عربی
عربی ، صرف و نحو و همه چیز 
قالب وبلاگ

در زبان عربی مصادر چند گونه‌اند:

1ـ مصدر اصلی:

به همۀ مصادر ثلاثی مجرّد، ثلاثی مزید، رباعی مجرّد و رباعی مزید در شکل اصلی و معمولی آنها اطلاق می‌شود؛ یعنی با میم زائد شروع نشده باشند و به یای مشدّد و تای تأنیث نیز ختم نشده باشند.

2ـ مصدر میمی:

به مصادری گفته می‌شود که میمی زائد در ابتدای آنها وجود دارد و بر وزن «مَفْعِل»، «مَفْعَل» یا «مَفْعِلَة» می‌آید. مصدر میمی در افعال ثلاثی مجرد اغلب بر وزن «مَفْعَل» می‌آید؛ مانند: «نَسَكَ، یَنْسُكُ مَنْسَك». در افعال معتلّ ‌الفائی که فاء الفعل آنها در مضارع حذف می‌شود، مصدر میمی بر وزن «مَفْعِل» می‌آید؛ مانند: «وَعَدَ، یَعِدُ ! مَوْعِد». البته موارد نادری نیز وجود دارد که با اینکه فعل آنها معتل ‌الفاء نیست مصدر میمی آنها بر وزن «مَفْعِل» آمده است؛ مانند: «صارَ، یَصِیرُ ! مَصِیر». علاوه بر این، گاه تای مدوّرۀ زائدی به آخر مصدر میمی اضافه می‌شود؛ مانند: «مَعْذِرَة». مصدر میمی در ثلاثی مزید بر وزن اسم مفعول آنها می‌آید؛ مانند: «أدخَلَ، یُدخِلُ ! مُدْخَل»؛ «أخرَجَ، یُخرِجُ ! مُخْرَج» و «اِسْتَخْرَجَ، یَسْتَخْرِجُ ! مُسْتَخْرَج».

3ـ مصدر مرّة (مصدر عدد):

به مصادری گفته می‌شود که بر تعداد دفعات رخداد فعل دلالت می‌کنند. این نوع از مصادر در افعال ثلاثی مجرد بر وزن «فَعْلَة» می‌آیند؛ مانند: «وَقَفَ، یَقِفُ ! وَقْفَة»، اما اگر مصدر اصلی فعل، خود، بر وزن «فَعْلَة» باشد، برای دلالت بر تعداد وقوع آن باید وصفی مناسب به آن بیفزاییم؛ مانند: «دَعْوَة ! دَعْوَةً واحِدَةً». در افعال ثلاثی مزید مصدر مرّة با افزودن تای مدوّرۀ زائدی به آخر مصدر اصلی باب مورد نظر به دست می‌آید؛ مانند: «تَسبیح ! تَسْبیحَة».

4ـ مصدر نوعی:

به مصادری گفته می‌شود که بیانگر نوع فعل و هیئت وقوع آن است و در افعال ثلاثی مجرد بر وزن «فِعْلَة» می‌آید؛ مانند: «جَلَسَ، یَجْلِسُ ! جِلْسَة» و اگر مصدر اصلی، خود، بر وزن «فِعْلَة» باشد برای دلالت بر هیئت وقوع فعل باید واژه‌ای به آن بیفزاییم؛ مانند: «نِشْدَة ! نِشْدَةً لَطیفَةً».

5ـ مصدر صناعی:

مصدری است که با افزودن یای مشدّد و تای مدوّرۀ زائد به آخر برخی واژه‌ها پدید می‌آید؛ مانند: «جاهِل ! جاهِلِیَّة»


ادامه مطلب
[ دوشنبه 3 اسفند 1394  ] [ 8:22 PM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

كلمه بر سه نوع است: اسم، فعل و حرف.

اسم

كلمه‌ای است كه معنای مستقلّی دارد و بر ذات یا معنای مشخصی دلالت می‌كند، بدون اینكه زمان خاصی را‌‌ برساند، مانند: عَلی، دَجَاجَةٌ، حَجَرٌ و عَقلٌ. ü فعل كلمه‌ای است كه مفهوم مستقلی دارد و بر انجام دادن كاری، وقوع عملی یا طلب انجام كاری و داشتن حالتی در یكی از زمانهای گذشته، حال یا آینده دلالت می‌كند؛ مانند: كََتَبَ، ینْصُرُ، سَیسْتَحْسِنُ و اِذْهَبْ.

حرف

كلمه‌ای است كه به خودی خود مفهوم مستقلی ندارد و زمان خاصی را هم نمی‌رساند، بلكه برای پیوند كلمات یا جملات به یكدیگر به كار می‌رود و به هنگام استفاده در جمله، معنا پیدا می‌كند؛ مانند: كـَ، بـِ، مِنْ، لِـ، أنَّ، لَنْ و لَوْ. ü اسم و فعل از لحاظ اشتمال بر حروف اصلی و زائد به دو قسم مجرد و مزید تقسیم می‌شوند.

 

به اسم و فعلی که تنها از حروف اصلی تشکیل شده باشد «مجرّد» و به آنچه که علاوه بر حروف اصلی یک یا چند حرف زائد هم داشته باشد «مزید» می‌گویند.

 

اسم از لحاظ تعداد حروف اصلی به «ثُلاثی، رُباعی و خُماسی»، و فعل به «ثلاثی و رباعی» تقسیم می‌شود. ü اسم ثلاثی مجرد اسمی است که تنها از سه حرف اصلی تشکیل شده باشد؛ مانند: رَحْم، وَصْل، خُبْز و لَبَن؛

اسم ثلاثی مزید اسمی است که علاوه بر سه حرف اصلی مشتمل بر یک یا چند حرف زائد نیز باشد؛ مانند: رَحمَان، رَحِیم، وِصال و حِصان؛

اسم رباعی مجرد اسمی است که تنها از چهار حرف اصلی تشکیل شده باشد؛ مانند: جَعْفَر، دِرهَم و زِبْرِج؛

 

اسم رباعی مزید اسمی است که علاوه بر چهار حرف اصلی دارای یک یا چند حرف زائد هم باشد؛ مانند: قِنْدِیل و جَعَافِر.

اسم خماسی مجرد اسمی است که تنها از پنج حرف اصلی تشکیل شده باشد؛ مانند: سَفَرْجَل و خُزَعْبِل.

اسم خماسی مزید اسمی است که علاوه بر پنج حرف اصلی دارای یک یا چند حرف زائد هم باشد؛ مانند: کُمَّثْرَی و قَبَعْثَرَی.

فعل ثلاثی مجرد فعلی است که اوّلین ساخت ماضی آن تنها از سه حرف اصلی تشکیل شده باشد؛ مانند: کتَبَ، رَحِمَ و کثُرَ.

فعل ثلاثی مزید فعلی است که اوّلین ساخت ماضی آن علاوه بر سه حرف اصلی مشتمل بر یک یا چند حرف زائد نیز باشد؛ مانند: أعطَی، عَلَّمَ، غَادَرَ، تَکاتَبَ، تَمَهَّلَ، اِخْتَلَقَ، اِنْکسَرَ و اِسْتَرْحَمَ.

فعل رباعی مجرد فعلی است که اوّلین ساخت ماضی آن تنها از چهار حرف اصلی تشکیل شده باشد؛ مانند: زَلْزَلَ و دَحْرَجَ.

فعل رباعی مزید فعلی است که اوّلین ساخت ماضی آن علاوه بر چهار حرف اصلی دارای یک یا چند حرف زائد نیز باشد؛ مانند: تَزَلْزَلَ و تَدَحْرَجَ.

اسم متصرّف اسمی است که صورتهای مثنّی, جمع, مصغّر و منسوب از آن ساخته می‌شود.

اسم غیر متصرّف اسمی است که همیشه شکل ثابت دارد و نمی‌توان صورتهای مثنی, جمع, مصغّر و منسوب از آن به ‌دست آورد؛ مانند: «هُوَ، هَذا و مَنْ».

اسمهای غیر متصرف به 6 گروه تقسیم می‌شوند:

1. ضمایر؛ مانند: «هُوَ» و «هِی»؛ 2. اسمهای اشاره؛ مانند: «هَذا» و «هَذِهِ»؛ 3. اسمهای موصول؛ مانند: «الّذی» و «الّتی»؛ 4. اسمهای استفهام؛ مانند: «مَنْ» و «مَتَی»؛ 5. اسمهای شرط؛ مانند: «مَهْما» و «کَیْفَما»؛ 6. ظروف؛ مانند: «حَیْثُ» و «عِنْدَ».


ادامه مطلب
[ دوشنبه 3 اسفند 1394  ] [ 8:20 PM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

تعداد کل صفحات : 4 :: 1 2 3 4

درباره وبلاگ

تو این وبلاگ قصد داریم از همه جای عربی صحبت کنیم البته تمرکز بیشترمون رو کتاب صرف میر و صرف ساده است
لینک دوستان
موضوعات وب
آمار سایت
كل بازديدها : 40151 نفر
كل نظرات : 0 عدد
كل مطالب : 74 عدد
آخرین بروز رسانی : جمعه 23 مهر 1395 
تاریخ ایجاد بلاگ :دوشنبه 28 دی 1394 
امکانات وب