نوشته شده در تاريخ دوشنبه 27 بهمن 1393 ساعت 6:13 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 26 بهمن 1393 ساعت 6:29 AM | نظرات (0)
شام مختصر
در اوایل ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، یک شب دیداری با ایشان داشتم. صحبت به درازا کشید، معظم لَه فرمودند: «شام پیش ما بمان.»
من از این دعوت خوشحال شدم؛ زیرا می توانستم مدتی بیش تر در خدمت ایشان باشم.
آقا فرمودند: «من نمی دانم شام چی داریم یا اصلاً به اندازه ما دونفر شام هست یا نه؟ به هر حال، هرچه باشد با هم می خوریم.»
از همان دفتر کار به منزل تلفن زدند و با خانواده صحبت کردند و گفتند: «خانم، شام چی داریم؟ فلانی پیش ماست و من گفته ام که هر چه باشد با هم می خوریم.»
از جواب های آیت الله خامنه ای، احساس کردم که در منزل به اندازه یک نفر شام کنار گذاشته اند.
آقا فرمودند: «عیبی نداره! هر چه هست برای ما بفرستید، قدری هم پنیر و ماست همراهش کنید.»
پس از گذشت حدود یک ربع، یک بشقاب برنج ساده با یک کاسه کوچک خورشت معمولی خیلی متوسط و مختصر آوردند. قدری هم شاید نان و پنیر و ماست همراه آن بود. آن ها را نصف کردیم و با هم خوردیم.
من در دلم و بعدها به زبانم، هزار مرتبه خداوند را به سبب نعمت انقلاب اسلامی شکر کردم که چنین تحولی در کشور ایجاد کرد. در دستگاه طاغوت – در قبل از انقلاب – چه جاه و جلال و تجمل و اصراف و تبذیری وجود داشت و امروز رئیس جمهور چه ساده زندگی می کند!
زندگی آیت الله خامنه ای هنوز هم همین طور است. روش ایشان در زندگی عوض نشده است. اگر معظم لَه مردم را به صرفه جویی دعوت می کنند، خودشان قبل از مردم به صرفه جویی عمل می نمایند.
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 26 بهمن 1393 ساعت 6:28 AM | نظرات (0)
مرد رو به همسرش کرد و گفت:
من با بقیه مرد ها فرق دارم...
یه موقع چادرتو قرص نگرفتی، باید منو فراموش کنی...
نبینم حتی یه تار موت بیرون باشه...
تو جمع باید پیش من بشینی...!
همکلاسیمه، دوستمه، فامیلمونه...
از اینا نداریم ، تو فقط منو میشناسی...
نا محرم...نامحرمه، پسر عمو و پسر دایی و از این جور چیزا هم نداریم...
همین طوری که بیرون چادر میپوشی و رعایت میکنی؛ اینجور جا ها هم باید همین طور باشی...
گوشیت پسورد داره؟؟ به درد من نمیخوری...!
ما حریم شخصی نداریم ، من از همه چیت باخبرم...
مسئولیت مالی زندگی به عهده منه...
نیازی نمیبینم بخوای بیرون خونه کار کنی...
تو خونه هم از خودت زیاد کار نکش... یک عمر بهت نیاز دارم...
تنها دختری که جلوش زانو زدم تو بودی...
اینو بدون روزی که جلوی دختری غیر از تو زانو بزنم، روزیه که بخوام بند کفش دخترمون رو ببندم...
حالا بگو، با من بودن برات سخته...؟؟!
زن هم رو به همسرش گفت:
زندگی با تو...
هر لحظه برام آرامشه...
غیر از این بود، سخت بود...
میدونی؟؟؟
آدم باید یکیو داشته باشه...
یکی که نبودنش بشه دلیل تمام خوش نگذشتن های دنیا…
یکی باید باشه که دلیل لذت بردنت زیر بارون بشه...
و برای من تو تنها کسی...
راستی بریم زیر بارون با هم قدم بزنیم...؟!
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 26 بهمن 1393 ساعت 6:24 AM | نظرات (0)
حساب کردی روزی چقدر عبادت می کنی؟
واجبات و مستحبات؟
نماز و روزه، زکات و خمس؟دعا و خدمت و …
***
اگر حالش را نداریم و عبادت نمی کنیم،
حداقل مکروه انجام ندیم! گناه نکنیم ؛ دلشون نشکنیم…
فرصت اندک بودنشان می گذرد و ما می مانیم و حسرت ها…
پیامبر اکرم صلوات الله علیه : نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.
بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۰٫
+پی نوشت در این مسابقه شرکت کنید!
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 26 بهمن 1393 ساعت 6:21 AM | نظرات (0)