اگر شهید نباشد؛

اگر شهید نباشد؛
خورشید طلوع نمی‌کند و زمستان سپری نمی‌شود.
اگر شهید نباشد؛
چشمه‌های اشک می‌خشکد،
قلب‌ها سنگ می‌شود و دیگر نمی‌شکند،
و سرنوشت انسان به شب تاریک شقاوت و زمستان سرد قساوت انتها می‌گیرد،
و امید صبح و انتظار بهار، در سراب یأس گم می‌شود.
اگر شهید نباشد؛
یاد خورشید حق در غروب غرب فراموش می‌گردد و شیطان، جاودانه کره‌ی زمین را تسخیر می‌کند.
شهید سید مرتضی آوینی



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 دی 1393  ساعت 6:49 AM | نظرات (0)

دفترچه گناهان یک شهید 16 ساله

دفترچه گناهان یک شهید 16 ساله !!!.........در تفحص شهدا ، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد.گناهان یک هفته او اینها بود :شنبه : بدون وضو خوابیدم .یکشنبه : خنده بلند در جمع .دو شنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .جمعه : تکمیل نکردن 1000 صلوات و بسنده به 700 صلوات .راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد : دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...ما چی؟؟؟؟؟؟کجای کاریم؟؟؟!!!!حرفامون شده رساله توجیه المسائل!!۱_غيبت…تو روشم ميگم۲_تهمت…همه ميگن۳_دروغ…مصلحتي۴_رشوه...شيريني۵_ماهواره...شبکه هاي علمي۶_مال حرام ...پيش سه هزار ميليارد هیچه!۷_ربا...همه ميخورن ديگه ۸_نگاه به نامحرم...يه نظر حلاله۹_موسيقي حرام....ارامش بخش۱۰_مجلس حرام... يه شب که هزار شب نميشه۱۱_بخل...اگه خدا ميخواست بهش ميداد



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1393  ساعت 12:52 PM | نظرات (1)

ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺷﻬﯿﺪﺍﻥ ﻫﻤﺖ ﻭ ﺑﺎﮐﺮﯼ ﺍﺯ ﺭﺋﯿﺲ ﻣﺠﻠﺲ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ

ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺷﻬﯿﺪﺍﻥ ﻫﻤﺖ ﻭ ﺑﺎﮐﺮﯼ ﺍﺯ ﺭﺋﯿﺲ ﻣﺠﻠﺲ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺷﻬﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ
ﭼﻤﺎﻕ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺳﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺪﺣﺠﺎﺏ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺧﻂ ﮐﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﮏ ﺯﺩﻥ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ ﻭ
ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺒﺮﯾﻢ؟
ﻣﺘﻦ ﮐﺎﻣﻞ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﺪﯾﻦ ﺷﺮﺡ ﺍﺳﺖ :
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺭﺏ
ﺭﯾﺎﺳﺖ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻮﺭﺍﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻗﺎﯼ ﻋﻠﯽ ﻻﺭﯾﺠﺎﻧﯽ
ﺳﻼﻡ ﻋﻠﯿﮑﻢ
ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺷﻨﯿﻊ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﯾﮏ ﻋﺪﻩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﻤﺎﯼ ﮐﺎﺳﺐ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺎﺳﻒ ﺍﺳﺖ. ﻇﺎﻫﺮﺍ ﻗﺎﻝ
ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ ﻭ ﻗﺎﻝ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻘﺸﯽ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﻭ
ﺳﯿﺎﺳﺖ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﻫﺎ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ، ﺑﻮﺩﻩ .
ﮐﺠﺎ ﺭﻓﺖ ﻣﺠﻠﺲ ﭼﻨﺪ ﻫﺰﺍﺭﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ‏(ﻉ ‏) ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻨﮑﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
ﺑﺤﺚ ﻭ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻗﺮﺍﺋﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ؟ ﻣﺎ ﺑﺎ
ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ ﻭ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻭ ﻣﻄﻬﺮﯼ ﻭ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺷﺪﯾﻢ. ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ
ﺍﻧﻘﻼﺏ ﻧﻤﻮﺩ ﻋﯿﻨﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﻗﺮﯼ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﮐﺮﯼ ﻫﺎ ﻭ ﮐﺎﻇﻤﯽ ﻫﺎ ﻭ
ﺳﻠﯿﻤﯽ ﻫﺎ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺍﺳﻼﻡ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﻨﺪ. ﻭ
ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﺑﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﻣﺘﻌﺎﻟﯽ ﺷﺪﯾﻢ . ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﻣﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﻭ
ﺷﻬﺪﺍ، ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺭ ﻃﺒﻖ ﺍﺧﻼﺹ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﮐﺮﺩﯾﻢ. ﻧﻤ



ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺭ ﻃﺒﻖ ﺍﺧﻼﺹ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﮐﺮﺩﯾﻢ. ﻧﻤﺮﺩﯾﻢ ﻭﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎﻥ
ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﯾﻢ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﻗﻊ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﯾﻢ. ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﯽ
ﺩﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺠﻠﯽ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﺍﺩﺏ ﺍﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺟﻨﺎﺑﻌﺎﻟﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺷﻬﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﭼﻤﺎﻕ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺳﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺪﺣﺠﺎﺏ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ
ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺧﻂ ﮐﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﮏ ﺯﺩﻥ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ ﻭ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺒﺮﯾﻢ؟
ﺷﻬﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﮐﺸﻮﺭ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﻭﺣﺪﺕ ﺍﺯ ﺁﺑﺮﻭ ﻭ ﺯﻥ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ.
ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﻄﻬﺮﯼ ﺑﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﻤﻼﺕ ﻭ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﻖ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺭﺍﺳﺘﯿﻦ
ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎ ﺭﺍ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ. ﺩﺭﺳﺖ
ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﻨﺪ ﯾﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﺮ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ
ﺻﺮﻓﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ. ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺳﻄﺢ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺠﻠﺲ ﺭﺍ
ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﺯﻧﺪﻩ ﯾﮏ ﻣﺠﻠﺲ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﺍﻧﺼﺎﻓﺎ
ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﻩ ﯼ ﭼﻨﺪ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺣﻮﺯﻩ ﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺗﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﻮﮔﯿﺮ ﻧﺸﻮﻧﺪ . ﭼﻮﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1393  ساعت 12:48 PM | نظرات (0)

انگار چند روزی نخوابیده بود...

همسر شهید:
حاجی خیلی وقت ها دیر به دیر میومد خونه
یه بار اومدنش خیلی طول کشید
بعد از یک ماه اومد
من توی آشپزخونه بودم که صدای در رو شنیدم
با خودم گفتم چون یک ماه نیومده بذارم خودش بیاد و اول بهم سلام بده
نرفتم استقبالش و تو آشپزخونه موندم تا بیاد سراغم
اما هرچه صبر کردم نیومد
نگرانش شدم،ترسیدم اتفاقی براش افتاده باشه
سریع خودمو به دم در رسوندم
دیدم درحال باز کردن بند پوتین هاش خوابش برده
انگار چند روزی نخوابیده بود...
شهیدهمت



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1393  ساعت 10:45 AM | نظرات (0)

عکس ارسالی، ﺁﺩﻡ را خجالت‌زده می‌کند؛

عکس ارسالی، ﺁﺩﻡ را خجالت‌زده می‌کند؛
یکی از حزن انگیزترین و در ع.ین حال حماسی ترین لحظات فکه، ماجرای گردان حنظله است؛ 300 تن از رزمندگان این گردان درون یکی از کانال ها به محاصره ی نیروهای عراقی در می آیند. آن ها چند روز و صرفا با تکیه بر ایمان سرشار خود به مبارزه ادامه می دهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و با عطش مفرط به شهادت می ﺭﺳﻨﺪ.ساعت های آخر مقاومت بچه ها در کانال، بی سیم چی گردان حنظله حاج همت را خواست. حاجی آمد پای بی سیم و گوشی را به دست گرفت. صدای ضعیف و پر از خش خش را از آن سوی خط شنیدم که می گوید: احمد رفت، حسین هم رفت. باطری بی سیم دارد تمام می شود. عراقی ها عن قریب می آیند تا ما را خلاص کنند. من هم خداحافظی می کنم.
حاج همت که قادر به محاصره ی تیپ های تازه نفس دشمن نبود، همان طور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: بی سیم را قطع نکن... حرف بزن. هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع نکن. صدای بی سیم چی را شنیدم که می گفت: سلام ما را به امام برسانید. از قول ما به امام بگویید: همانطور که فرموده بودید حسین وار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1393  ساعت 10:22 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :31      10   11   12   13   14   15   16   17   18   19   >