جعفر خوش نیت فارغ التحصیل رشته جامعه شناسی از یک دانشگاه دولتی است. ۵ سال است از همسرش جدا شده و در حال حاضر به عنوان رزورشن در یک آزانس کار میکند.
● چطور شد که کار در آزانس را انتخاب کردی؟
▪ خوب..هر کارشرافتمندانه ای از بیکاری بهتر است
● وقتی ازدواج کردید بیکار بودید؟
▪ نه..آن موقع در یک موسسه خصوصی کار میکردم.. و ۷ سال در آنجا کار کردم..
اما صاحب شرکت همه چیزرا فروخت وتغییر شغل داد. ما را هم بازخرید کرد و با آن پول یک اتوموبیل خریدم و در آرانس مشغول شدم.
● چرا از همسرتان جدا شدید؟
▪ ازدواج مایم ازدواج تحمیلی از سوی خانواده ها بود. من و همسرم از اقوام نزدیک هم بودیم. او به من تمایل داشت امااز همان اول من به او علاقه ای نداشتم. به همین دلیل نقطه ضعفها و کار های نسنجیده ای که شاید ر زندگی هر کسی پیش می آید.. در نظرم خیلی بزرگ و غیر قابل تحمل می آمد. میدانید وقتی عشق در زندگی باشد آدم خیلی جاها کوتاه می آید اما وقتی عشق و علاقه ای برای ادامه زندگی مشترک نباشد.. و راه طلاق هم وجود داشته باشد..
آدم به امید زندگی بهتر خودش را خلاص میکند.
● همسرتان راضی به جدائی بود؟
▪ من از اون آدمها نیستم که بخواهم همسرم را آنقدر آزار بدهم تا طلاق بگیرد.
ما با هم توافق کردیم او حرفهای مرا شنید. خودش هم میدید زندگی مشترک آنطوری که دلش میخواست نبوده..خوشبخاته بچه ای هم نداشتیم..که بخاطر او مجبور به تحمل یکدیگر شویم. و بلااخره بعد از ۴ سالزندگی مشترک از هم جدا شدیم.
● فکر میکنید چه چیزی در زندگی مشترک میتواند منجر به خوشبختی شود؟
▪ تفاهم و درک متقابل و عشق و علاقه دو طرف
● قصد ازدواج مجدد ندارید؟
▪ اگر خدا بخواهد و به مورد مناسبی برسم که با هم تفاهم داشته باشیم چرا.