازگشتگاه تعجب مى كنم .
ـ شـمـا را سفارش مى كنم كه به ياد مرگ باشيد و از آن كمتر غفلت ورزيد, چگونه از چيزى غفلت مى كنيد كه او از شما غافل نيست ؟
.
ـ آيـا مـردم دنـيـا را نـمـى بـينيد كه در طى شب و روز دستخوش احوال گونه گون مى شوند؟
يـكـى مـى مـيـرد و بـرايش مى گريند و ديگرى را تسليت مى گويند يكى بيمار و زمينگر است و ديـگـرى بـه عـيادتش مى رود يكى در حال جان كندن است و ديگرى در پى دنياست , حال آن كه مـرگ در پـى اوسـت يـكـى در غـفـلـت به سر مى برد, حال آن كه مورد غفلت نيست و آنچه باقى مانده است در پى آنچه رفته است مى رود!.
ـ اى مـردمـى كـه از كـار شـمـا غـافـل نـيستند و اى مردمى كه (خدا و اوامر او را) رها كرده ايد و(هـرچـه داريـد از جـان و مـال و فـرزند) از شما گرفته مى شود,چه شده است كه مى بينم از خدا رويگردان شده ايد و به غير او روى آورده ايد؟
.
ـ امـام سـجـاد(ع ) : واى بـر تو اى پسر آدم ! اى غافلى كه مورد غفلت نيستى , اى پسر آدم ! مرگ تو شتابانتر از هر چيز ديگرى به سوى تو مى آيد, سراسيمه سوى تو آمده است و تو را مى جويد.