علي كيست؟

علي قرة العين است..امير عالمين است...و نور ثقلين است...وهم فاتح خندق ،جبل و بدر و حنين است...علي نور دو عين است...اب الساقي اين ميكده عشق حسين است...بنازم يد خيبر شكنش را...حسين و حسنش را....و زينب گل زهرا صفت ياسمنش را...كنم هر نفس آويز به گوشم سخنش را...به كوثر ندهم قطره آب دهنش را...       
 علي كيست؟
هماني كه پيمبر زده مهر مسلمان شدنش را....به عالم ندهم يك سر تار كفنش را.    
علي كيست؟
علي علم يقين است ...علي حبل متين است...علي نور مبين است.علي لنگر عرش است و زمان است و زمين است...امير ملك دين است...يگانه سرور مطلبين است...علي سيد كل مسلمين است...بدانيد فقط شاه نجف علي امير مومنين است...  
  علي كيست؟
علي كل صلاة است...قعود است و قيام است...ركوع است و سجود است و سلام است...علي حج و زكات است...علي باب نجات است...علي سرور كل كائنات است...علي حكم تمام ممكنات است...علي حي و ممات است...علي معني كل صلوات است...علي زينت بعد صلوات است...علي شير خدا شاه نجف يك تنه زهرايي محض است.      
علي كيست؟
 عليً اسدالله...عليً ولي الله...عليً حجت الله...علي دست خداوند...
نظر ﮐﻦ ﺑﺮ ﻋﻠﯽ ﺟﺎﻧﺎ,ﺑﺒﯿﻦ ﺁﻥ ﺁﯾﺖ ﮐﺒﺮﺍ :
ﻋﻠﯽ ﻋﻘﻞ
  ﻋﻠﯽ ﻋﺎﻗﻞ
    ﻋﻠﯽ ﺩﺍﻧﺶ
      ﻋﻠﯽ ﺩﺍﻧﺎ
        ﻋﻠﯽ ﺭﺍﺯ
          ﻋﻠﯽ ﺣﮑﻤﺖ
          ﻋﻠﯽ ﻫﻤﺖ
          ﻋﻠﯽ ﺭﺃﻓﺖ
          ﻋﻠﯽﻣﻌﻠﻮﻝ
          ﻋﻠﯽ ﻋﻠﺖ
          ﻋﻠﯽ ﻫﻤﺘﺎ
          ﻋﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎ
          ﻋﻠﯽ ﻓﻀﻞ
          ﻋﻠﯽ ﻓﺎﺿﻞ
          ﻋﻠﯽ ﻋﺪﻝ
          ﻋﻠﯽ ﻋﺎﺩﻝ
          ﻋﻠﯽ ﺣﮑﻢ
          ﻋﻠﯽ ﺣﺎﮐﻢ
        ﻋﻠﯽ ﺩﯾﻦ
      ﻋﻠﯽ ﺩﻧﯿا
    ﻋﻠﯽ ﺩﺍﺩ
  ﻋﻠﯽ ﺩﺍﻭﺭ
ﻋﻠﯽ ﯾﺎﺭ
  ﻋﻠﯽ ﯾﺎﻭﺭ
    ﻋﻠﯽ ﺻﺒﺮ
      ﻋﻠﯽ ﺻﺎﺑﺮ
        ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻮ
          ﻋﻠﯽ ﺍﻋﻼ
          ﻋﻠﯽ ﺗﻮﺭﺍﺕ
          ﻋﻠﯽ ﻗﺮﺁﻥ
          ﻋﻠﯽ ﺍﻧﺠﯿﻞ
          ﻋﻠﯽ ﻓﺮﻗﺎﻥ
          ﻋﻠﯽ ﻣﻈﻬﺮ
          ﻋﻠﯽ ﺍﻃﻬﺮ
          ﻋﻠﯽ ﺯﻫﺪ
          ﻋﻠﯽ ﺗﻘﻮﺍ
          ﻋﻠﯽ ﺍﻋﻠﻢ
          ﻋﻠﯽ ﺍﻓﻀﻞ
          ﻋﻠﯽ ﺍﻋﺪﻝ
          ﻋﻠﯽ ﺍﮐﻤﻞ
        ﻋﻠﯽ ﺑﻬﺘﺮ
      ﻋﻠﯽ ﺑﺮﺗﺮ
    ﻋﻠﯽ ﻣﻬﺘﺮ
  ﻋﻠﯽ ﻣﻮﻻ
ﻋﻠﯽ ﺳﺮﻭﺭ
  ﻋﻠﯽﺭﻫﺒﺮ
    ﻋﻠﯽ ﺣﯿﺪﺭ
      ﻋﻠﯽ ﺻﻔﺪﺭ
        ﻋﻠﯽ ﺣﺴﻦ
          ﻋﻠﯽ ﺯﯾﻮﺭ
          ﻋﻠﯽ ﺯﯾﻨﺖ
          ﻋﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎ
          ﻋﻠﯽ ﻫﺎﺩﯼ
          ﻋﻠﯽ ﻣﻬﺪﯼ
          ﻋﻠﯽ ﺭﺍﺿﯽ
          ﻋﻠﯽ ﻣﺮﺿﯽ
          ﻋﻠﯽ ﻧﺎﺟﯽ
          ﻋﻠﯽﻣﻨﺠﯽ
          ﻋﻠﯽ ﺑﯿﻨﺶ
          ﻋﻠﯽ ﺑﯿﻨﺎ
          ﻋﻠﯽ ﻧﺼﺮ
          ﻋﻠﯽ ﻧﺎﺻﺮ
          ﻋﻠﯽ ﻓﺘﺢ
          ﻋﻠﯽ ﻓﺎﺗﺢ
        ﻋﻠﯽ ﻣﺼﻠﺢ
      ﻋﻠﯽ ﻧﺎﺻﺢ
    ﻋﻠﯽ ﻓﺮﺩ
  ﻋﻠﯽ ﯾﮑﺘﺎ
ﻋﻠﯽ ﻣﻄﻠﻊ
  ﻋﻠﯽ ﻃﺎﻟﻊ
    ﻋﻠﯽ ﻧﻮﺭ
      ﻋﻠﯽ ﺍﻧﻮﺍﺭ
        ﻋﻠﯽ ﻣﺮﺷﺪ
          ﻋﻠﯽ ﺍﺣﻤﺪ
          ﻋﻠﯽ ﯾﺎﺳﯿﻦ
          ﻋﻠﯽ ﻃﺎﻫﺎ
          ﻋﻠﯽ ﺭﺧﺸﺎﻥ
          ﻋﻠﯽ ﺗﺎﺑﺎﻥ
          ﻋﻠﯽ ﻟﺆﻟﺆ
          ﻋﻠﯽ ﻣﺮﺟﺎﻥ
          ﻋﻠﯽ ﺳﺎﻗﯽ
          ﻋﻠﯽ ﮐﻮﺛﺮ
          ﻋﻠﯽ ﺯﻣﺰﻡ
          ﻋﻠﯽ ﺻﻬﺒﺎ
          ﻋﻠﯽ ﻋﺮﻓﺎﻥ
          ﻋﻠﯽ ﻋﺎﺭﻑ
        ﻋﻠﯽ ﺍﺷﺮﻑ
      ﻋﻠﯽ ﺳﯿﺪ
    ﻋﻠﯽ ﻧﻄﻖ
  ﻋﻠﯽ ﻧﺎﻃﻖ
ﻋﻠﯽ ﻣﻨﻄﻖ
  ﻋﻠﯽ ﮔﻮﯾﺎ
    ﻋﻠﯽ ﻗﺎﻑ
      ﻋﻠﯽ ﻧﻘﻄﻪ
        ﻋﻠﯽ ﻃﺎﻫﺎ
          ﻋﻠﯽ ﺣﺎﻣﯿﻢ
          ﻋﻠﯽ ﻗﺼﺪ
          ﻋﻠﯽ ﻣﻘﺼﺪ
          ﻋﻠﯽ ﻣﻘﺼﻮﺩ
          ﻋﻠﯽ ﻣﻌﻨﺎ
بهﻋﺸﻖ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ بلند صلوات بفرست



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 بهمن 1393  ساعت 7:12 AM | نظرات (0)

حضرت علی (ع) و یتیمان

روزی حضرت علی (ع) مشاهده نمود زنی مشک آبی به دوش گرفته و می رود. مشک آب را از او گرفت و به مقصد رساند؛ ضمناً از وضع او پرسش نمود.
زن گفت:
علی بن ابی طالب همسرم را به مأموریت فرستاد و او کشته شد و حال چند کودک یتیم برایم مانده و قدرت اداره ی زندگی آنان را ندارم. احتیاج وادارم کرده که برای مردم خدمتکاری کنم.
 علی (ع) برگشت و آن شب را با ناراحتی و گریه گذراند. صبح زنبیل طعامی با خود برداشت و به طرف خانه ی زن روان شد. بین راه، کسانی از حضرت علی (ع) درخواست می کردند زنبیل را بدهید ما حمل کنیم.
 حضرت فرمود:
 روز قیامت اعمال مرا چه کسی به دوش می گیرد؟
 به خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید:
کیست؟
 حضرت جواب داد:
 کسی که دیروز تو را کمک کرد و مشک آب را به خانه ی تو رساند، برای کودکانت طعامی آورده، در را باز کن
 زن در را باز کرد و گفت:
 خداوند از تو راضی شود و بین من و علی بن ابیطالب خودش حکم کند.
 حضرت وارد شد، به زن فرمود:
 نان می پزی یا از کودکانت نگهداری می کنی؟
 زن گفت:
 من در پختن نان تواناترم، شما کودکان را نگهدار!
 زن آرد را خمیر نمود. علی (ع) گوشتی را که همراه آورده بود کباب می کرد و با خرما به دهان بچه ها می گذاشت.
 با مهر و محبت و مهربانی لقمه در دهان کودکان می گذاشت و هر بار می فرمود:
 فرزندم! علی را حلال کن! اگر در کار شما کوتاهی کرده است.
 حضرت خواست کودکان را بخنداند ولی هر چه کرد کودکان نخندیدند.
 با زانو و دستهايش راه رفت و صدای بع مع، صدای بزغاله دراورد، صدای خنده کودکان به گوش رسید.
  آنوقت آن ها را بر پشت خود سوار می کرد و باز صدای بع بع، از دهان مبارک خود در می آورد.
 خمیر که حاضر شد، علی (ع) تنور را روشن کرد. در این حال، صورت خویش را به آتش تنور نزدیک می کرد و می فرمود:
ای علی! بچش طعم آتش را! این جزای آن کسی است که از وضع یتیم ها و بیوه زنان بی خبر باشد.

 اتفاقاً زنی که حضرت علی (ع) را می شناخت به آن منزل وارد شد.
 به محض اینکه حضرت را دید، با عجله خود را به زن صاحب خانه رساند و گفت:
 وای بر تو! این پیشوای مسلمین علی بن ابی طالب (ع) است.
 زن که از گفتار خود شرمنده بود با شتاب زدگی گفت:
 یا امیر المؤمنین! از شما خجالت می کشم، مرا ببخش!
 حضرت فرمود:
 از اینکه در کار تو و کودکانت کوتاهی شده است، من از تو شرمنده ام



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 30 دی 1393  ساعت 2:39 PM | نظرات (0)

آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا یاعلی بود

علت بکار بردن لفظ یاعلی هنگام خداحافظی
از پیغمبر سئوال شد:
یارسول الله،ما وقتی صحبتمون،حرفمون با یکی تموم میشه، پایان کلاممون، او را به خدا می سپاریم، (به بیان پارسی می گوییم:
خداحافظ و به زبان عربی می گوییم:
فی امان الله)
اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم، نوعی بی ادبی می پنداریم...
شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید؛ (تو را به خدا می سپارم!)
آخرین جمله ی رد و بدل شده ، بین شما و خدا چه بود؟
حضرت فرمودند:
پایان صحبت، خداوند سبحان به من "یاعلی" گفت،من نیز به خدای خود " یا علی" گفتم.
این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود.
منبع:کتاب سخن خدا ص۷۱ - زندگانی چهارده معصوم ص۴۹ - معراج ص۱۳



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 30 دی 1393  ساعت 6:33 AM | نظرات (0)

ﻗَﺪ ﺭَﺍﯼ ﻋَﯿﻦُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺿَﺮَﺏَ ﯾَﺪُ ﺍﻟﻠّﻪ

 ﺭﻭﺯﯼ ﻋﺎﻟﻤﯽ ﺳﻨﯽ ﺑﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ پایین ﻣﯽ آﻣﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﻏﻠﻮ می کنید ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﯾﺪﺍﻟﻠﻪ می گویید!

ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ پاسخ داد: ﺍﮔﺮ ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟

عالم سنی ﮔﻔﺖ: ﺳﺨﻦ ﻋُﻤﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ.

ﻋﻼﻣﻪ، ﺳﺮﯾﻊ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺘﺐ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﺩﺭ آﻥ ﺑﻮﺩ:
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻃﻮﺍﻑ ﮐﻌﺒﻪ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺩﺍﺷﺖ؛ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻋﯽ ﮐﺮﺩ و ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ.
ﻋُﻤﺮ بن الخطّاب به او ﮔﻔﺖ: ﻗَﺪ ﺭَﺍﯼ ﻋَﯿﻦُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺿَﺮَﺏَ ﯾَﺪُ ﺍﻟﻠّﻪ (ﭼﺸﻢ ﺧﺪﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺯﺩ).

 آﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﻨﯽ مات و ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ...

📚 منابع:
📜 ﺍﻟﻨﻬﺎﯾﻪ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﯿﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺯﺍﻕ، ﺝ10، ﺹ410.
📜 ﮐﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ، ﺝ5، ﺹ462.
📜 ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺩﻣﺸﻖ، ﺝ17، ﺹ42.
📜 ﺟﻮﺍﻫﺮ ﺍﻟﻤﻄﺎﻟﺐ، ﺝ1، ﺹ 199.
📜 ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻻﺣﺎﺩﯾﺚ، ﺝ26، ﺹ29.
📜 ﺟﺎﻣﻊ ﻣﻌﻤﺮ ﺑﻦ ﺍﻟﺮﺍﺷﺪ، ﺝ1، ﺹ144.
📜 ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻌﺮﺏ، ﺝ13، ﺹ309.

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1393  ساعت 10:14 AM | نظرات (0)

ﻣﻦ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ...

ﻣﻦ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ، ﻋﯿﺴﯽ ﺍﮔﺮ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ
ﻣﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ
******
ﯾﺎ ﮐﻠﯿﻤﯽ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﻣﻮﺳﯽ ﺍﮔﺮ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ
ﺍﮊﺩﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﻋﺼﺎ ﺭﺍ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ
******
ﻣﻦ ﻏﻼﻡ ﯾﻮﺳﻒ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺼﺮﻡ ﮔﺮ ﺑﺪﺍﻧﻢ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺯﻟﯿﺨﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ
******
ﭘﯿﺮﻭ ﺩﯾﻦ ﺧﻠﯿﻠﻢ ﮔﺮ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﺪﻋﯽ
ﺟﺎﻥ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺣﯿﺎ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ
******
ﭼﻮﻥ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﯾﻮﻧﺲ ﻣﺮﯾﺪﺵ ﻣﯿﺸﻮﻡ
ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻗﻌﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ
******
ﻣﺴﻠﮏ ﻧﻮﺡ ﻧﺒﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺸﻪ ﻣﯿﺴﺎﺯﻡ ﺑﺪﺍﻧﻢ
ﮔﺸﺘﻪ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﺑﻼﯾﺎ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ
******
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﻨﯽ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﻡ ﮔﻮﯾﺪ ﺍﮔﺮ
ﮐﺮﺩﻩ ﺩﯾﻨﺶ ﺭﺍ ﻣﺤﯿﺎ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ

السلام علیک یا امیرالمومنین علیه السلام



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1393  ساعت 9:55 AM | نظرات (0)

نصيحت‏ به تقوا اى بندگان خدا!....*خطبه 161 نهج البلاغه

نصيحت‏ به تقوا اى بندگان خدا!

شما را به تقوا و اطاعت‏ خداوند توصيه مى ‏كنم

كه موجب رستگارى ‏فردا و نجات ابدى است.

(خداوند بزرك)انذار كرده و به شدت ابلاغ فرموده و به آخرين حد ترغيب و تشويق نموده‏دنيا و نا پايدارى آن و زوال انتقالش را براى شما توصيف كرده،پس از اين زرق و برقهائى‏كه براى شما اعجابانگيز است‏به خاطر كوتاهى دورانش چشم بپوشيد!دنيا نزديكترين منزل‏به خشم خدا و دورترين آن از رضا و خشنودى اوست،پس اى بندگان خدا، خود را همواره‏سرگرم آن نسازيد،زيرا از فراق و دگرگونى حالات آن با خبريد،لذا همچون دوستى مهربان،ناصح كوشا كه براى نجات رفيقش تلاش مى‏كند خويشتن را از«دنيا پرستى‏»بر حذر داريد!و ازآنچه در ميدانهاى نابودى قرون پيشين ديده‏ايد عبرت گيريد!:از همانها كه پيوندهاى اعضايشان‏گسسته،چشم و گوشهاى آنها نابود،شرافتمندى و عزتشان از ميان رفته و نعمتها و سرورشان‏منقطع گرديده است،همانها كه بجاى قرب فرزندان به فراق آنها مبتلا شدند و بجاى همدمى همسران مفارقتشان را گزيدند،اكنون نه بر يكديگرتفاخر مى‏كنند و نه توليد نسل مى‏نمايند نه يكديگر را ديدار،و نه با هم سخن مى‏گويند،پس اى‏بندگان خدا!بر حذر باشيد همچون كسى كه بر نفس خود پيروز و بر شهوتش غالب و با چشم‏عقلش مى‏نگرد،زيرا امر(دنيا و آخرت)واضح،نشانه‏هاى اين راه بر جا،طريق صاف و آشكارو راه مستقيم است.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 دی 1393  ساعت 10:02 AM | نظرات (0)

خواجه ي لولاك علي يل بي باك علي

آنكه خدا طرح جنان از رخ او كشد

هيبت او كلّ يلان را به زانو كشد

كعبه ي سيار كه دل را به هر سو كشد

نام علي كه مي برم عالمي هو كشد

 يا علي حيدر مددي

محور افلاك علي پدر خاك علي

خواجه ي لولاك علي يل بي باك علي

آنكه بر او كعبه كند گريبان چاك علي

يا علي حيدر مددي

كار ولايت علي شيعه سازي بود

شيعه ي او را به فلك سرفرازي بود

نماز بي ولاي او بي نمازي بود

وضوي آن قسم به حق آب بازي بود

يك تنه لشكر شكند در خيبر شكند

وصله ي نعلين علي قيمت زر شكند

آنكه به يك غمزه ي او عشق هم سر شكند

يا علي حيدر مددي

شمس كه مه از رخ او وام گيرنده است

در بر والشمس رخش باز شرمنده است

او اسد ا.. است يد ا... است و توفنده است

هر كه مصافش برود قبر خود كنده است

شير به زنجير كشد تا كه شمشير كشد

عرش به هم مي ريزد تا كه تكبير كشد

او كه به هنگام نماز از تنش تير كشد

يا علي حيدر مددي

با علي اي ديده دگر پي دلبر نگرد

اي نفس ار بي او فرو رفته اي بر نگرد

اي كه به دور كعبه و منكر حيدري

كعبه ولادتگه اوست دور حيدر نگرد



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 19 دی 1393  ساعت 6:36 AM | نظرات (0)

مراقب باش.

امام علی(ع):

 

      مراقب افکارت باش که گفتارت می شوند...

مراقب گفتارت باش که رفتارت می شوند...

مراقب رفتارت باش که عادت می شوند...

مراقب عاداتت باش که شخصیتت می شوند...

مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود...!!



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ شنبه 15 آذر 1393  ساعت 6:12 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :6   1   2   3   4   5   6