شهر «مرو» مرکز خلافت مأمون بود. به دستور مأمون، امام هشتم شیعیان را از مدینه به بصره و از آن جا به اهواز و سپس از مسیر فارس به نیشابور و بعد به خراسان آوردند و حضرت را از طریق کوفه نیاوردند21. در بعضی از کتب تاریخی آمده است که امام از طریق «قم» آورده شد.22
امام رضا علیهالسلام در مسیر خود به نیشابور رسید جمعیّت بسیاری از حضرت استقبال کردند هنگام عزیمت به سوی «مرو» جمعی از دانشمندان اهل سنت از امام خواستند تا حدیثی از آباء گرامش نقل کند، امام دستور داد پردهی کجاوه را کنار زدند، مردم در حال هجوم بودند و سروصدا میکردند، امام از مردم خواست تا ساکت شوند، آنگاه فرمود:
پدرم از پدرش تا امیر المؤمنین علی علیهالسلام و او از پیامبر صلیاللهعلیهوآله و او از جبرئیل نقل کرد که خداوند فرمود: کَلَمِةُ لا إِله الاَّ اللّه حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی أَمِنَ مِنْ عَذابی.23
«کلمه توحید، سنگر محکم من است، پس هر کس داخل آن گردید، از عذاب من در امان است».
امام رضا علیهالسلام بعد از اندک تأملی، به آنها فرمود: این موضوع شروطی دارد.
وَأَنَا مِنْ شُروُطِها.24
«پذیرش امامت من، از جملهی شروط آن است».25
بیست هزار و به قولی بیست و چهار هزار نفر. این سخن را نوشتند.26
به این ترتیب، حضرت ثامن الائمه علیهمالسلام ، شرط توحید را، ولایت و امامت آل علی علیهالسلام را پذیرا بودن، دانست.
از دیگر موضعگیریهای آشکار امام علیهالسلام در خصوص امامت، فرمایش آن حضرت است در کنار مأمون ـ موقعی که مسئلهی ولایتعهدی را مطرح کرد ـ امام چنین فرمود: «مأمون حقی را به ما داد که دیگران آن را نپذیرفتند».27
تا قبل از موضع گیری شفاف امام علیهالسلام در مورد امامت، این موضوع فقط در میان خواص مطرح بود؛ ولی پس از طرح این مطلب مهم، در میان عامهی مردم نیز گسترش پیدا کرد. اثبات این مسئله که «امامت، حق علویون است» از نکاتی است که حرکت تبلیغی ایشان در توضیح معنای امامت و مناظرات آن حضرت تأثیر منحصر به فردی در آن داشته است