گویند:خارپشتی از یک مار تقاضا کرد:بگذار من نیز در لانه تو،مأوا گزینم و همخانه تو باشم،مار اندیشه نانموده و بدون تحقیق و شناخت خواهش خارپشت را

پذیرفت! و او را به لانه تنگ و کوچک خویش راه داد!چون لانه مار تنگ بود خارهای تیز خارپشت هر دم به بدن نرم مار فرو می رفت و وی را مجروح می ساخت

 

اما،مار از سر نجابت و مهمان دوستی دم بر نمی آورد،سرانجام مار گفت:بنگر که چگونه مجروح و خونین شده ام،آیا می توانی لانه مرا ترک گویی،خارپشت گفت:من

 

نگرانی ندارم،اگر تو نگرانی می توانی لانه دیگری برای خود بیابی.

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 29 مهر 1388  ساعت 10:33 PM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net