ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت

   ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت

   دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

   تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم

   یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت

   مولا ، شمار درد دلم بی نهایت است .

   تعداد درد من به خدا از رقم گذشت .

السلام علیک یا صاحب الزمان



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ دوشنبه 22 دی 1393  ساعت 6:24 AM | نظرات (0)

من بگویم کجاست؟؟؟؟

75546954849974741583.jpg

من بگویم کجاست؟؟؟؟

شاید در بیابانی است و سر به سجده اشک میریزد و ما را دعا میکند

شاید سرش را چون علی در چاه کرده و با چاه درددل میکند

شاید هم اکنون در کربلا است و در بین الحرمین
 
نگاهی به پرچم سقا میکند و از آن طرف نگاهی بر سیدالشهداء

شاید هم اکنون در بقیع است سر خاک مادری که یکتا ترین مادر بود

اما مزارش را هیچکس ندانست که کجاست

شاید در نجف رفته به دیدار پدر و نگاه میکند بر آسمان مظلومیت پدرش

شاید در مدینه است رفته بر سر مزار پدرانش

و یا سری بزند بر گنبد سبز جدش رسول الله

شاید در کاظمین است و شاید درسامرا

و هزاران شاید دیگر

اما این را میدانم که نزد ما نیست

میدانید چرا ؟؟؟؟چون خودمان نخواستیم

چون لیاقت میخواهد داشتنش

شاید ما هنوز کوفی مانده ایم....



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ شنبه 20 دی 1393  ساعت 6:51 AM | نظرات (0)

حيرت روشن


    در اين دقيقه كه سرشارم از درخشاني
    سلام، حيرت روشن! چقدر مي ماني؟
    بمان كه اوج بگيرم به سمت آبي ها
    زلال نور بنوشم ، در آن فراواني
    سلام حيرت روشن، درنگ كن بنشين
    به چشم، كرده ام اين خانه را چراغاني
    لطيف مي وزي و عقل در پريشاني ست
    چه وحدتي است در اين حالت پريشاني
    سلام، حيرت روشن، خوش آمدي، بگذار
    كه با تو سير كنم در سكوت نوراني



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 19 دی 1393  ساعت 6:34 AM | نظرات (0)

براي ديدن تو

 

 
    نشد كه آينه باشم براي ديدن تو
    بيا كه آينه خواهم شد از رسيدن تو
    فرود آمدنت را چقدر بيتابم
    تمام خواهش محضم به شوق چيدن تو
    حرام باد به چشمان ابري من خواب
    مباد خفته بمانم دم وزيدن تو
    بيا كه ناشدني شد به تو رسيدن من
    چه ساده مي شود اما به من رسيدن تو
    به اوج عجز رسيدي پرنده زخمي
    همين فراز هدف بود از پريدن تو



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 19 دی 1393  ساعت 6:29 AM | نظرات (0)

غروب جمعه

نگاه اسمان رابخوانید غروب جمعه رابفهمید.

چشم هایتان رابه سرخی اش عادت دهید.

غروب جمعه انعکاس اه دلتنگ زهراست.

فریادبلندی است دربغض فروخورده ی خورشید

یادی ازدلتنگی های عاشوراست.یادگارزمانی

است که اسمان فهمیدزین پس بایدبه انتظار

بنشیند.اسمانی که ان روز شاهدفروپاشی زمین

بود.شاهدان نگاهی که تاابدروی نوک نیزه ای مات

ماند.نگاهی که می گفت: این الطالب بدم المقتول بکربلا....



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 19 دی 1393  ساعت 6:22 AM | نظرات (0)

تنها سكوت


     پيچيده در ترنم هستي ، صداي تو
    اي راز ناگشوده هستي ، خداي تو
    هر سو كه چشم مي رسد، آنجا حريم توست
    آخر، كجاي عالم ما نيست جاي تو؟
    هر لحظه در عروجي و هر دم فراتري
    كي مي رسد عقاب تخيل به پاي تو؟
    كشكول آسمان كه پر است از ستاره ها
    چشم گشوده اي ست به روي عطاي تو
    از بس كه در نگاه تو «هو» موج مي زند
    گويي خدا نشسته در آنجا، به جاي تو
    درياي بي كرانه عقل و شهود و عشق
    اي آبروي عالم ما موج هاي تو
    هر شاعري كه وصف تو گفته ست، ديده است
    تنها سكوت بوده سزاي ثناي تو
    در واپسين نگاه به رويت، دو شعله آه
    آن آخرين غزل كه بگويم براي تو



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 19 دی 1393  ساعت 6:20 AM | نظرات (0)

ما با سه شنبه های شما خو گرفته ایم. اندازه لیاقتمان جمکران بده

بالی برای رفتن تا آسمان بده

راهی برای دیدن رویت نشان بده

ما مردمان ساده دل این زمانه ایم

اصلا خودت بیا و دعا یادمان بده

ما با سه شنبه های شما خو گرفته ایم

اندازه لیاقتمان جمکران بده

برگرد و تکیه بر روی دیوار کعبه کن

ظهری به وقت شرعی زهرا اذان بده

خود را معرفی کن و یابن الحسن بخوان

و بعد قبر مادر خود را نشان بده....



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 17 دی 1393  ساعت 6:48 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :33      10   11   12   13   14   15   16   17   18   19   >