چرا بارون نمیاد....

علت اصلی کم آبی و خشکسالی چیست؟

طبق آیات قران و احادیث علت اصلی خشکسالی فقط "گناه"است...
باید به خودمان بقبولانیم که علت اصلی خشکسالی "گناه" است...
 وگر نه خداوند همان خداوندیست که کوفه خشکسالی بود و مردم اومدند درب خانه علی(ع)
و به حضرت گفتند که برایمان دعا کن که بارون بیاد...
حضرت رو کرد به امام حسین (ع) و گفت حسین جان برایشان دعا کن که بارون بیاد...
امام حسین(ع) با دستان کوچکش دعا کرد . دستان حسین(ع) پایین نیومده بودند
 که بارون شدیدی گرفت و کوفه  از خشکسالی نجات پیدا کرد...

خداوند همان خداوند است...
ما انسانها تغیر کردیم...
برادر به برادر نیست
...
 همسایه به همسایه نیست...
وقتی مجالس عروسی حرام تا ساعت دیروقت شب
با نوشیدنیهای حرام و موسیقیهای حرام سر میشود...
توقع نداشته باشیم مثل قدیم بارون و برف بیاد...

وقتی نعوذوبالله روز عاشورا گناه کبیره انجام میشه...
توقع نداشته باشیم که بارون بیاد...

وقتی فردی که خودش مثلا ناموس دارد به ناموس خودش قانع نیست
 و روزو شب دنبال نوامیس مردم است...
توقع نداشته باشیم بارون بیاد...

وقتی مساجد خالی میشود از نماز گذار و مسلمان...
توقع نداشته باشیم بارون بیاد...

وقتی جوانها سر کوچه و راه ناموس مردم مینشیند
 و حرفهای هرزه و نگاهشان را به ناموس مردم می اندزند...
توقع نداشته باشیم بارون بیاد...

وقتی گناهان بزرگ و کبیره رو که انجام میدهیم
 و اون رو به عقل خومان قانع میکنیم ...
توقع نداشته باشیم بارون بیاد...

وقتی ارزشها عوض میشه و عوضیها با ارزش میشن
و فرق عاقل رو از جاهل ندونیم...
توقع نداشته باشیم بارون بیاد...

وقتی بازارمان پر از پول ربا و حرام باشد...
توقع نداشته باشیم بارون بیاد...

به گفته امام صادق (ع) وقتی که حاکمان دروغ بگویند
 و ظلم جامعه ای رو بگیرد بارون کم میاد...

وقتی عده ای جوون تازه از راه رسیده و بی فرهنگ شبهای مهم محرم و ماه رمضان
را در گوشه ای از مسجد به گفت و گو  و خنده و بازی با موبایل سر میکنند...
توقع نداشته باشیم بارون بیاد...

وقتی قریه ای  یا شهری یا استانی یا مملکتی عده ای کثیر و بی ریشه حلال خدا رو حرام بدانند و حرام خدا را حلال بدانند...
توقع نداشته باشیم بارون بیاد...

و آخرین جمله اینکه وقتی خداوند و امام زمان(عج) فراموش شود
باران نبارد و عذاب در پیش است.

**************
به خومان بیاییم و توبه کنیم...
یک توبه واقعی...
و خودمان را هیچ بدانیم...
هیچ هیچ...
و فقط خدا رو در نظر بگیریم...
و بگویی خداوندا تو خالق من...
من مخلوق تو...
پس گناهانم را به خاطر انسانهای خوبت ببخش و کمکم کن که دیگر گناه نکنم...

*****
اگر چنین کردیم.که انشاالله خداوند هم اون بارانی را که بر مردم کوفه
 با دعای امام حسین(ع) نازل کرد بر سر ما هم نازل میکند...
و اگر چنین نکنیم و توبه نکنیم . منتظر عذاب خداوند باشیم. و از این بدتر سرمان بیاید...
 **** به خود خدا قسم که زرنگی به گناه کردن نیست...
 زرنگی فقط بندگی خدا رو کردن است...

***
عبد عاصی(بنده گناهکار) رو هم دعا کنید...

یا حق...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:45 AM | نظرات (0)

روی پرده کعبه این آیه حک شده است

روی پرده کعبه

این آیه حک شده است:

"نبی عبادی انی انا الغفور الرحیم ..."

و من ...

هنوز و تا همیشه

به همین یک آیه دلخوشم ...

" بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم "



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:34 AM | نظرات (0)

اختلاف یعنی

اختلاف یعنی

دختری چوب کبریت های نفروخته اش را می خورد
 
مردی خورشید را می خرد تا سیگارش را روشن کند
 
اختلاف یعنی
مردی برای اجاره خانه ، کلیه اش را می فروشد
 
زنی برای زیبایی ، کلیه ی بدنش را عمل می کند!
 
دنیای عجیبی شده
 
یکی پول هایش را پارو می کند
 
یکی اشک هایش را...
 
آهای فلانی
 
قهوه ات را که سر کشیدی
 
برای فالش سر چهار راه بیا
 
این جا کودک هایی هستند
 
که تقدیرشان را خیلی وقت است فروخته اند


ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:33 AM | نظرات (0)

خدایا مرا ببخش!

خدایا مرا ببخش!

به خاطر همه لحظه هایی که به یاد تو نبوده ام.

به خاطر همه سجده هایی که زود سر از مهر برداشته ام.

به خاطر همه درهایی که کوبیده ام و خانه تو نبوده اند.

به خاطر همه حاجاتی که از غیر از تو خواسته ام.

به خاطر همه آنچه به خاطر سعادت من از من خواستی و من اعتماد نداشتم.

به خاطر همه آنچه خواستی به من بفهمانی و من نفهمیدم.

به خاطر همه نعمتهایی که من شکر نکرده ام.

به خاطر همه چشم پوشیهایت که سوء استفاده کرده و گستاخ تر شده ام.

به خاطر همه آنچه در راه من خرج کرده ای و من هیچ در راه تو خرج نکرده ام.

به خاطر…

مرا ببخش



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:32 AM | نظرات (0)

باقالی پلو با ماهی

پرسید : ناهار چی داریم مادر ؟

 

مادر گفت : باقالی پلو با ماهی

 

با خنده رو به مادر کرد و گفت :

 

ما امروز این ماهی ها را می خوریم

 

و یه روزی این ماهی ها ما را می خورند

 

چند وقت بعد... عملیات والفجر 8 ... درون اروند رود گم شد ...

و مادر تا آخر عمرش ماهی نخورد .....



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:29 AM | نظرات (0)

برای همه کسی شد اما خودش بی کس شد


به دنیا آمد تا دختر کسی شود
 
ازدواج کرد تا همدم کسی شود
 
بچه دار شد تا مادر کسی شود
 
برای همه کسی شد
 
اما خودش بی کس شد
 

یارب مارا به فاطمه زهرا ببخش وشعورمان را از ما مگير



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:28 AM | نظرات (0)

آری . من از پشت کوه آمده ام

آری از پشت کوه آمده ام...

چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت،حرام خورد؟!

برای عشق خیانت کرد

برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد

برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند

وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم

می گویند:از پشت کوه آمده!

ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم

و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن

 گوسفندان از دست گرگ ها باشد،

 تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!


ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:24 AM | نظرات (0)

یاد باد آن روزگاران! یاد باد...

یادش بخیر صفا و صمیمیت مردان و زنـــان قدیم

همان هایی که هیچ نمیگفتند

اما یک دنیا معرفت بودند ...

یادشان بخیر مردانی که به عشق امام رضا

بدون بضاعت و توشه روانه مشهد میشدند

چقدر به دل می نشست وقتی مشهدی صداشون میکردیم ...

یادشان بخیر مردانی که با زبان روزه درو میکردند

دستشان به داس بود و دهانشان به روزه ...

یادشان بخیر پسرانی که هیچگاه مادر را بدون روسری ندیدند

یادشان بخیر مردانی که حتی اگر دزدی هم میکردند

اما حتی " تو بمیری " کسی را دروغ نمیخوردند ...

یادشان بخیر عروسهایی که تا روز عروسی ، داماد آنها را نمی دیـــد

و از نام دامــــاد هم حیــــا میکردنـــد ....

یادش بخیر مادر که هیچگاه بدون بسم الله و صلوات

در کیسه آرد را باز نمیکـــرد ...

یادش بخیر صلوات نامه هنگام خروس خوان ، بیداری سحرگاهان

دور هم نشستن ، هل پستی کردن بلــــوط ، هم نشینی و همــــدلی ،

یا هم خندیدن ، به درد هم رسیدن ، آهنگ دل نشینی برزگری هـــیاران

شمردن کیل های گندم و جو با نام امامان ، مبارک دانستن برکت و ....

یادش بخیر نجابت ها ، صداقت ها ، محبت ها ، نصیحت ها ،

دلسوزی ها ، دلداری ها ، متلها ، چنه چنه ها ، خنـــده ها و شـــوخی ها و .....

خدا کند در این دوران زندگی ماشینی

این ارزشهای والای انسانی

در " وارگــــه انســـانیت " جا نمـــاند ...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:22 AM | نظرات (0)

من...تو...او...

    من ناشکرم! تو ناشکری؟ او بابت همان لقمه شکر میکند...
          ما ناشکریم! شما ناشکرید؟ آنها با تمام سادگی چقدر خوشبختند...

            من وبلاگ دارم. تو وبلاگ داری؟ او حسرت کار با کامپیوتر را دارد...
               ما وبلاگ داریم! شما وبلاگ دارید؟ آنها فقط غم دارند....



   من میخندم. تو میخندی. او گریه میکند
            ما میخندیم. شما میخندید. آنها به زور لبخند میزنند...


من میخوانم. تو میخوانی. او سواد ندارد... 
 ما میخوانیم . شما میخوانید. آنها کتاب ندارند...


ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 دی 1393  ساعت 6:21 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :86      60   61   62   63   64   65   66   67   68   69   >