نوشته شده در تاريخ جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 3:51 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 3:40 AM | نظرات (0)
نثار ارواح طیبه ی شهدا ، امام شهدا (ره) و سلامتی و طول عمر آقامون صلوات! اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.....
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 22 اسفند 1392 ساعت 5:37 AM | نظرات (0)
سخت مدیونیم ... سخت شرمنده
دنیا مشتش را باز کرد.
شهدا "گل" بودند و ما "پوچ".
خدا آنها را برد و زمان ما را...
خاطره ای از سر دار شهید سهراب نوری به نقل از حاج باقر مولوی
در عملیات مجنون شهید نوروزی یکی از برادران بسیجی را خدمه آر-پی-چی قرار داد. وقتی که تانک های عراقی در فاصله ی نزدیکی قرار گرفتند وی بعد از مقداری سینه خیز رفتن و تغییر موضع سر پا بلند شد تا تانک عراقی را شکار کند اما گلوله تانک به سینه اش برخورد کرد. سر و مقداری از سینه ی او را به کلی جدا کرده، با خود برده. به طوری که حتی هیچ گونه آثاری از خون ریزی هم در محل حادثه بر زمین پیدا نشد و تن او تا چند قدم همچنان راه می رفت و خون به طور عجیبی فواره می کشید، سپس بر زمین افتاد. اعضای او را برداشتیم و داخل یک گونی گذاشتیم و یک تکه کارتن(بسکویت) پیدا کردیم و به زغال (که از آتش باقی مانده بود) اسم او را بر آن نوشتیم و با بند پوتین به فانوسقه اش بستیم تا اینکه شناسایی شود.
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 22 اسفند 1392 ساعت 5:33 AM | نظرات (0)