.
قرآن .
((آنـچـه در پـيـش روى آنـان و آنچه در پشت سرشان است , مى داند و به چيزى از علم او احاطه نمى يابند مگر به آن چه اوخود بخواهد)).
ـ يـكـى از يـاران امـيـرالـمـؤمـنـيـن (ع ) (كـه از قـبـيـلـه كلب بود) به آن حضرت عرض كرد : اى امـيـرالـمـؤمـنين ! علم غيب به تو داده شده است حضرت خنديد و فرمود : اى مرد كلبى , اين عـلـم غـيـب نـيـسـت , بلكه بر اثر فرا گرفتن از صاحب علمى است علم غيب , علم داشتن زمان قـيـامـت اسـت و آنچه كه خداى سبحان آنها را بر شمرده و فرموده است : ((همانا علم قيامت نزد خداست و باران فرو مى فرستد و آنچه را كه در زهدانهاست , مى داند)) پس خداوند سبحان مى داند كه جنينى كه در زهدانها (ى مادران ) است آيا پسر است يا دختر, زشت است يا زيبا, بخشنده است يا بـخيل , بدبخت است يا خوشبخت و مى داند كه چه كسى هيزم آتش جهنم است , يا دربهشت يار و هـمـراه پـيامبران اينهاست علم غيبى كه هيچ كس جز خداوند آنها را نمى داند سواى اينها دانشى است كه خداوند به پيامبرش آموخت و او هم آنها را به من ياد داد و برايم دعا كردكه سينه ام آن را نگه دارد و پهلوهايم آن را در ميان گيرد.
ـ امـام صـادق (ع ), در پـاسخ به اين پرسش كه آيا امام غيب مى داند, فرمود : نه , اما هرگاه بخواهد چيزى را بداند, خداوند آن را به او مى آموزد.
ـ امـام كـاظـم (ع ), در پـاسـخ بـه مـردى از ايـرانـيان كه پرسيد : آيا شما غيب مى دانيد؟
فرمود : امـام بـاقـر(ع ) فـرمـود : چـون عـلم (الهى ) براى ما گشوده شود, مى دانيم و هرگاه بر ما بسته شـود,نمى دانيم و فرمود : علم , راز خداى عز وجل است كه آن را با جبرئيل (ع ) در ميان گذاشت وجبرئيل با محمد(ص ) در ميان گذاشت و محمد با هر كه خواست آن را در ميان نهاد.
((آنـچـه در پـيـش روى آنـان و آنچه در پشت سرشان است , مى داند و به چيزى از علم او احاطه نمى يابند مگر به آن چه اوخود بخواهد)).
ـ يـكـى از يـاران امـيـرالـمـؤمـنـيـن (ع ) (كـه از قـبـيـلـه كلب بود) به آن حضرت عرض كرد : اى امـيـرالـمـؤمـنين ! علم غيب به تو داده شده است حضرت خنديد و فرمود : اى مرد كلبى , اين عـلـم غـيـب نـيـسـت , بلكه بر اثر فرا گرفتن از صاحب علمى است علم غيب , علم داشتن زمان قـيـامـت اسـت و آنچه كه خداى سبحان آنها را بر شمرده و فرموده است : ((همانا علم قيامت نزد خداست و باران فرو مى فرستد و آنچه را كه در زهدانهاست , مى داند)) پس خداوند سبحان مى داند كه جنينى كه در زهدانها (ى مادران ) است آيا پسر است يا دختر, زشت است يا زيبا, بخشنده است يا بـخيل , بدبخت است يا خوشبخت و مى داند كه چه كسى هيزم آتش جهنم است , يا دربهشت يار و هـمـراه پـيامبران اينهاست علم غيبى كه هيچ كس جز خداوند آنها را نمى داند سواى اينها دانشى است كه خداوند به پيامبرش آموخت و او هم آنها را به من ياد داد و برايم دعا كردكه سينه ام آن را نگه دارد و پهلوهايم آن را در ميان گيرد.
ـ امـام صـادق (ع ), در پـاسخ به اين پرسش كه آيا امام غيب مى داند, فرمود : نه , اما هرگاه بخواهد چيزى را بداند, خداوند آن را به او مى آموزد.
ـ امـام كـاظـم (ع ), در پـاسـخ بـه مـردى از ايـرانـيان كه پرسيد : آيا شما غيب مى دانيد؟
فرمود : امـام بـاقـر(ع ) فـرمـود : چـون عـلم (الهى ) براى ما گشوده شود, مى دانيم و هرگاه بر ما بسته شـود,نمى دانيم و فرمود : علم , راز خداى عز وجل است كه آن را با جبرئيل (ع ) در ميان گذاشت وجبرئيل با محمد(ص ) در ميان گذاشت و محمد با هر كه خواست آن را در ميان نهاد.