هشام بن حكم نقل میكند كه مردى از كوهستان خدمت حضرت صادق علیه السلام آمده و ده هزار درهم بایشان داد و گفت تقاضاى من اینست كه خانه اى خریدارى فرمائید تا از حج كه برگشتم با عیال و اطفال خود در آنجا مسكن كنم و بعزم مكه معظمه خارج شد. چون مراجعت نمود حضرت او را در منزل خود جاى داد و طومارى باو لطف كرد.
فرمود خانه اى برایت در بهشت خریدم كه حد اول آن متصل است بخانه محمد مصطفى صلى الله علیه و آله و حد دوم بمنزل على مرتضى علیه السلام و حد سوم بخانه حسن مجتبى و حد چهارم بخانه حسین بن على علیه السلام .
مرد كوهستانى كه این سخن را شنید گفت قبول كردم و راضى شدم حضرت مبلغ را میان تنگدستان از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام تقسیم كردند و كوهستانى بمحل خود بازگشت .
چون مدتى گذشت آن مرد مریض شد و بستگان خود را احضار نموده گفت من میدانم آنچه حضرت صادق علیه السلام فرموده راست است و حقیقت دارد خواهش میكنم این طومار را با من دفن كنید. پس از زمان كوتاهى از دنیا رفت ، بنا بوصیتش طومار را با او دفن كردند، روز دیگر كه آمدند دیدند همان طومار بر روى قبر اوست و به خط سبز روى آن نوشته شده خداوند بآنچه ولى او حضرت صادق علیه السلام وعده داده بود وفا كرد.
فرمود خانه اى برایت در بهشت خریدم كه حد اول آن متصل است بخانه محمد مصطفى صلى الله علیه و آله و حد دوم بمنزل على مرتضى علیه السلام و حد سوم بخانه حسن مجتبى و حد چهارم بخانه حسین بن على علیه السلام .
مرد كوهستانى كه این سخن را شنید گفت قبول كردم و راضى شدم حضرت مبلغ را میان تنگدستان از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام تقسیم كردند و كوهستانى بمحل خود بازگشت .
چون مدتى گذشت آن مرد مریض شد و بستگان خود را احضار نموده گفت من میدانم آنچه حضرت صادق علیه السلام فرموده راست است و حقیقت دارد خواهش میكنم این طومار را با من دفن كنید. پس از زمان كوتاهى از دنیا رفت ، بنا بوصیتش طومار را با او دفن كردند، روز دیگر كه آمدند دیدند همان طومار بر روى قبر اوست و به خط سبز روى آن نوشته شده خداوند بآنچه ولى او حضرت صادق علیه السلام وعده داده بود وفا كرد.