.
نهى از غيبت .
((از يـكديگر غيبت نكنيد, آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده اش را بخورد؟
آن را ناخوش داريد [پس ]از خدا بترسيد, كه خدا توبه پذير مهربان است )).
ـ پـيامبر خدا(ص ), در خطبه حجة الوداع , فرمود:اى مردم ! هماناخونهاو اموال و اعراض شما برشما حـرام (و مـحـتـرم ) اسـت , هـمـچـون حـرمـت ايـن روز شـما در اين ماه شما و در اين شهر شما هرآينه خداوندغيبت را حرام كرد, همچنان كه مال و خون را حرام گردانيد.
ـ امام على (ع ) : غيبت كردن , كار شخص ناتوان است .
ـ غيبت كردن , نشانه منافق است .
ـ بدگويى پشت سر ديگران , بدترين بهتان است .
ـ امـام صـادق (ع ) : غـيـبـت نـكـن , كـه از تو غيبت مى شود و براى برادرت چاه مكن كه خود در آن مى افتى , زيرا به هر دست بدهى , با همان دست پس مى گيرى .
ـ امام على (ع ) : زنهار كه زبانت را در غيبت كردن از برادرانت مركب خويش سازى , يا چيزى بگويى كه حجتى بر ضد تو شود و بهانه اى براى بدى كردن به تو گردد.
ـ از غـيـبـت كـردن بـپـرهـيـز, كه اين كار تو را نزد خدا و مردم مبغوض مى سازد و پاداشت را بر بادمى دهد.
ـ خردمند, كسى است كه زبانش را از غيبت نگه دارد.
ـ خودت را به غيبت كردن عادت مده , زيرا شخص معتاد به غيبتگويى گناهش بزرگ است .
ـ منفورترين مردم نزد خدا, غيبتگر است .
ـ از زشت ترين فرومايگيها, بدگويى پشت سر نيكان است .
پـيـامـبـر خـدا(ص ) بـه عـايـشه كه به آن حضرت گفت : تو را از صفيه همين بس كه چنين و چـنـان اسـت , مـقصودش اين بود كه قد كوتاه است , فرمود : هر آينه سخنى گفتى كه اگر با آب درياآميخته شود, آن را مى آلايد.
ـ امام صادق (ع ) : غيبتگر, نبايد چشم طمع به سلامت داشته باشد.
ـ امام كاظم (ع ) : ملعون است , كسى كه از برادرش غيبت كند.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : در شـب مـعـراج , مـردمـى را ديـدم كه چهره هاى خود را با ناخنهايشان مـى خـراشـندپرسيدم : اى جبرئيل , اينها كيستند؟
گفت : اينها كسانى هستند كه از مردم غيبت مى كنند و آبرويشان را مى برند.
ـ چـون بـه مـعـراج بـرده شـدم , بـر مـردمـى گـذشـتـم كه ناخنهايى از مس داشتند وچهره ها و سـيـنـه هاى خود را ناخن مى كشيدند! پرسيدم : اينها كيستند, اى جبرئيل ؟
گفت : اينان كسانى هستند كه گوشت مردم را مى خورند و با آبروى آنها بازى مى كنند.
ـ غـيبت كردن بدتر از زناست عرض شد : چگونه ؟
فرمود : مرد زنا مى كند و سپس توبه مى نمايد و خدا توبه اش را مى پذيرد اما غيبتگر آمرزيده نمى شود, تا زمانى كه غيبت شونده اورا ببخشد.
ـ امـام عـلـى (ع ), در نـهـى از غـيـبـت كـردن از مـردم ,مـى فـرمايد : افراد پاكدامن و برخوردار ازنـعـمـت پـرهيزگارى بايد و بجاست كه با گنه ورزان و معصيت كاران مهربان و دلسوز باشند و سـپـاسـگـزارى ( بـه خـاطـر نعمت پاكدامنى و پرهيزگارى )برايشان چيره باشدومانع غيبت آنها از گـنـهـكـاران شـود حـال چـه رسـد بـه عـيـبجويى كه ازبرادر خويش عيبجويى مى كندو او رابه گـناهش سرزنش مى نمايد؟
مگربه يادنمى آوردآن موقعى را كه خدا گناه او را پوشاند, گناهى كه بـزرگـتـر از گـنـاه آن برادرى است كه اورا بدان سرزنش مى كند! چگونه او را به خاطر گناهى نـكـوهـش مى كند كه خودش چونان گناهى را مرتكب شده است ؟
و اگر عين آن گناه را نكرده باشد, بيگمان با گناهى بزرگتر از آن خدا را نافرمانى كرده است به خدا سوگند كه اگر با گناه بـزرگى خدا را نافرمانى نكرده باشد, و در گناه كوچكى او را نافرمانى كرده باشد, بيگمان همين گستاخى او در عيبگويى از مردم بزرگترين گناه است !.
ـ پيامبر خدا(ص ) : غيبت نكردن نزد خداى عزوجل , محبوبتر از ده هزار ركعت نماز مستحبى است .