1ـ چگونگی ساختن صفت مشبهه در افعال ثلاثی مجرد
الف) ماضی ثلاثی مجرّد اگر بر وزن «فَعِلَ» باشد سه حالت دارد:
1ـ چنانچه فعل ماضی گویای مفاهیمی همچون شادی، غم و اموری دیگر از این دست باشد، كه پس از حدوث به سرعت زائل میشوند، صفت مشبهۀ آن بر وزن «فَعِلٌ» بنا میشود؛ مانند: «فَرِحَ ! فَرِحٌ (شاد و خرسند) و بَطِرَ ! بَطِرٌ (سركش و مغرور)».
2ـ چنانچه فعل ماضی گویای مفاهیمی چون خالی یا پر شدن و امور دیگری از این دست باشد ـ كه زوال آن به كندی صورت میپذیرد ـ صفت مشبهۀ آن بر وزن «فَعْلان» بنا میشود؛ مانند: «شَبِعَ! شَبعَان (سیر)، عَطِشَ! عَطْشَان و یَقِظَ ! یَقظان».
3ـ اگر فعل ماضی بیانگر مفاهیمی همچون عیب، رنگ یا زینت، كه صفتهایی پایدار یا دست كم نیمهپایدارند، باشد صفت مشبهۀ آن بر وزن «أفعَل» بنا میشود؛ مانند: «خَضِرَ ! أخْضَر، عَرِجَ ! أعْرَج (لَنگ) و عَیِنَ ! أعْیَن (چشم درشت)».
ب) چنانچه فعل ماضی بر وزن «فَعُلَ» باشد صفت مشبهۀ آن وزنهای متعددی دارد. این اوزان عبارتاند از:
«فَعَلٌ (حَسَنٌ/ بَطَلٌ)، فَعالٌ (جَبانٌ/ حَصانٌ)، فَعْلٌ (ضَخْمٌ/ صَعْبٌ)، فِعْلٌ (مِلْحٌ)، فُعْلٌ (صُلْبٌ)، فَعِلٌ (نَجِسٌ)، فُعالٌ (شُجاعٌ/ فُرَاتٌ)، فُعُلٌ (جُنُبٌ)، فاعِلٌ (طاهِرٌ) و فَعیلٌ (شَرِیفٌ/ نَبیلٌ)».
ج) هرگاه ماضی ثلاثی مجرد بر وزن «فَعَلَ» باشد به ندرت از آن صفت مشبّهه ساخته میشود و در این صورت صفت مشبّهه غالباً بر وزن «فَیْعِل» یا «أفعَل» میآید؛ مانند: «بانَ ! بَیِّنٌ، سادَ ! سَیِّدٌ و قَطَعَ ! أقْطَعُ».
2ـ چگونگی ساختن صفت مشبهه در افعال غیر ثلاثی مجرد
در افعال غیر ثلاثی مجرد صفت مشبّهه هموزن اسم فاعل است؛ یعنی اگر اسم فاعلِ غیر ثلاثی مجرد مفهوماً بر ثبوت و استمرار زمانی دلالت داشته باشد، صفت مشبّهه تلقی میشود؛ مانند: «مُؤمِنٌ، مَعْتَدِلٌ و مُستَقیمٌ». همچنین اسم مفعول نیز اگر مفهوم دوام و ثبوت را برساند، صفت مشبهه محسوب میگردد؛ مانند: «مُرَبَّعٌ، مُبْتَذَلٌ و مُستَوَی».
3ـ تأنیث صفت مشبهه
صفت مشبّهه را اغلب با افزودن تای مدوّره به آخر آن مؤنث میكنند؛ مانند: «طاهِرٌ! طاهِرَةٌ، سَلیمٌ! سَلیمَةٌ». اما دو وزن از این قاعده مستثنی هستند: 1ـ وزن «فَعلان» كه مؤنث آن «فَعلَی» است؛ مانند: «سَكْران! سَكْرَی و غَضبان! غَضْبَی». 2ـ وزن «أفْعَل» كه مؤنث آن «فَعلاء» است؛ مانند: «أبْیَض! بَیْضاء و أحْوَر! حَوْراء».