نـام مـرا حبیب نهاده است مادرم
پرورده بـا محبت آل پیمبرم
بیدوست بر نیاورم از سینه یک نفس
گـردد هزار بـار گر از تن جدا سرم
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 20 آبان 1393 ساعت 9:11 PM | نظرات (0)
نـام مـرا حبیب نهاده است مادرم
پرورده بـا محبت آل پیمبرم
بیدوست بر نیاورم از سینه یک نفس
گـردد هزار بـار گر از تن جدا سرم
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 20 آبان 1393 ساعت 9:11 PM | نظرات (0)
این دل شوریده همچون نی ، نوادارد هنوز
ناله ها از جان به شور نینوا دارد هنوز
ای حسین(ع) ای تشنه کام کربلا، در ماتمت
جویبار خون ، نشان از چشم ما دارد هنوز
تا برآرد سر به گردون ، در هوای کوی تو
این سر شوریده سودای تو را دارد هنوز
آبروی چشمه عشق است خاک کربلا
زمزم و کوثر نشان از کربلا دارد هنوز
غنچه خونین دل، پریشان دفتر گل را گشود
قصه درد تو ، با باد صبا دارد هنوز
در درون ، سوزی چو آتش شعله ور دارد علی(ع)
بر جگر داغی از این غم ، مصطفی 6 دارد هنوز
در جنان ، سرگشته از این ماتم گردونگداز
چهره نیلی روز و شب خیرالنساء دارد هنوز
موج خیز رحمت یزدان به چشم اهل راز
راه بر سرچشمه خون خدا دارد هنوز
نخل دین احمدی بارآور از خون تو گشت
گلشن توحید از او ارج و بها دارد هنوز
مشفق کاشانی
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 20 آبان 1393 ساعت 8:35 PM | نظرات (0)
ای اهل حرم میر علمدار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت 9:46 PM | نظرات (0)
من از اشکی که میریزد زچشم یار میترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار میترسم
رها کن صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم
همه گویند این جمعه بیا ! اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم ...
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت 9:40 PM | نظرات (0)
امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است
امشب که از نسیم حضوری لبالب است
شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است
شور و شگفتی است و شبی عشق مشرب است
شامی که روشنایی روز است امشب است
امشب شب ملیکه دادار زینب است
................
به ادامه مطلب بروید
نوشته شده در تاريخ جمعه 16 آبان 1393 ساعت 3:00 PM | نظرات (0)