نوشته شده در تاريخ شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 6:43 AM | نظرات (0)
خدایا ممنونم ؛
من میتونم تمام زیباییهای پیرامونم را ببینم ،
کسانی هستند که دنیایشان همیشه تاریک و سیاه هست …
خدایا ؛
من میتونم راه برم ،
کسانی هستند که هیچوقت نتونستهاند حتی یک قدم بردارند …
خدایا از تو ممنونم ؛
که دل رئوف و شکنندهای دارم ،
کسانی هستند که این قدر دلشون سنگ شده که هیچ محبت و احساسی رو درک نمیکنن …
خدایا سپاسگزارم ؛
که به من این شانس رو دادی که بتونم به دیگران کمک کنم ،
کسانی هستند که از این نعمت و برکت وافری که به من دادهای بیبهرهاند …
خدای عزیزم ؛
من میتونم کار کنم ،
کسانی هستند که برای رفع کوچکترین نیازهای روزمرهشون هم به دیگران محتاجند ،
برای این نعمت بزرگ از تو سپاسگزارم …
خدای دوستداشتنی من، از تو ممنونم ؛
که کسی هست که منو دوست داره ،
کسانی هستند که بود و نبودشون واسه هیچکس مهم نیست …
و بیش از همهی اینها ؛
برای هدیهای که هر روز با هزار عشق و امید به من میدهی از تو سپاسگزارم …
هدیهای که نامش زندگیست…
نوشته شده در تاريخ شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 6:33 AM | نظرات (0)
اگر من جای او بودم .
همان یک لحظه اول ، که اول ضلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ،
جهانرا با همه زیبایی و زشتی ، برروی یکدگر ، ویرانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که در همسایه صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ،
نخستین نعره مستانه را خاموش آندم ،بر لب پیمانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که میدیدم یکی عریان و لرزان و دیگری پوشیده از صد جامه رنگین
زمین و آسمانرا واژگون مستانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
نه طاعت میپذیرفتم ،نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده ،
پاره پاره در کف زاهد نمایان ،سبحه صد دانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ،
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ،آواره و دیوانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اکر من جای او بودم .
بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان ،
سراپای وجود بی وفا معشوق را ، پروانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
بعرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ،تا که میدیدم عزیز نابجایی ،
ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد ،گردش این چرخ را وارونه ، بی صبرانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که میدیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش ،
بجز اندیشه عشق و وفا ، معدوم هر فکری ، در این دنیای پر افسانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
چرا من جای او باشم .
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته وتاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد ،
وگرنه من بجای او چو بودم ،یکنفس کی عادلانه سازشی ، با جاهل و فرزانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد
نوشته شده در تاريخ شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 6:09 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 5:40 AM | نظرات (0)
ای مرد که تورا هست رگ غیرت مردانه به سر
مگذار که عیالت رود از خانه بدر
هر شاخه که از باغ برون آرد سر
از میوه اش طمع کند هر رهگذر
نوشته شده در تاريخ جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 7:12 AM | نظرات (0)
« وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَهً وَسَاءَ سَبِیلًا » (اسراء ۳۲).
یعنی : « و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهی است».
▪و پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند : « لَا یَزْنِی الزَّانِی حِینَ یَزْنِی وَهُوَ مُؤْمِنٌ ، وَلَا یَشْرَبُ الْخَمْرَ حِینَ یَشْرَبُهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ ، وَلَا یَسْرِقُ السَّارِقُ حِینَ یَسْرِقُ وَهُوَ مُؤْمِنٌ » بخاری (۵۵۷۸) ومسلم (۵۷).
یعنی : «زناکار در حالی که زنا میکند ایمان ندارد، و شراب خوار در حالی که شراب میخورد ایمان ندارد وسارق هم هنگام سرقت، ایمان ندارد》
امام شافعی (رح) می فرمایند که زناکردن قرضی است بر زناکار که باید در همین دنیا ازمادرش یا خواهر ش یادخترش یازنش بپردازد (پس قبل از هرگونه روابط با ناموس دیگران خوب فکربکنید)(برای همه بفرست)
منبع
http://alabd.rasekhoonblog.com/
نوشته شده در تاريخ جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 7:01 AM | نظرات (0)