زن جنس عجیبی است...

میگویند...
به زنان نباید بال و پر داد ، میپرند،
اما زنان فقط پروازهای عاشقانه را دوست دارند ،بی دلیل نمیپرند...
میگویند...
به زن نگویید دوستت دارم ،خودش را میگیرد،
اما زنان ( فقط ) دستان عشقشان را میگیرند و میگویند ،دوستشان
دارند...
میگویند...
نباید به زنان توجه زیاد کرد ،خودشان را گم میکنند ،
اما زنان وقتی گم میشوند که عشقشان بی توجهی کند...
زن جنس عجیبی است...
چشم هایش را که میبندی دید دلش بیشتر میشود...
دلش را که میشکنی ، باران لطافت از چشم هایش سرازیر...
زن انگار آفریده شده تا روی عشق را کم کند ...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:23 PM | نظرات (0)

باید تعظیم کرد در مقابل حجاب حضرتــــــــ زهــــــــــــرا ...

دختره با کلی آرایش برگشته میگه:
واقعأ شما پسرا این دختر چادریا رو از ما بیشتر دوس دارین؟
پسره خیلی رک گفت: آره!!!
دختره جواب داد:
پس اگه دوسشون دارین چرا نگاهشون نمیکنین و سرتون رو میندازین پایین از پیششون رد میشید؟؟؟
پسره گفت:
آره تو راس میگی ما نباید سرمون رو پایین بندازیم
اصلا سر پایین انداختن کمه؛
باید تعظیم کرد در مقابل حجاب حضرتــــــــ زهــــــــــــرا ...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:22 PM | نظرات (0)

شماره تلفنِ خيلی‌ها را خط زده‌ام

اين روزها...
شماره تلفنِ خيلی‌ها را خط زده‌ام:
 حسین،مهدی،ر،مادرم..!
عده‌ای مُرده‌اند
عده‌ای نيستند
 عده‌ای رفته‌اند
 و دور نيست روزی
 که بسياری نيز شماره تلفن مرا خط خواهند زد.
زندگی همين است
يک روز می‌نويسيم وُ
روزِ ديگر خط می‌زنيم..
شب جمعه ست و بخوانیم برای همه آنهایی که بودند..
اما اکنون یادشان برای ما مانده است..
گذشتگان جمع و مادر من حقیر..
هدیه ما شاخه گلی ست با یک حمد و سه قل هوالله



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:19 PM | نظرات (0)

نمازهایمان "نماز" نیست...!!

نمازهایمان اگر "نماز" بود...
که موقع سفر، ذوق نمی کردیم از شکسته شدنش!
نمازهايمان اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!
اگر نمازمان نماز بود، تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!!
 تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار!
تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!
نه...!!
نمازهایمان "نماز" نیست...!!
اگر نماز بود، یک "کارواش قوی" می شد و با فشار می شست از دلها همه ی سیاهی ها را، لکه ها را...
اگر نماز بود، می شد "کیمیا"
و مس وجودمان را تبدیل می کرد به طلا...
اگر نمازمان نماز بود،
میشد پل،
 میشد پناهگاه،
میشد دارو،
میشد مرهم،
میشد درمان،
میشد میعادگاه...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:18 PM | نظرات (0)

چه نوع آرایشى استفاده مى كنى؟

 از دختــــر جوانى پرسیدند:
از چه نوع آرایشى استفاده مى كنى؟
گفت اینها رو به كار مى برم:
ﺑراى لبانم.........رﺍﺳﺘــــــگویى
براى صدایم..........ذكــــــر الله
براى چشمانم.........ﭼـــــــشم پوشـــــى از حرامـــات
ﺑراى ﺩﺳﺘانم.......كـــــمك و یارى به مستمندان
براى پاهایم............ایــــــــستادن براى نماز
براى قامتم...........ســــجده بردن براى الله
براى قلبم............حــــب الله
به فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت!
با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت!
از انگشات واسه اذکار استفاده کن مثل صفحه کلید موبایلت!
قرآن رو همیشه بخون مثل پیامهای موبایلت!
خدایی ما کجاییم؟؟؟؟؟
کپی کنید ببینیم چی میشه...
آروم بگو
(خدایا من عاشق توام و به تو نیاز دارم.به قلب من بیا)
اینو واسه أدد لیست هات بفرست و خدارو به یادشون بیار.....
چون بوسیله تو و این پیام هزاران نفر به یاد خدا می افتن.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:16 PM | نظرات (0)

شکسپيرميگه...

شکسپيرميگه:اگه يه روزي فرزندي داشته باشم،بيشتر از هر اسباب بازي ديگه اي براش بادکنک ميخرم!
بازي با بادکنک خيلي چيزها رو به بچه ياد ميده؛
بهش ياد ميده که بايد بزرگ باشه اما سبک،تا بتونه بالاتر بره...
بهش ياد ميده که چيزاي دوست داشتني ميتونن توي يه لحظه،حتي بدون هيچ دليلي و بدون هيچ مقصري از بين برن...
پس نبايد زياد بهشون وابسته بشه!
 ومهم تر ازهمه،
بهش ياد ميده که وقتي چيزي رو دوست داره،نبايد اونقدر بهش نزديک بشه وبهش فشار بياره که راه نفس کشيدنش رو ببنده،چون ممکنه براي هميشه از دستش بده...
و اينکه وقتي يه نفر و خيلي واسه خودت بزرگ کني در اخر ميترکه و تو صورت خودت ميخوره...
ميخوام ببينه بادکنک با اين که تمام زندگيش بسته به يه نخ اما بازم توي هوا ميرقصه...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:14 PM | نظرات (0)

فرمانــده بــزرگ جنــگ

طرف با يــک موتـور گازي آمد جلوي در مسجد، سلام كــرد
جوابــش را با بي‌اعتنايــي دادم ، دستانش روغنــي بــود و سياه ، خواست موتــور را همان جلو ببنــدد به يــک ستــون، نذاشتم.
گفتم : اينجا نميشه ببنــدي عمــو !
با نگرانــي ساعتم را نــگاه كردم ، دوباره خيــره شدم بــه سر كوچه
سه، چهار دقيقه گذشت و باز هم خبــري نشد.
پيش خودم گفتــم :
مردم رو ديــگه بيشتــر از ايــن نميشه نگه داشت ،
خوبــه برم بــه مسئول پايگاه بگم تا يــک فكري بكنيم .
يک دفعه ديدم بلنــدگوي مسجد روشن شد و جمعيت صلوات فرستادنــد! مجري گفت : نمازگزاران عزيــز در خدمت فرمانــده بــزرگ جنــگ
حاج " عبدالحسيــن برونــسي "هستيم كه بــه خاطر
خرابــي موتــورشان كمي با تأخيــر رسيده‌انــد.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:13 PM | نظرات (0)

امروز....

امروزصدای آهنگهای لس آنجلسی آنقدربلندست که فریادهای«حاج مهدی باکری» بگوش نمیرسد!!!
امروزهمه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند!!!
امروزنام شهیدرابرای اینکه بچه هاخشونت طلب بارنیایند ازکوچه ها برداشته ونام نگین و جاوید میگذارند!!!
امروز ستارگان هالیوود آنقدر زیادند که دیگر کسی ستارگان درخشان ایران را نمی بیند!!!
امروز همه به دنبال کسب نام هستند و گمنامی فقط برای شهدا به ارث رسیده است!!!
امروز جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!!!
امروز کسی نمیداند،مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند!!!
 امروزکسی نمیداند،شب عملیات خیبر حاج مهدی باکری،برادرش حمید باکری را جا گذاشت ورفت!!!
امروز کسی نمی داند مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!!!
امروز کسی نمی داند تکه های پیکر شهیدی را درون گونی برای خانواده اش فرستاده بودند!!!         
                     ...:::  شــهــدا شــرمنــده ایــــم  :::...'



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:11 PM | نظرات (0)

الکی مثلا من ............

به همه الکی مثلا ها خندیدم جز اونیکه نوشته بود:
امروز با بابام رفتم کارناممو گرفتم.
.

.

.

.

الکی مثلا من بابا دارم
امضا؛ یک فرزند شهید



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:08 PM | نظرات (0)

مگر”مهدی”چند حرف دارد.

بی سوادی را گفتند عشق چند حرف دارد؟
بیسواد گفت:
۴ حرف
همه خندیدند در حالی که بی سواد راه میرفت و زیر لب میگفت
مگر”مهدی”چند حرف دارد.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:07 PM | نظرات (0)

تعداد صفحات :154      20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   >