چفیه و چادر

گـاهـی کـه چـادرم خـاکـی میشـود … از طعنــه هــای مــردم شـهــر … یاد چفیـه هـایی می افتـم … که برای چادری ماندنم … خــونـی شدند …!

چـادرِ مـن
نـه بـرای نشـان دادن فقـر در سریـال هـای کشـورم است …
نـه لبـاس متهمـان ِ دادگـاه و زنـدان هـا …
چـادر مـن تـاج بنـدگـی مـن است …
سنـد زهـرایی بـودنـم را امضــا میکنـد …!

طعنـه هـا دلسردت نکنـد بـانــو …
بـا افتخـار در کوچـه هـای شهـر قـدم بـزن …!



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ شنبه 15 آذر 1393  ساعت 6:01 AM | نظرات (0)

خانوم های ایرونی همشون ملکه هستن

http://mjavad5.persiangig.com/Cyber-OfficerS/image/Pic-of-Mataleb/Mjm-Eng.Blogfa.com-Hijab.jpg

چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش

همایون می گه :

چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن  !؟؟

یعنی مردای ایرانی اینقدر کارنامه خرابی دارند و خودشون

رو نمیتونن کنترل کنن؟؟

همایون لبخندی میزنه و میگه :

ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده ؟ و هر مردی می

تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟!

چارلز با عصبانیت می گه :

نه!

مگه ملکه فرد عادیه ؟!!

فقط افراد خاصی می تونن با ایشون دست بدن و در رابطه

باشن!!!

همایون هم بی درنگ می گه :

خانوم های ایرونی همشون ملکه هستن!!!



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 14 آذر 1393  ساعت 6:06 AM | نظرات (0)

سخن ناب

وصیت های شهدا در مورد حجاب

✅«و تو ای خواهر دینی ام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.»
(شهید عبدالله محمودی)



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 14 آذر 1393  ساعت 5:57 AM | نظرات (0)

نگذارید ترس از بی جواب ماندن در مقابل بدحجاب ها، مانع تذکر لسانی شما شود.

چنین است که( و تجربه ی شخصی این حقیر هم همین است که) معمولا اگر مردان جوان به زنان جوان بدحجاب تذکر بدهند ، بیشتر شرمسار می شوند و هیچ گونه جواب یا واکنش منفی نخواهند داد و با سکوت عبور می کنند اما اگر خانم ها به یکدیگر تذکر بدهند شاید سوال و جواب های کلیشه ای مانند اینهایی که در عکس آمده پیش بیاید.با مطالعه کتاب های مربوط به حجاب( به خصوص فلسفه ی اجتماعی حجاب نه مزیت های فردی آن) نباید بگذارید که ترس از کم آوردن و بی جواب ماندن مقابل بدحجاب ها مانع از عمل به این تکلیف شرعی شود.
یادمان باشد تذکر لسانی هم مثل نماز است مبادا قضا شود.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 11 آذر 1393  ساعت 6:31 AM | نظرات (0)

نامه ای از یک پدر به دخترش

دخترکم برای کسی که برایت نمیجنگد نجنگ....چرا اشکهایت را هر روز پاک

کنی....کسی که باعث گریه ات میشود را پاک کن...دخترکم به سوی کسی که ناز

میکند دست نیاز دراز نکن...بیاموز این تو هستی که باید ناز کنی....دخترکم تو

زیباترینی... .همیشه با این باور زندگی کن...خودت را فراموش نکن...شاید گریه یا

خنده ات برای بعضی ها بی ارزش باشد....اما به یاد داشته باش ، کسانی هستند که

وقتی میخندی جان تازه میگیرند....دخترک من هیچگاه برای شروع دوباره دیر

نیست....اشتباه که کردی برخیز....اشکالی ندارد ، بگذار دیگران هر چه دوست دارند

بگویند.....خوب باش ولی سعی نکن این را به دیگران بفهمانی که اگر کسی ذره ای

شعور داشته باشد ، خاص بودنت را در می یابد....زمستان است.... زیاد میشنوی هوا

دو نفره است ! به درک که دو نفره است تنها قدم زدن دنیای دیگری دارد..دخترکم

شاید شاهزاده را همه بشناسند اما باور داشته باش که برای پدرت تو ملکه

هستی.گریه کرده ای؟رنج کشیده ای؟سرت کلاه رفت؟اذیتت کرده اند؟عیبی ندارد....

نگذار تکرار شود....گاهی تکرار یک درد ، دردناک تر است..



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 11 آذر 1393  ساعت 6:30 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :29      10   11   12   13   14   15   16   17   18   19   >