من خوندم دلم لرزید....شما هم بخونید

دعوا شده بود

اقا امیر المومنین رسید

گفت:اقای قصاب بزار بره !

قصاب گفت به تو ربطی نداره و دستشو برد بالا محکم گذاشت تو صورت حضرت علی

اقا سرشو پایین انداخت و رفت...

(زمان خلافت)

مردم ریختند و گفتند فهمیدی کیو زدی؟

قصاب گفت نه فضولی میکرد زدمش

گفتند زدی تو گوش حضرت علی(ع) خلیفه مسلمین

قصاب ساتور رو برداشت و دستشو قطع کرد

گفت دستی که بخوره توی صورت حضرت علی مال من نیست...

جیگرشو داری یه چیزی بهت بگم؟؟؟

امام زمان فرمودند:

با هر گناهی که میکنی یه سیلی تو صورت من میزنی !!!!!

جیگر داری بازنشر کن...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 آذر 1393  ساعت 7:09 PM | نظرات (0)

روزی دست خداست........

ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ...
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ.
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ...
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ!!!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﻴﻜﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ...
ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩﻱ، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻲ، ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ...

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ میفرماید:
ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍست روزی آن.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 آذر 1393  ساعت 6:56 PM | نظرات (0)

حسین فریاد می‌زند: "هل من ناصر ینصرنی؟"

حسین فریاد می‌زند: "هل من ناصر ینصرنی؟"
و من درحالی که نمازم قضا شده است می‌گویم:
لبیک یا حسین! لبیک...
حسین نگاه می‌کند لبخندی می‌زند و به سمت دشمن تاخت می‌کند...
و من باز می‌گویم:
لبیک یا حسین! لبیک...
حسین شمشیر می‌خورد، من دل مادرم را می‌شکنم و می‌گویم:
لبیک یا حسین! لبیک...
حسین سنگ می‌خورد، من در مجلس غیبت نشسته و می‌گویم:
لبیک یا حسین! لبیک...
حسین از اسب به زمین می‌افتد، عرش به لرزه در می‌آید و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم...
لبیک یا حسین ! لبیک...
حسین رمق ندارد باز فریاد می‌زند:
هل من ناصر ینصرنی؟
من محتاطانه دروغ میگویم و باز فریاد می‌زنم:
لبیک یا حسین! لبیک...
حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می‌کند...
می‌گوید: تنهایم یاریم کن...
من گناه می‌کنم و باز فریاد می‌زنم: لبیک...
خورشید غروب کرده است...
من لبخندی می‌زنم و می‌ویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...
به چشمان مهدی خیره می‌شوم و می‌گویم:
"دوستت دارم، تنهایت نمی‌گذارم..."
مهدی به محراب می‌رود و برای گناهان من طلب مغفرت می‌کند...
مهدی تنهاست... حسین تنهاست...
من این را میدانم اما ...
وای برمن که باز هم غفلت می‌کنم..



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 آذر 1393  ساعت 6:55 PM | نظرات (0)

دلا خون گریه کن چون اربعین است

به یاد کربلا دل‏ها غمگین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است

تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم

چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم

مسافر از برای یار سوغات آورد اما

من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم.

سالروزاربعین حسینی بر امام زمان(عج) و تمام مسلمانان جهان.مخصوصا بر شیعیان و محبان  آن حضرت تسلیت باد...!!!

مدیریت وبلاگهای مذهبی روستای ورچه...العبد



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 آذر 1393  ساعت 10:25 PM | نظرات (1)

زنان آخرالزمان

امیر مومنان، علی(ع) در وصف زنان آخرالزمان می فرمایند:

«زنها لخت و عور می باشند، زینتهای خود را آشکار می سازند،

و از دین بیرون می روند، به فتنه ها می گرایند، به سوی شهوتها و لذتها

می شتابند، محرمات الهی را حلال می شمارند و در جهنم جاویدانند.»



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 آذر 1393  ساعت 6:29 AM | نظرات (0)

زنان جهنمی...

پیامبر اکرم فرمودند: در شب معراج گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم.
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
دیگری را دیدم که گوشت بدن خویش را می خورد و آتش در زیر او شعله می کشید.

رسول خدا (ص) فرمود :
زنی که از موی سرش آویخته شده بود!موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی که گوشت بدن خود را می خورد !خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 آذر 1393  ساعت 6:25 AM | نظرات (0)

ارزش یک دختر را خدا می داند

ارزش یک دختر را خدا می داند که او را در سنین کودکی برای عبادت بر می گزیند. پیامبر می داند که فرمود: دختر٬ باقیات الصالحات است.

jmaliahmadارزش یک دختر را خدا می داند

که او را در سنین کودکی برای عبادت بر می گزیند.

پیامبر می داند که فرمود: دختر٬ باقیات الصالحات است.

امام صادق (ع) می داند که فرمود: پسران، نعمت‏ اند و دختران خوبی٬ خداوند از نعمت ‏ها سؤال می ‏کند و به خوبی‏ ها پاداش می‏ دهد.

ارزش دختر را خدا می داند که هر کسی را لایق دیدن جسمش نکرده.

ارزش دختر را خدا می داند که به بهترین مخلوقش حضرت محمد(ص) دختری عطا کرد که هدایت یک جهان به عهده ی فرزندان اوست.
" انا اعطیناک الکوثر "
و این هدیه ی الهی، یک دختر بود...

این روزها، فاطمی زیستن برای دختران جامعه ما بسی دشوار است.

چرا که دشمن نیروهایش را متمرکز کرده که دختر امروز، فاطمی نباشد...

فاطمی نباشد که مبادا مادر٬ کودکانی‌ پرورش دهد که فدای راه حسین(ع) شود. فاطمی نباشد که مبادا برای امامش بین در و دیوار بسوزد٬ حتی یک آه‌ نگوید...

نمی خواهد دختر امروز همچون حضرت معصومه(س)، اسوه ی دانش و مظهر فضایل و کرامات باشد...

میخواهد دختر امروز، زینبی نباشد...
زینبی نباشد که مبادا صبر و استواری را از زینب(س) بیاموزد.
زینبی نباشد که مبادا با خطبه های آتشینش ،یزید زمان را رسوا کند



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 آذر 1393  ساعت 6:21 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :63      10   11   12   13   14   15   16   17   18   19   >