أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ....
انسان مثل هزاران موجود دیگر که در این عالم می باشد برای اینکه مفید شود و به تکامل برسد نیازمند به تغییر و تحول است. معادن و طلای موجود در طبیعت با تغییر و تحولاتی که در کارخانه ها و کارگاه ها در آنها بوجود می آید به صورتی در می آیند که در مصالح ساختمانی و زینت آلات قابل استفاده می باشند. انسان نیز برای مفید بودن باید راه رشد و کمال را در پیش بگیرد.
قرآن به همه انسان هایی که در صدد اصلاح خود هستند به این مضمون می فرماید: پیامبر خدا را اسوه و الگوی خود در تمامی شئون زندگی قرار دهید تا به فلاح و کمال دنیوی و اخروی دست یابید: لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة.
اما برخی انسان ها بر اثر کثرت غفلت و معصیت به جایی می رسند که قلب و چشم و گوششان از کار می افتد و به دنبال پیغمبر خدا نمی روند. لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها. گاهی این انسان آنقدر از مقام انسانیت تنزل می کند که از حیوان هم پست تر میشود. أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ . برای چنین انسانهایی چون از حیوان هم پست تر شده اند، حیوانات الگو و معلم آنها می شوند تا شاید از رفتار حیوانات، عبرت و درس بگیرند.
متاسفانه در جامعه ما عفت و حیا و شرم و غیرت به یغما رفته است. زنان با عریانی و مردان با خوک صفتی و بی غیرتی خو گرفته اند.
نبودن حريم ميان زن و مرد و آزادى معاشرتهاى بى بند و بار، هيجانها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى سكس را به صورت يك عطش روحى و يك خواست اشباع نشدنى در مى آورد. غريزه جنسى غريزه اى نيرومند، عميق و «دريا صفت» است، هرچه بيشتر اطاعت شود سركش تر مى گردد، همچون آتش كه هرچه به آن بيشتر خوراك بدهند شعله ورتر مى شود.
به طور كلى در طبيعت انسانى از نظر خواسته هاى روحى محدوديت در كار نيست. انسان روحاً طالب بى نهايت آفريده شده است. وقتى هم كه خواسته هاى روحى در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدى متوقف نمى شود، رسيدن به هر مرحله اى ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود مى آورد.
اسلام تدابيرى براى تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است و در اين زمينه، هم براى زنان و هم براى مردان تكليف معين كرده است. يك وظيفه مشترك كه براى زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه كردن است كه زن و مرد نبايد به يكديگر خيره شوند، نبايد چشم چرانى كنند، نبايد نگاههاى مملوّ از شهوت به يكديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كنند. يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اين است كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوه گرى و دلربايى نپردازند، به هيچ وجه و هيچ صورت و با هيچ شكل و رنگ و بهانه اى كارى نكنند كه موجبات تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند.
و از جمله دیگر دستورات اسلام این است که هر مردی باید خانواده خود را از جهنم نجات دهد يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً. غیرت مردان نسبت به حجاب دختران و زنانشان از جمله دستورات دین است که حافظ خانواده ها از آتش است.
زمانی که مردانی خوک صفت و بی غیرت، از مقام انسانیت و بندگی و عقلانیت تنزل می کنند فریاد دین بلند می شود که خروس را در غیرت، الگو و معلم خود قرار دهید و از آن درس غیرت نسبت به ناموس خود بیاموزید.( خروس اجازه نمی دهد خروسی دیگر به مرغش نزدیک شود و نگاه چپ کند). تعلّموا من الدّيك خمس خصال محافظته على اوقات الصّلوات و الغيرة و السّخاء و الشّجاعة و كثرة الطّروقة.( مکارم الاخلاق ص 293)
اسلام با احیای حجاب توسط دستوراتی که به زنان و مردان داده است مى خواهد انواع التذاذهاى جنسى، چه بصرى و لمسى و چه نوع ديگر، به محيط خانوادگى و در كادر ازدواج قانونى اختصاص يابد، اجتماع منحصراً براى كار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربى عصر حاضر كه كار و فعاليت را با لذت جويي هاى جنسى به هم مى آميزد اسلام مى خواهد اين دو محيط را كاملًا از يكديگر تفكيك كند.