نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 5:56 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 5:56 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 5:50 AM | نظرات (0)
مهدیـــم مــن که مرا گرمـی بازاری نیست
بهتـر از یوسفـــم و هیچ خریــداری نیست
همــه گویند که در حســرت دیـدار مـن اند
لیک در گفته ی این طایفه کرداری نیست
ای که دائــم به دعایــی که ببینـی رخ من
تا که خالــص نشوی باتو مرا کاری نیست
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 5:48 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 5:47 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 6:55 AM | نظرات (0)
من نمی گویم نجیب من، به من امضاء بده
در کلاس درس چشمانت مرا هم جا بده
تو مسیحای زمانی من زیادی مرده ام
باز می خواهم بمیرم در دهانم «ها» بده
وعده فردا به مردم درخور شان تو نیست
مستحق حاجتم آقا همین حالا بده
من اگر با تو نباشم واژه بی معنی ام
ای کتاب آفرینش تو به من معنا بده
دست در جیب کرم کن اسکناس آبرو!
ای غنی در آبرومندی به این رسوا بده
قطره ای بی دست و پا در راه دریا مانده است
دست او را لطف کن در دامن دریا بده
من که حافظ، مولوی یا مثل بیدل نیستم
سایه دنبال من افتاده بیا امضاء بده
تشنگی های دلم را چشمه، باران بس نشد
خواستی آبش دهی با کاسه دریا بده
سیدجلال موسوی
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 6:54 AM | نظرات (0)