یک مشاعره خواندنی

⚪امام خمینی:
من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم


⚫امام خامنه ای :
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی؟
تو طبیب همه ای، از چه تو بیمار شدی؟


✅ امام خمینی:
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سرِ دار شدم


☑امام خامنه ای :
تو که فارغ شده بودی زِ همه کون و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی


❇ امام خمینی:
غم دلدار فکنده است به جانم شررى
که به جان آمدم و شهره بازار شدم


✳امام خامنه ای :
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی


🔸 امام خمینی:
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم


🔹امام خامنه ای :
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی


▫ امام خمینی:
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم


▪امام خامنه ای :
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته دُر بار تو هشیار شدی


🔴 امام خمینی:
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند مى ‏آلوده مددکار شدم

🔵امام خامنه ای :
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسای مسیح از تو پدیدار شدی



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 اسفند 1393  ساعت 6:08 AM | نظرات (0)

دلم گرفته است

 

من شکایت دارم...
از آن ها که نمی فهمند چادر مشکی من یادگار مادرم زهراست
از آن ها که به سخره می گیرند قـداسـتِ حجابِ مادرم را ؛
چـــــرا نمی فهمی؟
این تکه پارچه ی مشکی، از هر جنسی که باشد
حـــُرمــت دارد !



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 اسفند 1393  ساعت 6:04 AM | نظرات (0)

داستانی که مو به تنت سیخ میشه...

پیرمردی تو حرم به جوانی گفت سواد ندارم برام زیارتنامه بخوان...
جوان شروع کرد به خوانـدن،سـلام داد به معصومیـن تا امام عسکری(ع).
جوان پرسیـد:امام زمانـت را میشناسی؟
پیرمرد جواب داد:چرا نشناسم؟
گفت:پــس سلام کن.
مـرد دستش را روی سینـه اش گذاشت:
السلام علیک یـا حجة بن الحسـن العسکری
جوان لبخند زد:
«و علیک السلام و رحمـة الله و برکاتة»
مبادا امـام زمـان کنارمان باشد و او را نشناسیم..
*اللهم عجل لولیک الفرج*



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 اسفند 1393  ساعت 6:01 AM | نظرات (0)

و باز هم چشمها را باید شست...

شاید کلاسی که ما در آن درس می خوانیم از این هم ویران تر باشد
شاید پای پوشی که با آن می خواهیم در صراط مستقیم قدم بر داریم از این هم کهنه تر باشد
شاید آب گوارایی که می نوشیم از این هم کثیف تر باشد
شاید باری که بر دوشمان است از این هم سنگین تر باشد
شاید صفای کودکیمان را اینجا، جا گذاشته ایم
شاید مردم نتوانند از پشت شیشه های غبار گرفته ی
 ماشین هایشان، زیبایی و طراوت نوجوانیمان را ببینند
شاید آنچه در دنیا می جستیم از این هم بی ارزش تر بود
و شاید کودکی و پیریمان را اندوهی چنین فرا گرفته باشد
چشمها را باید شست...
جور دیگرباید دید... 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 اسفند 1393  ساعت 5:56 AM | نظرات (0)

میگم مجنونم

میگم عاشقم ولی خودم میدونم نالایقم

میگم مجنونم ولی نماز اول وقتمو نمیخونم


1380541267683300_large.jpg

عده ای در شهر  لباس های استین کوتاه ونازک تر از پر رو ترجیح میدهند به حجاب مادرمون زهرا(س)

میگیوند با این لباس ها میشویم با کلاس!با تمدن!

چادر دست وپا گیره دوستام مسخرم میکنند بهم میگن امل!!!عقب افتاده!!



93464437907347372905.jpg

مرد هایمان که رژ لب میزنند!ابروها رو تن تنی میکنند!ابروهایشان رو بر مدارند!

غیرت هم که میشود سیب زمینی!

شهرمان میخواهد مدرنیسم شود !لباس درست مردانه پوشیدن میشود باعث عقب ماندن!وجا ماندن در کورث دختر بازی!!!

و جا نمانیم از گرینوف های زمانه!کسانی که کمی ریش گذاشتن و ویقه ای گرد کردن میخواهند حاجی شودند !حاجی های به مکه نرفته!حاجی هایی که باعث شدند عده ای از دینمان زده شودند!حاجی هایی که میخواهند (سانسور شد!!)http://www.irangrand.ir/uploads/admin/1391/01/27/9/8c4555d607.jpg

اینگونه میشود که حجاب مادرم زهرا(س) و مردانگی برای عده ای نشانه عقب ماندگی هست!

وقتی الگوها تغییر پیدا کنند !ارزشها بی ارزش شوند!بازیگران شوند الگو جوانان عزیزمان

و

الگوهای ما در حاشیه بمانند دیگر همین میشود

که روزی بازیگری مریم مقدس شود وروز دیگر(سانسور شد!!)http://javanenghelabi.ir/wp-content/uploads/javanenghelabi-anti-hejab-3.jpg



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 8 اسفند 1393  ساعت 5:53 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :62      30   31   32   33   34   35   36   37   38   39   >