بسم الله الرحمن الرحیم
داستانی آموزنده
یک نفر آنجا بستری بوده، دکتر که میآید میبیند این دارد قرآن میخواند. به او میگوید این قرآن عربی است تو که نمیفهمی چه میگوید، برای چه میخوانی؟ این هم میگوید: آقای دکتر شما این نسخههایی که مینویسید مگر ما میدانیم چیست؟ نه، نمیدانیم اما چون شما میگویید بخوریم خوب میشویم ما هم میخوریم. دین ما هم گفته قرآن را ولو اگر عربی نمیفهمید بخوانید. البته، اگر عربی بفهمید بهتر است.
خوب جوابی داده است. اینها را حفظ کنید و بنویسید در کتابهایتان. شصت و چند سال پیش ایشان فرمودهاند. من الآن یادم هست، مثل اینکه دو روز پیش بود. گفت آقای دکتر شما دوا که به ما میدهید ما میفهمیم که چیست؟ اما چون به شما اطمینان داریم که نظر خیر دارید و برای معالجه ما به ما نسخه میدهید ما هم ساکتیم و هیچ اعتراضی به شما نمیکنیم. نمیگوییم چرا نسخه انگلیسی است؟ چرا این داروها را دادید؟ هیچ چیز نمیگوییم، تسلیم محضیم. دین ما هم به ما گفته است قرآن را ولو نفهمید بخوانید، محکومش کرده بود، دکتر ساکت شده بود.
چقدر خوب است آدم بتواند جواب بدهد. یک کاری کنید بتوانید جواب بدهید، اینهایی که به دینتان اعتراض میکنند بلد باشید جواب بدهید. من یادم هست وقتی که صرف میخواندیم روز اول این بود: بدان أیّدک الله. چرا بدان گفت؟ بخوان نگفت؟ میگفتند برای اینکه در دانستن خواندن هست اما در خواندن ممکن است دانستن نباشد. خیلیها صرف میخوانند، اما نمیفهمند. فایدهاش چیست؟
هر که داند صرف میر میر را / بگسلد هفتصد غل و زنجیر را